همه چيز درباره ماه تير

تير يا نيشتر Tishtar كه در اوستا تيشتر به Tishtarya آمده است.چهارمين ماه در تقويم خورشيدي و نام دهمين روز در ماه تير، برابر با سيزدهمين روز در گاهشماري ايرانيان باستان است.تيشتر ايزدي است موكل بر باران و ستوران.بر اساس عقايد ايرانيان به همت اين ايزد است كه زمين از ناپاكي ها دور شده و كشتزارها از باران بهره مند مي شوند و پاكي و نيكي و سلامتي مردم ايران زمين را فرا مي گيرد.
يکشنبه، 14 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همه چيز درباره ماه تير

همه چيز درباره ماه تير
همه چيز درباره ماه تير


 

نويسنده:نازيلا ناظمي




 

افسانه نبرد ايزد باران با ديو خشكسالي
 

تير يا تيشتر Tishtar كه در اوستا تيشتر به Tishtarya آمده است.چهارمين ماه در تقويم خورشيدي و نام دهمين روز در ماه تير، برابر با سيزدهمين روز در گاهشماري ايرانيان باستان است.تيشتر ايزدي است موكل بر باران و ستوران.بر اساس عقايد ايرانيان به همت اين ايزد است كه زمين از ناپاكي ها دور شده و كشتزارها از باران بهره مند مي شوند و پاكي و نيكي و سلامتي مردم ايران زمين را فرا مي گيرد.
اين ايزد در ميان ايرانيان باستان و عقايد زرتشتي از جايگاه بسيار والايي برخوردار بوده و به همين دليل يكي از مهم ترين يشت هايي اوستا تعلق به اين ايزد دارد.در تير يشت يا تَشتر يشت كه از يشت هاي قديمي و داراي محتوي و مضامين شاعرانه و اشاراتي رمز آميز و استعاراتي در زمينه اساطير است و از نظر ادبي نيز بسيار درخور توجه بوده.نبرد دو ستيز ميان ديو خشكسالي به نام اَپوش ديو (Apausha)با ايزد باران در قالب مضامين زيبا و پرمعني به شكلي بسيار شيوا بيان شده است.در قسمتي از اين داستان اين گونه آمده است كه:«تَشتر،ستاره رايوُمَند و فَرهمند،در بردارنده آب است و از آن فراز نگران مردمان و از نژاد اَپم نَپات(ايزد آب)مي باشد.حامي دام ها و ستوران است و از وي است كه آنها مي بالند و گياهان را به سبزي مي روياند ...براي فروباريدن، چالاك و تند، همچون تيري كه از كمان آرش رها شد به سوي فرازناي فَراخكرت روان مي شود.به خواست اهورامزدا، باد وي را همراه است و ايزدان برايش گذرگاهي فراهم مي كنند...تشتر با تركيب است سپيد و خوش پيكر و زرينه لگام به درياي فراخكرت فرود آيد و از ديگر سو، ديو آپه اوشه به صورت و تركيب يك اسب گل و گر و بد منظر به سياهي و تيرگي نمايان شود و به ستيزه گلاويز شوند به مدت سه شبانه روز و در اين نبرد آپه اوشه بر تيشتر با فرو شكوه پيروز شده و او را شكست دهد.»
چون در نبرد اول تيشتر شكست مي خورد و عقب مي نشيند، دست به گلايه بر مي دارد و با آهنگي غمگين مي سرايد كه چون مردم مرا و ايزدان ديگر را ستايش نمي كنند و‌ آب ها و گياهان و دين بهي در كاستي قرار دارد اين چنين شكست خورده و اگر دوباره نيايش شوم با نيروي 10 اسب و 10 شتر و 10 گاو و 10 كوه و 10 رود رونده به جنگ خواهم رفت.در اينجاست كه اهورامزدا خود به ستايش اين ايزد مي پردازد و نيروهايي را كه نياز دارد در اختيار او قرار مي دهد.پس تشتر دوباره به شكل اسب سپيد و خوش پيكر با لگام زرين به درياي فراخكرت باز مي گردد و به مقابله با ديو خشكسالي مي پردازد.در اين مرتبه ديو خشكسالي شكست خورده و يك فرسخ از درياي فراخكرت دور مي شود.پس از آن تشَتر بانگ شادي زده و با فرو شكوه چنين مي گويد:«شادمانم اي اهورامزدا، آب ها و گياهان شادمانند و دين مزديسنا پيروز است و اينك فروخواهد باريد آب هاي زندگي بخش و رودها پر آب و كشتزارها سيراب و پربار خواهند شد ....»

نبرد هميشگي
 

بر اساس نوشته تشتر يشت، نبرد تيشتر با ديو خشكسالي تنها محدود به دوران آفرينش نبوده بلكه نبردي دائمي وهميشگي است و همواره قبل از شروع فصل بارندگي، ديو قحطي و خشكسالي در مقابل ايزد رزق و بركت در تلاش و جنگ است.اين ايزد در يك دوره 30 روزه كه در 10 روز اول به شكل يك پسر 15 ساله و در 10 روز دوم به شكل يك گاو نر و در دهه سوم به شكل يك اسب براي نابودي بي آبي و خشكسالي وارد مبارزه مي شود، اما موفق به شكست خشكسالي نمي شود، ولي در مرتبه دوم با قدرت بيشتر حمله كرده و در جنگ با پري ها كه از سوي اهريمن و براي كمك به ديو خشكسالي مانند سنگ از آسمان به زمين پرتاب مي شدند پيروز شده و به اين ترتيب فصل بارندگي آغاز مي شود.بسيار جالب است كه اگر بدانيم اين تمثيل و اين نبرد افسانه اي در حقيقت هر سال از حدود پايان تيرماه تا آبان ماه اتفاق مي افتد.

شباهنگ
 

مي دانيم كه توجه به ستارگان و اجرام آسماني ديگر از گذشته بسيار دور در ميان ايرانيان وجود داشته است.در واقع آغاز گاهشماري با رويت اين اجرام آسماني شروع مي شود.تعيين زمان كاشت و برداشت و شروع فصول پرباران يا شروع سال نو و زمان دريافت ماليات، همگي بر اساس گردش خورشيد و ماه و طلوع و غروب ستارگان انجام مي شد.ساخت ابزار نجومي مانند زيج ها و اسطرلاب ها و رصد خانه ها و تقاويم نجومي مانند و تمامي پيشرفت هاي دانشمندان ايراني در زمينه علم نجوم و هيئت در ابتدا با مشاهده چشمي اجرام آسماني اتفاق افتاد.به غير از خورشيد و ماه، برخي ستارگان شاخص در آسمان از ديرباز به عنوان راهنما براي پيش بيني برخي اتفاقات طبيعي و شروع ماه هاي مختلف مورد استفاده قرار مي گرفتند.از جمله اين ستارگان، تيشتر با شعراي يماني است.شايان ذكر است كه اين ستاره را نبايد با سياره اشتباه گرفت و تيرماه هيچ ارتباطي با سياره تير يا عطارد ندارد.در اوستا به صراحت از چهار ستاره نام برده مي شود:اول تيشتر، دوم سوئس، سوم هفتورنگ يا هَپتوايرنگ و چهارم ونَند يا وننت، اين ستارگان در واقع نمايندگان جهات چهارگانه مشرق، جنوب، مغرب و شمال هستند كه سروري و فرماندهي و نگهباني هر يك از اين جهات را برعهده دارند.

سرطان
 

تيشتر كه به عنوان سپاهبُد ستارگان شرق انتخاب شده و در واقع همان شباهنگ يا شعراي يماني است كه به نام هاي وراهنگ، شب كش و كاروان كش نيز معروف است.اين ستاره كه در زبان انگليسي Sirus ناميده شده و در صورت فلكي سگ بزرگ يا كلب اكبر يا Canis-Major قرار دارد و پرنورترين ستاره آسمان شب با قدري برابر 1/5 است، (قدر يك مقياس دمري اسلامي براي شدت نور اجرام از نگاه ناظر زمين است)در فاصله 8/5 سال نوري از زمين قرار دارد.اين ستاره نه تنها براي ايرانيان باستان بلكه براي مصريان، هنديان و اقوام بين النهريان نيز داراي اهميت بسيار است.در واقع طغيان رودخانه نيل و رودخانه گنگ و همچنين رودخانه بين النهرين با رويت اين ستاره برابر بوده است.در بُندَهش آمده است كه:«هرگاه تيشتر در برج خرچنگ ظاهر شود، علائم و نشانه هاي بارندگي پديدار خواهد شد و چون هر ماهي را اختري خويش است و ماه چهارم ماه از سال و خرچنگ چهارم اختر از بَره است، بنابراين به سبب خويشي با خرچنگ است كه تيشتر در او جِست و نشانه باران سازي نمودار شد.» مي دانيم كه شباهنگ مي تواند هرگز در صورت فلكي خرچنگ يا سرطان ظاهر شود، اما روشن است كه شباهنگ يا تيشتر در آسمان صبحگاهي طلوع مي كند.به اين ترتيب آنچه در بُندَهش آمده در واقع تعيين كننده زمان طلوع بيشتر است.از طلوع اين ستاره در اواخر اولين ماه تابستان تا شروع فصل باران در اوايل آبان ماه چيزي نزديك به چهارماه زمان وجود دارد.پس چرا در كتاب بُندَهش اشاره به نشانه باران سازي مي شود؟ بر اساس نوشته تيشتر يشت، ايزد تيشتر در نخستين حمله خود به ديو خشكسالي شكست مي خورد و عقب مي نشيند و مجددا با قدرت بيشتر به نبرد باز مي گردد.اين فاصله زماني در واقع اواخر مرداد ماه است؛ يعني زماني كه ايزد تيشتر در هنگام بازگشت با پري ها كه به شكل سنگ از آسمان فرو مي ريزند، به نبرد ادامه مي دهند.اواخر مرداد ماه در واقع اوج زمان رويت شهاب سنگ ها و بارش هاي شهابي است.بارش هاي شهابي دلوي، برساووشي، جباري.ثوري و اسدي در اين زمان به اوج خود رسيده و تا پايان ادامه مي يابد و از حدود نهم آبان تا هشتم آذر تيشتر با جلوه بسيار در تمام شب ها در آسمان ديده مي شود؛ يعني دوره فصل بارش در سرزمين ايران كه همان زمان پيروزي نهايي ايزد تيشتر بر ديو خشكسالي است.در واقع يك پديده طبيعي در قالب داستاني زيبا و دلكش در يشت ها بيان شده است.شيوايي اين داستان تا آن حد است كه خواننده به راحتي قادر به فراموش كردن آن نيست.همچنان كه گفتيم به غير از تيشتر يا شعراي يماني، در اوستا از سه ستاره ديگر به عنوان نگهبانان جنوب، مغرب و شمال نيز نام برده شده است.ستاره سوئس به معناي دارنده صد چاكر، نگهبان آسمان جنوب است.اين ستاره را برخي همان نسر واقع و برخي دَبَران و همچنين برخي آن را به ستاره سهيل نسبت مي دهند.با توجه به ميزان روشني ستاره سهيل و رويت آن در شب هاي زمستان در نواحي مركزي و جنوبي ايران و بر فراز افق جنوبي، اين ستاره مي تواند معادل درستي براي ستوئس باشد.نگهباني آسمان شمالي بر عهده هفتورنگ يا هپتوايرنگ است كه به ظن قوي بايد همان ستاره سماك رامح در صورت فلكي عوا باشد.
اين ستاره با هفت ستاره كوچك كه در كنارش قرار دارد، در كتاب صورالكواكب عبدالرحمن رازي نيز به عنوان نگهبانان شمال ياد شده اند.ستاره ونند كه فرماندهي آسمان غربي را بر عهده دارد، منطبق بر ستاره نسر واقع در صورت فلكي شلياق است.بيست و يكمين يشت اوستا كه در واقع مختصرترين يشت ها نيز هست به اين ستاره اختصاص دارد.

جشن تيرگان
 

جشن هاي برابري نام ماه با روز در ميان ايرانيان يكي از آيين ها و رسومي است كه از ديرباز وجود داشته و هنوز هم در ميان هموطنان زرتشتي ما رايج است.در اين ماه نيز جشني به نام تيرگان در روز تير از ماه تير برابر با 13 تيرماه باستاني و 10 تير در تقويم رسمي برگزار شد.
بنابر آنچه در داستان هاي اسطوره اي و يشت ها آمده اين روز برابر با زماني است كه آرش كمانير از فراز البرز كمان كشيده و با از خود گذشتگي مانع كشته شدن هزاران تن از ايرانيان و تصرف مهين وطن ايران به دست دشمن شد.ايرانيان از آن پس در سالروز اين واقعه مهم، به ياد آرش و قهرماني او جشني بزرگ بر پا مي كنند.ابوريحان بيروني در آثارالباقيه درباره اين روز و جشن تيرگان چنين نوشته است:«پس از آنكه افراسياب به منوچهر غلبه نمود و او را در طبرستان محاصره كرد، بر اين قرار دارند كه حدود خاكي كه از ايران بايد به توران برگزار گردد به واسطه پرش و خط سير تيري معين شود.در اين هنگام امشاسپند اسفند ارمذ حاضر گشته امر كرد تا تير و كماني چنانكه در ابستا بيان شده است برگزينند.آنگاه آرش برهنه شده، بدن خويش به حضار بنمود و گفت:اي پادشاه و اي مردم، به بدنم بنگريد، مرا زخم و مرضي نيست، ولي يقين دارم كه پس از انداختن تير قطعه قطعه شده فداي شما خواهم گرديد.پس از آن دست به چله كمان برد به قوت خدا داد، تير از شست رها كرد و خود جان تسليم نمود.خداوند به باد امر كرد تا تير را حفظ نمايد.آن تير از كوه رويان به اقصي نقاط مشرق به فُرغانه رسيد و به ريشه درخت گردگان در دنيا بزرگ تر از آن درختي نبود، نشست.آن موضع را سر حد ايران و توران قرار دادند.گويند از آنجا كه تير پرتاب شد تا جايي كه فرونشست، 60 هزار فرسنگ فاصله است.»
گذشته از مراسم بزرگداشت آرش در اين روز، چون اين ماه و اين روز اختصاص به تيشتر، ايزد باران دارد، بنابراين آيين هايي در ارتباط با گراميداشت آب و پاكيزگي نيز برگزار مي شود.از جمله اين مراسم، آيين آب پاشي است كه به نام هاي آبريزگان يا آب پاشان يا سرشوران نيز ناميده مي شود.در اين روز مردم با پاشيدن آب به روي يكديگر به شادي و پايكوبي مي پردازند و همچنين مراسم معروف به فال كوزه يا چك دوله را اجرا مي كنند.در اين مراسم، خانواده ها در شب جشن دور هم جمع شده و هر يك آرزو و نام خود را روي كاغذي نوشته درون كوزه اي مي اندازند.به جاي كاغذ نوشته، برخي جسمي كوچك كه متعلق به خودشان باشد مانند سنجاق يا زيورآلات را در كوزه انداخته و در كوزه مي گذارند.سپس يكي از دختران جوان خانواده كه ازدواج نكرده است، كوزه را زيردرخت سبزي برده، مي گذارد.در روز جشن همان دختر جوان در كوزه را برداشته و يكي يكي كاغذها و اشيايي داخل كوزه را بيرون آورده و نام آن شخص را بلند مي خواند.همزمان با بيرون آوردن اين اجسام، بزرگان خانواده، شعرها يا دعاهايي را مي خوانند؛ به اين ترتيب شي يا نام هركسي كه از كوزه بيرون آمد اين دعاها و شعرها به او تعلق گرفته و آرزويش برآورده مي شود.در اين روز همچنين بعد از شروع جشن و خوردن شيريني، بندي به نام بند تير و باد كه از هفت ريسمان با هفت رنگ متفاوت درست شده به دست مي بندند و اين بند را تا نه روز بعد يعني تا روزي كه به نام باد موسوم است،در مچ خود نگه داشته و سپس اين روز بند را از دست باز كرده با نيت برآورده شدن آرزوها و رسيدن خوبي ها به جاي بلندي رفته، به باد مي سپارند.شايان ذكر است كه به غير از اين روز، مراسم گراميداشت روز تير در اولين ماه سال يعني فروردين ماه نيز برگرزار مي شود كه مقارن با آيين سيزده بدر است.
منبع:همشهري دانستنيها شماره32



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط