پلوتونِ رازآلود
نويسنده: پاتريك مور
ترجمه: مونا ثريايي، ساناز مصطفي زاده
ترجمه: مونا ثريايي، ساناز مصطفي زاده
در زمان هاي بسيار دور در فاصله ي بين 4/8 تا 8 ميليارد كيلومتري از خورشيد، پلوتون را بيروني ترين سياره ي منظومه ي شمسي مي دانستند. امروزه نسبتاً متفاوت فكر مي كنيم و پلوتون بي شك معماست. پلوتون از سال 1309/ 1930 كه منجمي به نام كلايد تومبا آن را كشف كرد مبهم بوده است.
سال 1359/ 1980، نخستين باري كه كلايد تومبا را ديدم در نخستين بازديدم از رصدخانه ي فلگ استف آريزونا بود كه براي جشن گرفتن پنجاهمين سالگرد كشف او ضيافتي در زادگاه كلايد در لاكروزه برگزار شده بود. از حضور در آن جا بسيار لذت مي بردم. در آن مراسم به احترام او سياركي به صورت رسمي به نام كلايد نام گذاري شد.
كشف كلايد اتفاقي نبود. منجم آمريكايي، پرسيوال لووِل، متوجه شده بود كه دو سياره ي آخر منظومه ي شمسي در آن زمان، يعني اورانوس و نپتون، به گونه اي كه رياضي دانان پيش بيني كرده بودند حركت نمي كردند؛ چيزي باعث منحرف شدن مسيرشان مي شد. لوول گمان مي كرد كه آن چيز ممكن است سياره اي ناشناخته باشد و درباره ي مكان آن تحقيق مي كرد.
او با تلسكوپ شكستي 66 سانتي متري رصدخانه آن را جست و جو مي كرد. تا فرارسيدن مرگش در سال 1916 سياره اي پيدا نكرد. در سال 1308/ 1929 وستو اسليفر، كه مدير رصدخانه شده بود، تصميم گرفت دوباره تلاش كند و منجم آماتوري را، كه طرح هاي عالي از مريخ فرستاده بود، استخدام كرد. او كلايد تومبا بود و با تلسكوپ 33 سانتي متري، پلوتون را بسيار نزديك به مكاني كه لوول پيش بيني كرده بود پيدا كرد.
با پيشنهاد دانشجوي آكسفورد، ونيتا برني، سياره ي جديد را خداوند جهان زيرين، «پلوتون» ناميدند.
پلوتون آن قدر كوچك و دور است كه تلسكوپ هاي معمولي نمي توانند جزئيات سطح آن را نشان بدهند و حتي تلسكوپ فضايي هابل فقط چند منطقه ي روشن و تاريك را بر سطح آن نشان مي دهد. سطح پلوتون بيشتر از يخ هاي نيتروژن پوشيده شده است و زير آن هم بايد بخشي از آب و بخشي سنگي باشد.
دانشمندان در اندازه گيري هاي دقيق تر دريافتند كه پلوتون حتي كوچك تر از پيش بيني هاي آن هاست. علاوه بر اين، او تنهاترين مسافر دوردست هاي منظومه ي شمسي نيست بلكه عضوي از ابري، موسوم به كمربند كايپر، است كه جرم هايي هم اندازه اش در آن قرار دارند. در حقيقت پلوتون سياره اي كامل نيست. انجمن جهاني نجوم اين موضوع را به رسميت شناخت و پلوتون را سياره اي كوتوله دانست؛ در حالي كه خشم شديدي را در گروهي از منجمان، كه من آن ها را «حزب پلوتون» مي نمامم، برانگيخت. اما حقايق را نمي توان انكار كرد. به پلوتون شماره ي سيارك 134340 را دادند.
پلوتون گرانش ضعيفي دارد و نمي توان انتظار داشت كه گرانش آن روي چيزي در فضا تأثير بگذارد. هنگامي كه پلوتون در گردش خود به دور خوشيد در مدت 248 سال به بيشترين فاصله از آن مي رسد، به احتمال بسيار جوّش يخ مي زند؛ پس در بخشي از سالِ پلوتوني هيچ جوّي در آن وجود نخواهد داشت. فضاپيماي افق هاي نو اكنون در مسير خود به سوي پلوتون در حركت است و در سال 1394/ 2015 به آن جا مي رسد. اين فضاپيما اطلاعات بيشتري درباره ي سطح پلوتون به ما مي دهد و در درك چگونگي پيدايش اين سياره ي كوتوله به ما كمك مي كند. حتي ممكن است در آن جا اقيانوسي زيرسطحي هم وجود داشته باشد. حتماً شگفتي هاي بسياري براي ما به همراه خواهد داشت.
نوشته ام را با يادداشتي شخصي به پايان مي برم. گفتم كه نام پلوتون را ونيتا برني دختري دانشجو پيشنهاد كرد. او در دهه ي 70 سالگي زندگي اش به ديدن من آمد و گفت كه در حقيقت هرگز پلوتون را نديده است. خوشبختانه آسمان صاف بود؛ بنابراين او را به رصدخانه ام بردم و تلسكوپ 38 سانتي متري ام را به سوي آسمان نشانه گرفتم. او از چشمي تلسكوپ نخستين نگاهش را به سياره اي انداخت كه در حقيقت سياره ي او بود. آن لحظه را هرگز فراموش نخواهم كرد.
ممكن است روزي به پلوتون دست يابيم، ولي بي شك به اين زودي اتفاق نمي افتد. از آن جا خورشيد مانند ستاره اي متمركز و درخشان ديده خواهد شد و حتماً شانس كمي براي ديدن سياره هاي دروني مانند زمين وجود خواهد داشت. منجمان پلوتون از منظومه ي شمسي ما ديد بسيار محدودي دارند.
برگرفته از: Astronomy Now, Feb 2011
منبع : نشريه ي نجوم، شماره ي 209
سال 1359/ 1980، نخستين باري كه كلايد تومبا را ديدم در نخستين بازديدم از رصدخانه ي فلگ استف آريزونا بود كه براي جشن گرفتن پنجاهمين سالگرد كشف او ضيافتي در زادگاه كلايد در لاكروزه برگزار شده بود. از حضور در آن جا بسيار لذت مي بردم. در آن مراسم به احترام او سياركي به صورت رسمي به نام كلايد نام گذاري شد.
كشف كلايد اتفاقي نبود. منجم آمريكايي، پرسيوال لووِل، متوجه شده بود كه دو سياره ي آخر منظومه ي شمسي در آن زمان، يعني اورانوس و نپتون، به گونه اي كه رياضي دانان پيش بيني كرده بودند حركت نمي كردند؛ چيزي باعث منحرف شدن مسيرشان مي شد. لوول گمان مي كرد كه آن چيز ممكن است سياره اي ناشناخته باشد و درباره ي مكان آن تحقيق مي كرد.
او با تلسكوپ شكستي 66 سانتي متري رصدخانه آن را جست و جو مي كرد. تا فرارسيدن مرگش در سال 1916 سياره اي پيدا نكرد. در سال 1308/ 1929 وستو اسليفر، كه مدير رصدخانه شده بود، تصميم گرفت دوباره تلاش كند و منجم آماتوري را، كه طرح هاي عالي از مريخ فرستاده بود، استخدام كرد. او كلايد تومبا بود و با تلسكوپ 33 سانتي متري، پلوتون را بسيار نزديك به مكاني كه لوول پيش بيني كرده بود پيدا كرد.
با پيشنهاد دانشجوي آكسفورد، ونيتا برني، سياره ي جديد را خداوند جهان زيرين، «پلوتون» ناميدند.
مشكل پلوتون چه بود؟
پلوتون آن قدر كوچك و دور است كه تلسكوپ هاي معمولي نمي توانند جزئيات سطح آن را نشان بدهند و حتي تلسكوپ فضايي هابل فقط چند منطقه ي روشن و تاريك را بر سطح آن نشان مي دهد. سطح پلوتون بيشتر از يخ هاي نيتروژن پوشيده شده است و زير آن هم بايد بخشي از آب و بخشي سنگي باشد.
دانشمندان در اندازه گيري هاي دقيق تر دريافتند كه پلوتون حتي كوچك تر از پيش بيني هاي آن هاست. علاوه بر اين، او تنهاترين مسافر دوردست هاي منظومه ي شمسي نيست بلكه عضوي از ابري، موسوم به كمربند كايپر، است كه جرم هايي هم اندازه اش در آن قرار دارند. در حقيقت پلوتون سياره اي كامل نيست. انجمن جهاني نجوم اين موضوع را به رسميت شناخت و پلوتون را سياره اي كوتوله دانست؛ در حالي كه خشم شديدي را در گروهي از منجمان، كه من آن ها را «حزب پلوتون» مي نمامم، برانگيخت. اما حقايق را نمي توان انكار كرد. به پلوتون شماره ي سيارك 134340 را دادند.
افق هاي نو
پلوتون گرانش ضعيفي دارد و نمي توان انتظار داشت كه گرانش آن روي چيزي در فضا تأثير بگذارد. هنگامي كه پلوتون در گردش خود به دور خوشيد در مدت 248 سال به بيشترين فاصله از آن مي رسد، به احتمال بسيار جوّش يخ مي زند؛ پس در بخشي از سالِ پلوتوني هيچ جوّي در آن وجود نخواهد داشت. فضاپيماي افق هاي نو اكنون در مسير خود به سوي پلوتون در حركت است و در سال 1394/ 2015 به آن جا مي رسد. اين فضاپيما اطلاعات بيشتري درباره ي سطح پلوتون به ما مي دهد و در درك چگونگي پيدايش اين سياره ي كوتوله به ما كمك مي كند. حتي ممكن است در آن جا اقيانوسي زيرسطحي هم وجود داشته باشد. حتماً شگفتي هاي بسياري براي ما به همراه خواهد داشت.
نوشته ام را با يادداشتي شخصي به پايان مي برم. گفتم كه نام پلوتون را ونيتا برني دختري دانشجو پيشنهاد كرد. او در دهه ي 70 سالگي زندگي اش به ديدن من آمد و گفت كه در حقيقت هرگز پلوتون را نديده است. خوشبختانه آسمان صاف بود؛ بنابراين او را به رصدخانه ام بردم و تلسكوپ 38 سانتي متري ام را به سوي آسمان نشانه گرفتم. او از چشمي تلسكوپ نخستين نگاهش را به سياره اي انداخت كه در حقيقت سياره ي او بود. آن لحظه را هرگز فراموش نخواهم كرد.
ممكن است روزي به پلوتون دست يابيم، ولي بي شك به اين زودي اتفاق نمي افتد. از آن جا خورشيد مانند ستاره اي متمركز و درخشان ديده خواهد شد و حتماً شانس كمي براي ديدن سياره هاي دروني مانند زمين وجود خواهد داشت. منجمان پلوتون از منظومه ي شمسي ما ديد بسيار محدودي دارند.
برگرفته از: Astronomy Now, Feb 2011
منبع : نشريه ي نجوم، شماره ي 209