ستاره ها به مراقبت نياز دارند

تصور خيلي ها اين است که در آسمان رسانه ملي يا در سينما، براي درخشيدن بايد ستاره بود و براي ستاره ماندن بايد به درخشيدن ادامه داد. اما ستاره شدن و ستاره ماندن اتفاقي نيست که يک فرد به تنهايي براي آن تصميم بگيرد و خودش آن را به نتيجه برساند. درست است که هر هنرمندي براي ستاره شدن نياز به مؤلفه ها و پيش زمينه هايي دارد که بدون آن ها ستاره شدن امکان پذير نيست، اما بايد رسانه يا بستري وجود داشته باشد تا توانايي ها و قابليت هاي يک ستاره در آن
سه‌شنبه، 23 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ستاره ها به مراقبت نياز دارند

ستاره ها به مراقبت نياز دارند
ستاره ها به مراقبت نياز دارند


 

نويسنده: فاطمه عودباشي




 

مسئوليت رسانه ملي در قبال ستاره هايش
 

تصور خيلي ها اين است که در آسمان رسانه ملي يا در سينما، براي درخشيدن بايد ستاره بود و براي ستاره ماندن بايد به درخشيدن ادامه داد. اما ستاره شدن و ستاره ماندن اتفاقي نيست که يک فرد به تنهايي براي آن تصميم بگيرد و خودش آن را به نتيجه برساند. درست است که هر هنرمندي براي ستاره شدن نياز به مؤلفه ها و پيش زمينه هايي دارد که بدون آن ها ستاره شدن امکان پذير نيست، اما بايد رسانه يا بستري وجود داشته باشد تا توانايي ها و قابليت هاي يک ستاره در آن به درخشش درآيد رسانه ها هم در ستاره شدن هنرمندان و هم در ستاره ماندن آن ها نقش دارند. با اين وصف صدا و سيما به عنوان گسترده ترين رسانه جمعي در کشورمان و به عنوان رسانه اي که تا کنون ستارگان زيادي را به جامعه معرفي کرده، براي درخشش ستاره هايش وظايفي برعهده دارد. دست اندرکاران رسانه ملي و کارشناسان درباره وظايف و عملکرد تلويزيون در قبال ستاره هايش نظرات مختلفي دارند که برخي از آن ها در اين مجال ذکر شده است.

تلويزيون جايي براي درخشيدن ستاره ها
 

اسماعيل عفيفه تهيه کننده اي است که آثارش معمولاً مورد توجه مخاطبان تلويزيون قرار مي گيرد از جمله مجموعه هايي که او تا کنون تهيه کرده مي توان به «پس از باران»،«خانه اي در تاريکي» و «در مسير زاينده رود» اشاره کرد. او در اين آثار با برخي از ستاره هاي تلويزيون همکاري داشته است. عفيفه درباره تلويزيون وستاره هاي تلويزيوني مي گويد: تلويزيون رسانه اي است که هنرمندان زيادي در آن به مردم معرفي مي شوند و تعدادي از آن ها هم به ستاره بدل مي شوند و به شهرت مي رسند. اين رسانه تا کنون بازيگران زيادي را به ستاره بدل کرده است، اما معمولا ستارگان تلويزيون بعد از رسيدن به شهرت و تبديل شدن به ستاره، به سينما مي روند و تعداد کمي از آن ها به کارشان در تلويزيون ادامه مي دهند او درباره علت اين امر اظهار بي اطلاعي مي کند و مي گويد: من واقعاً نمي دانم چرا ستارگان تلويزيون جذب سينما مي شوند، در حالي که دستمزد ستاره ها در تلويزيون خوب است و معتقدم حتي گاهي مبالغي بيش از استاندارد تلويزيون دريافت مي کنند. بازيگراني که تبديل به ستاره مي شوند اين شانس را دارند که در تلويزيون درآمد خوبي داشته باشند و حتي از گستردگي رسانه اي مانند تلويزيون بهره زيادي ببرند. به هر حال اگر براي ستاره ها، ديده شدن و درخشيدن مهم باشد تلويزيون براي آن ها رسانه بهتري است؛ چرا که در سينما هم فرصت هاي محدودتري در اختيار دارند، هم مخاطبان کمتر و هم آثار نازلترند. هر سال در سينماي ايران تنها چند اثر ارزشمند ساخته مي شود، در حالي که در تلويزيون تعداد اين آثار بيشتر است و در نتيجه ستاره ها بايد به حضور در تلويزيون علاقه بيشتري داشته باشند اما در عمل اين اتفاق نمي افتد. من در مقامي نيستم که در اين باره نظر يا تحليلي ارائه کنم اما شايد بهتر باشد مسئولان اين مسئله را مورد بررسي قرار دهند و راه حلي براي آن پيدا کنند وي نه تنها معتقد است تلويزيون براي ستاره ها رسانه مناسب تري است، بلکه تلويزيون را يک رسانه ستاره پرور مي داند و مي گويد: تلويزيون نسبت به سينما تعداد بيشتري ستاره به جامعه معرفي کرده و مي کند. هر چند تعداد ستاره هايي که تلويزيون در سال هاي اخير به مردم معرفي کرده چندان زياد نبوده است اما اين ستاره ها بسيار مورد توجه مردم قرار گرفته اند. با اين همه تلويزيون نتوانسته همين معدود ستاره سال هاي اخير را هم براي خودش حفظ کند. در حالي که ستاره هاي تلويزيوني مي توانند ضامن حفظ مخاطب براي تلويزيون باشند و در دوره اي که تعداد زيادي شبکه فارسي زبان کارشان را آغاز کرده اند، لازم است تلويزيون ستاره هاي خود را نگه دارد و از آن ها براي جذب مخاطب بيشتر بهره بگيرد. اين تهيه کننده اميدوار است مسئولان صدا و سيما و در رأس آن ها معاون سيما و مديران شبکه هاي مختلف تلويزيون توجه بيشتري به ستاره ها داشته باشند و از امکانات تلويزيون براي معرفي ستاره ها، حفظ آن ها و جذب مخاطب بيشتر بهره ببرند.
او در اين باره به تلاش هايي که براي معرفي چهره هاي جديد در مجموعه هاي تلويزيوني صورت مي گيرد و برخورد مديران تلويزيون با اين مسئله اشاره مي کند و مي گويد: معمولا مديران تلويزيون چندان موافق نيستند که ما از چهره هاي جديد در آثار نمايشي استفاده کنيم، اما من و همکارانم همه تلاشمان را کرده ايم و توانسته ايم دست کم يک چهره جديد را به مخاطبان مجموعه هاي تلويزيوني معرفي کنيم و از او يک ستاره بسازيم.

ستاره ها به مراقبت نياز دارند

اين تهيه کننده درباره راهکارهاي حفظ ستاره ها در تلويزيون مي گويد: به اعتقاد من رسانه نبايد برخوردي افراطي و تفريطي با ستارگان داشته باشد. افراط و تفريط ممکن است يک مسئله را به يک بحران بدل کند. بنابراين لازم است به ستاره ها در تلويزيون توجه شود اما اين توجه به حدي نباشد که مسئله ايجاد کند. در حال حاضر بهترين برخورد با ستاره ها در تلويزيون اين است که آسيب هاي ستاره بودن و ستاره ماندن در اين رسانه مورد بررسي کارشناسانه قرار بگيرد و بعد راهکارهاي مناسب براي حفظ و نگهداري ستاره ها پيدا شود.

ستاره ها بايد آموزش ببينند
 

ستاره بودن ساده نيست؛ چرا که هر ستاره اي مي تواند با يک اشتباه ساده افول کند و يا با يک اقدام نسنجيده هم از محبوبيت خودش بکاهد و هم از محبوبيت و اعتماد رسانه اي که او را به شهرت رسانده است. بنابراين ستاره ها بايد با مختصات ستاره بودن آشنا باشند. به اعتقاد علي زاهدي اين تلويزيون است که بايد به ستاره هايش آموزش بدهد و از آن ها مراقبت کند تا به خود و به رسانه لطمه نزنند. علي زاهدي تهيه کننده برنامه تلويزيوني «ديروز، امروز، فردا» درباره وظيفه تلويزيون در قبال ستاره هايش مي گويد: تلويزيون مي تواند با آموزش و مراقبت نقش بسزايي در نگهداري ستاره هايش داشته باشد. تلويزيون بايد به ستاره هايش آموزش بدهد که به عنوان يک ستاره چطور زندگي کنند، چطور در جامعه ظاهر شوند، چطور با مردم برخورد کنند و حتي چطور غذا بخورند تا به راستي ستاره باشند. در بسياري از کشورهاي توسعه يافته آمريکايي و اروپايي ستاره ها چنين آموزش هايي را مي بينند. از سوي ديگر رسانه ملي بعد از آموزش نبايد ستاره ها را به امان خدا رها کند، چرا که ستاره ها نياز به مراقبت هم دارند. اما نمي دانم چرا در کشور ما اين اتفاق نمي افتد و تلويزيون که خواسته و ناخواسته برخي را بدل به ستاره مي کند براي نگهداري، مراقبت و حتي بهره برداري از ستاره هايش اقدام خاصي انجام نمي دهد
با اين همه زاهدي به اين نکته هم اشاره مي کند که در دوره جديد رياست مهندس ضرغامي و علي دارابي به عنوان معاون سيما، اتفاقات خوبي در اين زمينه رخ داده است و نگاه مسئولان به ستاره هاي تلويزيوني جدي تر شده است. جالب اينکه خود زاهدي ستاره هاي تلويزيوني را در حد نخبگان يا نوابغ جامعه مي داند و معتقد است: ستاره ها از جمله نخبه هاي جامعه ما هستند و بايد براي حفظ آن ها تلاش کنيم. ما تهيه کنندگان هم در اين باره نقش مهمي داريم. نقش يک تهيه کننده در معرفي ستاره ها تعاملي است؛ به اين معنا که گاهي مجريان خوب در کنار تهيه کنندگان ضعيف نابود مي شوند و گاهي هم باعث پيشرفت کار تهيه کننده مي شوند و به تجربيات تهيه کننده هم اضافه مي کنند... زماني که مجري خوب کنار يک تهيه کننده خوب قرار بگيرد منجر به رشد او مي شود. يک تهيه کننده خوب هم مي تواد به مجري کمک کند تا در حد يک ستاره بدرخشد
زاهدي اميدوار است تا وقتي نفس مي کشد شاهد بالندگي و رشد ستاره ها باشد. او مي گويد: ستاره هاي تلويزيون يا همان نخبه ها، سرمايه هاي کشورمان هستند و بايد برايشان امکانات مالي و معنوي خوبي فراهم شود تا به خاطر دستمزد بيشتر رسانه هاي ديگر را به تلويزيون ترجيح ندهند و يا به اين خاطر دست به کارهايي نزنند که به آن علاقه چنداني ندارند.

ستاره ها به مراقبت نياز دارند

سوء استفاده از ستاره ها
 

سعيد ابراهيمي فر، کارگرداني است که هم در سينما و هم تلويزيون فعاليت داشته است. او درباره ارتباط بين تلويزيون و ستاره هاي تلويزيوني مي گويد: تعامل بين ستاره ها و تلويزيون در همه جاي دنيا مرسوم است. از آنجا که تلويزيون مخاطبان زيادي دارد، جايگاه مناسبي است براي ستاره شدن؛ هنرمندان و بازيگران هم از اين امکان تلويزيون بهره مي گيرند تا به سوي ستاره شدن گام بردارند. رسانه اين امکان را به آن ها مي دهد، پس بايد از آن ها مراقبت کند. حفظ چهره هاي تلويزيوني کار سختي است و تقريباً اجتناب ناپذير؛ چرا که آن ها آزاد هستند هر رسانه اي را براي فعاليت انتخاب کنند. اما ممکن است همين چهره هاي تلويزيوني به اميد ستاره شدن با مشکلات زيادي روبه رو شوند. وقتي بازيگري گمنام در يک مجموعه تلويزيوني بازي مي کند و هر روز ديده مي شود، بعد از مدتي تبديل به چهره مي شود. مسلماً اين فرد آرمان هايي دارد و اين احتمال بسيار زياد است که خيلي زود به سينما کوچ کند.
به اعتقاد اين کارگردان کوچ اين هنرمندان گمنام به سينما هميشه بدون خطر نيست. او درباره مشکلاتي که در مسير ستاره شدن وجود دارد، مي گويد: ممکن است اين چهره هاي جوان به اميد ستاره شدن گرفتار تهيه کنندگاني شوند که از آرزوها و خواسته هاي آن ها سو استفاده کنند. در سال هاي اخير بسيار ديده ايم که برخي تهيه کنندگان براي اينکه هزينه کمتري براي ساخت يک فيلم سينمايي صرف کنند از چهره هايي که قبلا ً تلويزيون آن ها را به مردم معرفي کرده، بهره مي گيرند.
ابراهيمي فر معتقد است بعضي تهيه کنندگان ستاره هاي تلويزيوني را وادار مي کنند تا همان تيپ هايي را بازي کنند که قبلاً در تلويزيون بازي کرده اند. به اين ترتيب آن ها خطر نمي کنند و با کمترين هزينه نقشي را در فيلمشان مي گنجانند که هم بازيگرش پول چنداني نمي گيرد و هم مخاطب قبلاً از آن استقبال کرده است. بازي کردن تيپ هاي تکراري براي ستاره هاي تلويزيون چيزي جز درجا زدن نيست. اين اتفاق بيشتر در ميان کمدين هاي امروز سينما و کمدين هاي ديروز تلويزيون مي افتد.
به گفته ابراهيمي فر يکي از اقدامات مؤثري که تلويزيون مي تواند انجام بدهد، اين است که روي ستاره هاي غيرتجاري کار کند. او در اين باره توضيح مي دهد: اگر رسانه چنين رويکردي داشته باشد مي تواند در نگه داشتن ستاره هايش موفق عمل کند. برخي مواقع مديران اصرار دارند از بازيگران سرشناس استفاده کنيم تا تماشاگران بيشتري پاي برنامه هاي تلويزيون بنشينند. اما اصرارشان ما را براي انتخاب بازيگر محدود مي کند. هر چند من مخالف حضور بازيگران سرشناس در آثار تلويزيوني نيستم، اما مي توانيم استعدادهاي جديد را شناسايي کنيم و آن ها را پرورش دهيم.
ابراهيمي فر درباره بازيگران غير تجاري مي گويد: من چند تله تئاتر کارگرداني کرده ام و در اين تله تئاتر ها از بازيگراني بهره گرفته ام که اگر چه بازيگران خوبي هستند و در تئاتر تجربه دارند اما چهره شان براي مخاطب تلويزيون تازگي دارد. به نظرم اين اتفاق مي تواند در مورد مجموعه هاي تلويزيوني نيز رخ بدهد.

ستاره ها به مراقبت نياز دارند

تفاوت شهرت در تلويزيون
 

ابوالفضل آقا بابا، کارشناس رسانه و عضو هيئت علمي دانشگاه معتقد است در اين سال ها تلويزيون توانسته ستاره هاي خوبي را تربيت کند و آن ها محبوبيت شان را مديون اين رسانه هستند. او درباره اين ستاره ها مي گويد: تعداد افرادي که در تلويزيون به ستاره بدل شده اند کم نيستند. از جمله اين ستاره ها مي توان به مهران مديري اشاره کرد که چه بخواهد يا نخواهد به واسطه تلويزيون به شهرت رسيده است. تلويزيون در اين سال ها چهره هاي زيادي را مثل مهران مديري معرفي کرده است، اما براي حفظ آن ها اقدام زيادي انجام نداده است.
به اعتقاد اين کارشناس، رسيدن به شهرت در تلويزيون با ديگر رسانه ها تفاوت هايي دارد. او درباره اين تفاوت ها مي گويد: بايد تأکيد کنم ستاره هايي که شهرتشان را مديون تلويزيون هستند، در اثر يک جريان آگاهانه به اين شهرت نرسيده اند، آن ها ناخودآگاه به اين شهرت نرسيده اند؛ آن ها ناخودآگاه در تلويزيون شناخته شدند چرا که تلويزيون مخاطبان بسياري دارد و توانسته بستري براي رشد بازيگران و مجريان فراهم کند. مثلاً عليرضا خمسه با اينکه نقش برجسته اي در سريال «پايتخت» نداشت، اما ستاره اين مجموعه بود. تلويزيون صرفا با ايجاد بستر براي ايجاد و رشد ستاره ها نمي تواند مطمئن باشد کارش در قبال آن ها تمام شده و وظيفه اش را انجام داده است. اينکه تلويزيون به بستري براي شکل گيري ستاره ها بدل مي شود به خاطر ماهيت اين رسانه است، پس لازم است براي نگهداري از ستاره ها به همين قابليت بسنده نکرد. تلويزيون بايد بتواند راهکارهايي براي حفظ ستاره هايش پيدا کند تا از فوايد حضورشان بي بهره نماند.
منبع: نشريه سروش شماره 1487.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.