استعدادهاي پنهانتان را بيابيد

هر کسي استعدادي دارد . شايد استعداد شما راه رفتن بر روي دستان تان باشد. اما هر چه که باشد اين هم استعدادي است. متأسفانه خيلي ها در قسمت پيدا کردن استعداد درجا مي زنند، به همين خاطر در اين مقاله چند راهکار براي پيدا کردن استعدادهاي پنهان تان معرفي شده تا کار براي تان ساده تر شود.
يکشنبه، 20 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استعدادهاي پنهانتان را بيابيد

 استعدادهاي پنهانتان را بيابيد
استعدادهاي پنهانتان را بيابيد


 






 
هر کسي استعدادي دارد . شايد استعداد شما راه رفتن بر روي دستان تان باشد. اما هر چه که باشد اين هم استعدادي است. متأسفانه خيلي ها در قسمت پيدا کردن استعداد درجا مي زنند، به همين خاطر در اين مقاله چند راهکار براي پيدا کردن استعدادهاي پنهان تان معرفي شده تا کار براي تان ساده تر شود.

متأسفم، هيچ بهانه يي پذيرفته نيست
 

اول بينيد که با پيدا نکردن استعدادهاي تان چه منافعي نصبيب تان مي شود. مثلاً فرض کنيد که شديداً از امتحان کردن چيزهاي جديد واهمه داريد. چون ممکن است عمل نکند. پس اجازه ندادن به شکوفايي استعدادتان بهانه يي براي عدم موفقيت تان است. شايد هم راحت تريد که مشکلات تان(خستگي، بي پولي و..)را گردن ديگران بيندازيد؟
وقتي بفهميد که با نشناختن استعدادهاي تان چه چيزي عايدتان مي شود، آن وقت خيلي راحت تر مي توانيد آن عقايد و باورهاي قديمي در مورد خودتان را دور بريزيد و به سمت ايده هاي جديد گرايش پيدا کنيد.

آيينه، آيينه روي ديوار
 

به چيزهايي فکر کنيد که بطور طبيعي انجام مي دهيد. و بقيه مي گويند:«کاش مي توانستم من هم اين کار را به خوبي تو بکنم.»اين کار را همان استعداد ذاتي خود بدانيد. در آيينه، نگاهي به خودتان بيندازيد و خودتان را به خودتان معرفي کنيد. مثلا بگوييد:«سلام. من...هستم و مي توانم زندگي شما را ساده تر کنم. و مطمئنم که دقيقاً همان احساس را پيدا خواهيد کرد.

دنبال غريزه تان برويد
 

هر چيزي که بيشترين رضايت فردي را به شما مي دهد به احتمال خيلي زياد همان استعداد ذاتي شماست.

خودتان را روي سن تجسم کنيد
 

صداهاي مختلف از خودتان در بياوريد. مدل هاي مختلف راه برويد، آواز بخوانيد و خودتان را روي صحنه به چهره ها و شخصت هاي مختلف تبديل کنيد. مطمئن باشيد که با اين راه پي به خيلي از علايق پنهان خود مي بريد.

هر کاري که دوست داريد بکنيد
 

بهترين راه براي کشف استعداد پنهان اين است که فکر کنيد به چه کارهايي علاقه داريد. چه کاري را هميشه دوست داشتيد انجام دهيد. اما تا حالا اقدام نکرده ايد؟ کدام کار را که ديگران انجام مي دهند مي بينيد و دوست داريد که شما هم مي توانستيد آن کار را انجام دهيد. مهم ترين نکته در کشف استعداد اين است که به کارهايي فکر کنيد که دوست داريد.

همه چيز را امتحان کنيد
 

وقتي دست به هر کاري بزنيد مطمئن باشيد که استعداد پنهان تان خواه ناخواه پديدار مي شود. فقط بايد زود بفهميد که در کدام کارها استعداد نداريد و سريعاً آن را کنار بگذاريد و وقت تان را هدر ندهيد.

قلمرو آسايش مانع رشدتان مي شود
 

بهترين راه براي پيدا کردن استعدادهاي پنهان اين است که کارهايي کاملا جديد و ترسناک انجام دهيد. چتربازي را امتحان کنيد. براي ديدن مکاني برويد که هيچ چيز در مورد آن نمي دانيد. براي يک مرکز بحران داوطلب شويد. در رشته يي تحصيل کنيد که هيچ چيز از آن نمي دانيد. ديوارهاي قلمرو آسايش تان را بشکنيد و مطمئن باشيد که با اين کار چيزهايي در خودتان پيدا مي کنيد که هيچ وقت فکرش را هم نمي کرديد.

گوش کنيد
 

به حرف هاي کساني که مي شناسيد گوش کنيد. شايد ندانيد که چه کارهايي را مي توانيد خوب انجام دهيد. اما آنهايي که مي شناسيد حتما مي دانند. دفعه ي بعد که کسي چيزي در موردتان به شما مي گويد. از آن سرسري نگذريد، آن کار را دنبال کنيد.

خلاق باشيد
 

هر روز دو تا سه دقيقه از وقت آرامش تان را براي فکر کردن روي يک پروژه يا ايده يي که روي آن کار مي کنيد. اختصاص دهيد . براي اين کار به خودتان وقت و فضا بدهيد. اگر حواس تان پرت مي شود نت برداري کنيد. هدف اين است که اجازه بدهيد فکرتان سرگردان شود. همه ي ما مي دانيم که بهترين ايده ها زماني به فکرمان خطور مي کنند که به هيچ چيز خاصي فکر نمي کنيم. پس بنشينيد، آرام باشيد و فقط فکرتان را سرگردان کنيد و مطمئن باشيد که ايده هاي بسيار خلاقانه و جديدي به ذهن تان مي رسد و باعث مي شود به دنيا از يک دريچه ي تازه نگاه کنيد.

آيا واقعاً پنهان است؟
 

من فکر مي کنم گاهي اوقات استعدادهاي پنهان ما چندان هم پنهان نيستند. بيشتر به نظر مي رسد که سرکوب شده اند يا ناديده گرفته شده اند. بيشتر به آنچه که ديگران در شما مي بينند و خودتان چندان اعتقادي به آن نداريد توجه کنيد.

وقتي بچه بوديد مي دانستيد
 

به ياد بياوريد که وقتي در زمان کودکي (قبل از هفت سالگي) با خودتان بازي مي کرديد چه تخيلاتي داشتيد. اين شما را به هدف روح تان مي رساند. آيا آن موقع وانمود مي کرديد که معلم هستيد. هميشه چيزهايي مي ساختيد، براي عروسک هاي تان لباس مي دوختيد، يا به مداواي حيوانات مي پرداختيد؟ بايد به ياد بياوريد که موقع تنهايي در آن سنين که تحت تأثير هيچ کسي نبوديد و خود دروني تان بسيار پررنگ تر از ذهن آگاه تان بوده، در مورد چه چيزهايي خيالپردازي مي کرديد.

چه کاري براي تان ساده تر است؟
 

همه ي ما فکر مي کنيم کارهايي را که خوب انجام مي دهيم کارهاي ساده يي هستند. به همين خاطر ارزش و اعتبار چنداني براي آنها قايل نيستيم . برعکس براي چيزهايي ارزش مي گذاريم که انجام دادن آن براي مان دشوار است و براي بقيه ي افراد ساده. وقتي انجام کاري براي تان ساده است اين احتمال وجود دارد که خوب هم انجام شان مي دهيد و مطمئن باشيد که آنهايي که براي شان انجام آن سخت است براي انجام آن به شما پول مي دهند.

يک چيز بدون هيچ تلاشي
 

چه کاري بوده که هميشه رؤياي انجام آن را در سر داشته ايد؟ وقتي بچه بوديد در انجام چه کاري خيالپردازي مي کرديد؟ چه موفقيتي در زندگي افراد ديگر باعث مي شود احساس حسادت کنيد؟ چه کاري است که بدون تلاش و زحمت و به آساني انجام مي دهيد؟ انجام چه کاري را بيشتر از هر چيز ديگر دوست داريد؟ آن کاري که وقتي انجامش مي دهيد انگار زمان ايستاده است و دقايق بدون اينکه احساس شان کنيد مي گذرند. هر چيزي حول و حوش آن استعداد پنهان اتوماتيک وار توجه شما را جلب مي کند. هر زمان که اين کار را انجام مي دهيد. حتي اگر ناآگاهانه انجامش مي دهيد. احساس شادي راحتي، آرامش و امنيت مي کنيد.

جرقه دروني تان را شعله ور کنيد
 

استعدادهاي واقعي ما با احساس خود ما شعله مي گيرند. به ضربان قلب تان گوش دهيد. وقتي سرعت آن بالا مي رود. هدف مان با احساس سوختگيري مي کند و باعث مي شود بتوانيم وارد عمل شويم. عمل کليد کار براي يافتن استعدادهاي دروني مان است. اگر آن جرقه آنجا نباشد شما استقامت کافي براي عبور از موانع و مشکلات راه را نخواهيد داشت.
منبع: مجله 7 روز زندگي شماره 101



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.