سازمان ملل متحد با هدف صلح و امنيت جهاني و جلوگيري از جنگ در 24 اکتبر سال 1945 با شش رکن اصلي پا به عرصه وجود نهاد. دبيرخانه يکي از شش رکن اصلي اين سازمان را تشکيل مي دهد که زير نظر دبيرکل فعاليت مي کند. اين سازمان از بدو تأسيس تاکنون هشت دبيرکل را به خود ديده؛ سه اروپايي، دو آسياسي، يکي آمريکايي و يک آفريقايي عهده دار اين سمت بوده اند. البته پيش از انتخاب نخستين دبيرکل اين سازمان، شخصي به نام گلدوين جب از انگلستان از
سازمان ملل متحد با هدف صلح و امنيت جهاني و جلوگيري از جنگ در 24 اکتبر سال 1945 با شش رکن اصلي پا به عرصه وجود نهاد. دبيرخانه يکي از شش رکن اصلي اين سازمان را تشکيل مي دهد که زير نظر دبيرکل فعاليت مي کند. اين سازمان از بدو تأسيس تاکنون هشت دبيرکل را به خود ديده؛ سه اروپايي، دو آسياسي، يکي آمريکايي و يک آفريقايي عهده دار اين سمت بوده اند. البته پيش از انتخاب نخستين دبيرکل اين سازمان، شخصي به نام گلدوين جب از انگلستان از 24 اکتبر سال 1945 تا اول فوريه سال 1946 به صورت موقت عهده دار اين سمت بود. پس از او تريگولي، وزير خارجه نروژ، اولين دبيرکلي اين سازمان را تجربه کرد و مجمع عمومي در يک رأي گيري مخفي در اول فوريه سال 1946 با 46 رأي مثبت و سه رأي منفي او را رسماً به اين سمت منصوب کرد. تريگولي يک روز بعد در ساختمان وست مينستر لندن به عنوان نخستين دبيرکل سازمان ملل، پشت تريبون مجمع عمومي قرار گرفت و سوگند ياد کرد.
تريگولي در زمان تصدي اين پست 50 سال بيش نداشت، فرزند يک نجار ساده نروژي بود. تريگولي در 16 سالگي، رياست شاخه اي از حزب کارگر اسلو را عهده دار شد و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه اسلو به تحصيل پرداخت. او بعد فارغ التحصيلي به دبيرخانه حزب کارگر پيوست و در 25 سالگي يکي از سه دبير حزب کارگر نروژ بود و بعدها به دولت کارگري اين کشور پيوست و وزير دادگستري و سپس وزير بازرگاني شد.
نخستين دبيرکل سازمان ملل در آوريل سال 1940؛ زماني که ارتش آلمان خاک کشورش را به اشغال درآورد، به همراه پادشاه و اعضاي دولت نروژ به لندن گريخت و همراه آنها دولت در تبعيد در اين کشور را ايجاد کرد. تريگولي در 21 فوريه سال 1941 رسماً به عنوان وزير خارجه دولت در تبعيد نروژ منصوب شد و براي آزادي کشورش از چنگال نازي ها تلاش هاي زيادي را صرف کرد. از جمله اتفاقاتي که در دوران دبيرکلي تريگولي رخ داد، احداث مقر دائمي سازمان ملل در نيويورک بود.
ايران و تريگولي
اولين موردي که تريگولي با آن مواجه شد، مسأله ايران و حضور نيروهاي شوروي پس از اشغال ايران در آذربايجان و ايجاد اغتشاش در اين بخش بود که هيأت نمايندگي ايرن 22 روز پس از انتخاب وي در نامه اي رسمي شکايتي را عليه شوروي تسليم رئيس شوراي امنيت کرد و دبيرکل نيز تقاضاي ايران را در دستور کار شوراي امنيت قرار داد. پس از آن بود که «گروميکو» سفير شوروي در نامه اي از تريگولي خواست که براي آماده شدن پاسخ شکايت ايران، رسيدگي به اين موضوع را به تعويق اندازد که نماينده آمريکا بر رسيدگي به اين موضوع در شوراي امنيت تأکيد کرد. تريگولي زماني که از دو دولت استعلام کرد، متوجه شد نظرات هيچ کدام با هم هماهنگي ندارد و پس از کش و قوس هايي که صورت گرفت، «حسين علا» سفير ايران اعلام کرد که ايران به تعهدات شوروي درباره خروج سربازانش از خاکش اعتماد دارد و شکايت را از شوراي امنيت پس گرفت. و بدين گونه، مسأله خاتمه يافت و علت اصلي آن، اولتيماتوم ترومن رئيس جمهور آمريکا به شوروي و بده بستان هاي پشت پرده اي بود که سازمان ملل از آنهابي اطلاع بود. تريگولي در مدت دبيرکلي اش از توفان جنگ سرد در امان نماند. او در دومين گزارش سالانه خود به مجمع از قدرت هاي بزرگ خواست تا از اختلافات بپرهيزد و مسائل را به شيوه مسالمت آميز حل و فصل کنند. البته توصيه هاي دبيرکل مثمرثمر نبود. به گفته وي، اين اختلافات تهديدي براي حيات سازمان ملل به وجود نمي آورد اما توان عملي آن را در انجام وظايف و اهداف منشور، کاهش مي داد و قدرت تصميم گيري و اجرايي آن را فلج مي کرد.
او در سال 1948 در پي محاصره برلين توسط روسيه، اقدام به ميانجيگري کرد ولي درنهايت همچون موضوع ايران، چهار عضو شوراي امنيت به جز چين در گفت وگوهاي محرمانه، مسائل را بين خود حل و فصل کردند و بار ديگر نشان دادند که در زمان بروز مشکل، مايل به استفاده از ميانجيگري سازمان ملل نيستند.
تريگولي و مسأله فلسطين
تصميمي که سازمان ملل در مورد پيدايش دولت رژيم صهيونيستي اتخاذ کرد و نقش هماهنگ دبيرکل در اين زمينه با اراده چهار کشور آمريکا، انگليس، فرانسه و شوروي همسو بود به گونه اي که نمايندگان کشورهاي عربي در زمان رأي گيري دومين دوره دبيرکلي تريگولي به دليل عدم رعايت بي طرفي توسط او به وي رأي مثبت ندادند. تريگولي در اين قضيه بي طرفي کامل خود را حفظ نکرد و در راستاي منويات دولت هاي بزرگ حرکت کرد.
تريگولي و مشکلي ديگر
از ديگر مسائلي که تريگولي در مدت دبير کلي اش با آن دست به گريبان بود، شرکت نماينده چين ملي در سازمان ملل بود. نماينده شوروي در سازمان ملل و دولت چين کمونيست خواستار اخراج نماينده دولت چين ملي شدند. پس از آنکه در 10 ژانويه سال 1950 نماينده چين ملي، رئيس دوره اي شوراي امنيت شد، نماينده شوروي همچون قضيه ايران بار ديگر با تهديد به عدم حضور در جلسات براي دومين بار، جلسه شوراي امنيت را ترک کرد. در همين راستا تريگولي تلاش هاي زيادي انجام داد از جمله ديدار با آچسون، وزير خارجه آمريکا و الکساندر دوگانه، رئيس هيأت نمايندگي انگليس و در همين اثنا بود که جنگ کره در 25 ژوئن رخ داد و مشکلات تريگولي بيشتر شد. پس از سخنراني تريگولي، پيش نويس قطعنامه اي که از سوي آمريکا ارائه شده بود، بعد از اصلاح و بانه راي مثبت بدون راي منفي به تصويب رسيد و همچنان نماينده شوروي در جلسات شورا شرکت نمي کرد. روز بعد شوراي امنيت مجدداً تشکيل جلسه داد و قطعنامه اي با هشت رأي مثبت به تصويب رسيد که براساس آن، کشورهاي عضو سازمان ملل بايد کمک ها و تجهيزات لازم را براي دفع حملات کره شمالي و استقرار مجدد صلح در منطقه در اختيار کره جنوبي قرار دهند. تريگولي قطعنامه اي را تهيه و به شوراي امنيت تسليم کرد که براساس آن از آمريکا خواسته شد تا رهبري نيروهاي مسلح را برعهده بگيرد و به کره جنوبي نيز توصيه شد که نيروهاي خود را در اختيار اين فرماندهي قرار دهد. وي همچنين پيشنهاد کرد که يک کميته هماهنگي کمک به کره جنوبي با مشارکت استراليا، فرانسه، هند، نيوزيلند، نروژ، انگليس و آمريکا تشکيل و دبير کل، دبير اين کميته شود. تصويب قطعنامه 27 ژوئن نارضايتي شوروي را به همراه داشت و گروميکو، تريگولي را حامي چاپلوس آمريکا و شوراي امنيت خواند. البته درنهايت پس از شکستي که نيروهاي سازمان ملل در جنگ کره متحمل شدند، مکانيسم هايي خارج از کادر اين سازمان به کار افتاد و بنيانگذاران سازمان ملل در مذاکرات محرمانه خود به توافقاتي دست يافتند و درنهايت قرارداد آتش بس به امضا رسيد و جنگ کره پايان يافت.
استعفاي تريگولي
تريگولي که براي يک دوره پنج ساله به اين سمت منصوب شد، براي تمديد دبيرکلي اش با مخالفت شوروي و کشورهاي سوسياليستي رو به رو شد و علت آن چيزي نبود جز موضع گيري وي درباره جنگ کره. در جلسه محرمانه شوراي امنيت، بحث انتخاب دوباره تريگولي براي دبيرکلي مطرح و با مخالفت نماينده شوروي روبه رو شد. جلسه 11 اکتبر سال 1951 شوراي امنيت، بدين منظور رأي گيري کرد اما با وتوي شوروي مواجه شد و کار به مجمع عمومي کشيد و اين مجمع با تصويب قطعنامه اي مدت دبيرکلي تريگولي را براي سه سال ديگر تمديد کرد که 46 کشور رأي مثبت، پنج کشور
(اردوگاه کمونيست) رأي منفي و هشت کشور عربي نيز رأي ممتنع دادند. اما او پس از هفت سال و دو ماه مجبور به استعفا شد و به نروژ بازگشت. سرانجام در 31 مارس سال 1953 پنج کشور عضو شوراي امنيت در جلسه اي محرمانه با معرفي داگ هامر شولد، کفيل وزير خارجه سوئد به عنوان دومين دبيرکل به شوراي امنيت، موافقت کردند. تريگولي در بهار سال 1954 به نروژ بازگشت و در سن 72 سالگي درگذشت. منبع: همشهري ديپلماتيک شماره 50
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.