رابین هود سوراخه!
نویسنده : زهرا الوندی
کمانگیری روی اسب با عمر کوتاهش در ایران پیشرفت زیادی داشته؛ این ورزش در خون ایرانی هاست
بیلبوردهای یکی از اسپانسرها در فاصله بین دو قسمت از مسابقه در میانه میدان مسابقه نصب می شود و زیرش هم گلدان های کاج قد کوتاه قرار می گیرند تا این شرکت علاوه بر استقرار در جلوی دو جایگاه روبه رو و سمت چپ که خالی اند میانه دار میدان هم باشد. جهت بیلبوردها پیشتر سمت جایگاه مخصوص است تا تماشاگران عادی. تماشاگران عادی شامل همراهان شرکت کننده ها و لابد عده محدودی دوستدار این ورزش است. بخش اعظم تشویق ها از همین جناح است. حواسشان جمع است طوری که به امتیازهای داده شده اعتراض هم می کنند معلوم نیست چرا وقتی امتیازات سه یا چهار داور با تابلو نشان داده می شود مجموع امتیازات یک شرکت کننده اعلام نمی شود؟ جمع حداکثر سه تا پنج امتیازی کار سختی به نظر نمی رسد.
اسب ها برای که می دوند؟
اسب ها براساس قرعه کشی بین شرکت کنندگان تقسیم شده. «در این مسابقه بعضی با اسب خصوصی خودشان آمده اند و باقی هم با اسب های اینجا شرکت می کنند.
قرعه کشی اسب ها به این منظور بوده که بین تهرانی ها و شهرستانی ها تفاوتی نباشد» کوثر موحد، یکی از شرکت کنندگان می گوید امسال همه اسب ها تقریبا در شرایط مشابهی بوده اند و تنها کاری که باید می کرده اند این بوده که در مدت زمان حدود 20 دقیقه با اسب آشنا شوند، حرف بزنند، نوازشش کنند و با هم رفیق شوند.
درباره وضعیت اسب و سرعتش و بدخلق یا خوش خلق بودنش هم نگهدارنده های اسب ها اطلاعات مفیدی داده اند. هر اسب نصیب چند نفر شده، یعنی چند شرکت کننده با یک اسب مشترک مسابقه می دهند و گاهی بلافاصله بعد از اتمام کار یک سوارکار، نفر بعدی روی آن اسب می نشیند. با این حال انگار این مشکلی برای کارشان به حساب نمی آید.
اسب ها در محوطه بزرگی در ضلع شرقی محوطه مسابقه منتظرند تا سوارکاران به نوبت بروند سراغشان.
بعد باید یک مسیر آسفالت با حاشیه پردرخت و شمشاد را طی کنند تا به در ورودی محوطه برسند.امسال اسامی چند نفر با هم و به نوبت اعلام می شود تا سوارکارها آماده باشند. سه تا چهار اسب پشت هم ردیف شده اند. تمیز و براق و آماده. مهدی عباس نژاد اهل لرستان است و جزو ده نفر اول شده تا در مرحله نهایی شرکت کند. اسبش پا به زمین می کوبد. می گوید اسبش کمی استرس دارد و بعد اضافه می کند که خودش هم.گاهی درست بعد شنیدن سوت آغاز، اسب ها از رفتن سرپیچی می کنند یا مسیر را درست نمی روند. در این صورت مجبورند صبر کنند تا اسب به راه بیاید و سوت شروع را دوباره بزنند.
کوثر می گوید اگر اسب ها برای همین کار تربیت شده باشند این مشکلات پیش نمی آید. اسب مسیر را که ببیند خودش می داند چه باید بکند اما این اسب ها اسب های همه کاره اند. هم مبتدی ها کار می کنند، هم پرشی ها و هم تیراندازها.
بیمه هم می کنیم
وقتی که سیبل جدا می شود باید یک نفر برود آن را دوباره با پونز یا سوزن ته گرد محکم کند، چنان که خانم داور کنار زمین این کار را می کند. هر چند به نظر ورزش گرانی می رسد اما به هر حال همه کسانی که می خواهند تیراندازی با اسب را تجربه کنند لازم نیست اسب هم داشته باشند. ولی گراوند یکی از اعضای تیم تهران در این مورد می گوید: «ورزش گرانی هم نیست. الان یک استخر خوب بخواهی بروی 25 تومان پول می دهی. اینجا با اسب و مربی جلسه ای 15 تومان است. ضمن اینکه شاگردها همه بیمه اند.»
تیراندازی در خون ایرانی هاست
منبع: نشريه همشهري جوان شماره 312