2. چون وطن اصلی تو خانه ی خداست گفتند نمازت را در خانه تمام بخوانی.
3. در حجّ باید جلال و جبروت همه شکسته شود، چون آنجا فقط باید یکی دارای جلال و جبروت باشد، بدون هیچ شریک و رقیب و مانندی
4. معنای «لبّیک» تو آن است که «خدایا! من هم آخر آمدم.»
5. با صدق و صفا در «صفا» قدم نِه و با مروّت و مردانگی به سوی «مروه» قدم بردار، که اگر با صفا و مروت برگشتی سعی تو مقبول یار افتد.
6. هفت بار به دور کعبه طواف کن تا «دوست» خود را بشناسی و هفت بار به جمرات سنگ بزن تا «دشمن» خود را بشناسی، تا در مابقی عمر در هفت روز هفته از هیچ کدام غافل نشوی.
7. سعی کن در طول حجّ جستجویت در بازار خدا کمتر از جستجویت در بازار ابوسفیان نباشد.
8. حجّ جلوه ای از قیامت است و هر دو سفیدپوشان، سرگردان و واله ی معبودند.
9. 4 سنگ نمادین در مکّه وجود دارد: 1) خانه ی خدا سنگی است که طوافش می کنی. 2) حجر الأسود سنگی است که بوسه بر آن می زنی 3) مقام ابراهیم سنگی است که تماشایش می کنی و پشت آن نماز می گذاری 4) جمرات سنگهایی که آن را به 7 سنگ می زنی.
10. در ادبیات عرب ضرب المثلی است که گفته می شود «فلان ما حَجَّ ولکن دجَّ» - (فلانی قصد عبادت و مکّه را ننمود لکن قصد تجارت و منافع را نمود.)(1)
11. به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
12. در خلال مناسک وقتی را برای شنیدن زمزمه ی زیبای زمزم قرار ده.
13. طواف خانه ی دوست، یعنی چون ستاره ای به جمع کهکشان ستاره های عاشق پیوستن.
14. در مقام ابراهیم از خدا بخواه ابراهیم گونه شوی.
15. یادت باشد که تو نیز می توانی چون معمار کعبه (ابراهیم (ع) معمار مسجدی و خانه ای برای خدا باشی.
16. اسلام در اعمال «حجّ» است، در کلمات، «قرآن» و در انسانها «امام».
17. در همه واجبات حجّ، تنها یک واجب لفظی وجود دارد، آنهم: لبّیک، یعنی: لفظ را کم کن و عمل را بسیار.
18. «مُجرم» بودی، «مُحرم» شدی، «مَحرم» شو.
19. در عرفات از خدا معرفت طلب کن.
20. در مشعر از خدا شعور و فهم بیشتر طلب کن.
21. در مِنی، آرزوهای باطل را رها کن و آرزوهای معنوی و آخرتی داشته باش.
22. حجّ تفسیری است بر آیه: «إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً»
23. در حجّ گاهی گفتند روز بمان (وقوف) و شب حرکت کن (از عرفات به مشعر) و گاهی گفتند شب بمان (در مشعر) و روز حرکت کن (از مشعر به منی) تا بدانی: رسیدن به خدا، تلاش شبانه روزی می خواهد.
24. گفتند در مِنی، شیطان بزرگ (جمره عقبی) را بزن تا بدانی بزرگ ترین کمین گاه شیطان، آرزوهای طولانی و باطل توست.
25. در رمی جمرات هم سلاح (سنگ) به دستت دادند هم دشمن (جمرات) را نشانت دادند، تا همیشه مسلّح و دشمن شناس بمانی.
26. یاربّ این ذرّه کمترین را در آسیای طواف خانه ات خرد کن تا گلهای وجودم شکوفا شود.
27. کعبه در حصار مردمان است، یعنی برای رسیدن به خانه ی دوست باید از (میان) خلق بگذری!
28. حجّ تفسیر عملی آیه: «إلی الله المَصیر» است.
29. ما دل ز غم تو خسته داریم ای دوست
از غیر تو دیده بسته داریم ای دوست
گفتی به دل شکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
30. این رکن و حطیم و باب خانه
در سیر و سلوک شد بهانه
دل را بنما تو کعبه ی یار
تا دوست تو را شود خریدار
31. در حجّ «من» ها، «ما» می شوند تا به «او» برسند.
32. در زیارت خانه ی خدا، سلاح جنگ را زمین بگذار و سلاح اندیشه و عشق را بردار.
33. آیا تاکنون توجه کرده اید درب خانه ی خدا شبانه روز بروی همه ی بندگان و زائرین باز است؟
34. امام حسن مجتبی (ع) 25 سفر با پای پیاده از مدینه به مکّه مشرّف شدند.
35. حجّ یافتن تاریخ است در دل جغرافیا.
36. کعبه بنای یادبود توحید است.
37. تاریخ کعبه دو بت شکن دارد: ابراهیم (ع) و امیرالمؤمنین علی (ع)
38. در عمره مفرده، پس از تقصیر همه چیز بر حاجی حلال می شود جز بوی خوش و تمتّع از غریزه ی جنسی و راز این مطلب آن است که سالک کوی خدا، در هر مقام و منزلت که باشد، تسلّطش بر غریزه ی جنسی، به عنایت افزونتر الهی و مقام والاتری نیاز دارد.
39. منازل عرفانی عمره ی مفرده عبارت است از:
- (سیر من الخَلقِ إلی الحَقّ) «سفر از خلق به سوی خدا»
- (سِیر من الحَقِّ فی الحقّ) «سفر از خدا به سوی خدا»
- (سِیر مِنَ الحَقِّ إلی الخَلق) «سفر از خدا به سوی خلق»
40. ألا ای «مجرم» «مُحرم» که قصد این حرم کردی
از این پس کوش تا شاید که «مَحرم» در حرم گردی
پی نوشت ها :
1. مصباح المنیر.
منبع: نیلی پور، مهدی؛ (1388)، شهر سپید خدا (مدیریت معنوی حج و عمره)، اصفهان: مرغ سلیمان