اندیشه هاى اجتماعى حضرت امام خمینى (قدس سره) بر محور تعالیم اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) از چنان جامعیت، عمق، تیز بینى و همه سو نگرى برخوردار است که انسان را به شگفتى وا مى دارد و مسحور آن وجود کم نظیر مى سازد.
این اندیشه، به خصوص از رهنمودها و پیام هاى وى در زمینهء مسائلى همچون: حج،نماز جمعه و جماعت، انقلاب اسلامى، روز قدس و مسأله فلسطین، جنگ و دفاع مقدس،آمریکا و استکبار جهانى، مسائل فرهنگى و دانشگاهى، محرّم و فلسفهء عزادارى، گروهکهاى سیاسى، استقلال و هویت ملى و مکتبى و... آشکارتر است .
با صراحت مى توان آن پیشواى فقیه و فقیه فرزانه را مردى فراتر از زمان و متعلق به «فرد»هاى تاریخ دانست، که هنوزآنگونه که باید، شناخته نشده است .
نگرش امام امت به مسألهء «نماز جمعه» و نقش اجتماعى ـ سیاسى آن به عنوان یکى ازشؤون وابسته به بُعد ولایت و رهبرى در اسلام، نگاهى است ژرف، جامع و بیدارگر.
مقاله اى که پیش رو دارید، نگاهى به این مسأله مهم است، از منظر نظر آن بزرگ مرددوراندیش و ژرف نگر.
نماز جمعه در نگاه امام خمینى (قدس سره)
جایگاه نماز جمعه
فریضهء شکوهمند «نماز جمعه»، یکى از جلوه هاى بُعد سیاسى ـ اجتماعى اسلام است کهپیامبر(ص) در نخستین روزهاى هجرت به مدینه، بنیانش را نهاد.تا مرکزى براى اجتماع هفتگى مردم و پایگاهى براى طرح مسائل اجتماعى ـ سیاسى و بسیج نیروها و آمادگى براىرزم و بیدارى عمومىِ امت اسلامى باشد.
وجود سوره اى از قرآن به نام «جمعه» نیز گویاىاین اهتمام ورزى به این سنت با اهمیت است. تاریخچهء نخستین نماز جمعهء پیامبر خدا(ص) و خطبهء آن حضرت در آن هنگام.
همچنین بررسىِ سیر برگزارى این شعار با شکوه در دوره هاى بعد و در عصر خلفا و قرون پس ازصدر اسلام، در این مختصر نمى گنجد و هدف از این نوشته هم، تحلیل تاریخى نمازجمعه نیست، ولى به هر حال، گفتنى است .
این مراسم، که منبر نداى اسلام و دعوت به تهذیب نفسو بصیرت مسلمانان و روشنگرى افکار بود.
در عصر خلفا تبدیل به وسیله اى در جهتاهداف قدرتهاى جور گشت و خطباى جمعه، رسالت حقگویى و تقوا آموزى را ازت یاد بردندو بیشتر سخنگوى حکّام و سلاطین جور و مبلّغ اهداف کامجویانهء آنان شدند.
در میان علماى شیعه و مجتهدان مذهب اثنى عشرى نیز که معتقد به ولایت و رهبرىمعصومین و ولایت حق بودند، به همان علت که یاد شد ـ و دیگر عوامل ... ـ متروک ماند.
وحتى از سوى برخى عالمان شیعه، اقامهء آن در عصر غیبت تحریم شد. البته برخى هم ازدیرباز، به وجوب اقامهء آن فتوا دادند و در این باره «رساله»هاى متعددى نگاشتند.
در دوران غیبت کبرى، که فقها بسط ید و قدرت اجرایى و حکومت نداشتند، نه خوداقامهء جمعه مى کردند (جز اندکى از ایشان) و نه شرکت در نمازهاى جمعه وابسته بهدربارهاى سلاطین را شایسته مى دیدند.
زیرا این سِمَت را از مختصات حکومت صالحاسلامى و اختیارات ولى ّامر مسلمین مى شمردند و بر پا کردن آن ر، بدون حکم و نصب ازسوى حاکم مشروع اسلامى، مجاز نمى دانستند.
به عنوان نمونه، امام خمینى (قدس سره) در این زمینه مى فرماید: «امامت جمعه از مناصب مربوط به ولىّ امر است و کسى بدون نصب،نمى تواند تصدّى کند.» [2]
در پى پیروزى انقلاب اسلامى و حاکمیت «فتو» و نفوذ «ولایتفقیه»، این سنت اسلامى که سالها متروک و مهجور مانده بود، دیگر باراحیا شد.
و سنگرهاى نماز جمعه، پایگاه وجایگاه حراست و حمایت ازقرآن و نظام اسلامى و محور وحدت مردم و سنگر دفاع از ارزشهاىانقلاب گردید.
و به همین دلیل نیز، مورد هجوم تبلیغاتى دشمنان انقلابگشت . شهادت خونین «شهداى محراب» نیز، جایگاه مهم و نفاق سوز ودشمن شکن این سنگر عظیم و حساسیت دشمن نسبت به این مراسم وتجمّع مردمى رامى رساند.
امام راحل، نقشى بسزا در احیاگرى این سنت دینى داشت و دعوتشبه سنگربانىِ امت وائمهء جمعه از این پایگاه معنوى براى حضور سیاسى،بر همگان روشن است.
مبناى این نوشته، تحلیل این مسألهء حساس، از دیدگاه امام امت (قدس سره)است و محور مطالعه، مجلّدات «صحیفهء نور» و دیگر آثار و دیدگاههاىوى در «تحریر الوسیله» و... مى باشد.
لذا هم بعد سیاسى و اجتماعىوفقهىِ مسأله مورد کاوش قرار گرفته است، هم وظیفهء حسّاس امامانجمعه، هم شیوهء برخورد آنان با مردم ومسؤولان و مسائل جامعه،هم وحدت بخشىِ این عبادتِ سیاسى ـ الهى، هم محتواى خطبه هاوسلوک شخصى ائمهء جمعه و بازتاب آن در دیدگاهها و داورى هاىمثبت و منفى مردم.
نماز جمعه، سنگر وحدت و عزت
تعابیر شگفتى که حضرت امام، در حکمه، سخنرانى ها و پیام هاى خویش نسبت به جایگاه والاى نماز جمعه داشته اند، به روشنى بعدسیاسى و اجتماعى آن را مى رساند.در اینگونه پیام ه، یا صحبت هاى مردمى، یا دیدارها با ائمهء جمعه و جماعات، از نماز جمعه به عناوینى چون: «دژ مستحکم»، «سنگر اسلامى».
«امر مهم»، «فریضهء وحدت آفرین و دشمن شکن»،«نماز پرصلابت جمعه»، «فریضهء الهى»، «نماز وحدت بخش»و... یاد کرده است .
تعبیرهاى تأمل برانگیزى هم نسبت به وظیفهء ائمهء جمعه ونقش اجتماعى آنان دارد که چند نمونه یاد مى شود:
«آشنا ساختن به وظایف خطیر و.... در راه خدمت به اسلام عزیز و انقلاب خونبار ملت شریف ایران».
نماز جمعه«بر حذر داشتن از اختلاف و تفرقه»
[3].«آشنا ساختن مردم به وظایف خطیر و.... به خصوص در این برههء تاریخى انقلاباسلامى و دعوت مردم به استقامت وپایدارى و وحدت و یکپارچگى در برابر توطئه هاى دشمنان اسلام»
[4].«گوشزد کردن مسائل اجتماعى و سیاسى اسلام به ملت وآشنایى به وظایف شرعى وملى»
[5]. «حفظ وحدت و همبستگى اهالى محترم».
«آشنا ساختن مردم به وظایف اسلامى و انقلابى».
[6] این تعبیرها تکرار مضمون واحدى است در اهمیت این وظیفهء سنگین هدایت و ارشاد،وحدت آفرینى و آگهى بخشى که بر دوش ائمهء جمعه نهاده شده است .
نماز جمعه، نماد حکومت و هدایت جمعى
نماز جمعه، مظهر شکوه امت اسلامى است . از این رو، میان محل برگزارى دو نماز جمعه باید سه میل فاصله باشد، تا مردم حضورى شکوهمند داشته باشند .و اگر دو نماز جمعه درحد ومحدوده اى کمتر از مسافت یاد شده برگزار شود، هر دو نماز باطل است و هرگاه درمحلى بخواهند نماز جمعه برپا کنند، بایداحراز کنند که در محدودهء یاد شده، نماز جمعهءدیگرى برگزارنمى شود.
[7] نماز جمعه، خاص شهرها و مراکز استانها نیست، بلکه هر جاجمعیتى باشد، برگزارى نماز جمعه لازم است .
به فتواى امام راحل:«نماز جمعه در صورت وجود شرایط، براى روستاها و مناطق پرجمعیت هم واجب (وجوب تخییرى) است، آنگونه که بر مردم شهرهاى کوچک و بزرگ واجب است، حتى بر چادرنشینان و عشایر هم اگر در منطقهءخود ساکن اند، واجب است.»
[8] در نمونه هایى از بیانات حضرت امام (قدس سره) که آورده مى شود، جایگاه مهم و والاى این نماز و نقش آن در مجموعهء غنى مکتب وبیدارگرى اندیشه ها بیان شده است و مسلمانان ر، چه در داخل کشور و چه درفراسوى مرزه، به اهمیت و نقش اجتماعى آن توجه مى دهد:
«در روز جمعه که اجتماعات مى شود، دو سوره انتخاب شده است و امام را دعوت کرده اند که آن دو سوره را بخواند. دررکعت اول سورهء جمعه و در رکعت دوم سورهء منافقین .
درسورهء جمعه، راجع به بعثت رسول اکرم و سرّ بعثت رسول اکرم ذکر مى فرماید که پیغمبر اکرم مبعوث شده اند از براى اینکه (زکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة) بعثت براى این است که مردم را تزکیه کنند...
سرّ بعثت رسول اکرم تزکیهء امّت است و تعلیم و تربیت امّت، آن هم تعلیم تمام قشرهاى تعلیم،که کتاب و حکمت، تمام قشرهاى تعلیمات را واجد است ...»
[9]«این نماز جمعه اى که الآن همه جا هست، شما ببینید چه برکتى است این نماز جمعه، واقعاً اگر انسان بگوید اگر نبود الااین نماز جمعه ... براى ما خیلى کار شده بود.»
[10]«برپایى نماز جمعه، یکى از برکات بسیار عظیم اسلام بود که مع الاءسف قبل از پیروزى انقلاب در بین علماى شیعه بسیارکم جلوه و برادران اهل سنت هم که اقامه مى کردند،خطبه هایشان محدود به حدودى خاص بود. اما امروز ازبرکت نماز جمعه است که ملت از خانه هایشان بیرون ریخته و در مراکز نماز جمعه اجتماع و با یکدیگر تفاهم مى کنند و به مسائل سیاسى و دینى گوش مى دهند که این مسأله بسیارارزشمند است .»[11]
«منصب امامت جمعه؛ یعنى منصب تماس روحانیت با ملّت وروحانیت بامجلس و دولت، و این از امورى است که با دست تواناى ائمهء جمعه انجام مى گیرد.
که امید است هر روزبیشتر وبهتر انجام شود و جمعیت ها بیشتر بیایندواین سنت حسنه اى باشد که براى مردم و آیندگان محفوظ بماند.»[12]
از این بیانات، نمونه هاى متعددى است که در این محور به همین چند جمله بسنده مى شود.
بُعد سیاسى نماز جمعه
ابعاد سیاسى اسلام، در تعدادى از احکام و دستورها و قوانین اجتماعى آن آشکارتراست . نماز جمعه نیز یکى از این فریضه هاى عبادى ـ سیاسى است و اگر بُعد سیاسى آن موردغفلت قرار گیرد، از تأثیر اجتماعى آن در سرنوشت عمومى مردم و جهت دهى فکرىوفرهنگ سازى کاسته مى شود.
نیروى متراکم امت در تجمعات نماز جمعه، بسترى مناسب براى طرح مسائل مهمسیاسى، تجهیز عمومى، آگاهى بخشى ملى و بسیج توده ها و خنثى سازى توطئه ها است وحضرت امام (قدس سره) بارها به این بُعدِ نماز جمعه اشاره فرموده است . در یک جا مى فرماید:
«با توجه به وضع زمان و احتیاج مسلمانان در هر منطقه به اتحاد و همبستگى ِبیشتر و آشنایى بهتر با مسائل روز و وظایف خطیرى که دارند، مقتضى است درهر محل، روزهاى جمعه اقامهء نماز جمعه بشود و در ضمن انجام این فریضهءالهى، هدف مزبور به خوبى تأمین شود.»[13]
در موردى دیگر، در حکم امامت جمعهء امام جمعهء دیگرى چنین رهنمود مى دهد:
«بدین وسیله جناب عالى به امامت نماز جمعه شهر مزبور منصوب مى شوید،که ان شاء الله ضمن اقامهء این فریضهء بزرگ الهى، مردم را به وظایف خطیروحساسى که دارند آشنا ساخته، به وحدت و اتفاق دعوت کنید و از اختلاف وتفرقه بر حذر دارید.»[14]
نصب امام جمعه از شؤون و اختیارات رهبرى و ولایت است و ائمهء جمعه،منصوبین از طرف حاکمیت اسلامى اند، جلوهء دیگرى از بعد سیاسى آن را نشان مى دهد.حضرت امام در پاسخ به استفتایى نسبت به اذن حاکم شرع در اقامهء این نماز، چنین پاسخ مى دهند:
«منصب امامت جمعه، بدون نصب ولى ّامر مسلمین ثابت نمى شود.»[15]
از این جایگاه رفیع است که مبانى سیاست دینى اعلام و ترویج مى شود و مصالح امت اسلامى در جهان تبیین مى گردد. به کلمات آن پیشواى راحل دقت کنید:
«مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است . در روز جمعه با خطبهء جمعه، مطالب سیاسى، مطالب مربوط به جنگه، مربوط به سیاست مُدُن، اینها در مسجد درستمى شده است .»[16]
«در خطبهء نماز جمعه، مقدّرات مملکت باید بیان شود. مسائل سیاسى که درمملکت جریان باید پیدا کند. مسائل اجتماعى که در مملکت باید جریان پیدا کند.
گرفتاریهاى مسلمانه، اختلافات مسلمانها در آن خطبه ها باید طرح بشود و رفعبشود... نماز جمعه عبادت است، لکن عبادتى که مدغم در سیاست است، سیاستدر عبادت مدغم است .»
منصوبین از طرف حاکمیت اسلامى اند، جلوهء دیگرى از بعد سیاسى آن را نشان مى دهد.حضرت امام در پاسخ به استفتایى نسبت به اذن حاکم شرع در اقامهء این نماز، چنین پاسخ مى دهند:
«منصب امامت جمعه، بدون نصب ولى ّامر مسلمین ثابت نمى شود.»
ابعاد و آثار نماز جمعه از نگاه مقام معظم رهبری
امام جمعه، ویژگى ها و مسؤولیت ها
نقش امام جمعه در نماز جمعه، یک نقش کلیدى است که از یک سو باید از ویژگى ها وصفاتى برخوردار باشد و از سوى دیگر مسؤولیت هاى سنگینى که بر دوش او نهاده شده را به خوبى انجام دهد. رهبر معظم انقلاب در این زمینه سخنان روشنگرى دارند:
«امام جمعه ... ـ باید ـ خود را علماً و عملاً با کفایت کند و آگاهى هاى لازم را براى ایجاد و انتقال معرفت به مردم کسب کند و تقوا و ورع رارعایت نماید و به آنچه که مى گوید عمل کند.»[17]
ایشان شرط تأثیرگذارى ائمهء جمعه را از لحاظ سیاسى اینگونه بیان مى کند:
«از لحاظ سیاسى، آن وقتى مى توانید مفید باشید که مجتمع باشید و متفرق نگردید؛ یعنى مجموعهء ائمهء جمعه یک جهت و یک حرکت داشته باشند.
آن جهت هم بایدفارغ از این خط و خطبازى و گروه بندى وجناح بندى هاى موجود جامعه باشد... اصلاً نباید اسیر این چیزها بشوید...
اصلاً مافوق جریانه، اصول هست که باید مورد نظر باشد و رعایت گردد. در بقیهء امور هم هرچه اختلاف نظر باشد، اشکال ندارد. اصل انقلاب و اسلام و حمایت از دولت و جهت گیرى هاى اصولى، بایستى مشترک باشد.»[18]
تلاش براى تکامل و گام برداشتن به جلو توصیه بلکه خواسته ایشان مى باشد:
«من از همهء آقایان، بخصوص کسانى که صاحب فکر نو وابتکارى و جرأت اقدام در گشودن راههاى ناگشوده هستند، خواهش مى کنم که سعى مان بر این باشد که به طور دائم و روز به روز،این مجموعهء سراسرى کشور راتکامل ببخشیم .
اگر ما قانع باشیم که همان طورى که ده سال پیش نمازهاى ما برگزار مى شد،حالا هم برگزاربشود، غبن است؛ «مَنْ استوى یوماه فهومغبون» قاعدهء هرکار مستمر، بخصوص وقتى وظیفهء بزرگى برعهده دارد،این است که به طور دایم در حال تحوّل وپیشرفت باشد.»[19]
جذب جوانان در درک نیازهاى آنان
نهضت اسلامى ملّت مسلمان ایران به رهبرى امام خمینى، با مشارکت همهء اقشار ملت آغاز شد و استمرار یافت و به بار نشست .
همچنانکه دفاع مقدس هشت ساله در برابرمتجاوزان و ایستادگى در برابر توطئه هاى بى شمار و پیچیدهء دشمنان ریز و درشت داخلى،منطقه اى و جهانى، با حضور ملت اداره شد و به هدف رسید. ولى در این میان جوانان، هم درنهضت و انقلاب و هم در جبهه هاى دفاع مقدس حضورى ممتاز و تأثیرى خاص داشتند.
استمرار این حرکت الهى در ایران اسلامى، نیز باید بر همان پایه استوار باشد؛ یعنى حضور ملت، به ویژه جوانان پرشور و سرشار از شعور. نماز جمعه بهترین جلوهء حضور وبروز مؤمنان آگاه و دلدادگان به نظام اسلامى است .
همانطور که محل پالایش روح و فراگیرى درس هاى فراوانى است . از این رو امامان جمعه باید همهء اقشار ملت به ویژه جوانان را به این فریضهء عبادى ـ سیاسى جذب کنند. رهبر معظم انقلاب در این موضوع خطیر، نکات مهمى مطرح کرده اند:
«ما اول باید فکر کنیم که چگونه مى شود جوانان را به نماز جمعه جذب کرد...اصل قضیه این است که این مرکز باید جاذبه داشته باشد تا بکشاند.
اگر جاذبه داشت خواهد کشاند؛ حتى از پاى تلویزیون هم هر گونه انسانى را مى کشاند...تکیهء نظام الهى به مردم است و مردم بیش از همه چیز، با عواطف و ایمانشان درصحنه حضور پیدا مى کنند؛ این عواطف و این ایمان را بایستى جذب کرد.»[20]
ایشان در سخنى دیگر با تأکید مى فرماید:«منبرهاى جمعه را بایستى پُر جاذبه کرد و جوانان را به آن جذب نمود. ازچیزهایى که منفِّر طباع سالم است، بایستى پرهیز کرد. از چیزهایى که ایمانها را ازروحانى سلب مى کند بایستى اجتناب کرد.»[21]
[شما] «اگر به فضاى نماز جمعه نگاه کردید و دیدید افراد غالباً در سنین چهل سال و پنجاه سال به بالایند، بدانیدکه از آن قافله عقب مانده اید، این برو برگرد ندارد.
الآن اکثر جمعیت جوانند.نمى شود گفت که اینها بى دینند؛ جوانها متدین، پرشور و علاقه مندند. بعضى هامى خواهند وانمود کنند که جوان هاى ما از دین و انقلاب برگشته اند. اینها چون خودشان برگشته اند، خیال مى کنند که همه برگشته اند.
عیب در دل خودشان است . نخیر شوق و عشق و شور جوانان نسبت به مسائل اسلام و انقلاب خیلىخوب است، همیشه جوانها این گونه بوده اند.
حتى در رژیم گذشته هم اگر کسى پیدا مى شد که مى توانست گیرنده و فرستنده اش را با جوانها تنظیم کند ـگیرنده اش ذهنیات آنها را بگیرد، فرستنده اش ذهنیات صحیح خودش را به آنهامنتقل کند ـ جوانها در اطرافش مى جوشیدند. گفت «هر که شیرینى فروشد،مشترى بروى بجوشد»؛
باید شیرینى فروخت تا مشترى بریزد. به هر حال جوانهاخوبند... اگر شما نگاه کردید و دیدید نماز جمعه از جوانها خالى است،بدانید در این طرف تریبون عیبى وجود دارد.
همه اش نباید آن طرفِ تریبون رامتهم کرد که جوانها نمى آیند و بى اعتنایى مى کنند؛ باید دید در این طرف، اشکال چیست .
اشکال یا در خطبه است، یا در شخصیت امام جمعه است، یا در دفتراست، یا در رفتار است، یا در خانه و زندگى است؛ باید فورى جستجو کرد و آن عیب را برطرف نمود. به نظر من این نکته بسیار مهم و تعیین کننده است .»[22]
امام جمعه و مردمى بودن
ویژگى لازم و وظیفهء مسلّم دیگرى که رهبر عزیز انقلاب براى امامان جمعه برمى شمارند، مردمى بودن آنان است:
«من اطلاع دارم در بعضى از شهره، آقایان ائمهء جمعه ارتباط خوبى با مردم دارند... جلسات متعددى براى مردم دارند.
در شب هاى متعددى از هفته براى گروههاى مختلف جلسهء تفسیر قرآن، جلسهء اعتقادات و جلسهء اخلاق دارند.حداقل یک وعده نماز در شبانه روز، براى اینکه مردم در نماز شرکت کنند چیزبسیار خوبى است .
اینگونه ارتباطات با مردم، بسیار لازم است و انس مردم را به امام جمعه زیاد مى کند... باید تلاش کنیم که نماز جمعه، همان جایگاه و محور ومرکزیتى را که اسلام براى آن خواسته است پیدا کند.»[23]
ایشان «مردم دارى» را وظیفهء حتمى امامان جمعه مى داند و مى فرماید:«مردم دارى، یکى از وظایف امام جمعه است . نباید بگوییم: آقا! ما حالا امام جمعه هستیم.
بالاخره توى این شهر یا توى این استان، مردم باید بیایند سراغ ما. نه آق، شما مثل آن آقایى عمل کنید که ابتدائ، بدون هر آشنایى، وارد یک شهرى شده است تا در این شهر بماند و تبلیغ دین بکند...
بدترین کارها براى امام جمعه این است که مردم، هر کار کنند دستشان به امام جمعه نرسد. این بدترین چیزهاست .بهترین چیزها براى امام جمعه این است که بتواند دل مردم را به خود جذب کند وعواطف مردم را به خود متوجه کند.»[24]
از نظر حضرت آیت الله خامنه اى، یک روحانى نباید از مردم منقطع باشد و در این میان وظیفهء امام جمعه سنگین تر و لزوم ارتباط و حشر و نشر او با مردم شدیدتر است:
«ممکن است بعضى از آقایان در بعضى جاها فقط جمعه ها حضور پیدا کنند، اینموجب انقطاع از مردم مى شود.
بعضى از آقایان ممکن است در ایام هفته هم بهکارهایى سرگرم باشند که آ نها را از مردم جدا کند. به نظر م، این مصلحت نیست .
روحانى باید از مردم منقطع نشود. امام جمعه بیشتر از دیگر روحانیون باید ازمردم منقطع نشود و به نظر م، این مى شود.»[25]
ایشان راهکار «مردمى بودن» را اینگونه ارائه مى کنند:
«بعضى از آقایان ائمهء جمعه را دیدیم که در همان محل خود و در محیط کار خودبا مردم مأنوس و گرم اند؛ مردم به دفترشان مى آیند، درِ دفترشان به روى مردم بازاست،
بعضاً در مجالس و محافل مردم شرکت مى کنند، به دردهاى آنها مى رسند،حرفشان را گوش مى دهند، به دلبستگى هاى آنها توجّه مى کنند، به مزارشهدایشان مى روند،
در تشییع شهدایشان شرکت مى کنند، جواب مسائلشان رامى گویند، برایشان جلسه مى گذارند، براى پسره، دختره، جوانها وخانواده هایشان تفسیر مى گویند. دیدیم که بعضى از آقان منقطع نیستند و اینطور به مردم متصل اند. این حالت بسیار خوب است و باید تقویت بشود.»[26]
مراقبت از خود
هنگامى نصایح و موعظه هاى امام جمعه بر دل ها مى نشیند و توصیهء او به تقوا تأثیر عملى مى گذارد که او خود در گام نخست از دام هوا رهیده باشد. رهبر وارسته در این زمینه مى فرماید:
«ما اگر باشخاصنا نتوانیم خود را در خط صحیح الهى واسلامى قرار بدهیم، تأثیرات ما ضعیف و کم و حتى صفرخواهد بود...
ـ شما اى ـ کسانى که مرجع مردمید درابتلائاتشان، در قذارات نفسانى و روحى شان، درگله گذارى هایشان، در شبهه افکنى هاشان، و پاک مى کنیدذهن هاى آنها و دل هاى آنها و روح هاى آنها ر، مواظب خودتان هم باشید... شما هم باید عروج کنید. خودتان راتطهیرکنید.»[27]
امام جمعه پدرى و مهربانى
وقتى شخصى با عنوان «امام جمعه» در شهر یا استانى حضورمى یابد، باید توجه داشته باشد که مخاطبان او همهء افراد آن محیط ومنطقه مى باشند، و از محدود کردن خود به افراد و احزاب و گروههاى خاص به شدت پرهیز نماید. رهبر معظم انقلاب دراین رابطه مى گویند:
«... یکى آن حالت پدرى است که ائمهء جمعه باید درشهرها نسبت به همهء جناحه، افراد و گروهها حالت پدرى داشته باشند. گرایش به یک طرف نباشد. طورى نباشد که عده اى از اهل این محل احساس کنند که این آقامتعلق به آنهاست .
طبعاً مراد ما آن عده افراد کمى نیست که ممکن است در محلى جزو فسقه و فجره باشند. البته آنهاهم اگر پدرى و عطوفت و نصیحت از طرف علماى دین احساس بکنند، احتمال دارد که به دامن و آغوش تقوا ودین برگردند.»[28]
امام جمعه سرباز نظام
به عقیدهء رهبرى، ائمهء جمعه سربازان نظام اسلامى هستند:
«ائمه جمعه باید خود را سرباز این نظام بدانند.این بروبرگرد ندارد. امام جمعه نماینده و سرباز این نظام است . کما اینکه خود مسؤولین هم همینطورند.رهبرهم همینطور است و دیگران هم همینطورند.
ماسرباز نظامیم، ما فدایى نظامیم . این نظام، نظام اسلامى ونظام قرآن است، شوخى که نیست .
اگر کسى بگویدمن فدایى قرآن هستم اما فدایى این نظام نه، حرف نامقبولى زده است . امروز فدایى قرآن بودن؛ یعنى فدایى این نظام بودن، چون نظام قرآنى است و الاّ... فدایى چه هستید شما؟
قرآن عملى، قرآن مجسم، قرآنى که به معناى حاکمیت مؤمنین، حاکمیت دین و حاکمیت صلاح است، مبارزه با دشمنان خدا عدم سکوت در مقابل کفراست . قرآن به این معن، فدایى لازم دارد. باید سرباز این نظام شد.»[29]
امام جمعه و ضعگیرى صریح
به نظر رهبر معظم انقلاب، ائمه جمعه باید جایى که امر دائر باشدمیان جبههء طرفدار اسلام و جبهه اى که طرفدار اسلام نیست، موضع صریح و روشنى به نفع جبههء طرفدار اسلام بگیرند و البته موضع گیرى متین و در چارچوب عدل:
«موضع گیرى به معناى پرخاشگرى هم نیست؛ نه،موضع گیرى اگر با پرخاشگرى و اهانت و آن چیزهایى که خداى نکرده موضع امام جمعه را از عدل بیرون مى آورد وبه ظلم نزدیک مى کند، آمیخته شد.
اثر خدایى هم نخواهد داشت؛ اثر مردمى هم نخواهد داشت، نه خدا ثواب مى دهد، نه مردم گوش مى کنند. پرخاشگرى مراد نیست، تبیین مراد است «بلاغ المبین»؛ بیان، تبیین .
هرچه هم مهربانانه تر، بزرگوارانه تر و محبت آمیزتر باشد، بهتر است، البته بایدصریح و روشن باشد که مایهء اشتباه نشود... و این البته احتیاج دارد به شناخت موقعیت، شناخت سخن، شناخت مخاطب، شناخت شبهه .»[30]
در این زمینه ها هم توصیه هاى حضرت امام بسیار است که به همین مقداراکتفامى شود.[31]
امام جمعه و تعامل با مردم و مسؤولان
مردم، ائمهء جمعه را بازوى فکرى و سیاسى نظام اسلامى وبرگزیدگانى مى شناسند که ازسوى رهبرى به این سِمَت، انتخاب شده اند. به فراخور حساسیت این مسؤولیت، انتظار ازآنان هم بالاست .
انتظار موضعى پدرانه، مشفقانه و دلسوزانه دارند. نهادها و ارگان هاومسؤولان اجرایى هم اگر از حمایت ائمهء جمعه و مردم برخوردار باشند، بهتر مى توانند به خدمت رسانى براى مردم بپردازند.
و دخالت در عزل و نصب ها و ورود به عرصهءکشمکش هاى سیاسى و جناحى، آنان را از کارآمدى مى اندازد و جوّى متشنّج و محیطى نامطلوب پدید مى آورد.
امام (قدس سره) در این زمینه نیز در ملاقات هاى متعدد با ائمهء جمعه،توصیه هاى فراوانى داشتند که به چند نمونه اشاره مى شود:
«ائمهء جمعهء بلاد، نصب و عزل نکنند،... ارشاد بکنند دولت ر، ارشاد بکنندمأمورین دولت را.... براى حفظ اسلام که شماها پاسدار آن هستید و حفظ حیثیت جمهورى اسلامى که شماها نگهبانان آن هستید.
از کارهایى که نباید انجامدهیدواز کارهایى که دخالت در امور اجرایى است که با کس دیگرى است که انجام دهد، مستقیماً عمل نکنید. ارشاد کنید همه ر، نظر ارشادى داشته باشید...»
[32]
«در بین روحانیون، ائمهء جمعه بیشتر از دیگران مسؤولند. سرو کارشان الآن ائمهءجمعه بیشتر با مردم است تا سر و کار سایر روحانیون . ائمهء جمعه باید خیلىمواظب باشند که خداى نخواسته اگر در جایى چیزى اتّفاق افتاد و چه شد، باجهت روحانى، جهت پدرى حل کنند.»[33]
نماز جمعه، محور وحدت
نقش وحدت در دوران انقلاب اسلامى و پس از پیروزى، قابل انکار نیست . براى پدیدآمدن وحدت نیز، نیاز به محور وحدت است . این محور، گاهى «شخص» است، گاهى«مکان»، گاهى یک «برنامه» است و گاهى یک سنت دینى یا برنامه عبادى .
دعوت قرآن به «اعتصام به حبل الله» با توجه به این نکته است . وجود شعائرى همچون «حج»، «نماز جماعت» و «نماز جمعه» نیز در تعالیم دینى، وحدت آفرین است .
حضور مردم در مصلاهاى نماز جمعه، بر اساس اعتقادى پاک صورت مى گیرد و «تن»ها کنار هم و «دل»هادر هواى هم، وحدتى شکوهمند مى آفرینند. این وحدت را باید حفظ کرد. نقش ائمهء جمعه ونوع برخوردها ومباحث آنان نیز در ایجاد یا تقویت و یا خداى ناکرده گسستن این وحدت و همدلى، مؤثر است .
امام راحل (قدس سره) در زمینهء وحدت بخشى نماز جمعه و ضرورت حفظ این گوهر نفیس،توصیه هاى زیبا و ارزنده اى دارد که به برخى از آنها اشاره مى شود:
«اجتماع کنید، نمازهاى جمعه را با شکوه به جا بیاورید ونمازهاى غیر جمعه راهم، که شیطان ها از نماز مى ترسند، از مسجد مى ترسند.»[34]
«عرض من به روحانیت محترم و ائمهء جمعه و جماعت آن است که همیشه آقایان محور وحدت کلمه در مردم بودید، و چنانچه مى دانید، امروز بیشتر از هر وقتمحتاج به وحدت کلمه هستیم .»
[35]
«خطیب هاى در جمعه هم همین را بدانند، آن هایى که قبل از نماز جمعه خطبهمى خوانند همین را باید بدانند، علما هم که در هر جا هستند.
همین معنى را بایدتوجه کنند که ما امروز، احتیاج داریم به اینکه به قول خداى تبارک و تعالى باتمام وجود عمل کنیم که مى فرماید با هم باشیم (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه جَمیعاًوَلاتَفَرَّقُوا)»[36]
محتواى خطبه ها امام جمعه
اهمیت آنچه امام جمعه در خطبه ها مى گوید، کمتر از اصل نماز جمعه نیست؛ زیرا آنچه به این تجمع پرشکوه، جهت و سازندگى و نقش مؤثر مى بخشد، محتواى «خطبه» است . درسایهء این محتواها است که نماز جمعه «اقامه» مى شود.
آنچه به اثرگذارى محتواى خطبه ها مى افزاید عبارت است از: نحوهء سخن، پیام خطبه،جاذبهء خطیب، غناى گفتار و محتو، مفید و عمومى بودن مطالب .
انتقادى که حضرت امام (قدس سره) از نماز جمعه ها و خطبه هاى پیش از انقلاب داشت و با آنچه امروز در جهان اسلام جارى وسارى است، به همین محتوا بر مى گردد.
دعوت به تقوا و طرح مسائل اجتماعى مسلمانان، تنها جنبهء ارشادى ندارد، بلکه از واجبات این نماز و خطبه است که در مباحث فقهى هم بر آن اشاره شده است .
پیشتر اشارتى به مضمون و شیوهء خطبه ها در زمینهء تأثیرگذارى بهتر نماز جمعه صورت گرفت .
حضرت امام (قدس سره) مى فرماید:«سزاوار است خطیب در ضمن خطبه اش، آنچه را که مربوط به مصالح دینى ودنیوى مسلمین است یاد کند و آنچه را در کشورهاى مسلمانان مى گذرد.
حالاتى را که سود یا زیان مسلمانان در آنهاست و آنچه را که مسلمانان در معاش ومعاد به آن نیازمندند، به آنان خبر دهد و همچنین امور سیاسى و اقتصادى را که در استقلال و عظمتشان نقش دارد .
واینکه با سایر ملت ها چگونه برخورد کنندوهشدار و تحذیر نسبت به دخالت دولتهاى ستمگر در امور سیاسى و اقتصادى مسلمین که به استعمار و استثمار آنان مى انجامد.
خلاصه آنکه نماز جمعه و دوخطبهء آن، از موقعیّت هاى مهمى براى مسلمانان است ـ همچون مناسبت هاى|22|بزرگ دیگرى مثل حج و مواقف آن، نماز عید قربان و فطر و... ـ
ومتأسفانه مسلمانان از وظایف مهم سیاسى خود در این مناسبت و مناسبت هاى سیاسى ـاسلامى دیگر غافل شده اند. اسلام دین سیاست است، با همهء شؤون آن .
و هر کس اندک تأملى در احکام حکومتى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام داشته باشد،با این حال بپندارد که دین از سیاست جداست، او جاهلى است که نه اسلام راشناخته است، نه سیاست را.»
براى پر محتوا بودن خطبه ه، ضرورت دارد که خطیب، در طول هفته مطالعه کند،نیازهاى جامعهء خود را بشناسد، مسایل مورد ابتلا و مشکلات محیط خود را بداند، ازمسایل جارى کشور و جهان اسلام آگاه باشد.
، در خطبه ها و موضوعات آن ه،قشرهاى آسیب پذیر جامعه را همچون جوانان مورد عنایت خاص قرار دهد، به مسایلفرهنگى و اخلاقى توجه ویژه کند، تا از طریق خطبه هاى هفتگى، سطح فکر و شعورسیاسى امت را بالا ببرد.
جوّ معنوى و اخلاقى جامعه را ارتقا بخشد. در بهبودبرنامه هاى اجرایى به مسؤولان کمک کند. به فرازهایى از رهنمودهاى امام خمینى (قدس سره) دراین زمینه ها اشاره مى شود:
«نماز جمعه که مشتمل بر دو خطبه است که در آن خطبتین باید مسایل روز،احتیاجات کشور، احتیاجات منطقه و جهات سیاسى، جهات اجتماعى، جهات اقتصادى طرح بشود و مردم مطلع بشوند بر این مسایل .»[37]
«باید سعى شود خطبه ها پر محتوا باشد در خطبه ه، هم باید امر به تقواواینگونه مسایل رعایت شود و هم مردم را به وحدت و حضور در صحنه دعوت نمایند...»[38]
«مسألهء دیگر، خطبه هاى نماز جمعه است . باید مردم را امر به تقوا کنید. امر به تقوادر خطبهء اول واجب است و در خطبهء دوم بنابر احتیاط واجب جاست ج مسایل اخلاقى را به مردم بگویید و آنها را به داشتن اخلاق اسلامى ترغیب کنید. مطالب روز را براى مردم بگویید، آنچه در طول یک هفته در کشور اتفاق مى افتد، آنها رابراى مردم بگویید. مردم را در صحنه حاضر نگه دارید، که آنچه انقلاب و ایران راحفظ کرده، حضور مردم در صحنه است .»
[39]
«جاى خطبهء نماز، جاى دعوت به حق است و دعوت به تقواومصالح مسلمین را در او گفتن و تعرض به این خرده ریزه،اینها از شأن ائمهء جمعه خارج است، پرهیز کنند ازاین معنى .»[40]
سیرهء شخصى ائمهء جمعه
تأثیر نماز جمعه در اندیشه و عمل مخاطبان، تا حدودى به نحوهء رفتارو سلوک و سیرهء فردى ائمهء جمعه هم بستگى دارد.
آنان که در خطابه هامردم را به تقو، ساده زیستى، حسن خلق، خدمت به محرومان، آخرت گرایى و پرهیز از تجمل گرایى فرا مى خوانند.
خودشان شایسته تر به رعایت این امورند، چون الگوى جامعه اند و بدون هماهنگى میانِ قول وفعل، مواعظ و گفتار چندان تأثیر نمى گذارد.
ائمهء جمعه، به خاطر ساده زیستى و مردمى بودن و توجه به خداومعنویات داشتن، محبوب دلها مى شوند. تجمل گرایى و تشریفات، دون شأن روحانیون و ائمهء جمعه است .
ورود به مخاصمات جناحى وکشمکش هاى سیاسى و گروهى نیز با موضع پدرانهء آنان نسبت به مردم و مسؤولان، ناسازگار است .
امام امت، که خود الگویى شایسته براى همگان، بویژه روحانیون بود، پیوسته به پرهیز از زرق و برق و زخارف دنیا توصیه مى کرد و دلبستگى به اینها را از مهلک ترین آفات براى علمامى دانست .
در این زمینه هم، سخنان حضرت امام بسیار است، به چندنمونه اشاره مى شود:«باید توجه کنید که همهء مردم متوجه شما هستند. لذا زىّ اهل علم خودتان را حفظ کنید، درست مانند علماى گذشته، ساده زندگى کنید،...
امروز سعى کنید زندگى تان از زىّ آخوندى تغییر نکند. اگر روزى از نظر زندگى از مردم عادى بالاتررفتید، بدانید که دیر یا زود مطرود مى شوید، براى اینکه مردم مى گویند:
ببینید، آن وقت نداشتند که مثل مردم زندگى مى کنند، امروز که دارندودستشان مى رسد، از مردم فاصله گرفتند.»[41]
«این طور نباشد که امام جمعه اى وقتى در خیابان مى آید، خیابان را خلوت کنندوهیاهو به راه بیندازند. این طور چیزها حیثیتشان را در جامعه ساقط مى کند.بزرگى شما آقایان به دنیا نیست، بزرگى شما به آخرت است و به اینکه پیش خداآبرومند باشید.»[42]
نتیجه:
اآنچه گفته شد گوشه هایى از نگرش امام خمینى (قدس سره) در بارهء جایگاه و پایگاه نماز جمعه، از بعداجتماعى، سیاسى و فقهى بود.
باشد که این سنگر عظیم اسلامى، همواره برپا و با شکوه باشدو «نماز جمعه» همیشه و همه ج، محور وحدت و کانون بیدارى و مرکز نشر فرهنگاهل بیت و پایگاه بیدارى و وفاق عمومى گردد.
پی نوشت ها :
[1] مراجعه شود به بحث علّامه مجلسى در ج86بحارالأنوار، صص224 و 226 و... نیز «الذریعه»شیخ آقا بزرگ تهرانى و «نمونهاى از تفاسیر»،ج5، صص57 - 54
[2] صحیفه نور، ج9، ص4 (در متن حکم ایشان،در نصب شهید آیت الله مدنى به امامت جمعه)
[3] همان، ج19، ص69
[4] همان، ص170
[5] همان، ج7، ص259
[6] همان، ج12، ص185 و 245
[7] تحریر الوسیله، ج1، ص223، مسأله15
[8] همان، ص224، مسأله5
[9] صحیفه نور، ج8، ص265
[10] همان، ج16، ص123
[11] همان، ج17، ص82
[12] همان، ج18، ص151
[13] صحیفه امام، ج10، ص341، حکم امامت جمعه آقا سید روح الله خاتمى.
[14] همان، ص318، حکم امامت جمعه آقاىنورمفیدى.
[15] استفتاءات، ج1، ص268، استفتاء 440
[16] صحیفه نور، ج1، ص119
[17] سخنرانى در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور - 7/3/69
[18] همان.
[19] سخنرانى در هفتمین گردهمایى ائمه جمعه سراسر کشور - 25/6/70
[20] همان.
[21] همان.
[22] بیانات در دیدار اعضاى سمینار ائمه جمعه 31/6/71
[23] بیانات در نهمین گردهمایى سراسرى ائمه جمعه، 28/6/72
[24] بیانات در دهمین گردهمایى ائمه جمعه سراسر کشور، 21/6/73
[25] همان.
[26] همان.
[27] بیانات در نهمین گردهمایى سراسرى ائمه جمعه، 28/6/72
[28] بیانات در دهمین گردهمایى ائمه جمعه سراسر کشور - 21/6/73
[29] همان.
[30] بیانات در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور - 11/7/79
31] ازجمله ر.ک. به: صحیفه نور، ج15، صص238، 250 و 251، ج16، صص11 و 185، ج17، صص94 و 139
[32] همان، ج16، ص210
[33] همان، ج19، ص256
[34] همان، ج12، ص149
[35] همان، ج18، ص238
[36] همان، ج19، ص15. در این زمینه نیز: ج15،ص273، ج16، ص156، ج19،ص14 و ج20،ص103.
[37] تحریر الوسیله، ج1، ص221، مسأله 9 از نماز جمعه (طبع مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى).
[38] صحیفه نور، ج8، ص264
[39] همان، ج17، ص83
[40] همان، ص262
[41] همان، ج19، ص157. همچنین مواردىچون: ج9، صص97 و 137، ج15، ص257،ج16، ص156، ج17، ص53 و ج19، ص13
[42] همان، ج17، ص262
منبع:
فصلنامه حکومت اسلامی شماره 32
* این مقاله در تاریخ 1401/10/13 بروز رسانی شده است.