در دامن بيگانه(2)
دومين مسافرت قاضي محمد به باکو و وعده هاي باقروف
در سپتامبر 1945/شهريور 1324 ژنرال آتاکيشي اوف (وزير امنيت جمهوري آذربايجان شوروي و عالي ترين مقام امنيتي و نظامي روس ها در تبريز) از قاضي محمد خواست همراه با جمعي از ياران و سران کردها (مانند: مناف کريمي، علي ريحاني، قاسم ايلخاني زاده، سيف قاضي، عبدالله قادري، کاک حمزه نلوس مامش و نوري بيگ زاده) با باکو مسافرت کند و با مقامات مسئول در مورد آينده کردستان به گفت و گو بپردازد. اين دومين سفر هيئت کرد به باکو بود که به گرمي پذيرفته شدند و روس ها پشتيباني کامل خود را از آنها اعلام داشتند به شرطي که جنبش کردستان متمايل به آنها باشد و با جنبش آذربايجان هماهنگ گردد. در باکو جعفر باقروف در ديدار با هيئت کرد گفت:
مردمي که زبان و فرهنگ ويژه اي دارند بايد از تمام حقوق ملي بهره مند گردند و بتوانند فرهنگ خود را احيا کنند و بايد در تعيين سرنوشت خود آزاد و مختار باشند. ايران کشوري کثيرالمله است و ملت هاي کرد، ترک، عرب، گيلک و... در آن وجود دارد و هر کدام بايد روزي به همه حقوق مشروع خود دست يابند و نخستين پرچمدار، ترک هاي آذربايجان مي باشند و لذا لازم نيست کردها زياد عجله کنند. پيروزي مردم کرد رابطه مستقيمي با پيروزي کردهاي عراق و ترکيه دارد. (2) سرزمين آزادي که کردها همه نقاط در آن يافت شوند به خوبي در برابر چشمان ما مجسم مي باشد. الان که من (باقروف) با شما صحبت مي کنم اين اطمينان را مي دهم که هر زمان خود مختاري آذربايجان تحقق پيدا کند آزادي و رهايي شما نيز در آن خواهد بود.
قاضي محمد در پاسخ سخنان باقروف گفت مردم کرد هم مانند مردم آذربايجان براي احقاق حقوق طبيعي خود کوشش مي کنند. باقروف در حين سخن گفتن بسيار احساساتي شده بود و ضمن دادن وعده هايي به کردها با مشت به ميز جلوي خود کوفت و گفت: «تا روزگاري که اتحاد شوروي وجود داشته باشد آزادي و رهايي مردم کرد تضمين شده است.» قاضي هم در برابر آن همه احساسات، احساساتي شد، از جا برخواست و گفت:
يک ملت ستمديده و تحت فشار هر دست کمکي که به سويش دراز شود نه تنها آن را خواهد فشرد بلکه آن را خواهد بوسيد. از هنگامي که وعده آزادي و رهايي مناطق کردنشين به ما داده شد در انتظار مي باشيم که تمام امکانات و وسايلي که مي توانند حافظ آزادي باشند و ترقي و پيروزي را نيز تأمين نمايند در اختيارمان قرار داده شود.
باقروف به قاضي محمد چنين پاسخ داد:
در چند نوبت سلاح هاي لازم از تانک، توپ، مسلسل، تفنگ و... به مهاباد ارسال خواهد شد. همراه آنها کمک هاي اقتصادي به طور چشمگيري خواهد آمد. دانشکده افسري باکو همه کردهاي داوطلب را خواهد پذيرفت. به پيشه وري نيز سفارش خواهم کرد هشتاد نفر از کردهاي متقاضي افسري را در دانشکده افسري تبريز که به زودي داير خواهد شد بپذيرد. يک دستگاه ماشين چاپ نيز خيلي فوري جهت نشر مطبوعات کردي به مهاباد فرستاده خواهد شد.
آن گاه باقروف روي نقاط سياسي انگشت گذاشت و افزود: «جمعيت ژ.ک هرگز نخواهد توانست چيز نتيجه بخشي باشد . جنبش و حرکت مردم کرد تنها در زير پرچم «حذب دموکرات کردستا ن مي تواند پيشرفت کند و آينده اي داشته باشد.»
هيئت کرد دو روز بعد با بدرقه روس ها در حالي که به هريک از آنان يک قطعه عکس رنگي قاب شده استالين داده شده بود باکو را به مقصد کردستان ترک کردند. (3) قاسملو از سران حزب دموکرات کردستان نيز در مورد سفر مذکور و نتايج آن مي نويسد:
در اين مسافرت هيئت کرد از شوروي خواست از حکومت کردستان پشتيباني کند و کمک مالي و نظامي به اين حکومت نمايد و مهمات لازم براي تشکيل سپاه ملي و نيروهاي مسلح را در اختيار آن قرار دهد. (4)
در اسناد محرمانه شوروي نيز به لزوم حمايت از کردها براي سازماندهي جنبش جدايي خواهانه و برقراري حکومتي خود مختار اشاره صريح و آشکار شده است. آندره اسميرنوف، سفير شوروي در ايران در زمان جنگ جهاني دوم، طي نامه محرمانه اي به مسکو چنين مي نويسد: «ما نبايد از کردها قطع علاقه کنيم و بايد از آنها در پيشبرد منافع خود استفاده نماييم.» (5) حسن حسن اوف يکي از مأموران عالي رتبه اعزامي از شوروي به ايران در گزارش محرمانه خود با باقروف مورخ 13 فوريه 1946/24 بهمن 1323 مي نويسد: «... بعد از حل مسئله آذربايجان بايد به کردها خودمختاري اعطا شود و مأموران ما بايد در اين جهت فعاليت کنند.»(6)
در ژوئيه 1945/تير- مرداد 1324 باقروف به مسکو احضار شد و در ششم همان ماه دفتر سياسي کميته مرکزي حزب کمونيست شوروي قرار محرمانه اي در مورد آذربايجان جنوبي (ايران) صادر کرد و تشکيل فرقه دموکرات آذربايجان را پيش بيني نمود. در بند سوم قرار دفتر سياسي، در کردستان نيز سازماندهي جنبش جدايي خواهانه و برقراري حکومتي خودمختار پيش بيني شده بود. در اين بند چنين آمده بود:
اقدام مقتضي در ميان کردهاي شمال ايران براي جذب آنان به جنبش تجزيه طلبي مجزا جهت ايجاد منطقه خودمختار ملي کردستان به عمل آيد. (7)
تشکيل حزب دموکرات و ارسال سلاح هاي روسي
از سوي حضار مخالفتي نشد و تصميمات لازم اتخاذ گرديد. عبدالرحمان شرفکندي (هژار) در خاطرات خود راجع به جلسه مذکور مي نويسد:
قاضي و يارانش که از سفر باکو برگشتند گفتند: روس از نام ژ.ک راضي نسيت، چون حزبي است که براي آزادي همه کردستان تلاش مي کند و مايه خشم انگليس و ترکان [ترکيه] خواهد شد. [لذا] بايد نام حزب خودمان را به حزب دموکرات کردستان تغيير دهيم و از دولت ايران استقلال بخواهيم. شنيدن اين خبر براي اکثر حاضران سخت بود ولي چاره اي نداشتيم و قبول کرديم. (9)
تشکيل حزب دموکرات کردستان با برنامه هاي جديد به شرح زير در 25 مرداد 1324 اعلام گرديد:
1.ملت کرد در داخل ايران در اداره امور محلي خود، آزاد و خود مختار باشد و خودمختاريت ملت کرد را به دست گيرد؛
2. انجمن ولايتي کردستان طبق قانون اساسي به فوريت انتخاب شود و در تمام کارهاي اجتماعي و دولتي نظارت کند؛
3. ملت کرد بتواند با زبان کردي تحصيل کند و امورات دواير دولتي با زبان کردي اداره شود؛
4. مأموران حکومتي در منطقه قطعاً بايد از اهل محل باشند؛
5. حزب دموکرات کردستان به واسطه استفاده از منابع سرشار کردستان و ترقي امور کشاورزي و بازرگاني و توسعه امور فرهنگي و بهداشتي براي رفاه حال اقتصادي و معنوي ملت کرد مبارزه خواهد کرد؛
6. تمام عايدات و درآمد منطقه لازم است در خود منطقه صرف شود...(10)
مدت کمي بعد از اعلام تشکيل حزب دموکرات کردستان، سلاح هاي درخواستي قاضي محمد از باکو به مهاباد رسيد. اين سلاح ها عبارت بودند از: 1200 قبضه تفنگ ايراني که با سقوط ژاندارمري اروميه به دست آمده بود؛ چند کاميون سلاح روسي؛ بار ديگر 5000 قبضه سلاح روسي شامل تفنگ، مسلسل، کلت، ضدتانک و کوکتل مولوتف (بطري هاي پر از بنزين که با فتيله کارکرده منفجر مي شدند)؛ 20کاميون و 10 خودروي جيپ.
کردهاي مستقر در باکو اطلاع دادند که تانک، توپ و ديگر سلاح هاي سنگين از شوروي به مهاباد فرستاده شده است و به زودي خواهد رسيد. جهت آموزش افراد نظامي و شبه نظامي کرد نيز چند افسر بلند پايه روس به شهر مهاباد فرستاده شدند. اسامي برخي از آنها چنين است: اصلانوف، مصطفي يف، هاشموف، حاجي اوف، نماز علي اوف، بابايف، صلاح الدين کاظموف، اسدوف. فرمانده ارشد همه افسران نظامي روس در آذربايجان و کردستان ژنرال آتاکيشي اوف اهل باکو و 50 سال بود که اغلب لباس غير نظامي مي پوشيد و بيشتر روزها قبل از ظهر با خودرو به مهاباد مي آمد و بعد از بازديد از امور و راهنمايي هاي لازم بعد از ظهر به تبريز باز مي گشت.
از ديگر کمک هاي روس ها به قاضي محمد ارسال دستگاه چاپي بود که محرمانه به مهاباد رسيد و تأکيد شده بود که ارسال آن توسط روس ها بايد مخفي بماند. براي اين دستگاه، قبض فروش به مبلغ يکصد هزار تومان معادل 22 هزار دلار تهيه قيد گرديد که اين مبلغ به روس ها تحويل شده است. با رسيدن اين دستگاه چاپ به مهاباد، مطبوعات کردي همچون روزنامه کردستان و دو مجله تحت عنوان هاوار (فرياد) و هلال به زبان کردي چاپ و پخش شدند. (11)
مصاحبه مطبوعاتي قاضي محمد
پرسش: در تهران گفته مي شود که کردها به رهبري جنابعالي جدا مي شوند و استقلال کردستانشان را مي خواهند؛ آيا اين درست است؟
پاسخ: خير اين درست نيست، براي آنکه ما از دولت مرکزي ايران اجراي قانون اساسي را مي خواهيم و مايل هستيم در زير پرچم ايران يک خودمختاري داشته باشيم که امروز اين خودمختاري را به دست آورده ايم.
پرسش: شما از چه زماني خودمختار هستيد؟
پاسخ: ما چهار سال است که خودمختاري داخلي داريم.
پرسش: در تهران مي گويند که جنابعالي چند نفر را به باکو فرستاده ايد و کاغذ و چاپخانه و اسلحه آورده اند و شما يک حزب کمونيست تشکيل داده ايد. آيا اين درست است؟
پاسخ: اين حرف ها (تهمت ها) را مسئولان لشکري برايمان درست کرده اند که اينها درست نيستند. ما چاپخانه و کاغذ را در تبريز خريده ايم و شما هم مي توانيد از آنجايي که ما آنها را خريده ايم بپرسيد و مطلع شويد. تشکيل حزب کمونيست دروغ نيست.
پرسش: آيا حزب دموکرات کردستان در همه ولايات کردستان داراي تشکيلات است؟
پاسخ: حزب دموکرات کردستان در هر جايي که دولت ديکتاتوري و ارتجاعي اجازه داده باشد، يک شاخه علني دارد و در مناطق ديگر هم به حالت مخفي با همه کارکردهاي ايراني در تماس است.
پرسش: آيا حزب دموکرات کردستان با کردهاي غير ايراني هم ارتباط دارد و آيا اين حزب اتحاد همه کردها را مي خواهد؟
پاسخ: خير به هيچ وجه.
پرسش: در آن مدت چهار سالي که شما خودمختاري خودتان را اعلام کرده ايد، آيا به دولت مرکزي گفت و گو داشته ايد يا نه؟ اگر داشته ايد، چگونه بوده؟
پاسخ: من دو بار به تهران رفتم و هر دو بار خواسته هاي ملت کرد در کردستان را به عرض ملوکانه رساندم و تقاضا نمودم که به جاي توپ و تانک بر سر مردم کرد ريختن که آنها فقط حق خودشان را مي خواهند، امر بفرماييد به وضع بهداشت و فرهنگ آنها رسيدگي شود. اما نتيجه اي به دست نيامد. اگر دولت اين گونه بي توجه بماند و بيش از اين کم توجهي کند، امکان دارد اين راهي که ما مي رويم مورد توجه قرار گيرد و ما قادر باشيم آزادي و دموکراسي را براي مليت هاي سراسر ايران تأمين کنيم.
پرسش: آيا در کردستان حزب کومله وجود دارد؟
پاسخ: کومله يعني حزب و چيزي به اين گونه در ايران وجود ندارد، فقط در عراق يک حزب به اين نام هست که متعلق به ما نيست. (13)
پي نوشت ها :
1. غني بلوريان، همان، ص 44-40.
2- معلوم مي شود روس ها براي کردهاي عراق و ترکيه و تشکيل کردستان بزرگ با دامنه جنوبي خليج فارس که متضمن نفوذ روس ها و رسيدن آنان به آب هاي گرم و آزاد جنوب همراه با چنگ انداختن به نفت خوزستان بود برنامه هاي وسيعي داشتند.
3ويليام ايگلتون جونير، همان، ص 91-90. خبر عزيمت هيئت کرد به باکو، ديدار با باقروف و وعده هاي وي به هيئت توسط سفير انگليس در ايران سرريدبولارد به بوين وزير خارجه انگليس ارسال شده است. رک: ايرج ذوقي، ايران و قدرت هاي بزرگ در جنگ جهاني دوم، تهران، پاژنگ، 1368، ص 261. هيئت حاکمه ايران و دستگاه هاي اطلاعاتي آن نيز به خوبي از اين مسافرت و وعده هاي داده شده مطلع بود چون چند سال بعد سرهنگ زيبايي از بلند پايگان ساواک در کتاب معروف کمونيزم در ايران که آن را با استفاده از اسناد ارتش، شهرباني و اسناد حزب توده نگاشت و اين کتاب در مقياسي محدود و محافظت شده براي مطالعه مقامات بلند پايه رژيم به چاپ رسيد، به سفر مذکور و وعده هاي باقروف و کمک شوروي جهت ايجاد حکومت کردستان و حمايت از آن اشاره کرده است. رک: سرهنگ زيبايي، کمونيزم در ايران، تهران، بي جا، 1343، ص 342. نسخه Pdf اين کتاب در سايت www.iran-archive.com وجود دارد.
4. عبدالرحمن قاسملو، همان، ص42.
5. آرشيو مرکزي دولتي تاريخ معاصر، جمهوري آذربايجان، فهرست 4، پرونده 2، برگ 55؛ به نقل از: جميل حسنلي، فراز و فرود فرقه دموکرات آذربايجان، ترجمه منصور همامي، تهران، ني، 1383، ص22.
6. آرشيو مرکزي دولتي احزاب سياسي، جمهوري آذربايجان، فهرست 89، پرونده108، برگ84؛ به نقل از: جميل حسنلي، همان، ص 46.
7. همان، پرونده 110، برگ 9؛ به نقل از: جميل حسنلي، همان، ص52.
8. غني بلوريان، ص 73.
9. عبدالرحمان شرفکندي، چيشتي مجيور، پاريس، 1997، ص72.
10. ويليام ايگلتون جونير، همان، ص103. عبدالرحمان قاسملو، همان، ص 24 و نيز مجتبي مقصودي، قوميت ها و نقش آنان در تحولات سياسي سلطنت محمدرضا پهلوي، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 169.
11. ويليام ايگلتون جونير، همان، ص98، 118 و 133. آرچي روزولت، همان، ص197.
12. دوره روزنامه کردستان، 1325-1324 شامل 113 شماره توسط صالح صديق در سال 2007/1386 در کردستان عراق انتشار يافته است.
13. کردستان، حزب دموکرات کردستان، شماره 1و 2، دي 1324.