آتش بر فراز لندن

پس از پايان نخستين روز از جنگ هوايي يعني روز عقاب، گورينگ فرمانده نيروي هوايي آلمان متوجه نشد که اوضاع به آنگونه که او تصور مي کرد يعني ساده نيست و نبردي بسيار طولاني در راه است. در واقع او متوجه شد که...
يکشنبه، 21 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آتش بر فراز لندن

آتش بر فراز لندن
آتش بر فراز لندن


 






 

آتش بر فراز لندن

ادامه نبرد در آسمان
 

پس از پايان نخستين روز از جنگ هوايي يعني روز عقاب، گورينگ فرمانده نيروي هوايي آلمان متوجه نشد که اوضاع به آنگونه که او تصور مي کرد يعني ساده نيست و نبردي بسيار طولاني در راه است. در واقع او متوجه شد که همه چيز بسته به توليد جنگنده بمب افکن دارد که هر چه زودتر جانشين از دست داده ها شود. نيروي هوايي انگلستان علاوه بر مشکل توليد، با مشکل خلبان نيز مواجه بود و براي خلبانهاي از دست رفته به زحمت جانشين پيدا مي شد. از اين رو انگلستان روي به خلبانها داوطلب از کشورهاي ديگر مانند آمريکا و کانادا آورد که اتفاقاً تعداد قابل توجهي از آنها هم به کمک انگلستان شتافتند. اما آنچه که انگلستان را تا مرز شکست کشانده بود تخريب و بمباران شهرها و مردم غيرنظامي بود.

آتش بر فراز لندن

بمباران شهرها
 

بمباران شهرها، بندرگاهها و مراکز انرژي و نيروگاهها، آنگونه که هيتلر انتظار داشت نتيجه نداد. در حقيقت او بمباران انگلستان را قبل از هجوم به آن کشور با اين هدف آغاز کرده بود که روحيه مردم را تا آنجا تخريب کند که هنگام پياده شدن نيروهاي آلماني در سواحل انگلستان مقاومت چنداني از خود نشان ندهند و اشغال آن کشور به آساني صورت گيرد، اما آنچه که اتفاق افتاد درست برعکس بود و مردم بيشتر تحريک شده و روحيه جنگندگي بيشتري را پيدا کردند. از سوي ديگر نطقهاي شبانه چرچيل که از راديو پخش مي شد، خود يک عامل تحريک کننده براي مردم انگلستان محسوب مي شد. اين موضوعات سبب شد تا هيتلر تغيير استراتژي داده و دستور بمباران شهرها را به گورينگ داد و آنگاه بود که حملات شديد جنگنده و هواپيماهاي آلماني روي شهرها آغاز شد. ليورپول، منچستر، سوتهامپتون، شهرهايي بود که آتش مرگ روي آنها ريخته مي شد. در هر بمباران شهري حدود يکهزار تا هزار و پانصد نفر کشته و زخمي به جا مي ماند. در واقع مردم انگلستان در آغاز به قدري خام عمل مي کردند که حتي در برخي از زمانها، در هنگام بمباران از خانه بيرون آمده و آسمانها را تماشا مي کردند، اما آهسته آهسته شرايط ايمني و نحوه نجات يافتن در برابر بمبارانهاي غافلگير کننده به گونه هاي مختلف به مردم آموزش داده شد. در همه جا گروههاي منظمي که اغلب از بانوان و يا مرداني که به دليل کهولت سن قادر به خدمت در ارتش نمي شدند، تشکيل مي شد که وظيفه آنها، سازماندهي به وضعيت دفاع غيرنظامي بود. آنها تونلها و مراکز و ايستگاههاي مترو و ترنهاي زيرزميني را دسته بندي مي کردند تا شبها مردم در آنها حداقل وسايل رفاهي را براي خواب شب داشته باشند، اما برخي اوقات حتي حتي زيرزمين ها هم از بمبارانهاي سنگين در امان نبود. براي مثال يکبار در ليورپول، يک ايستگاه مترو در زيرزمين که در شب هزاران نفر در آن به سر مي بردند، چنان بمباران شد که آوار بر سرشان خراب شد و حدود دو هزار و پانصد نفر جان داده و هفت هزار نفر هم زخمي شدند. برخي اوقات هم بمبارانها به آتش سوزيهاي مهيبي تبديل مي شد که ساعتها به طول مي انجاميد. اما زماني که لندن بمباران شد، داستان شکل ديگري به خود گرفت.

آتش بر فراز لندن

حمله به لندن
 

در شب چهاردهم اوت به سال (1940)، ناگهان سيصد و پنجاه بمب افکن و ششصد و پنجاه جنگنده که در مجموع يکهزار هواپيما را تشکيل مي داد، بر فراز لندن مرکز هزار ساله انگلستان ظاهر شده و چنان بمباران وحشتناکي روي شهر انجام شد که تخريب واقعي روحيه مردم نتيجه آن بود. در واقع تنها زماني که مردم انگلستان و حتي سردمداران نظامي و ارتشي، آماده قبول شکست شده بودند و روحيه تمامي مردم انگلستان به پايين ترين درجه خود رسيده بود، همانا درزمان بمباران منهدم کننده اي بود که روي لندن انجام شد و همانجا بود که دو اتفاق بسيار مهم رخ داد که به ناگهان روحيه مردم را نه تنها از درهم شکنندگي نجات داد، بلکه در آنها غرور و انگيزه اي هم ايجاد کرد که تا پايان جنگ ادامه پيدا کرد. اين دو اتفاق يکي نطق معروف چرچيل بود که آن را به عنوان مشهورترين و موثرترين نطق در تمامي دروان جنگ جهاني دوم شناخته اند و ديگري بمباران شبانه برلين پايتخت آلمان نازي بود که درست شب بعد از بمباران لندن يعني پانزدهم اوت انجام شد که به يکباره همه چيز را تغيير داد.

آتش بر فراز لندن

نطق چرچيل
 

پس از بمباران مردم انگلستان احساس کردند که وقتي که ديگر حتي پايتخت باستاني آنها در امان نباشد، و به اين آساني يکهزار هواپيماي آلماني برفراز آن ظاهر شده و آن را به آتش بکشند، ديگر چه اميدي به جنگيدن است. در واقع اينگونه تفکر که به نوعي احساس مغلوب بودن را در اذهان جاي مي داد، در سرتا سر کشور به يک موج تبديل شده بود و وينستون چرچيل که يکي از نقاط قوت او، تغييردادن امواج احساسي از يکسو به سوي ديگر بود در بخشي از يکي از آتشين ترين و مشهورترين نطق هاي خود چنين گفت :
«... اگر دشمن در هوا حمله کند در هوا در برابر آن مي جنگيم، اگر دشمن در دريا حمله کند، در آبهاي خود در برابر آن مقاومت مي کنيم، حال اگر دشمن در سواحل پياده شود، در سواحل در برابر آن مقاومت مي کنيم، اگر دشمن از سواحل عبور کند و به روستاها برسد، در روستاها با آن مي جنگيم، حال اگر دشمن به حومه شهرها برسد در حومه شهرها با آن روبرو مي شويم، اگر دشمن وارد شهر شود در خيابانهاي شهر در برابر آن مي جنگيم. حال که دشمن به کوچه ها برسد، در کوچه ها و در تنگ ترين و تاريک ترين آنها به نبرد مي پردازيم و آنگاه اگر دشمن وارد خانه هايمان بشود، در خانه ها و در پس ديوارهاي اتاقهايمان در برابر آن به نبردي جانانه دست مي زنيم حتي دشمن روي بامهاي خانه هاي ما هم از دست جنگاوران ما خلاصي نخواهد داشت، همه اين مقاومتها را با جان و دل انجام خواهيم داد تا اينکه سرانجام دنياي جديد (آمريکا) با همه شکوه نظامي خود به نجات دنياي قديم آمده و دشمن را منهدم کند...»گفته شده که نطق چرچيل، يکي از بهترين تاثيرها را روي مردم امريکا و حتي روزولت رئيس جمهور وقت آمريکا گذاشته بود و يکي از موثرترين نقش ها را در ورود همه جانبه آمريکا به جنگ ايفا کرده است.

آتش بر فراز لندن

حمله به برلين
 

بمباران بخش هاي مسکوني لندن و کشته و زخمي شدن تعداد بسياري از مردم سبب شد تا فرماندهي ارتش در انگلستان نياز به تقويت روحيه مردم خودي از سويي و تخريب در روحيه مردم آلمان از سويي دير به شدت احساس کند. و از اين رو در يک تصميم بي سابقه و غيرمترقبه، قرار شد تا (24)ساعت پس از بمباران لندن، جنگنده و بمب افکن هاي انگلستان مسير طولاني روي درياي شمال را طي کرده و ناگهان بر فراز شهر برلين ظاهر شوند و به مدت (45) دقيقه مراکز تجمع نيرو و کارخانه ها و ساير مراکز مهم در شهر برلين را بمباران کنند. در واقع اگرچه خسارات وارده بر برلين چندان غيرقابل جبران نبود، اما تاثير اين بمباران روي روحيه و روان مردم آلمان بي نظير بود. در واقع هيتلر به مردم آلمان قول داده بود که آنها هرگز آثار جنگ را احساس نخواهند کرد بلکه اين دشمن خواهد بود که جنگ تا اعماق خاک آنها پيش خواهد رفت.
اما زماني که مردم آلمان در حالي که آژير حمله هوايي به گوش مي رسيد، عازم پناهگاهها يا زيرزمين ها شده بودند، و حتي شخص هيتلر که به شدت ترسيده بود، به پناهگاه خويش رهنمون شده بود، آنگاه تاثيري که اين بمباران روي تخريب روحيه گذاشته بود، به واقع بي نظير بود. در واقع اوج شکست ناپذيري آلمان و در زماني که بيشتر از ده کشور اروپايي را به اشغال خود درآورده بود، ناگهان پايتخت قديمي آن کشور مورد حمله قرار گرفت و آنجا بود که همه و حتي مردم آلمان متوجه شدند که وضع به آن سادگي ها هم نخواهد بود و پيروزي در جنگ معنا و مفهوم مطلقي نخواهد داشت بلکه شرايط به گونه اي است که جنگ را پايان برق آسايي مطابق آنچه که هيتلر قول داده بود، نخواهد بود، اما اين موضوع يعني برلين، هيتلر را شديداً به خشم آورد و او به گورينگ دستور داد که هيچ رحمي در کار نباشد و شهرهاي انگلستان، بنادر و حتي روستاها و همه جا زير آتش قرار گيرد. در واقع هيتلر هجوم به انگلستان و پياده کردن نيرو در آن را به کناري گذاشت و تخريب اين کشور را دستور کار قرار داد.

آتش بر فراز لندن

آتش بر فراز لندن

آتش بر فراز لندن

آتش بر فراز لندن

منبع:اطلاعات هفتگي شماره 3397



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط