دگرگوني هاي همسرگزيني در آدمي
در شماره 41 ژورنال پژوهشي جنسي (Journal of sex research) به تاريخ فوريه 2004 در مقاله اي 16 صفحه اي، ديويد سي گيري (David c.Geary) ، و يا کوب وي ژيل (Jacob Vigil) و جنيفر بايردکراون (Jennifer Byrd - Craven) از دانشگاه ميسوري (Missouri) کلمبيا «تحول و تکامل همسرگزيني انسان (Evolutim of Haman Mate choice )» را با جامعيتي کم نظير بررسي کرده اند.
اين مقاله نظريه تکامل و پژوهش هاي تجربي و همسرگزيني را از گونه هاي غيرانساني تا انسان بازبيني نموده است و به نتايجي در خور توجه و تأمل رسيده است. اين مقاله بيش از 73 مقاله علمي معتبر چهار دهه اخير و بيشتر متون و نوشته هاي کلاسيک را به عنوان منبع استخراج و استنتاج ذکر نموده است. اين مرور مقالات (review of articles) در نوع خود بي مانند است.
اين گزينش شامل رقابت درون اعضاي هم جنس بر سه جفت ها (intrasexual competition) و گزينش موشکافانه و دقيق شريک زندگي (intersexual choice) است. شايع ترين پويايي در هسريابي، رقابت نرها با يکديگر براي تصاحب همسر و پيروزي در انتخاب ماده هاست. اما چرا اين پويايي تا اين اندازه شايع است؟ داروين در سال 1871 گزينش جنسي را توصيف نمود اما مشخص نکرد چرا نرها تمايل دارند که بر جفت هايشان رقابت کنند و چرا ماده ها انتخاب کننده ترند ؟
يک صد سال بعد ويليامز (williams) در سال 1966 و تريورز (Trivers) بيان نمودند که هر گونه تفاوت جنسي در تمايل براي رقابت يا انتخاب به طور عمده – اما نه اختصاصي – به ميزان سرمايه گذاري هر جنس در مسأله والدي بستگي پيدا مي کند.
آن جنسيتي که سرمايه گذاري والدي بيشتري را به دوش مي کشد، يک منبع توليد مثلي مهم براي اعضاي جنسي مقابل مي شود و اين يک دليل رقابت اعضا با سرمايه گذاري کمتر والدي (اغلب نرها) بر سر اعضا با سرمايه گذاري والدي (اغلب ماده ها) است. به اين گونه اعضاي با سرمايه گذاري والدي بيشتر خواهان و خريدار بيشتري دارند.
بنابراين در يک فصل زاد و ولد، جنس ماده به طور معمول يک فرزند مي آورد، در حالي جنس نر – که در رقابت براي دستيابي به جنس ماده پيروز و کامياب بوده است – مي تواند فرزندان زيادي پديد آورد.
اين امر به آن دليل است که جنس ماده سرمايه فراواني براي امر والدي مي گذارد، در حالي که جنس نر چنين سرمايه اي نمي گذارد. چنين حالتي در بيش از 95 درصد گونه هاي پستان داران ديده مي شود.
سوگيري هاي رفتاري وابسته اين امر، ترجيح نرها براي داشتن همسرهاي متعدد و نيز تنوع در نتايج توليد مثلي نسبت به ماده هاست. برخي نرها فرزندان بسياري پديد مي آورند و برخي هرگز فرزندي ندارند ؛ اين پويايي است که رقابت نر با نر را تشديد مي کند.
همان گونه که گفته شد، پستانداران نر يک نرخ بالقوه توليد مثلي پرشتاب تر از ماده ها دارند و بنابراين به طور معمول شمار نرهاي پذيرا از لحاظ جنسي خيلي بيشتر از ماده ها در جوامع است.
سوگيري حاصله منجر به تشديد رقابت با نر در دستيابي به يک تعداد محدود ماده پديرنده آميزش خواهد بود. رقابت نر با نر نيز خود به نوبه ي خود شرايطي را پديد مي آورد که در آن انتخاب ماده ها متحول مي شود. در گونه هايي که ماده ها يک نرخ و آهنگ توليد مثلي پرشتاب تري دارند (براي نمونه، گونه هايي که نرها روي تخم ها مي خوابند) اين ماده ها هستند که رقابت
مي کنند و اين نرهايند که انتخاب مي کنند.
يک نتيجه ي انتخاب از سوي ماده ها، تحول صفات افراطي و گزافه آميز نرينه است. مانند آنچه در مورد طول پرهاي دم پرنده نر مرغ مگس خوار (Humming bird) ديده مي شود که انتخاب از سوي پرنده ماده بر اساس آن صورت مي گيرد. (درست مانند آنچه در مورد دم طاووس نر ديده مي شود) صفاتي اين چنين نشان دهنده سلامتي ژنتيکي و فيزيکي نر و توانايي او براي به دست آوردن غذا و سرمايه گذاري والدي در نظر پرنده ماده است.
سلامتي ژنتيکي و فيزيکي پرنده نر وابسته به برتري ايمني (immuno competence) آنان است که آن ها را نسبت به عفونت هاي انگلي زيست بوم محلي شان مقام مي سازد. به نظر مي رسد «برتري ايمني» قابل توارث است و بنابراين فرزندان چنين نرهاي با چنان صفات گزافه آميز – پرهاي بلند دم – بيشتر عمر مي کنند.
والدي مردان پويايي گزينش جنسي (Sexual selection) را پيچيده مي سازد. افزون بر رقابت مرد با مرد و انتخاب توسط زنان، رقابت و ستيزه جويي زنان با زنان و انتخاب از سوي مردان نيز شايع است.
برگزيدن همسر ترجيح داده شده (برتر) و شناخت هاي اجتماعي همراه و لازم با آن و رفتارهاي زنان و نيز مردان بر تمرکز و بهره جويي از پتانسيل توليد مثلي (Reproductive Potential) و سرمايه گذاري توليد مثلي (Reproductive investment) بنا شده است.
پتانسيل توليد مثلي، توانايي افراد براي سرمايه گذاري در رشد، پرورش و کفايت هاي توليد مثلي و اجتماعي فرزندان است و سرمايه گذاري توليد مثلي صرف و خرج اين پتانسيل، براي فرزندان است.
در بيشتر پستان داران، روابط جنسي کوتاه مدت هستند. سرمايه گذاري و صرف وقت نرها، اين طول دوره بالقوه را افزايش مي دهد ؛ به طوري که در انسان مي تواند به دهه ها نيز بينجامد.
به طور کلي، زنان از روابط کوتاه مدت دوري مي جويند، چرا که هزينه هاي بالقوه آن (خطر عفونت هاي آميزشي، ريسک بارداري و بي ارزشي نسبت به همسري بلندمدت) بر منافع بالقوه آن (دريافت برخي منابع، آوردن فرزند با ژن خوب) مي چربد.
دقيقا الگويي متضاد براي مردان وجود دارد و هويداست که منافع اين روابط کوتاه مدت براي مردان (نبود مسئوليت و سرمايه گذاري والدي در عين حفظ توانايي بالقوه توليد مثل) بر هزينه هاي بالقوه آن (خطر عفونت هاي آميزشي، سرمايه گذاري برخي منابع) مي چربد.
هنگامي که مردان متعهد به يک رابطه بلند مدت مي شوند، هزينه ها افزايش يافته و بنابراين سطح و درجه گزينش افزايش مي يابد، بيشتر مردم از چنين الگوهايي آگاه نيستند. اما درعمل اين گونه رفتار مي کنند.
منبع:مجله راه کمال شماره 27
اين مقاله نظريه تکامل و پژوهش هاي تجربي و همسرگزيني را از گونه هاي غيرانساني تا انسان بازبيني نموده است و به نتايجي در خور توجه و تأمل رسيده است. اين مقاله بيش از 73 مقاله علمي معتبر چهار دهه اخير و بيشتر متون و نوشته هاي کلاسيک را به عنوان منبع استخراج و استنتاج ذکر نموده است. اين مرور مقالات (review of articles) در نوع خود بي مانند است.
الف- همسرگزيني در گونه هاي غير انساني
اين گزينش شامل رقابت درون اعضاي هم جنس بر سه جفت ها (intrasexual competition) و گزينش موشکافانه و دقيق شريک زندگي (intersexual choice) است. شايع ترين پويايي در هسريابي، رقابت نرها با يکديگر براي تصاحب همسر و پيروزي در انتخاب ماده هاست. اما چرا اين پويايي تا اين اندازه شايع است؟ داروين در سال 1871 گزينش جنسي را توصيف نمود اما مشخص نکرد چرا نرها تمايل دارند که بر جفت هايشان رقابت کنند و چرا ماده ها انتخاب کننده ترند ؟
يک صد سال بعد ويليامز (williams) در سال 1966 و تريورز (Trivers) بيان نمودند که هر گونه تفاوت جنسي در تمايل براي رقابت يا انتخاب به طور عمده – اما نه اختصاصي – به ميزان سرمايه گذاري هر جنس در مسأله والدي بستگي پيدا مي کند.
آن جنسيتي که سرمايه گذاري والدي بيشتري را به دوش مي کشد، يک منبع توليد مثلي مهم براي اعضاي جنسي مقابل مي شود و اين يک دليل رقابت اعضا با سرمايه گذاري کمتر والدي (اغلب نرها) بر سر اعضا با سرمايه گذاري والدي (اغلب ماده ها) است. به اين گونه اعضاي با سرمايه گذاري والدي بيشتر خواهان و خريدار بيشتري دارند.
1 -الف- تفاوت هاي جنسي در نرخ و آهنگ توليد مثل
بنابراين در يک فصل زاد و ولد، جنس ماده به طور معمول يک فرزند مي آورد، در حالي جنس نر – که در رقابت براي دستيابي به جنس ماده پيروز و کامياب بوده است – مي تواند فرزندان زيادي پديد آورد.
اين امر به آن دليل است که جنس ماده سرمايه فراواني براي امر والدي مي گذارد، در حالي که جنس نر چنين سرمايه اي نمي گذارد. چنين حالتي در بيش از 95 درصد گونه هاي پستان داران ديده مي شود.
سوگيري هاي رفتاري وابسته اين امر، ترجيح نرها براي داشتن همسرهاي متعدد و نيز تنوع در نتايج توليد مثلي نسبت به ماده هاست. برخي نرها فرزندان بسياري پديد مي آورند و برخي هرگز فرزندي ندارند ؛ اين پويايي است که رقابت نر با نر را تشديد مي کند.
2-الف- نسبت جنسيتي عملياتي (operational sex ratio)
همان گونه که گفته شد، پستانداران نر يک نرخ بالقوه توليد مثلي پرشتاب تر از ماده ها دارند و بنابراين به طور معمول شمار نرهاي پذيرا از لحاظ جنسي خيلي بيشتر از ماده ها در جوامع است.
سوگيري حاصله منجر به تشديد رقابت با نر در دستيابي به يک تعداد محدود ماده پديرنده آميزش خواهد بود. رقابت نر با نر نيز خود به نوبه ي خود شرايطي را پديد مي آورد که در آن انتخاب ماده ها متحول مي شود. در گونه هايي که ماده ها يک نرخ و آهنگ توليد مثلي پرشتاب تري دارند (براي نمونه، گونه هايي که نرها روي تخم ها مي خوابند) اين ماده ها هستند که رقابت
مي کنند و اين نرهايند که انتخاب مي کنند.
3- الف- همسرگزيني
يک نتيجه ي انتخاب از سوي ماده ها، تحول صفات افراطي و گزافه آميز نرينه است. مانند آنچه در مورد طول پرهاي دم پرنده نر مرغ مگس خوار (Humming bird) ديده مي شود که انتخاب از سوي پرنده ماده بر اساس آن صورت مي گيرد. (درست مانند آنچه در مورد دم طاووس نر ديده مي شود) صفاتي اين چنين نشان دهنده سلامتي ژنتيکي و فيزيکي نر و توانايي او براي به دست آوردن غذا و سرمايه گذاري والدي در نظر پرنده ماده است.
سلامتي ژنتيکي و فيزيکي پرنده نر وابسته به برتري ايمني (immuno competence) آنان است که آن ها را نسبت به عفونت هاي انگلي زيست بوم محلي شان مقام مي سازد. به نظر مي رسد «برتري ايمني» قابل توارث است و بنابراين فرزندان چنين نرهاي با چنان صفات گزافه آميز – پرهاي بلند دم – بيشتر عمر مي کنند.
ب-همسرگزيني در آدميان
والدي مردان پويايي گزينش جنسي (Sexual selection) را پيچيده مي سازد. افزون بر رقابت مرد با مرد و انتخاب توسط زنان، رقابت و ستيزه جويي زنان با زنان و انتخاب از سوي مردان نيز شايع است.
برگزيدن همسر ترجيح داده شده (برتر) و شناخت هاي اجتماعي همراه و لازم با آن و رفتارهاي زنان و نيز مردان بر تمرکز و بهره جويي از پتانسيل توليد مثلي (Reproductive Potential) و سرمايه گذاري توليد مثلي (Reproductive investment) بنا شده است.
پتانسيل توليد مثلي، توانايي افراد براي سرمايه گذاري در رشد، پرورش و کفايت هاي توليد مثلي و اجتماعي فرزندان است و سرمايه گذاري توليد مثلي صرف و خرج اين پتانسيل، براي فرزندان است.
در بيشتر پستان داران، روابط جنسي کوتاه مدت هستند. سرمايه گذاري و صرف وقت نرها، اين طول دوره بالقوه را افزايش مي دهد ؛ به طوري که در انسان مي تواند به دهه ها نيز بينجامد.
به طور کلي، زنان از روابط کوتاه مدت دوري مي جويند، چرا که هزينه هاي بالقوه آن (خطر عفونت هاي آميزشي، ريسک بارداري و بي ارزشي نسبت به همسري بلندمدت) بر منافع بالقوه آن (دريافت برخي منابع، آوردن فرزند با ژن خوب) مي چربد.
دقيقا الگويي متضاد براي مردان وجود دارد و هويداست که منافع اين روابط کوتاه مدت براي مردان (نبود مسئوليت و سرمايه گذاري والدي در عين حفظ توانايي بالقوه توليد مثل) بر هزينه هاي بالقوه آن (خطر عفونت هاي آميزشي، سرمايه گذاري برخي منابع) مي چربد.
هنگامي که مردان متعهد به يک رابطه بلند مدت مي شوند، هزينه ها افزايش يافته و بنابراين سطح و درجه گزينش افزايش مي يابد، بيشتر مردم از چنين الگوهايي آگاه نيستند. اما درعمل اين گونه رفتار مي کنند.
منبع:مجله راه کمال شماره 27