عصر عاشورا به «عاشورا» رسيد

شهيدان از مصاديق بارز تقوا و اخلاص هستند. آنان با پيمودن راه پرفراز و نشيب دنيا و گذشتن از هر آن‌چه که خاکيان بدان علاقه‌مند هستند، نگاه به افلاک داشته و از فرش به عرش صعود نموده‌اند. «محمدتقي»، از جمله شهيداني است که در سال تولد انقلاب اسلامي (1342) در گوشه‌اي از خاک گران‌قدر ام‌القراي اسلام، روستاي مغانک،
يکشنبه، 14 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عصر عاشورا به «عاشورا» رسيد

عصر عاشورا به «عاشورا» رسيد
عصر عاشورا به «عاشورا» رسيد


 

نویسنده : غلام‌علي نسايي




 

شهيد
 

شهيد عصر عاشورا، «محمدتقي نظري»
تولد: سال 1342
شهادت: 06/12/1366
محل شهادت: ميمک
 
شهيدان از مصاديق بارز تقوا و اخلاص هستند. آنان با پيمودن راه پرفراز و نشيب دنيا و گذشتن از هر آن‌چه که خاکيان بدان علاقه‌مند هستند، نگاه به افلاک داشته و از فرش به عرش صعود نموده‌اند. «محمدتقي»، از جمله شهيداني است که در سال تولد انقلاب اسلامي (1342) در گوشه‌اي از خاک گران‌قدر ام‌القراي اسلام، روستاي مغانک، شهرستان اليگودرز چشم به جهان هستي گشود. گرماي آغوش پدر پذيراي وجود نازنينش شد و در دامن بامحبت مادر، درس عشق و وفاداري به اهل‌بيت(ع) را فرا گرفت؛ مادري که هيچ‌گاه فرزندش را بدون وضو شير نداد و هرگاه که قطرات شير را در کام او فرو مي‌ريخت، با زمزمه‌هاي زيبا، بين او و خاندان نبوت ايجاد علاقه مي‌كرد. آن‌گاه که توان گويش و شنيدن را پيدا کرد، با تلاوت آيه‌هايي از قرآن مجيد به‌وسيلة مادر، روح و جانش با قرآن انس گرفت و آيه‌هاي نور در رگ‌هاي او جاري گشت.
براي آموختن فنون زندگي و علوم اجتماعي راهي دبستان روستا شد و دورة ابتدايي را با موفقيت سپري کرد. دوري راه و کمبود وسايل نقليه براي تردد به شهر باعث شد تا از ادامة تحصيل باز بماند و در کنار پدر به کارهاي کشاورزي مشغول شود. در سن چهارده سالگي تصميم به ادامة تحصيل به‌صورت شبانه در شهرستان اليگودرز گرفت و راهي مدرسة شبانه شد. پس از اتمام دورة راهنمايي، تحصيلات خود را در دبيرستان «نواب صفوي» با موفقيت به پايان برد.
شهيد «نظري» در دوران تحصيلي از دانش‌آموزان فعال و پرشوري بود که در محيط مدرسه در کنار انجام تکاليف درسي، به فعاليت‌هاي ديني و اجتماعي مي‌پرداخت. او از نخستين كساني بود که در دوران اختناق ستم‌شاهي عکس‌هايي از امام خميني(ره) را با خود به روستا آورد و او را به مشتاقان ولايت و رهبري معرفي كرد. با آوردن اعلاميه‌هاي نهضت بزرگ اسلامي و توزيع آن‌ها بين مردم روستا، زمينة آشنايي آن‌ها را با اهداف انقلاب اسلامي فراهم كرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي به هم‌کاري با جهادسازندگي پرداخت و در ايجاد کتابخانه‌اي در روستاي زادگاهش و برگزاري دعاي کميل در مسجد روستا پيش‌قدم شد. با فرمان امام(ره) مبني بر تشکيل بسيج مستضعفين، از نخستين کساني بود که به عضويت آن شجرة طيبه در آمد و در پشتيباني از رزمندگان اسلام به تلاش و کوشش پرداخت؛ ولي هيچ يك از اين فعاليت‌ها نتوانست روح پرجوش و خروش وي را آرام نمايد؛ از اين‌رو تصميم گرفت تا با پيوستن به ارتش جمهوري اسلامي ايران، آرزوها و اهداف خود را در ساختن ايراني توانمند و باعزت تحقق بخشد. در آزمون ورودي دانشگاه افسري امام علي(ع) شرکت كرد و به جمع دانشجويان آن مرکز تعليم و تربيت پيوست. دورة آموزش نظامي را با موفقيت به پايان برد و با درجة ستوان‌دومي به جمع لشکر «84 خرم‌آباد» در آمد. وي از تاريخ 3/12/1364 به مناطق نبرد حق عليه باطل روانه شد و با پذيرفتن فرماندهي گردان «139» در منطقة عملياتي سومار، به دفاع از حريم مقدس جمهوري اسلامي ايران پرداخت.
در عمليات‌هاي مختلفي چون آزادسازي شهر مهران و منطقة ميمک از لوث وجود دشمن متجاوز، حضوري سبز داشت و با تمام توان در هدايت نيروهاي تحت‌امر اقدام مي‌کرد. او نه تنها افسري شايسته و دلاور در ميدان نبرد بود، بلکه در عرصة زندگي اجتماعي و خانوادگي نيز الگويي براي اطرافيان به‌شمار مي‌رفت. انساني مهربان و دلسوز بود که ايمان، صداقت، وفاي به عهد، دين‌داري، تقوا و دست‌گيري‌اش از مستمندان، زبان‌زد عام و خاص بود و اخلاق منحصر به فردش وي را از ساير اطرافيان متمايز مي‌ساخت. وي هميشه در صف اول کمک به هم‌نوع و ترويج فرهنگ دينمداري بود و متواضعانه با عشق به رهبري و امام زمان(عج) امور خود را پيش مي‌برد.
در تاريخ 12/6/1366 در منطقه ميمک در يک نبرد جانانه چنان ضربه‌اي به دشمن متجاوز زد که پايه‌هاي فرمان‌دهي آنان را در منطقه متزلزل كرد. محمدتقي در عصر روز عاشوراي حسيني هدف تير مستقيم دشمن بعثي قرار گرفت و با سلام و صلوات بر سالار شهيدان به کاروان شهدا پيوست. پيکر مطهرش به زادگاهش منتقل شد و در ميان حزن و اندوه فراوان دوستدارانش در کنار هشت تن ديگر از شهيدان والامقام روستا آرام گرفت.

قسمتي از وصيتنامة شهيد
 

بسم الله الرحمن الرحيم
پروردگارا! من تسليم هستم در مقابل حقانيت تو. خدايا! بپذير جان ناقابلم را که جز آن چيزي ندارم. تو گفتي انفاق کن، چيزي را که بهتر از آن سراغ نداشتم، در راهت انفاق کردم.
با سلام و درود بي‌پايان به پيشگاه حضرت امام عصر(عج) و نايب بر حقش، امام امت که پرچم‌دار نهضت حسيني مي‌باشد.
بسيار خوشحالم که اين سعادت بزرگ نصيب شد که در کنار رزمندگان اسلام، براي دفاع از انقلاب و دست‌آوردهاي آن با دشمنان بعثي در حال نبرد هستم. از خداوند بزرگ مسئلت دارم که توفيق عنايت فرمايد تا سربازي فداکار و خدمت‌گزاري صادق براي اين مرز و بوم باشم...
اکنون که با جان و دل، مشتاقانه در جبهة حق عليه باطل مشغول نبرد هستم، اگر لياقت رسيدن به لقاي پروردگار را پيدا کردم، خواهشمندم که با صبر و شکيبايي و شجاعت در مقابل دشمنان مقاومت کرده؛ زيرا انسان به مصداق آية «انا لله وانااليه راجعون» ـ همة ما از خدا هستيم و به سوي او باز خواهيم گشت. ـ پس چه بهتر که اين بازگشت به‌سوي حق، شهادت در راه معبود باشد...
محمدتقي نظري
25/3/65
جبهه مهران
يادش تا ابد در دل‌ها جاويد و ماندگار است
منبع: ماهنامه امتداد شماره 59



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط