سحر عشق

فانتهزوا فرص الخير (1) فرصت ها را نيک غنيمت شماريد. خوشا آنان که چون ما در غفلت ايام غرق نگشته اندو ارزش فرصت ها و لحظه هاي ناب عبادت را مي دانند. آنان که ذکر و دعاي سحري را توشه اي براي آخرت خويش برگزيده اند و خلوت سکوت شب را با نجواي با محبوب آذين کرده اند. هم آنان که قرآن در وصف شان، استغفار سحرگاهي شان را مايه فخرشان مي داند «والمستغفرين بالاسحار» و پاداش اين بيداري و هشياري سحرشان را بخشش گناهان و همنشيني با انبيا و اوليا مي داند.
شنبه، 13 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سحر عشق

سحر عشق
سحر عشق


 

نويسنده: محمد رضا ميرزايي




 

فرصتي براي بازگشت به سوي خدا
 

فانتهزوا فرص الخير (1) فرصت ها را نيک غنيمت شماريد. خوشا آنان که چون ما در غفلت ايام غرق نگشته اندو ارزش فرصت ها و لحظه هاي ناب عبادت را مي دانند. آنان که ذکر و دعاي سحري را توشه اي براي آخرت خويش برگزيده اند و خلوت سکوت شب را با نجواي با محبوب آذين کرده اند. هم آنان که قرآن در وصف شان، استغفار سحرگاهي شان را مايه فخرشان مي داند «والمستغفرين بالاسحار» و پاداش اين بيداري و هشياري سحرشان را بخشش گناهان و همنشيني با انبيا و اوليا مي داند.
چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي آن شب قدر که اين تازه براتم دادند به واقع بايد بگوييم سحر، شاه بيت زمان است و آن همه تاکيد قرآني روايي و اخلاقي همه حکايت گر اهميت و جايگاه و ويژه اين لحظات در بين ساعت زمان دارد.
اهل لغت سحر را پوشيده و پنهان معنا کرده اند و در بيان اين نامگذاري گفته اند: چون در آن ساعات آخر شب پوشيدگي و تاريکي خاصي بر همه چيز حکومت مي کند، آن دقايق را سحر مي نامند. از همين رو، کار جادوگران و ساحران هم که رازش از ديگران مخفي است را سحر مي گويند. (3)
اهل لغت چه زيبانام گذارده اند برآن دقايق (سحر) پوشيده و تاريک، اما چه بد سليقگي به خرج داده اند در بيان علت اين نامگذاري؟! سحر کجا و تاريکي لحظه کجا؟
برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر
وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد
سحر، به ظاهر تاريک و پوشيده اما در حقيقت روشن و آشکار و چه بسيار رازها که در دل شب و مناجات سحري نهفته است و ما از آن غافليم.
کاش ما نيز چشم ليلي بين داشتيم و چو مجنون در سحر، غرق نور و روشنايي مي شديم.
کاش ما نيز از سر کوري بد سليقگي آن ناب ترين دقايق را تاريک نمي دانستيم و کاش...
از کاش تا غرق نور شدن قدمي بيش فاصله نيست، لحظه ها را درياب؛ سحر ماه مبارک در رحمت باز است، کوله ات را بربند، کفش ها را پا کن، يا علي گو و چون مجنون، عازم منزل ليلي شو، باور داشته باش باور، اگرت خبري هست به عالم به مناجات سحري خواهي دانست.
لحظه ها را اگر تفاوتي نبود در اين گذر دقايق، سحر رنگ و بوي عشق نداشت، نبي اکرم (ص) به فضل نمي فرموند: اي فضل چون خواسته و حاجتي مهم داري آن را در وقت سحر از خداوند بخواه؛ «يا فضل ان افضل ما دعوتم الله بالاسحار.» (4) و يا با تاکيد به مومنين نمي فرمودند: خواسته هاي خود را در زمان استجابت دعا طلب کنيد و آن هنگام سحر است. «اخره الي السحر ثم دعا» (5)
امام صادق مي فرمايند: ان الله عزوجل يحب من عباده المومنين کل دعاء فعليکم بالدعاء في السحر الي طلوع الشمس، فانها ساعته تفتح فيها ابواب السما و تقسم فيها الارزاق و تقضي فيها الحوائج العظام خداي عزوجل از ميان بندگان مومنش آن بنده اي را دوست دارد که بسيار دعا کند؛ پس بر شما باد به دعا کردن هنگام سحر تا طلوع خورشيد، زيرا آن هنگامي است که درهاي آسمان باز مي گردد و روزي ها در آن تقسيم مي شود و حاجت هاي بزرگ برآورده مي شود.
فاصبر علي ما يقولون و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس (6) اي رسول ما در برابر گفته هاي مشرکين صبر داشته باش و براي آرامش و تسلاي خاطرت در وقت سحرگاهان با ما به مناجات و سخن بنشين. سهل ابن زياد مي گويد: از امام صادق (ع) سوال کردم آيا حضرت يعقوب از زنده بودن فرزندش يوسف خبر داشت که بعد ازگذشت سال هاي بسيار به پسرانش گفت: به دنبال يوسف برويد و از رحمت خدا نا اميد نباشيد؛ «اذهبو فتحسسوا من يوسف و اخيه لا تياسوا من روح الله.»
امام در پاسخم فرموند: انه دعا السحر و سال الله ان يهبط عليه ملک الموت فهبط عليه.
يعقوب نبي در سحر گاهان دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که ملک الموت نزد او پايين آيد و چنين هم شد و چون ملک الموت به نزدش آمد، يعقوب از او در مورد ارواح قبض شده سوال کرد «اخبرني عن الارواح التي تقبضها». پس ملک الموت در پاسخش گفت: يوسف زنده است و روحش در قبض شدگان نيست. (8)
قدر مجموعه گل مرخ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقي خواند معاني دانست
رسول اکرم (ص)مي فرمايند: اگر شخص خوابيده بداند که چه ثوابي بزرگ به خاطر غفلت از عبادت سحري از او فوت شده و چه اجري را از دست داده، همانا گريه اش طولاني خواهد شد و حسرتش جانکاه.
آري،اگر طلب يافتن محبوب است و خبر از منزل يار، پرسشگري و نيازت را به سحرگاهان بسپار، چرا که خداو فرستادگانش که خلافي و دروغي در کلامشان نيست وعده استجابتت را در اين زمان داده اند.
خداوند در قرآن شخصيتي را معرفي مي کند، که دغدغه اش خير خواهي است براي انسانيت و از ميان مجموعه خوبي ها و محاسن او، به موعظه گري ها و نصايحش اشاره مي کند: «و اذ قال لقمان لابنه و هو يعظه». (9) نصايح و گفته هايي که جرات مي توان گفت بعد از کلام انبيا، راه گشاترين بيانات است. نصايحي که با بياني شيوا و ملفوف به کنايات و استعارات بر جان و دل آدمي مي نشيند و کليدي مي شود براي گشودن درهاي بسته در زندگي: «يا بني لا يکن الديک اکيس منک و اکثر محافظة علي الصلوات الا تراه عند کل صلاة يؤذن لها و بالاسحار يعلن بصوته و انت نائم» (10) اي فرزندم نکند که خروس، گوي زيرکي و هوشياري را از تو بربايد و چون سحر شود او به مناجات و گفت وگو باشد و آواز سر دهد و تو در خواب، خفته.
«و ذکر الله شجر و مدر و بالاسحار فان الله تعالي ذاکر من ذکره و شاکر من شکره» خدا را هميشه به ياد داشته باش و از ذکر و تسبيح او لحظه اي غافل مباش، چه آن هنگام که در باغستان و در تفريحي و چه آن هنگام که در شهر و در مکان زندگي. پس چون هنگام سحر شود فرصت را درياب براي مناجات با خدا. چرا که خداوند ياد مي کند يادکنندگانش را و سپاس مي گويد شاکران و ستايشگرانش را.
و اگر اين سخنان و گوشه چيني ها هنوز هم اطمينان قلبي ات را براي عبادت سحري جزم نکرده و هنوز هم سنگيني خواب، پلک هاي چشمانت را مي ربايد، نظاره و دقت به تقسيم بندي انسان ها توسط پيامبر رحمت (ص)، دلت را گرم و عزمت را جزم خواهد کرد و ترک بستر و رهايي از خواب برايت سهل خواهد شد:
«ابن عباس ثلاثة يستغفر لهم السماوات. الارض و الملائکة و الليل و النهار العماء و المتعامون و الا سخياء و ثلاثة لا تمسهم النار المراة المطيعة لزوجها و الواد البار لواالديه و السخي خلقه و ثلاثة معصومون من ابليس و جنوده الذاکرون لله و الباکون من خشية الله و المستغفرون بالاسحار»
ابن عباس! سه گروهند که آسمان ها و زمين، فرشتگان و شب روز برايشان طلب بخشش و رحمت مي کنند؛ دانشمندان و دانش آموزان و بخشندگان گشاده دست.
و سه گروهند که از آتش جهنم دورند؛ همسراني که کانون گرم براي خانواده مي گسترانند، فرزنداني که اطاعت و حرف شنوي از والدين خويش دارند و خوش روياني که دست گيري شان از مردم با تبسم و خنده رويي است.
و اما سه گروهند که جايگاهي بس والاتر دارند و شيطان را بر آنها تسلطي نيست و آنان از کيد و مکر شيطان در امانند؛ ذکر کنندگان خدا، گريه کنندگان از خشيت خدا و استغفار کنندگان در سحرها.
با نگاه به سيره و کردار معصومين (ع) به اين نتيجه مي رسيم که نه تنها خواسته هاي معنوي و اخروي کليدش در وقت سحرگاهان است بلکه در خواست هاي دنيايي نيز زمان استجابت شان هنگام سحر است.

پاداش مناجات کنندگان سحر
 

در مورد پاداش مناجات کنندگان در وقت سحر گاهي داريم که مردي از مردان خدا مي گويد: در عالم حقيقت ديدم که در کنار نهري که عطر از آن جاري و در اطراف آن نهر، درختاني از لؤلؤ و نيستاني از طلا بود، ناگاه کنيزاني آرايش کرده که لباس هايي از حرير و ابريشم بهشتي پوشيده بودند به پيش آمدند. گويا که صورتشان ماه شب چهارده بود و زير لب «سبحان المسبح بکل لسان سبحانه سبحان الموجود في کل مکان» مي خواندند.
به آنها گفتم: شما چه کار کرده ايد؟ پس اين شعر را گفتند:
ذرانا اله الناس رب محمد
لقوم علي الطراف بالليل قوم
يناجون رب العالمين الههم
وتسري همول القوم و الناس نوم
آفريده است ما را خداي محمد براي کساني که شب زنده داري مي کنند. آنان که در دل شب پروردگارشان را نيايش و مناجات مي کنند و اشک هايشان جاري است و حال آنکه مردم در خواب ناز فرو رفته اند.
پس گفتم: خوشا به حال اين گروه از مردم. (11)

در هاي باز
 

از ميان تمام سحر ها، مقدس ترين و ارزشمندترين سحرها، سحر ماه مبارک رمضان است و اين نکته را در کلام اهل بيت (ع) بسيار ميبينيم.
رسول اکرم (ص) مي فرمايند: از اولين شب ماه رمضان تا آخرين شبش درهاي آسمان باز و دعا در آن پذيرفته است. پس، از دعا سحرگاهي اين ماه غافل مباشيد. (12)
و مولاي متقيان مي فرمايند: «عليکم في شهر رمضان بکثره... الاستغفار و الدعاء فاما الدعاء فيدفع به عنکم البلاء و اما الاستغفار فيمحي ذنوبکم.» (13) در ماه رمضان طلب آمرزش و دعاي فراوان داشته باشيد، چرا که به وسيله دعا، بلا از شما برطرف مي شود و با استغفار گناهانتان از بين مي رود.

پي نوشت ها :
 

1- نهج البلاغه، حکمت21
2- آل عمران، آيه 17
3- لسان العرب، ج4، ص348
4- بحار النوار، ج72،ص374
5- النور المبين، ص 316
6- سوره مبارکه ق، آيه 39؛ سوره مبارکه طه، آيه 120
7- سوره مبارکه يوسف، آيه 87
8- بحار النوار، ج56، ص255
9- سوره مبارکه لقمان، آيه 13
10- ارشاد القلوب الي الصواب، ج 1، ص 72
11- ارشاد القلوب، ترجمه رضايي، ج 1، ص 220
12- پيام پيامبر، ترجمه فارسي، ص 101
13- الحکيم الزهراه ترجمه انصاري، ص3060
 

منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط