تکنيک هاي اثر گذار براي اينکه پدر بهتري باشيم

به همسرتان عشق بورزيد
 

پسران تان با همسران آينده ي خود به همانگونه يي رفتار مي کنند که شما با همسرتان برخورد مي کنيد. اجازه دهيد فرزندان تان ببينند که شما عشق و محبت را به مادرشان ارزاني مي داريد. وقتي که شما و همسرتان تعارض و اختلاف داريد، به فرزندان تان نشان دهيد چگونه دو آدم مي توانند آن را به شيوه ي درست حل و برطرف کنند. مهمترين بخش زندگي که شما براي فرزندان تان تدارک مي بينيد، ازدواج و خانواده است و بهترين نوع آماده سازي اين است که کودک با پدري زندگي کند که مادرش را بسيار دوست مي دارد.

مردي کامل باشيد
 

اگر شما به کودک خود محبت مي کنيد، ولي در طول هفته با همسرتان داد و بيداد راه مي اندازيد، هر آنچه درباره ي مهرباني و علاقه مندي بگوييد، در نظر فرزندان تان به حساب نمي آيد. آيا شما به قول هاي تان پايبند هستيد؟ وقتي که ملزم به انجام کاري براي فرزندان تان هستيد، آيا به هر نحوي که شده آن را انجام مي دهيد؟ اخيراً پسر بزرگم ليستي از اعتبار نامه هايم را پيش رويم قرار داد و گفت: «مي داني، اينها خيلي خوب هستند، ولي براي من ارزش چنداني ندارند. آنچه برايم بسيار حائز اهميت است، اين است که پدرم در زندگي شخصي هماني باشد که در منظر عموم هست.» اين تلنگري بود که در رفتارم ثبات بيشتري داشته باشم.

زماني را به فرزندان تان اختصاص دهيد
 

تقويم ها دروغ نمي گويند. مهم نيست ما چه مي گوييم، بچه ها مي دانند که ما وقت خود را براي کارها يا افرادي صرف مي کنيم که براي مان بيشتر مهم هستند. طوري برنامه ريزي کنيد که زماني را با فرزندان تان بگذرانيد. مهم نيست که برنامه ي کاري تان چگونه است، اين وظيفه ي پدر است تا زمانش را طوري تنظيم کند که با فرزندانش نيز باشد. ببينيد که چه چيزهايي مورد علاقه ي فرزندان تان است (اين مي تواند در مورد هر فرزندي متفاوت باشد.) پسرها به ورزش علاقه مندند، بنابراين با آنها توپ بازي مي کنيد دخترها پارک و تفرجگاه را دوست دارند، پس آنها را به گردش ببريد.

به فرزندان تان ياد بدهيد براي خود ارزش قايل شوند
 

اين که چگونه فرزندان ارزش خودشان را از چشم پدر مشاهده کنند، تأثير بسزايي در کل زندگي شان بر جاي مي گذارد. مادرم تأثير شگرفي در زندگي ام داشت، ولي وقتي پدرم مي گفت:« پسرم! اين کار بسيار خوبي بود که انجام دادي.» مفهوم و اهميت بسيار زيادي برايم داشت. وقتي که يک پدر تشويق و تحسين به موقع و مناسبي از فرزندانش به عمل آورد، مي تواند اثر ماندگاري بر زندگاني آنها بگذارد. اين کار، انگيزه و مشوقي براي کودکان در رسيدن به مراحل بالاتر مي شود. اما عکس آن نيز صادق است. هرگز فرزندان تان را با کلمات پست و سخيف صدا نزنيد و کلمات ناپسند را در موردشان به کار نبريد، چرا که همانند تيرهايي هستند که زخم عميق آنها همواره در طول زندگي برجاي مي ماند.

همانند يک خانواده گفت و گو کنيد
 

يک خانواده ي متحد، به فرزندانش امنيت مي دهد، حداقل يک وعده ي غذايي را با خانواده تان صرف کنيد و در همان حال در مورد اتفاقات آن روز با هم صحبت کنيد. حداقل بخشي از شب را به عنوان يک خانواده بگذرانيد، نه اينکه به تماشاي تلويزيون بنشينيد. مطمئن باشيد اين کار اصلاً پرهزينه نيست، شما مي توانيد با هم بازي کنيد يا به پياده روي يا پارک برويد. ما عاشق نصيحت کردن هستيم، ولي شنيدن موقعي صورت مي گيرد که ما واقعاً بدانيم نيازهاي قلبي فرزندان مان چيست.

مأموريت هاي خودتان را بشناسيد
 

مأموريت شما به عنوان يک پدر اين است که از خانه ي خود به جهان هديه يي اهدا کنيد که پس از شما خواهيد زيست. فشارهاي ناشي از حل بحران هاي زندگي يکي پس از ديگري به راحتي باعث بي توجهي و اهميت ندادن به اين مأموريت مي شود. اگر يکي از فرزندان توسط مادر تأديب شده پدر بايد قادر باشد آن فرزند را به کناري بکشد و بگويد: « من کاملاً درک مي کنم که مادرت بايستي امروز تو را تأديب مي کرد. به من بگو که علت اين کارت چه بود؟ قصد داري براي جبران آن چه کاري کني و دفعه ي بعد در مورد آن اشتباه چگونه عمل مي کني؟»

انتقاد پذير باشيد و ضعف هاي تان را قبول کنيد
 

يک بار در مورد قضيه يي با دخترم بحث مي کردم، مطمئن بودم که صد در صد حق با من است. ولي پس از مدتي دريافتم که کاملاً در اشتباه بودم. لذا نزد او رفتم و گفتم:« عزيزم! پدر تو در مورد آن مسأله اشتباه کرده، الان متوجه شدم که حق با توست. لطف کن و مرا ببخش!» غرور باعث مي شود ما از مردم بترسيم که مبادا بپندارند افرادي ضعيف هستيم. ولي فرزندان مان فقط نياز دارند که موفقيت ما را ببينند، آنها مي خواهند ببينند وقتي که ما به ديگران صدمه مي زنيم، در پي التيام آن نيز هستيم. وقتي ما تصميمات نادرستي اتخاذ مي کنيم، بايد مسئوليت عواقب آن را نيز پذيرا باشيم.

تربيت نه به خاطر فرو نشاندن خشم و عصبانيت
 

به خاطر خشم خود، فرزندان تان را تنبيه نکنيد. به خودتان زمان بدهيد تا آرام و خونسرد شويد. بچه بايد مشاهده کند که ادب کردن و دوست داشتن دو چيز ضد و مخالف هم نيستند. تربيت کردن، تنبيه نيست. شايد کمي درد هم توأم باشد، ولي هدف آن تصحيح کردار ناپسند و رشد و تکامل شخصيت است. من مي خواهم کودکانم بدانند وقتي امتيازاتي را از آنها سلب مي کنم يا مجبور مي شوم که پشت دست شان بزنم، قصدم عذاب و شکنجه دادن آنها نيست، بلکه به خاطر اين است که بعدها در زندگي، به الگوهاي ناپسندي عادت نکنند که اين امر باعث آسيب رساندن به آنها در آينده مي شود.

بگذاريد آنها قانون «هر چه بکاري، درو مي کني» را بياموزند
 

من براي پسرم يک کلاه ورزشي شيک خريدم، به او گفتم که آن را در هر جايي بر سر نگذارد. او به هشدار من توجهي نکرد و همانگونه که انتظار مي رفت کلاهش را بدون اجازه برداشتند. ما کاملاً مطمئن بوديم که چه کسي آن را برداشته است. اولين تصميم اين بود که بروم کلاه را پس بگيرم، ولي تشخيص دادم که الان زمان مناسبي براي اين کار نيست. پسرم بايد از اين اتفاق درس مي گرفت. وقتي کودکان تصميمات نادرستي مي گيرند، بعضي اوقات بهترين کاري که يک پدر مي تواند انجام دهد، اين است که کناري بايستد و بگذارد که آنها نتيجه ي آن را ببينند.

از نشان دادن احساسات محبت آميز خود نهراسيد
 

اداي کلمات محبت آميز و ابراز احساسات اهميت بسزايي دارند. مطالعات نشان داده که وقتي کودکان اين محبت را تجربه نکنند، با روش هاي مخرب و آسيب رسان به دنبال اين حلقه ي گمشده مي گردند، يک روز نبايد براي پدري بگذرد که به فرزندانش نگفته باشد «دوست تان دارم» چرا که هر روز شايد آخرين بار باشد که ما اين فرصت را داريم. انرژي زيادي از ما مصرف مي شود تا زندگي مان را طوري سر و سامان بدهيم که خداوند به ما عنوان پدر را تفويض کند. ما نياز داريم که بيشتر اوقات خود را با فرزندان مان بگذرانيم تا اينکه هرگز زماني نيايد که به عقب بنگريم و آرزو کنيم «اي کاش زمان بيشتري را با آنها صرف کرده بودم يا به آنها مي گفتم که چقدر دوست شان دارم!»
منبع: 7 روز زندگي- ش 87