با توليد واکسن سويه جديد
نويسنده: دکتر محمدرضا افخم نيا
تب (ويروس تب برفکي) پايين آمد!
اپيدمي هاي سال هاي 1968 -1967 و سال هاي 2002-2001 تنها در انگلستان و کشورهاي اروپائي همجوار، ميليون ها پوند خسارت وارد کرده است.
غير از آمريکاي شمالي که توسط سلسله کوه هاي دارين در مرز کشورهاي کلمبيا و پاناما به عنوان سد طبيعي از ورود دام از امريکاي جنوبي به امريکاي شمالي عمل مي کند و عمليات سخت گيرانه قرنطينه اي کشور هاي شمالي امريکا مانع از ورود اين ويروس به آن مناطق گرديده اين بيماري انتشار جهاني دارد. کشورهاي استراليا و نيوزلند که صادر کننده دام و محصولات آن هستند و نيز با توجه به شل جغرافيايي و جزيره بودنشان و همچنين عدم واردات دام و محصولات آن، ويروس تب برفکي به آنجا نيز نتوانسته نفوذ کند.
حرکت اخير سويه جديد ويروس تب برفکي از شرق آسيا از کشورهاي ژاپن و کره جنوبي آغاز و تا کشورهاي همسايه شرقي ايران يعني افغانستان و پاکستان وارد گرديده و به علت ضعف قوانين و عمليات قرنطينه اي دامپزشکي در مرزهاي کشور، متاسفانه بيماري وارد کشور شده و در اغلب استان ها ديده شده است.
خوشبختانه با هوشياري سازمان دامپزشکي کشور و تلاش شبانه و روزي محققين مؤسسه رازي، واکسن سويه جديد OINDIA با نام O2010 توليد و در اختيار مصرف کنندگان قرار گرفته است.
بيماري تب برفکي که در ايران به نام هاي گوناگون طبقه يا دباغ(بيشتر در آذربايجان ناميده مي شود) از جمله بيماري هاي ويروسي فوق حاد دام هاي اهلي (گاو، گوسفند، بز، خوک) است، که در زبان انگليسي Foot and mouth disease ناميده مي شود.
اتيولوژي
در بين ويروسهاي 7گانه بيماري تب برفکي، تيپA بيشترين زمينه تغيير پذيري و ايجاد واريانت هاي جديد را از خود نشان داده و در سالهاي اخير حداقل 3 واريانت تائيد شده از تيپ A تب برفکي در ايران شناسايي شده است.
در موسسه تحقيقات واکسن و سرم سازي رازي ويروس تب برفکي Ao5 در سال 1385 و سويه OPanasia در سال 1386 و سويه o2010 در سال 1389 جداسازي و در توليد واکسن استفاده شده است.
اگرچه در بين آنها برخي حدت زيادتر و برخي حدت کمتري دارند و بدين لحاظ در زمان استفاده از ويروس هاي جدا شده، حدت و شدت بيماري زائي آنها بايستي کنترل و همواره ويروسي در واکسن بکار گرفته شود که در بين ويروسهاي شايع، بيشترين حدت بيماري زائي را داشته باشد.
مقاومت ويروسهاي بيماري تب برفکي در شرايط محيطي و همچنين شدت ضايعات و علائم کلينيکي بيماري در گاوهاي نژاد خاص و پرتوليد، از جمله گاوهاي هلشتاين و دورگ همراه با خسارات جبران ناپذير و غير قابل بازگشت ورم پستان- کوري پستان که کاهش شديد شير و در مواقعي قطع توليد شير را به همراه دارد، درکنار ساير عوارض از جمله سقط جنين و ضايعات غير قابل جبران دستگاه توليد مثل و تخمدانها (ناباروري) به همراه هزينه هاي کلان درمان دام هاي مبتلا (عفونت هاي ثانويه) و در مواقعي غير اقتصادي شدن دام مبتلا در اثر شدت ضايعات و همچنين تلفات دام هاي جوان و شيرخوار سبب شده است. اين بيماري به همراه ساير فاکتورهاي از جمله سرعت انتشار و شدت عفونت زائي، جزء مهمترين بيماري هاي ويروسي دام محسوب گرديده و در رده اولين بيماري گروه هاي گروه A (طبقه بندي بيماريهاي دفتر بين الملل بيماريهاي واگير دام) قرار مي گيرد. در کشور ما نيز اين بيماري مهمترين عامل تهديد کننده سرمايه دامي و توليدات دامي و اولين بيماري دامي جدول مبارزه با بيماريهاي دام محسوب ميگردد.
راه هاي انتقال
گوساله ها در اثر خوردن شير دام هاي مبتلا که حاوي مقادير زيادي ويروس تب برفکي مي باشد و يا ليسيدن توسط مادران مبتلا به ويروس تب برفکي آلوده مي شوند. ويروس تب برفکي سبب بروز فرم هاي کلينيکي و حاد بيماري در گوساله ها مي گردد که مي تواند منجر به مرگ و مير سريع در آنها گردد.(فرم قلبي Myocarditis) در نشخوار کنندگان مسن مثل گاو، گاوميش و گوسفند و بز ويروس بايد از طريق سيستم تنفسي به بدن دام راه پيدا کند، گيرنده ويروس تب برفکي site Receptor در اينگونه دامها در ناحيه بافت پوششي حلق و غدد لنفاوي آن ناحيه (لوزتين) قرار داشته و از راه خوراکي انتقال به ندرت انجام مي گيرد، ولي در گراز و خوک انتقال توسط خوردن مواد آلوده به ويروس تب برفکي اتفاق مي افتد. (استعداد گاو به ابتلا در اثر استنشاق هواي آلوده به دليل حج بالاي هواي تنفسي چندين برابر گوسفند و بز مي باشد). ويروس تب برفکي پس از جايگزين شدن در بافت پوششي حلق و دستگاه تنفسي تکثير يافته و از طريق سيستم لنف وارد خون شده (Viremia) که با تب شديد (41-40 درجه سانتي گراد) همراه است، سپس تمام بافت هاي اپي تليال (موکوسي) را آلوده مي سازد.
ابزار و وسائل آلوده مورد استفاد از جمله انواع سرنگ، سر سوزن، وسائل تلقيح مصنوعي، رفت و آمد وسائط نقليه و تردد افراد نيز مي تواند سبب انتقال بيماري شود.
انتقال بيماري توسط باد (Wind borne) تا چند کيلومتر از GdfdeG و دامداري هاي آلوده به مناطق پاک و عاري از بيماري صورت مي گيرد و فاکتورهاي از جمله زمان و حجم ويروس پراکنده شده و تعداد دام مبتلا در کانونهاي درگير بيماري در اين نوع انتقال مؤثر مي باشند.
انتقال بيماري از طريق فرآورده هاي خام دامي نظير گوشت، شير، پشم، پوست و... آلوده نيز گزارش گرديده است.
دوام ويروس
بدليل اينکه پوشينه ويروس فاقد ليپيدوگليلو پروتئين مي باشد، ويروس در مقابل حلال هاي چربي به مدت 30 دقيقه بسيار مقاوم است و پايداري دارد. نسبت به حرارت و رطوبت مقاوم بوده، بطوريکه در گوشت منجمد تا 80 روز زنده باقي مي ماند. ويروس در حرارت مستقيم پائين و در درجه حرارت 50 تا 60 درجه بسرعت از بين مي رود. (56 درجه به مدت 30 دقيقه). خشک شدن، سرما و نمک تاثير چنداني در از بين بردن ويروس ندارد.
مناسب ترين PH براي ويروس 7و6-4و7 مي باشد. با اين حال ويروس PH مابين 5،9-7،6 را نيز تحمل مي کند. PH بالاي 11 و زير 5 بسرعت ويروس را غير فعال مي سازد.
مدت زمان ابقاء و زنده ماندن ويروس در شرايط مختلف به شرح زير است:
- 50 روز در آب.
- 74 روز در مرتع با دماي 18-8 درجه و رطوبت نسبي مناسب.
- 4هفته بر روي مو گاو آلوده به ترشحات و خون آلوده.
- 13 هفته بر روي چکمه آلوده به ترشحات و خون.
- تا 352 روز در پوست تازه نمک سود شده که در دماي 4 درجه نگهداري مي شود.
منابع:
1- انتشارات سازمان دامپزشکي
2- انتشارات سازمان خواربار جهاني (FAO)
3- انتشارات سازمان OIE
4- کتاب Veterinary Medicine 2007
5- انتشارات موسسه تحقيقات واکسن و سرم سازي رازي
منبع: نشريه اطلاعات علمي شماره8