سلامت وسياست (Health and Policy)
نويسنده: اکرم ميرمجربيان - بهداشت عمومي
سلامت از حقوق اصلي و تبعيض ناپذير هر انساني به حساب مي آيد. طبق قانون اساسي سازمان جهاني بهداشت، سلامت فقط به معني بيمار نبودن نيست، بلکه شامل برخورداري کامل از سلامت جسم، روان و رفاه اجتماعي است. در ظرف سال هاي اخير، بُعد روحاني (معنوي) سلامت هم به تعريف مزبور اضافه شده است. در حال حاضر درک دنيا از سلامت و نيز تلاش جهاني براي تأمين، حفظ و ارتقاي سلامت، سير تکامل خود را ادامه مي دهد.
بهداشت و مراقبت پزشکي پيوسته مکمل يکديگر بوده اند، تلفيق اين دو در اموري نظير ايمن سازي، تنظيم خانواده، ايمني اتومبيل ها، امنيت و بهداشت محيط کار، شناسايي سرطان زايي دخانيات و مبارزه با استعمال آن، اميد به زندگي را از زمان تأسيس سازمان جهاني بهداشت تاکنون در سطح جهان 40 درصد افزايش داده است.
سلامت يک مسئله ي سياسي بوده و در حقيقت عنصري کليدي بسياري از سياست ها است. عدم دسترسي به خدمات بهداشتي - درماني مي تواند مردم را عليه مسئولين، متحد کند و حتي بعضاً سبب سقوط آنان شود، و نيز برعکس مي تواند موجب حمايت جدي مردم از مسئولين کشورها گردد. ارائه مراقبت هاي بهداشتي - درماني، گران بوده و تأمين اعتبارات مورد نياز پيوسته امر مشکلي است، بي عدالتي در دسترسي به خدمات بهداشتي - درماني منجر به تهديد سلامت افراد مي شود. آنان که از نظر سياسي نفوذ کمتري دارند همان افرادي هستند که از حمايت هاي ديگر اجتماعي هم برخوردار نبوده و کمترين دسترسي را هم به خدمات بهداشتي - درماني دارند. هر چند مسئولين کشورهاي در حال توسعه، بسياري اوقات در سخنراني ها اظهار مي دارند که بايد ارائه خدمات بهداشتي - درماني را به روستاها و نقاط محروم کشور توسعه داد ولي در عمل، توجه بيشتر آنان و نيز کمک هاي خارجي که در زمينه سلامت صورت مي گيرد به مراکز درماني شهرها و آن هم شهرهاي بزرگتري معطوف است. اغلب اين قبيل کشورها بيش از نيمي از اعتبارات ملي مربوط به سلامت را صرف بيمارستان ها و خريد تجهيزات و وسايل گران قيمت پزشکي مي کنند که تا حدودي گيرنده ي اصلي اين گونه خدمات صرفاً طبقه ي مرفه تر جامعه است. ارائه ي خدمات از اين قبيل، معمولاً تأثير مثبتي در بهبود وضع سلامت مردم و بهبود شاخص هاي بهداشتي جامعه نخواهد داشت.
از سال 2000 ميلادي به بعد سياست هاي مربوط به سلامت در جهان تغييرات عمده اي را شاهد بوده است، از جمله اينکه در ارتباط با توسعه ي بين المللي، سلامت از هر زمان ديگري در جايگاه برجسته تر و بالاتري قرار گرفته است. صاحب نظران به صورت روزافزوني به اين امر اعتراف مي کنند که آن دسته از استراتژي هاي سلامت که به ريشه هاي اجتماعي بيماري و سلامت توجه نمي کند، نارسا و ناکافي هستند و بايد تغيير پيدا کنند. اين روزها امکان اقدامات بر روي عوامل اجتماعي سلامت افزايش يافته است. اهداف توسعه ي هزاره که در اجلاس سران 189 کشور عضو سازمان ملل متحد در سپتامبر سال 2000 در مقرّ سازمان ملل متحد به تصويب رسيد، هم خود شاهدي است بر اين مدعا و هم وسيله اي است براي پيشبرد مقصود و رسيدن به هدف سلامت. هشت هدف توسعه ي هزاره که بر طبق اعلاميه ي هزاره به منظور دستيابي به صلح و امنيت، حقوق بشر و توسعه ي پايدار تعيين شده است، کشورها را موظف مي سازد براي مبارزه با فقر، بي سوادي، گرسنگي، عدم وجود امکانات آموزش و پرورش، نابرابري جنسيتي، مرگ و مير کودکان و مادران، بيماري و نابودي محيط زيست، دست به دست هم بدهند و بيشتر کار و تلاش کنند. هدف هشتم، از کشورهاي ثروتمند مي خواهد بدهي هاي کشورهاي فقير را ببخشند، کمک به آنها را افزايش دهند و امکان دسترسي عادلانه ي آنها به بازارها و فن آوري خود را فراهم کنند.
دبير کل سازمان ملل متحد، هر سال درباره پيشرفت در زمينه ي تحقق هدف هاي جهاني که در اعلاميه ي هزاره براي دستيابي به صلح و امنيت و حقوق بشر و توسعه ي پايدار تعيين شده است گزارش مي دهد. او در گزارش سال 2003 به نکات زير در مورد هشت هدف اعلاميه ي هزاره در مورد توسعه اظهار مي دارد که: " پيشرفت هاي سريع در زمينه ي بعضي از اين هدفها نشان مي دهد که هدف ها در عين بلند پروازانه بودن، قطعاً براي تقريباً همه ي کشورهاي جهان قابل تحقق هستند" و در جاي ديگر گزارش مي گويد: "اما بعضي از کشورها و اقدامات فعلي حاکي از اين است که بخش هاي قابل توجهي از جهان با خطر عدم تحقق بسياري از اين هدف ها مواجه هستند. نياز ضروري وجود دارد که رهبران سياسي براي گشودن درهاي تجارت، افزايش کمک و کاهش بدهي ها، و دادن فرصتي عادلانه به کشورهاي در حال توسعه براي کاهش فقر شديد در اين کشورها به تعهدات خود عمل مي کنند."
هدف هاي توسعه ي هزاره، زمينه ي مساعدي را براي اقدامات چندبخشي در زمينه ي سلامت، فراهم کرده و بر ارتباط دو طرفه بين سلامت و عوامل اجتماعي تأکيد دارد. هدف هاي مزبور نشان مي دهد که بدون مبارزه با فقر و به دست آوردن امنيت غذايي، تحصيلات، توانمند کردن زنان و اصلاح شرايط زندگي زاغه نشين ها، بسياري از کشورها به هدف هاي مربوط به سلامت دست نخواهند يافت.
منبع:
اينترنت و کتاب جامع بهداشت عمومي.
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 58.
بهداشت و مراقبت پزشکي پيوسته مکمل يکديگر بوده اند، تلفيق اين دو در اموري نظير ايمن سازي، تنظيم خانواده، ايمني اتومبيل ها، امنيت و بهداشت محيط کار، شناسايي سرطان زايي دخانيات و مبارزه با استعمال آن، اميد به زندگي را از زمان تأسيس سازمان جهاني بهداشت تاکنون در سطح جهان 40 درصد افزايش داده است.
سلامت براي همه
سلامت يک مسئله ي سياسي بوده و در حقيقت عنصري کليدي بسياري از سياست ها است. عدم دسترسي به خدمات بهداشتي - درماني مي تواند مردم را عليه مسئولين، متحد کند و حتي بعضاً سبب سقوط آنان شود، و نيز برعکس مي تواند موجب حمايت جدي مردم از مسئولين کشورها گردد. ارائه مراقبت هاي بهداشتي - درماني، گران بوده و تأمين اعتبارات مورد نياز پيوسته امر مشکلي است، بي عدالتي در دسترسي به خدمات بهداشتي - درماني منجر به تهديد سلامت افراد مي شود. آنان که از نظر سياسي نفوذ کمتري دارند همان افرادي هستند که از حمايت هاي ديگر اجتماعي هم برخوردار نبوده و کمترين دسترسي را هم به خدمات بهداشتي - درماني دارند. هر چند مسئولين کشورهاي در حال توسعه، بسياري اوقات در سخنراني ها اظهار مي دارند که بايد ارائه خدمات بهداشتي - درماني را به روستاها و نقاط محروم کشور توسعه داد ولي در عمل، توجه بيشتر آنان و نيز کمک هاي خارجي که در زمينه سلامت صورت مي گيرد به مراکز درماني شهرها و آن هم شهرهاي بزرگتري معطوف است. اغلب اين قبيل کشورها بيش از نيمي از اعتبارات ملي مربوط به سلامت را صرف بيمارستان ها و خريد تجهيزات و وسايل گران قيمت پزشکي مي کنند که تا حدودي گيرنده ي اصلي اين گونه خدمات صرفاً طبقه ي مرفه تر جامعه است. ارائه ي خدمات از اين قبيل، معمولاً تأثير مثبتي در بهبود وضع سلامت مردم و بهبود شاخص هاي بهداشتي جامعه نخواهد داشت.
از سال 2000 ميلادي به بعد سياست هاي مربوط به سلامت در جهان تغييرات عمده اي را شاهد بوده است، از جمله اينکه در ارتباط با توسعه ي بين المللي، سلامت از هر زمان ديگري در جايگاه برجسته تر و بالاتري قرار گرفته است. صاحب نظران به صورت روزافزوني به اين امر اعتراف مي کنند که آن دسته از استراتژي هاي سلامت که به ريشه هاي اجتماعي بيماري و سلامت توجه نمي کند، نارسا و ناکافي هستند و بايد تغيير پيدا کنند. اين روزها امکان اقدامات بر روي عوامل اجتماعي سلامت افزايش يافته است. اهداف توسعه ي هزاره که در اجلاس سران 189 کشور عضو سازمان ملل متحد در سپتامبر سال 2000 در مقرّ سازمان ملل متحد به تصويب رسيد، هم خود شاهدي است بر اين مدعا و هم وسيله اي است براي پيشبرد مقصود و رسيدن به هدف سلامت. هشت هدف توسعه ي هزاره که بر طبق اعلاميه ي هزاره به منظور دستيابي به صلح و امنيت، حقوق بشر و توسعه ي پايدار تعيين شده است، کشورها را موظف مي سازد براي مبارزه با فقر، بي سوادي، گرسنگي، عدم وجود امکانات آموزش و پرورش، نابرابري جنسيتي، مرگ و مير کودکان و مادران، بيماري و نابودي محيط زيست، دست به دست هم بدهند و بيشتر کار و تلاش کنند. هدف هشتم، از کشورهاي ثروتمند مي خواهد بدهي هاي کشورهاي فقير را ببخشند، کمک به آنها را افزايش دهند و امکان دسترسي عادلانه ي آنها به بازارها و فن آوري خود را فراهم کنند.
هدف هاي توسعه ي هزاره به قرار زير است:
هدف اول: ريشه کن کردن فقر شديد و گرسنگي
هدف دوم: دستيابي به آموزش ابتدايي همگاني
هدف سوم: ترويج برابري جنسيتي و توانمند سازي زنان
هدف چهارم: کاهش ميزان مرگ و مير کودکان
هدف پنجم: بهبود بهداشت مادران
هدف ششم: مبارزه با ويروس و بيماري ايدز، مالاريا و ساير بيماري ها
هدف هفتم: تضمين پايداري محيط زيست
هدف هشتم: ايجاد مشارکت جهاني براي توسعه
دبير کل سازمان ملل متحد، هر سال درباره پيشرفت در زمينه ي تحقق هدف هاي جهاني که در اعلاميه ي هزاره براي دستيابي به صلح و امنيت و حقوق بشر و توسعه ي پايدار تعيين شده است گزارش مي دهد. او در گزارش سال 2003 به نکات زير در مورد هشت هدف اعلاميه ي هزاره در مورد توسعه اظهار مي دارد که: " پيشرفت هاي سريع در زمينه ي بعضي از اين هدفها نشان مي دهد که هدف ها در عين بلند پروازانه بودن، قطعاً براي تقريباً همه ي کشورهاي جهان قابل تحقق هستند" و در جاي ديگر گزارش مي گويد: "اما بعضي از کشورها و اقدامات فعلي حاکي از اين است که بخش هاي قابل توجهي از جهان با خطر عدم تحقق بسياري از اين هدف ها مواجه هستند. نياز ضروري وجود دارد که رهبران سياسي براي گشودن درهاي تجارت، افزايش کمک و کاهش بدهي ها، و دادن فرصتي عادلانه به کشورهاي در حال توسعه براي کاهش فقر شديد در اين کشورها به تعهدات خود عمل مي کنند."
هدف هاي توسعه ي هزاره، زمينه ي مساعدي را براي اقدامات چندبخشي در زمينه ي سلامت، فراهم کرده و بر ارتباط دو طرفه بين سلامت و عوامل اجتماعي تأکيد دارد. هدف هاي مزبور نشان مي دهد که بدون مبارزه با فقر و به دست آوردن امنيت غذايي، تحصيلات، توانمند کردن زنان و اصلاح شرايط زندگي زاغه نشين ها، بسياري از کشورها به هدف هاي مربوط به سلامت دست نخواهند يافت.
منبع:
اينترنت و کتاب جامع بهداشت عمومي.
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 58.