انتظار سبز مهدوی
منبع اختصاصی :راسخون
چکیده :
کلیدواژه:
مقدمه:
(( انتظار فرج ،انتظار قدرت اسلام است، باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیداکند و مقدمات ظهور فراهم شود.)) وقتی ابرهای تیره ،چهره خورشید را پوشانده و دشت و چمن از دست بوسی آفتاب محروم گشته، و سبزه و گل از دوری مهر عالم تاب آفتاب پژمرده شده، چاره چیست؟زمانی که عصاره آفرینش و خلاصه خوبی ها و آئینه زیبایی ها، رخ در نقاب غیبت کشیده و جهانیان از فیض حضور او بی نصیب مانده اند، چه می توان کرد؟ امّا سخن از ((مهدی)) ،سخن از((هدایت)) است. سخن از ((انتظار))، روایت((حرکت و پویایی)) است. انتظار و منتظر بودن ،امری است مسلّم ،که در تمامی ادیان آسمانی و سایر فرق و مذاهب الهي از آن صحبت به میان آمده و موازین مختلف آن مورد تأمّل قرار گرفته است و از آن به زبان های گوناگون سخن به میان آمده است. انتظارفرج، انتظاری است منحصر به فرد، که ویژگی های شاخص خود را دارا می باشد ،پس لازم است این ویژگی ها دانسته شود تا رمز و راز آن همه فضیلت و آثار که برای آن بر خواهیم شمرد، آشکارگردد.
انتظار
مفهوم انتظار
فصل دوم-انتظار درادیان
الف)انتظار دراسلام:
ب) انتظار در مسیح
ج)انتظار در یهود
فصل سوم- انواع انتظار
الف)انتظار ویرانگر:
ب)انتظار سازنده:
فصل چهارم- فلسفه انتظار
فصل پنجم- فضیلت انتظار
فصل ششم- دشواری عصر انتظار
فصل هفتم- آثار انتظار
1-خودسازی فردی: منتظر همیشه باید خود ساخته و آماده باشد. برای تحقق بخشیدن به چنین انقلاب عظیمی، مردانی بزرگ ،مصمّم ، نیرومند و خود ساخته و دارای بینشی عمیق، لازم است.
2-خود سازی اجتماعی: منتظر علاوه بر خودسازی خویش، باید مراقب حال دیگران نیز باشد و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران و جامعه نیز بکوشد.
3-عدم تسلیم در برابر فساد:هنگامی که فساد فراگیر شد و بیشتر مردم را در دام خود گرفتار کرد، و شخص منتظر در یک بن بست روانی قرار گرفت و از اصلاح مأیوس شد، نباید در برابر فساد سر تسلیم فرود بیاورد ،و یقین داشته باشد که اصلاح گر جهان می آید و فساد را ریشه کن می کند.
4- پایداری در برابر رهبری های فاسد ومبارزه با فساد:هر کس سر گذشت دوره های قبل و دستگاه های جباری که به اسم اسلام برمسلمانان حکومت کردند را مطالعه کند، در می یابد که چه وضع ناامید کننده ای پیش آمد که اهداف واقعی و اصولی اسلام را، از مسیر اصلی خود منحرف کرد، و حتّی به کل مطرح نشد. ولی تنها چیزی که آنان را امیدوار می ساخت این بود که اسلام از بین نمیرود و آینده برای اسلام است. و همین وعده ها بودکه مردم را در برابر حاکمان جبّار، پایدار نگه داشت و به جهاد و پیکار برانگیخت. بنابراین مسلمانان تسلیم ظلم و فساد نمی شوند و با ستمگران نمی سازند و با مفسدان هم آوا نمی شوند.(28) با آن چیز هایی که گفته شدکه همگی قطره ای از آثار انتظار بود، روشن می شود که شخص منتظر باید با تقوا باشد و در خوبی و نیکی مثالی نداشته باشد. امام صادق(ع) می فرمایند: از مانیست و کرامتی ندارد کسی که در شهری با صد هزار نفر جمعیّت یا بیشتر،زندگی کند و در آن شهر کسی باورع تر از او نیز باشد.(29) زیرا که امام باقر(ع)در ذیل آیه((یاأیُهَا الَّذین ءَامَنُوا إِصبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ))(30) ،فرمودند: بر گزاردن احکام شریعت صبر کنید و در برابر دشمن شکیبایی ورزید و برای امام زمان خود آماده یراق باشید و در این حال تقوای خدا را بکنید.(31)
بخش دوم
منتظر
فصل اوّل- مفاهیم منتظر
فصل دوم- منتظران راستین
فصل سوم- وظایف منتظران
1.شناخت امام: برای بیان اهمیت شناخت امام از حدیث نبوی کمک می گیریم که فرمودند: ((هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.))پیمودن جاده انتظار بدون شناخت امام منتظَر، ممکن نیست.و شناخت امام، تنها به اسم و نسب نیست، بلکه لازم است جایگاه امام و رتبه و مقام او نیز دانسته شود. اگر معرفت امام برای منتظر حاصل شود، او از هم اکنون خود را در جبهه امام می بیند و احساس می کند که در خیمه امام و در کنار او قرار گرفته است. بنابر این لحظه ای در تلاشِ برای تقویت جبهه امام خویش کوتاهی نمی کند. امام باقر (ع) فرمودند: کسی که بمیرد در حالی که امام خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر در امر(ظهور) به او زیان نمی رسد، زیرا کسی که امام خود را شناخته است مانند کسی است که در خیمه امام و همراه او بوده است. این شناخت آن چنان مهم است که در کلام معصومین آمده که در این راه از خدا طلب یاری کنید. امام صادق(ع) می فرمایند که در عصر غیبت این دعا را بخوانید: اَللّهُمَ عَرِّفنی نَفسَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنی نَفسَکَ لَم أَعرِف نَبِیِّک.اللَّهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ فَإِنِّکَ إِن لَم تُعَرِّفنی رَسُولَکَ لَم أَعرِف حُجَّتَک.اللّهُمَ عَرِّفنی حُجَّتَک فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَک ضَلَلتُ عَن دینی.(35) باید برای کسب این شناخت، علاوه بر طلب، خود بدنبال آن برویم و در کسب آن کوشش کنیم.(36) دومین وظیفه ای که برخواهیم شمرد، دوستی و محبت با آن حضرت می باشد. دوستی با آن حضرت لازم است زیرا که او از معصومین است. همانانی که دوستیایشان مزد رسالت، جزئی از ایمان، شرطی برای قبول اعمال و... است. بر هر انسانی واجب است که ولی نعمتش را دوست بدارد، و ولی نعمت ما شیعیان حضرت صاحب الأمر است و یقیناً آنچه که به ما از نعمت و خیر و برکت و نعمت های الهی و لذائذ مختلف و... می رسد به برکت وجود او و به واسطه و سبب او و از دست او می باشد. بنابر این عقل بر دوستی با آن حضرت حکم می کند زیرا در حقیقت فطرت انسان ها بر این امر بنا شده است. یعنی خلق طبایع بر این بوده که نعمت دهنده و نیکوکار را دوست داشته باشند. در حدیثی قدسی در مورد دوستی با حضرت وارد شده که : ((ای محمد! او را دوست بدار زیرا که من او را دوست دارم و کسانی که او را دوست دارند نیز دوست می دارم.)) و از آن جایی که خود خدا مبتدی این کار بوده و حبیبش را به این امر سفارش کرده، شدت و اهمیت این دوستی و مودّت برای ما روشن می گردد.(37)
1.یکی دیگر از تکالیف منتظران، همه جا به یاد امام بودن است همانند کسی که به شخصی دیگر علاقه ای دارد هر قدر این علاقه بیشتر باشد یاد آن شخص بیشتر در خاطرش تجلّی می کند. آنچه منتظران را در کسب معرفت امام و پیروی از آن بزرگوار یاری می دهد و پایداری در راه انتظار را به دنبال دارد؛ پیوستگی و ارتباط مداوم با آن طبیب جان ها است.به راستی وقتی آن امام مهربان امت، همیشه و همه جا به حال شیعیان خود نظر دارند و لحظه ای آنها را از یاد نمی برد ، آیا رواست که دلدادگان او به دنیا و تعلّقات آن سرگرم شوند و از آن عزیز غافل و بی خبر بمانند. منتظر حقیقی در هنگام صدقه دادن ابتدا سلامتی وجود شریف امام خود را در نظر می گیرد. و به هر بهانه دست توسل به دامن پر مهر او می زند و به اشتیاق ظهور مبارک او و دیدن جمال بی مثالش ناله سر می دهد رهروی راه انتظار در مجالسی که به نام آن محبوب دلها تشکیل می شود، حضور می یابد تا ریشه های محبت او را در دل خود محکم تر کند و به مکانهایی مانند مسجد سهله و مسجد جمکران و سرداب مقدّس که منسوب به امام عصر است رفت وآمد می کند(38).
2.تکلیف بعدی که بر منتظران واجب است، تجدید بیعت با ساحت منوّر آن حضرت است که سفارش شده بعد از هر نماز یا در هر روز و یا حداقل در هفته یک بار ترک نشود. معنای بیعت آن است که مؤمن هر روز برخود واجب و یا تأکید کند که در راه یاری امام زمان، از جان و مال و فرزند و...کم نگذارد و آن ها را فدایی حضرت بگمارند. که پیامبر در خطبه غدیر امت را به بیعت با ائمه امر می کند و آن را لازمه ایمان می داند. در بیعت، دو شرط اساسی لازم است:
1.عزم قلبی و راسخ در بیعت امام مبنی بر اطاعت تام از او و یاری او در همه جا و همه حال.
2.اظهار بیعت وقصد و عزم منتظر از آن به زبان. در اینجا ذکر این مورد الزامی است که در زمان حضور ائمه بیعت کردن از طریق مصافحه و دست دادن بود ولی اکنون که امام ما در پس پرده غیبت به سر می برد چه کار باید کرد؟ برداشتی که از احادیث و روایات می توان کرد اینست که ائمه اطهار ما یک سری ادعیه ای در اختیار ما گذارده اند که از طریق آن بتوان بیعت قلبی خود را اظهار کنیم. مثلا امام صادق(ع) بر دعای عهد تأکید بسیار می کردند و فرمودند:((هر کس آن را چهل صباح بخواند از یاران قائم می شود و چنانچه قبل از ظهور وی از دنیا برود خداوند او را برای یاری آن حضرت از قبر بیرون می آورد و در رکاب حضرت می گمارد.)) و نیز دعای عهدی از امام باقر روایت شده که خواندن آن ثواب عظیمی دارد. و نیز دعای ندبه که بر آن سفارش بسیار شده و دستور داده شده که در اعیاد اربعه (عید سعید فطر، عید قربان،عید غدیر و عید روز جمعه) خواندن آن ترک نشود. امید است اولاً با بیعت قلبی و سپس با خواندن این ادعیه، از بیعت کنندگان راستین آن امام باشیم.(39)
3.وقتی معرفتی نسبت به آن حضرت کسب کردیم و او را دوست داشتیم و بر خود لازم دانستیم که هر روز با او بیعت کنیم، این جاست که از آن حضرت الگو می گیریم و زندگیمان را بر طبق رضای او بنا می نهیم. پیامبر اکرم(ص) فرمود: خوشا به حال پیروان قائم ، آنان که قائم خاندان ما را درک کنند در حالی که پیش از قیام، به او و امامان قبل از او، اقتدا کرده و از دشمنان ایشان اعلام بیزاری کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من وگرامی ترینِ امت من، در نزد من هستند. آیا جز این است که منتظری که در طلب زیباترین پدیده عالم است خود را به خوبی ها می آراید و از زشتی ها و رذائل اخلاقی دوری می کند و در مسیر انتظار همواره مراقب افکار و اعمال خویش است؟ کسی که در تقوا، عبادت، ساده زیستی، سخاوت وهمه فضائل اخلاقی دنباله رو امام و مراد خویش است چه رتبه ای نزد آن رهبر الهی خواهد داشت؟ باید در همه امور زندگی از آن حضرت الگو بپذیریم و ذره ای از زندگیمان را همرنگ آن حضرت کنیم تا شاید رنگ خدایی بگیریم.(40)
4.تکلیف بعدی که بر منتظران واجب می شود این است که مؤمن، امام خود را بر خود مقدم بشمارد و رضایت او را در هر زمان و مکانی جلب بکند. و لازم است که در هر امری که قصد انجام آن را دارد تأمّل کند که آیا این امر او موافق نظر امام است یا نه؟ که اگر موافق نظر و اراده و رضایت امام بود آن را از برای رضایت امام خود انجام دهد، نه برای هوی نفس خود. و اما اگر مخالف رأی امام بود، از آن صرف نظر کرده و ترک بنماید و این امر نیز برای کسب رضایت امام است.و قطعاً این امر در نزد حضرت عزیز و مورد عنایت خاصّ حضرت می باشد. از حضرت صادق(ع) پرسیدند: که چرا شما این همه از سلمان فارسی یاد می کنی؟ حضرت پاسخ دادند: نگو سلمان فارسی بلکه بگو سلمان محّمدی. من برای سه خصلت او از او یاد می کنم:1-مقدم شمردن اراده امیر المؤمنین بر اراده خود،
2- دوستی او با فقرا و مقدم کردن آن ها بر اهل مقام و ثروت،
3- دوستی او با علم و اهل علم. همانا سلمان، بنده ای نیکوکار بود و مسلمانی خاصّ بود و از مشرکین نبود. امید است با کمی تأسّی از اعمال سلمان محمّدی، یکی از شیعیان واقعی ائمه اطهار باشیم .و آن ها را از خود راضی بگردانیم. انشاألله.(41)
5.تکلیف بعدی که بر منتظران حضرتش واجب می گردد، مرابطه است. مرابطه در لغت، از ربط می آید که به معنی بستن و عقد کردن می باشد. یعنی شخص منتظر خود را به اهل البیت وصل کند و طبق مشیت آن ها که مشیت الهی در آن است، عمل کند. ولی اصطلاح مرابطه در کتب و سنت به سه امر تقسیم می گردد:
1- حفظ سلاح و مرکب و... در انتظار ظهور حضرت ولی عصر(عج) می باشد به آن امید که یکی از یاران آن حضرت باشد.(این امر در گذشته از مستحبّات شرع بوده است.)
2-منتظر، مرکب و سلاح خود را در جایی قرار دهد که بیم نفوذ دشمن می رود و نگهبانی بدهد تا مملکت اسلامی را از بیم هجوم دشمنان، حفظ کند.(این امر واجب کفایی است.)
3- مرابطه شخص منتظر با امام زمان خود به این معنا که خود را به طناب و بند ولایت آن حضرت متّصل کند و بر خود لازم بداند و متعهد شود که از او پیروی کند و او را یاری دهد. ان نوع از مرابطه بر خلاف مرابطه نوع دوم واجب عینی است.
5. امام صادق (ع) فرمودند: بر مصیبت ها صبر کنید و بر گذاردن احکام شرع شکیبا باشید و با ائمه اطهار مرابطه کنید.(42)تکلیف بعدی منتظران اینست که اذیت و آزار حضرت را ترک کنند. ما شیعیان که خود را عاشق و شیفته امام زمان میدانیم، خود باعث اذیت و آزار حضرت شده ایم. مگر نه اینگونه است که کسی که عاشق کسی است می کوشد تا آن شخص از او ناراحت نگردد، پس چرا ما اینگونه عمل می کنیم؟ از اموری که سخت مورد اذیت و آزار حضرت می گردد، عدم تبعیت از او، تبعیت از هوی نفس خود ،عدم داشتن تقوا و اعراض از امور دین می باشد. و نیز هتک حرمت به مقدسات، اعتراض به دین، کشف اسرار الهی در غیر محل خود، عدم تقیه در زمانی که واجب گردد، زیاده روی در مدح حضرت و ائمه اطهار و... از مواردی است که سخت امام زمان(عج) را از منتظر ناراحت و دل شکسته می گرداند. امام زمان در توقیع شریف خود می فرمایند: همانا که جاهلان و احمقان شیعه، سبب اذیت و آزار ما شده اند. از خدا بخواهیم مارا در راه ترک اذیت حضرت کمک کند تا حضرت از ما دل فکنده و غمگین نگردد.(43)
6. تکلیف بعدی اینست که مؤمنان از خدا بخواهند که بر آنچه که به آن ها از معرفت و ولایت و محبت آن حضرت روزی داده، ثابت قدم بکند و در مقامات قرب و فضل آن حضرت باقی بگذارد و این نعمت بزرگ الهی را از آن ها سلب نکند(44). مثلا: اگر مؤمن از اصحاب و یاران آن حضرت باشد از خدا بخواهد که این فضیلت را برای او حفظ کند و به دیگری عطا نکند. همانگونه که در دعا آمده که : ((وَلا تَستَبدِل بِنا غَیرَنا فَإِنَّ إِستِبدَالِکَ بِنا غَیرِنَا عَلَیکَ یَسِیرٌ وَهُوَ عَلَینَا کَثِیرٌ)) و مکان ما را به غیر عوض نکن همانا که تعویض مکان ما با غیر بر تو آسان است ولی بر ما سنگین است.
7. و اما تکلیفی که در عصر غیبت بسیار مهم و در رأس تکالیف منتظر است، شناخت علماء دین و عرفا و فضلا به خصوص فقهای جلیل و علمای ربانی که به اهل البیت معرفت و شناخت بیشتری دارند، می باشد. ایمان و اعتراف به عالمیت آنها و تقلید از ایشان بر هر مکلفی واجب بلکه از اهمّ واجبات است. همانگونه که علماءِ دین به هدایت مردم و کمک کردن آنها در امور دنیا و آخرت امر شده اند، مردم نیز به اطاعت از آنها امر شده اند که مطابق رأی آنها کارهایشان را انجام دهند. بر هر انسانی واجب است که در اموری که از آن ها آگاهی ندارد، به اهل آن رجوع کند.
اما ویژگی های مجتهد جامع الشرایط چگونه باید باشد؟
امام حسن عسگری می فرمایند:((از فقها هرکس که از نفس خود صیانت کرده باشد، حافظ دین خود باشد، مخالف هوی خود باشد، مطیع و فرمانبردار مولای خود باشد، بر مردم واجب است که از او اطاعت کنند و از او تقلید کنند و این امر فقط در عده ای از علماء دین می باشد و نه همه آن ها.)) انشاألله با پیروی از ولایت فقیه، از منتظران راستین آن حضرت باشیم زیرا که اطاعت از مهدی اطاعت تام از ولی فقیه است.(45)
8. یکی دیگر از تکالیف حساس و مهم دوران انتظار حفظ دین و نگهبانی مرزهای عقیدتی و حراست باورهای مقدس است. جامعه منتظر نباید در این امر سستی بنماید. لازم است فروغ ایمان و نور یقین و پرتو عقیده به حق و تشعشع اعتقادات راستین همواره در دل و جان مردم محفوظ باشد و پیوسته ژرفتر و ژرفتر بشود و بارورتر گردد. لازم است جان و دل نوباوگان و نوجوانان و جوانان هر دم در برابر تابش اعتقادات حق قرار بگیرد و از این تابش و تجلی، آکنده گردد. لازم است ایمان جزئی از وجود انسان منتظر گردد تاکم کم حق و فداکاری در راه حق و امام زمان ،چون خون ،همه وجود آن ها را فرا بگیرد. در روزگار غیبت و طولانی شدن عصر انتظار ممکن است شبهه هایی در ذهن برخی بوجود آید یا شیاطین پنهان و شیاطین آشکار به سست کردن پایه های اعتقادی منتظران برخیزند، باید در برابر این شبهه ها مقاومت کرد و آنها را از دلها و ذهنها زدود. بطور کلی حوزه های اعتقادی و علمی، و نگهبانان میراث قرآنی و فرهنگ تربیتی اسلامی، باید در برابر همه این تهاجمات پایداری کند و به تناسب هر مورد به دفع این زیانها و خطرها بپردازند.حفظ و گسترش اعتقادات دینی و شناخت درست اعتقادی و عملی، در روزگار غیبت، چنانکه در احادیث رسیده است ،مفید تر بلکه لازمتر است. و این بدان علت است که تنها، دارندگان عقیده و عمل هستند که در مسائل و حوادث پیش از ظهور گم نمی شوند و دچار تردید نمی گردند و حق را از باطل تشخیص می دهند. آری آنان که اعتقاد صحیح و عمل صالح انجام داده باشند به تصدیق و تأیید مهدی (عج) مبادرت می کنند و به سعادت بزرگ می رسند. این است که تا به هنگام ظهور مهدی باید اعتقاد صحیح و عمل صالح در مردم منتظر حفظ گردد و الّا به تکذیب مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دچار می شویم وگمراه می گردیم. در احادیث و تعالیم اهل البیت از اهمیت ایمان در عصر غیبت به گونه های عجیب یاد شده است و منتظران مؤمن دارای مقامی والا و منزلت شمشیر زنان در حضور پیامبر دانسته شده اند. از این بالاتر، پیامبر آنان را برادران خود خوانده است. همچنین از نظر خردمندی و بصیرت و اعتقاد و اخلاص مورد ستایش بسیار قرار گرفته اند. انشاألله با حفظ راستین ایمان و اعتقاد خود در زمره منتظرانی باشیم که برادران رسول الله باشیم.(46)
9.مسئله دیگری که مؤمن منتظر باید به آن اهمیت دهد و در تحقق و گسترش آن بکوشد، عدل و احسان است. یکی از شعارهای سرلوحه ای در قرآن کریم اینست که:(( إنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ والإحسان))(47) سخن از عدالت و دادگری در اسلام و قرآن یک اصل بنیادی و همه گیر است که نیاز به توضیح ندارد. اهمیت این اصل تا آنجاست که در بسیاری از احکام فقهی و عبادی نیز به گونه ای ،به لزوم عدالت برمی خوریم. مثلا در نماز جماعت می گویند که پیش نماز باید عادل باشد. و این عدالتی که برای پیش نماز شرط است نیز، به نوعی ترک ظلم است نسبت به نفس و نسبت به غیر. این است که منتظران ظهور دولت حق و حکومت عدل، که دینشان اسلام و کتابشان قرآن و نخستین امامشان علی بن ابیطالب (یعنی تجلای عدل و دادگری) است و خود در انتظار تحقق حکومت عدل جهانی به سر می برند، باید پیوسته نمونه این عدل و عدالت طلبی باشند، و این چگونگی را نشان دهند و جامعه خویش را از احسان سرشار سازند. باید جامعه آنان، نمونه این عدل و داد باشند. آیا می شود جامعه ای خود را منتظر حکومت عدل جهانی بداند، و خود در محیط خود، در روابط خود، در معاملات و قوانین خود، عدالت را عملی نسازد و رعایت نکند،به عدل و داد نگراید، از آن طرفداری نکند و در راه آن به پا نخیزد، و نشانی از بسط عدل و داد در آن جامعه نباشد؟ این امر چگونه می تواند باشد؟ و اگر هم باشد این مردم از کجا الگو می گیرند؟
از خدا بخواهیم ما را از بر پا کنندگان عدل و احسان بر روی زمین قرار دهد. انشاألله.(48)
10. اگر از وظایف تک تک افراد قبیله ی انتظار بگذریم، از وظیفه جمعی و همگانی آنها نمی شود به سادگی عبور کرد. جمعیت منتظر، باید برنامه ای همگانی داشته باشند که در راستای اهداف امام و حجت الهی باشد. به بیان دیگر اجتماع منتظر لازم است که تلاش و حرکتشان را در مسیر رضایت رهبر موعود قرار دهند. بنابراین جامعه منتظر برآن است که عهد و پیمان خود با امام را به انجام برساند تا زمینه ظهور دولت مهدوی را فراهم گردد. امام عصر(عج) در یکی از بیانات خود به چنین جمعیتی اینگونه بشارت داده است: ((اگر شیعیان در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمّم باشند،؛ البته نعمت دیدار، از آنان به تأخیر نمی افتاد و سعادت ملاقات برای آنها با معرفت کامل و راستین نسبت به ما، تعجیل می گردید.)) یکی از از مفاد پیمان مهدویت، آن است که اعضای جامعه منتظر باید به جامعه، بو و رنگ مهدوی بدهند و نام و یاد مهدی (عج)را در همه عرصه ها علم کنند و گفتار و کردار امام را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوه ها به نمایش بگذارند و در این راه با همه وجود بکوشند که بدون تردید مورد عنایت و لطف ویژه امامان(ع) خواهد بود. باید بکوشیم که با اعمال نیکی که می کنیم نام و یاد شیعه را در دل مردم همانگونه که زیبا هست، جلوه دهیم و از انجام بعضی اعمال که در شأن یک شیعه منتظر امام زمان نیست دوری کنیم. شاید با انجام این گونه اعمال دل کسی را از تشیّع زده کنیم، که اگر اینگونه شود، دیگر چگونه می توانیم خود را از مریدان و منتظران مهدی(عج) بدانیم؟(49)
11.و اما وظیفه آخری که ما به اختصار یاد می کنیم اینست که باید برای سلامتی وجود شریف او و تعجیل در ظهورش دعای بسیار کرد.
دعا کنیم که خداوند وجود شریفش را از جمیع بلاهای أرضی و سمائی و از شر شیاطین انس و جن، مصون و محفوظ بنماید. مؤمن منتظر و دوستدار آن حضرت باید دعای سلامتی آن حضرت را در روز و شب و در هر صبح و شامی و بالأخصّ در ساعاتی که دعا مستجاب می گردد، قرائت نماید زیرا که بر این دعا سفارش و تأکید بسیار شده و یکی از اعمال مخصوصه لیالی قدر می باشد.(50)
نتیجه گیري:
پينوشتها:
.کتب :تونه ای، مجتبی ، موعودنامه ص127- بنیاد مهدویّت، نگین آفرینش ص102
2. کتب: محمد یوسفی، جاسوسی شیطان ص55- محمود داوری، چشم براه روشنی ص66
3.محمد حکیمی، درفجر ساحل ص57
4.سید محمد بنی هاشمی ،سلوک منتظران ص32
5.تونه ای، مجتبی ،موعود نامه ص 128
6.محمد حکیمی، خورشید مغرب ص84
7.محمد حکیمی، خورشید مغرب ص58
8.تونه ای، مجتبی ،موعود نامه ص129
9.محمد حکیمی، خورشید مغرب ص55
10.تونه ای، مجتبی ،موعود نامه ص132
11.همان ص131
12.بنیاد مهدویت، انتظار در اندیشه ها ص47
13.همان ص23
14.تونه ای، مجتبی ،موعود نامه ص130
15.بنیاد مهدویت، انتظار در اندیشه ها ص57
16.محمد حکیمی، در فجر ساحل ص58
17.تونه ای، مجتبی ،موعود نامه ص546
18.بنیاد مهدویت، انتظار دراندیشه ها ص27
19.محمود داوری، چشم براه روشنی ص65
20.همان
21.مهدی قاسمی منفرد، ملکوت زمان ص91
22.بنیاد مهدویّت ،نگین آفرینش ص105
23.همان
24.تونه ای،مجتبی ،موعود نامه ص322
25.بنیاد مهدویّت ،نگین آفرینش ص105
26.همان ص114
27.محمود داوری، چشم براه روشنی ص67
28.تونه ای،مجتبی ،موعود نامه ص28و29
29.سید محمد بنی هاشمی ،سلوک منتظران ص218
30.آیه200 سوره آل عمران((ای کسانی که ایمان آوردید، صبرکنید و شکیبایی ورزید و آماده باشید و تقوای خدا را پیشه کنید تا شاید رستگار شوید.))
31.سید محمد بنی هاشمی ،سلوک منتظران ص21
32.تونه ای،مجتبی ،موعود نامه ص699
33.همان
34.تونه ای، مجتبی ،موعود نامه ص700
35.ترجمه دعا)):خدایا خودت را به من بشناسان، براستی که اگر خود راه من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. خدایا پیامبرت را به من بشناسان، براستی که اگر پیامبرت را به من نشناسانی،حجتت را نخواهم شناخت.خدایا، حجت خود را به من بشناسان، براستی که اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد.))
36.نگین آفرینش ص108
37.السید محمدرضا الحسینی المطلق ،طریق الوصال ص70
38.بنیاد مهدویّت ،نگین آفرینش ص110
39.السید محمدرضا الحسینی المطلق ،طریق الوصال 91و92
40.بنیاد مهدویت، نگین آفرینش ص109
41.السیدمحمدرضا الحسینی المطلق، طریق الوصال ص28
42.همان ص49و50
43.همان ص 131
44.همان ص98
45.همان ص29و30 و31
46.محمد حکیمی، خورشید مغرب ص 277و278
47.قرآن کریم سوره نحل آیه 90 ((خداوند به عدل و احسان امر می کند))
48.همان ص 279و280
49.بنیاد مهدویت، نگین آفرینش ص 112
50.السید محمدرضا الحسینی المطلق، طریق الوصال ص 58
1.قرآن.
2.نی هاشمی، سید محمد. سلوک منتظران. انتشارات:منیر. مکان چاپ:تهران .نوبت چاپ:پنجم تاریخ چاپ: 1386.
3.تونه ای، مجتبی. موعود نامه. انتشارات: میراث ماندگار.مکان چاپ:قم.نوبت چاپ:پانزدهم.تاریخ چاپ:1389
4.حسینی المطلق،سید محمد رضا. طریق الوصال.انتشارات: نصایح. مکان چاپ:قم. نوبت چاپ: اول. تاریخ چاپ: مرداد 1383.
5.حکیمی، محمد رضا. خورشید مغرب. انتشارت:دفترنشر فرهنگ اسلامی. نوبت چاپ: پنجم. تاریخ چاپ: زمستان 1366.
6.حکیمی، محمد رضا. درفجر ساحل. انتشارات:آفاق. مکان چاپ: تهران. نوبت چاپ: بیست وسوم. تاریخ چاپ: 1384.
7.داوری، محمود. چشم براه روشنی. انتشارات:انتظار سبز. مکان چاپ: اصفهان.
8.قاسمی منفرد، مهدی. ملکوت زمان. انتشارات: سرمشق. مکان چاپ: تهران. نوبت چاپ: سوم. تاریخ چاپ: 1384.
9.یوسفی، محمد. جاسوسی شیطان. انتشارات: خورشید هدایت. مکان چاپ: قم. نوبت چاپ: دوم. تاریخ چاپ: زمستان 1387.
10.جمعی از نویسندگان.انتظار در اندیشه ها. انتشارات: بنیاد مهدویت. مکان چاپ: تهران. نوبت چاپ: سوم. تاریخ چاپ: 1379
11.جمعی از نویسندگان. نگین آفرینش.انتشارات: بنیاد مهدویت. مکان چاپ: تهران. نوبت چاپ: هجدهم. تاریخ چاپ: بهار 1388.
/ج