نوايي که ما را به بين الحرمين برد

سال ها قبل اگر حجره هاي بارگاه حضرت عبدالعظيم الحسني (ع) در شهر ري يا مسجد امين الدوله در جنوب تهران، مجمع خوانندگان و شنوندگان مناجات و دعا بود، امروز همه مي توانند در ساعات گوناگون روز و شب، بهترين نيايش...
يکشنبه، 14 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نوايي که ما را به بين الحرمين برد

نوايي که ما را به بين الحرمين برد
نوايي که ما را به بين الحرمين برد


 

نويسنده: مسعود بهارلو




 

مناجات خواني از نيم قرن پيش به اين سو
 

سال ها قبل اگر حجره هاي بارگاه حضرت عبدالعظيم الحسني (ع) در شهر ري يا مسجد امين الدوله در جنوب تهران، مجمع خوانندگان و شنوندگان مناجات و دعا بود، امروز همه مي توانند در ساعات گوناگون روز و شب، بهترين نيايش ها و دعاها را از بخش هاي مختلف رسانه ملي بشنوند و ببينند. مخاطبان مناجات خواني شايد اما کمتر بدانند که طي نيم قرن گذشته چه اتفاقاتي در اين عرصه رخ داده و چه کساني در آن صاحب سبک و منشآ اثر بوده اند. در حالي که مناجات خواني و اجراي دعاهاي گوناگون در سال هاي قبل از انقلاب اسلامي در انحصار يکي، دو چهره راديويي بود و پس از انقلاب، نه تنها سد انحصار شکست که با تربيت نسل جديدي از مناجات خوانان، دعا خواني و نيايشگري حالت عمومي تري به خود گرفت. به نحوي که امروز، تقريبا مسجدي نيست که در آن دعاي عرفه خوانده نشود يا شب هاي قدر، مهمانان خداوند سبحان را نپذيرد.
مناجات خواني از قديم به شکل شب زنده داري در مساجد تهران از يکي-دو ساعت مانده به اذان صبح انجام مي شد. هنوز هم اين سنت حسنه در مشهد يا حرم حضرت معصومه (س) انجام مي شود و مردم را براي اقامه نماز صبح آماده مي کند. در تهران قديم بعضي مساجد اين شيوه را اجرا مي کردند و بعضي ديگر، مجالس قرائت دعاهاي کميل و ندبه داشتند.
سال ها قبل از انقلاب، سيد علي ميرهادي، حاج حسن ارضي، حاج ولي الله کرمي و افراد ديگري در شبستان هاي حرم حضرت عبدالعظيم (ع) مناجات مي خواندند. در يکي از حجره هاي صحن، سال ها برنامه مناجات خواني و مرحوم عطاردي برگزار مي شد. در باغ طوطي، حاج حسن ارضي مي خواند و در مجموع، شب هاي جمعه از هر حجره، صدايي بر مي خاست. بعضي ها جمعيت داشت و مردم از چهار سوي تهران مي آمدند و بعضي، جمعيت کم و انتخاب شده اي داشت.
با اين حال، استفاده عمومي مردم از مناجات راديو بود که سيد جواد ذبيحي در آن، تمام ماه رمضان، ميدان داري مي کرد و البته مرحوم علي بهاري هم در اجراي مناجات فعاليت داشت. مناجات هاي راديو در يک سيستم زمان بندي و طبقه بندي شده قرار داشت و افراد خاص و مورد اطمينان حاکمان وقت مناجات مي خواندند.
حکومت پهلوي نه تنها با مداحي و روضه خواني در دوران حکومت خود به شکل هاي مختلفي مقابله مي کرد و محدويت هاي متعددي براي برپايي اين برنامه هاي اجتماعي وضع کرده بود، با برگزاري جلسات مناجات و دعا در منازل و هيات هاي مذهبي هم ميانه خوبي نداشت و اين نشست ها را کانون رويارويي نيروهاي مذهبي با حکومت مي دانست. بنابراين بسياري از جلسات مناجات خواني در خانه هاي شخصي مردم، بدون نشانه هاي رسمي شکل مي گرفت و مردم با بازگذاشتن در خانه اي که هيات در آن جا برگزار مي شد، مهمانان را به منازل خود دعوت مي کردند تا ساعتي به مناجات شبانه بنشينند.
اما با پيروزي انقلاب و رهبري امام خميني (ره) که خودش اهل مناجات، شب زنده داري و دعا خواني بود، مردم به اجراي مراسم قرائت دعاي کميل گسترده تشويق شدند. مداحان جوان و خوش صدايي مانند حسين شمسايي، خواندن دعاي کميل را اوايل انقلاب از دانشگاه تهران شروع کردند و روحانيوني مثل حجت الاسلام رستگاري، صداهاي ماندگاري در دعاخواني از خود به يادگار گذاشتند.

توقتي مناجات به سنگر ها رفت
 

انقلاب اسلامي، در کوتاه ترين زمان ممکن دعا خواني را به شبستان هاي مساجد کشاند و برنامه هاي فراواني براي مناجات به خصوص در ماه مبارک رمضان انجام شد. هيات هاي مذهبي که تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي امکان برپايي مجالس نيايش نداشتند، مناجات خواني هاي پر شوري را برنامه ريزي کردند و نخستين رمضان بعد از پيروزي انقلاب را با مجالس نيمه شب خود گرامي داشتند. آنها قرائت دعاي افتتاح را به خواندن دعاي ابوحمزه ثمالي در برنامه هاي خود افزودند و در همين عرصه، مناجات خوانائي به همت «مجمع الذاکرين حسيني» به جامعه مذهبي کشور معرفي شدند که نه تنها دعا که سرورده هاي فارسي مناجات را به بهترين شکل اجرا مي کردند.
در همان سال هاي نخستين پس از پيروزي انقلاب اسلامي که مداحي در روش هاي تاريخي و قديمي خود در جا مي زد، مردي به نام «غلامرضا سازگار» با گردآوردن جوانان نوخاسته و نوگرا، مجمع الذاکرين حسيني را در تهران پديد آورد. اين مجمع، با آموزش ساده و بي پيرايه جوانان علاقه مند و معرفي مداحان، قاريان و ذاکران به جامعه مذهبي کشور، نه تنها روح تازه اي به کالبد مداحي و مناجات خواني کشور ما دميد، بلکه نوع آموزش هاي خود را به عنوان يک الگوي کاملا موفق در سراسر کشور ترويج داد. به گونه اي که هم اکنون محافل و مجامع فراواني با عنوان «مجمع الذاکرين» در تهران و ساير شهرستان هاي کشور مشغول تربيت و معرفي مداحان جوان هستند.
سيد احمد صالحي خوانساري، علي فراهاني، مصطفي طالبي پور، حسين باقري، محمود تاري، محمد صادقي، حميد رمضان پور، مهدي غياثي و ... از اين مجمع به جامعه ذاکران معرفي شدند که صالحي خوانساري، فراهاني، تاري و رمضان پور، اکنون از شاخص ترين چهرهاي مناجات خواني سه دهه اخير کشورمان هستند.
اما با شروع جنگ، دامنه مناجات به تمام سنگرها کشيده شد و هر گردان و لشگري، برنامه هاي مناجات خواني و توسل برگزار کرد.افرادي مانند صادق آهنگران، مناجات را به داخل سنگرها بردند. راز و نياز رزمندگان در شب هاي عمليات باعث شد که مناجات، توسعه بيشتري پيدا کند. اين در حالي بود که اشعار مناجاتي قبل از انقلاب بيشتر از نظامي گنجوي، سعدي، مولانا و... بود و بعد از انقلاب، شعرا به سمت مناجات رو آوردند و اشعار مناجاتي بسياري گفتند. طوري که با حضور شعراي آييني دست خوانندگان مناجات باز شد.

خانه تکاني در راديو
 

راديو نمي توانست بنشيند و از قافله پيشرفت مناجات خواني عقب بيفتد. رسانه اي که مناجات خواني در آن مشخصا در انحصار افراد کاملا نأييد شده از سوي حکومت پهلوي بود، حالا با دست خالي و فقر نيروي کافي مواجه بود.انحصار طلبي 30 ساله مناجات خوان اصلي راديو، هر چند مخاطبان و شنوندگان برنامه هاي آن را به صداي گيرا و جذاب ذبيحي انس داده بود، اما شنيدن صداي کسي که در پايان سوگواري و مناجات خواني، شاهنشاه را دعا مي کرد، احساسات مخاطبان انقلابي را بر مي انگيخت. هيچ کس حتي افراد غير انقلابي تصور نمي کردند کسي که موذن دوران خفقان، مداح سلطنت و دعاگوي شاه ملعون بوده، بتواند جايي در راديو داشته باشد. چرا که اين کار نشان مي داد که انقلاب تا چه اندازه تهيدست و فقير است که نمي تواند يک مناجات جديد پخش کند. به علاوه اينکه او تنها چند ماه بعد از پيروزي انقلاب، از دنيا رفته بود.
به همين دليل، پس از انقلاب اسلامي، بايد يک خانه تکاني اساسي در راديو انجام مي شد. حسين صبحدل، عباس صالحي، مصطفي صدرزاده، کاظم نيکنام و ... آستين همت را بالا زدند تا اين خلأ را براي شنوندگان راديو پر کنند. آنها مناجات خوانان توانايي در حسينيه ارشاد و پايگاه هاي مذهبي-فرهنگي بودند.
با شروع کار اين افراد در راديو، بخش قرآن، مناجات و دعا و شعر تأسيس شد و صبحدل تمام وقت خود را براي راه اندازي اين بخش گذاشت. حسين شمسايي جوان نيز در کنار او به شکل گيري هسته مرکزي مناجات و دعا کمک مي کرد.
شايسته انقلاب نبود که دوباره ربناي سيد جواد ذبيحي از راديو پخش شود و صداي تازه اي در خانه هاي مردم نپيچد. هسته جديد با نخستين رمضان پس از انقلاب، حدود 10 روز فاصله داشت که از خواننده هاي بي شمار تست و امتحان بگيرد و صداها را آزمايش کند. محمدرضا شجريان به کمک اين جمع رفت و امتحان صداها را گرفت. اين در حالي بود که تيم جديد همکاران راديو که با هدايت صبحدل کار خود را شروع کرده بود، يک روز مانده به رمضان تازه دانست که يک شب ديگر بايد ربنا پخش شود و آنها هنوز به ربناي مطلوب نرسيده اند.
مرحوم صبحدل، صاحب يکي از بهترين و ماناترين اذان هاي ايراني از شجريان مي خواهد که ربنا را خودش بخواند، اما او مي گويد که آمادگي ندارد و بعيد است چيز خوبي از آب در بيايد. با اين حال، او «ربنا» را اجرا مي کند، اما مي گويد که به دلش ننشسته است. او چند بار ديگر ربنا را مي خواند و به موازات آن، افراد خوشخواني مي آيند و ربنا را اجرا مي کنند، اما آن چيزي که قابل پخش باشد، پيدا نمي شود. چنين مي شود که همان ربناي اول شجريان ، درست در نخستين رمضان بعد از پيروزي انقلاب روي آنتن مي رود و ديگر هر چه او مي خواند، بهتر از اولي نمي شود.
جالب اينجاست که دقيقا اين ربنا همان ربنايي است که شجريان آن را نپسنديد، اما مردم، رمضان را با آن مي شناسند.

وقتي يک خواننده «قهار» پا به ميدان گذاشت
 

در سال هاي بعد از انقلاب، حسين شمسايي و عباس صالحي دعاي سحر را اجرا مي کردند که در سال هاي بعد، سيد قاسم موسوي قهار هم به جمع آنان اضافه شد. موسوي قهار، يکي از خوش صداترين مناجات خواناني است که راديو در سه دهه اخير به خود ديده است. تا جايي که با وجود سبک متفاوت او نسبت به ذبيحي، افرادي هستند که او را جانشين جدي آن مناجات خوان قديمي راديو بدانند. هر چند ديگر راديو آن مخاطب پر شمار و ميليوني سال هاي قبل از انقلاب را ندارد و تلويزيون،جاي آن را در افطار و سحر پر کرده است.
موسوي قهار، صداي بسيار گرم و پرحجمي دارد و به خوبي تحرير مي زند. او با وجودي که در دهه هفتم زندگي خود زيست مي کند، اما هنوز در مناجات و دعا، يکه تاز ميدان است و روزانه تمام شبکه هاي رسانه ملي دست کم چند دعا و مناجات او را به طور معمول پخش مي کنند.
البته، وجود چهره هاي توانا و زحمتکشي مانند مرحوم حسين صبحدل يا مرحوم عباس صالحي، موجب نشد که نيروهاي ضعيف با اشعار و مناجات هاي کم بنيه پا به اين حوزه نگذارند، اما سال ها طول کشيد که دعا و مناجات با هدايت هاي رهبر معظم انقلاب، جهت گيري مناسبي پيدا کند. امروز اگر مناجاتي از حرم امام رضا (ع) پخش مي شود، نيم ميليون نفر مخاطب در حرم دارد و مردم شهر مشهد آن را مي شنوند. علاوه بر اين، خواندن دعاي کميل-که پيش از انقلاب در مساجد و محافل مذهبي کشور ما ممنوع بود- حالا در کنار حرم و بارگاه نبي مکرم اسلام (ص)، و ائمه بقيع (ع) به يکي از اقدامات درخشنده انقلاب و وجه مميزه تشيع تبديل شده است.

دل مردم را نرم کنيد
 

هر چه مي توانيد، دعا و ترجمه دعا و مفاهيم دها را که به زبان خوب بيان شده باشد، بگذاريد. البته من نگاه مي کنم، مي بينم که اين سبک دعا خواني عربي هم که گاهي بعد از اذان پخش مي شود، نه مردم ما خيلي از آن چيزي مي فهمند، نه از آن خوششان مي آيد و نه در آنها حال ايجاد مي کند؛ همان سبک دعا خواني فارسي- که مدت ها بعد از اذان صبح در شبکه سراسري راديو مي گذاشتند و حالا هم مدت هاست که متاسفانه مرتب نمي گذارند- بيشتر حال ايجاد مي کند. مقصود اين است که هر چه بيشتر بتوان آن مفاهيم را به مردم رساند. فقط صرف دعا خواني هم نباشد، چنانچه همان مفاهيم دها بيان بشود، بسيار مفيد است. در سحرهاي ماه رمضان از برنامه هايي استفاده کنيد که دل مردم را نرم مي کند.
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با مديران مراکز سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در استان ها 7 اسفند 1370
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط