ملاحظاتی درباره پذیرش قطع ‏نامه 598

قطع نامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در 30 تیرماه 1366، به اتفاق آراء به تصویب رسید و جمهوری اسلامی ایران در 27 تیرماه 1367، به طور رسمی آن را پذیرفت و
پنجشنبه، 13 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ملاحظاتی درباره پذیرش قطع ‏نامه 598
ملاحظاتی درباره پذیرش قطع ‏نامه 598

 

نویسنده: محمدتقی جنس بافی*



 
قطع نامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در 30 تیرماه 1366، به اتفاق آراء به تصویب رسید و جمهوری اسلامی ایران در 27 تیرماه 1367، به طور رسمی آن را پذیرفت و مدتی پس از آن نیز، آتش بس رسمی بین دو کشور در حال جنگ با نظارت مأموران سازمان ملل برقرار شد.
فاصله زمانی بین تصویب این قطع‏نامه و پذیرش آن از طرف جمهوری اسلامی ایران این پرسش را مطرح می‏کند که چه دلایل و عواملی در این تأخیر دخالت داشته‏اند. البته، این مقاله در پی ارائه تمامی دلایل نیست و تنها آن بخش از دلایلی را که از نظر سیاسی در پذیرش قطع‏نامه نقش داشته‏اند بررسی می‏کند، اما بی‏تردید، تحولات نظامی جنگ از یک طرف و نیز حوادث و رخدادهای سیاسی و نظامی داخلی و خارجی مرتبط با جنگ از سوی دیگر در این تأخیر اهمیت دارند که بنا به ملاحظات و مسائل سیاسی و نظامی، تمام آنها اعلام نشده‏اند.
سؤال مهم این است که اگر در پذیرش قطع‏نامه 598 بیش این تأخیر می‏شد، چه اتفاقی رخ می‏داد؟ در 22 مرداد ماه 1367، محمدجواد لاریجانی، معاون امور بین الملل وزارت امور خارجه، در آن زمان در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی با اشاره به همین موضوع می‏گوید: «ما باید دو مطلب را از هم جدا کنیم. نخست تصمیم ما در زمینه پایان هر چه سریع‏تر درگیری‏ها»، از این سخن معلوم می‏شود که در آن هنگام ختم تشنج اولویت پیدا کرده بود و در مقطعی به این نکته رسیدیم که ختم تشنج حقیقتا ضروری است. «مطلب دوم، این که چگونه باید تشنج ختم می‏شد.» به نظر می‏آمد قطع‏نامه 598 می‏تواند یکی از معقول‏ترین وسیله‏های ختم تشنج باشد. به علاوه در آن زمان مسیر دیگری آماده نبود. اگر دنبال راهکارهای دیگری می‏گشتیم، باید منتظر می‏ماندیم تا زمینه‏هایی آماده شود. اما راهکار قطع‏نامه آماده بود؛ طرح اجرایی آن حاضر بود؛ از نظر بین المللی مقبول به شمار می‏آمد و طبیعی بود که قطع‏نامه 598 وسیله ختم تشنج انتخاب شود.
زمان پذیرش قطع‏نامه 598 در کالبدشکافی دلایل قبول آن می‏تواند راهگشا باشد.حجه الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی، امام جمعه موقت تهران و جانشین وقت فرماندهی کل قوا، در خطبه‏های نماز جمعه تهران در 28 مرداد ماه 1367 با بجا ارزیابی کردن زمان پذیرش قطع‏نامه دلیل آن را غرور ملی دانسته و می‏گوید: «از دیدگاه دیگر، ما به مسائلی رسیدیم که آن موقع [چند ماه زودتر از پذیرش قطع نامه] نمی‏رسیدیم. رفع ادعای جنگ طلبی ما و صلح طلبی عراق، از جمله دستاوردهایی بود که پس از پذیرش قطع‏نامه 598 در زمان فعلی به دست آمد.» (1)
صرف نظر از زمان پذیرش قطع‏نامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، دلایل مختلف پذیرش آن از جمله دلایل سیاسی بسیار بااهمیت هستند. البته، دلایل اقتصادی
و نظامی و ملاحظات دیگر نیز در پذیرش قطع‏نامه مزبور نقش داشتند. اما به نظر می‏رسد دلایل سیاسی وجه غالب این روند محسوب می‏شوند. هر چند تاکنون مسئولان رسمی کشور دلایل سیاسی آن را به صورت رسمی و روشن اعلام نکرده‏اند. اما از محتوای اظهارات آنها می‏توان استنباط کرد که تحولات بین المللی و منطقه‏ای نیز از جمله دلایل پذیرش این قطع‏نامه بوده‏اند.
در 21 مرداد ماه 1367، آیت الله خامنه‏ای، رئیس جمهور وقت کشور، در خطبه‏های نماز جمعه تهران عنوان کردند: «اعلام قبول قطع‏نامه از طرف جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت: اول این که، آتش بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم و دوم این که، با اعلام قبول قطع‏نامه، ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعاهای صلح طلبی، آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصحلت را مشخص ساخت.. رژیم عراق در مقابل این حرکت غیرمنتظره جمهوری اسلامی ایران درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگ طلب خود بود، باید آتش بس را قبول می‏کرد. اگر می‏خواست زیر بار نرود، چهره منافقانه این رژیم افشا می‏شد و این هر دو به نفع کشور ما بود.»(2)
به دنبال پذیرش قطع‏نامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، نظامیان عراقی حملات خود را به مناطق تحت اختیار ایران متوقف نکردند. این امر گویای آن است که مسئولان جمهوری اسلامی در برآوردهای خود مبنی بر جنگ طلب بودن عراق در نزد افکار عمومی جهان موفق عمل کردند و در واقع، یکی از دلایل سیاسی پذیرش قطع نامه نیز ناظر بر همین موضوع است.
در روزهای پایانی جنگ، پیروزی‏های نسبی محدود ارتش عراق در مناطق جنگی این موضوع را در ذهن برخی از تحلیلگران سیاسی و نظامی ایجاد کرده بود که جمهوری اسلامی قطع‏نامه مزبور را از سر استیصال و ضعف پذیرفته است، اما حجه‏الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی، جانشین وقت فرمانده کل قوا، یک روز پس از پذیرش قطع نامه 598 گفت: «در روزهای آینده، در حدی که دشمن نتواند سوءاستفاده کند، مردم عزیز ایران در جریان امور قرار خواهند گرفت.. این تصمیم تحقیقا در جهت مصالح اسلام و امت برداشته شده و هیچ گونه شبهه‏ای از ضعف و ناتوانی در آن نیست.» (3)
این مقام مسئول، شرایط جدیدی را که به پذیرش قطع‏نامه 598 و قبول آتش بس منجر شد این چنین بیان می‏کند: «مسائل فراوانی وجود دارد و مهم‏ترین آن این
است که کفر جهانی و استکبار در این مقطع تصمیم گرفته‏اند که به طور جدی، از پیروزی سریع ما جلوگیری کنند و پافشاری ما در این مقطع ممکن است منجر به خسارات فوق العاده‏ای برای مردم ما و مردم عراق شود که در محاسبه‏مان آن چیزها را فعلا مصلحت ندیدیم.» (4)
به دنبال پذیرش قطع‏نامه 598، آیت الله خامنه‏ای نیز به آن دسته از مردم و رزمندگانی که قبول قطع‏نامه را به معنی عقب نشینی یا عدول از مواضع قبلی قلمداد کردند، چنین پاسخ دادند: «.. آنچه امروز لازم است گفته شود این است که پذیرفتن این قطع‏نامه به معنای برگشت از شعارهای انقلاب اسلامی نیست و انشاءالله نه چند سال بعد، بلکه به همین زودی‏ها دلایل واقعی پذیرش قطع‏نامه به اطلاع مردم خواهد رسید.» (5)
درباره دیگر دلایل سیاسی پذیرش قطع‏نامه برخی از کارشناسان خارجی اظهاراتی مطرح کرده‏اند که به دلیل عدم شناخت کافی از واقعیت‏های سیاسی و تصمیم‏گیران جمهوری اسلامی چندان با واقعیت مطابقت ندارد. دیدگاه رابین رایت، کارشناس مسائل منطقه، در گفت و گو با رادیو امریکا از جمله این اظهارنظرهاست.این گفت و گو یک روز پس از پذیرش قطع‏نامه، انجام شد. به اعتقاد وی ناامیدی ایران از راه حل نظامی و نیز وضعیت اقتصادی و تحولات اخیر جبهه‏های جنگ در این تصمیم‏گیری مؤثر بودند.(6)
نتیجه‏گیری از چنین اظهارنظری آن است که ایران با توجه به حمایت‏های گسترده بین المللی از عراق، راه حل نظامی برای پایان جنگ را منتفی دانسته و وضعیت اقتصادی کشور نیز در این تصمیم مؤثر بوده است.البته، به دلیل آن که هنوز پس از چهارده سال از پایان جنگ، چنین اظهاراتی به صورت رسمی تأیید یا تکذیب نشده‏اند، نمی‏توانند مبنای درستی داشته باشند.
اما به رغم این اظهارنظر، آیت الله خامنه‏ای، رئیس جمهور و رئیس شورای عالی دفاع در زمان جنگ،
چنین استدلال کرده‏اند: «اگر تا به حال آتش بس را قبول نکرده‏ایم، علت آن این بود که مهاجم هنوز تأدیب نشده بود. باید تمامی همفکران صدام درمی‏یافتند که چنین تجاوزی چه پیامدی دارد و دنیا اکنون فهمیده است و ملت ایران بدون تردید یک قدرت نظامی و سیاسی است.» (7)
از طرف دیگر، علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه، ضمن اشاره به توهم عراقی‏ها درباره قطع‏نامه 598 می‏نویسد: «پذیرش قطع‏نامه از سوی ایران این توهم را در عراقی‏ها پدید آورد که ایران ضعیف شده است؛ لذا دوباره رجزخوانی‏های ابتدای جنگ را آغاز کردند. پس دو هفته تلاش کردیم و در برابر باج‏خواهی‏های عراق پایداری کردیم تا توانستیم آتش‏بس را بگیریم. وقتی به تهران برگشتم بعضی از دولت مردان به من گفتند که تو که آتش بس را به دست آوردی، موضوع عقب نشینی را هم یکباره حل می‏کردی. این نشان می‏داد که بعضی از همکاران ما در دولت راجع به ماهیت حکومت عراق هم چنان دچار خوش باوری بودند.» (8)
در هر حال، هر چند هنوز بین عراق و ایران آتش بس و صلح کامل برقرار نشده است، اینک، همان طور که مسئولان کشور عنوان کرده‏اند، ثابت شده است که تأخیر بیش از اندازه در پذیرش قطع‏نامه، لطمه‏های جبران ناپذیری به کشور وارد می‏کرد. ارتش عراق همان طور که در هنگام جنگ و نیز در جنگ خلیج فارس مشخص شد، در آستانه دست یافتن به سلاح‏های اتمی تاکتیکی قرار داشت و در استفاده از سلاح‏های شیمیایی نیز هیچگونه تردیدی نداشت. تهدید عراق در بیانیه‏ای که در تاریخ 23 مرداد 1367 منتشر کرد به خوبی نمایانگر این نکته است که در صورت تأخیر در پذیرش قطع‏نامه، پیامدهای بسیار تلخی در انتظار مردم ایران بود. (9) مردمی که کیلومترها از مناطق جنگی دور بودند و حقوق بین الملل عدم تعرض به آنان را به رسمیت شناخته بود.
حتی، اگر این ادعای سرفرماندهی ارتش عراق را بیهوده بدانیم، واقعیت این است که تأخیر بیش از حد در پذیرش قطع‏نامه 598 به زیان مردم و ملت عراق تمام می‏شد و امکان داشت نتایج فاجعه آمیزی به دنبال داشته باشد.
در هر صورت، قطعنامه 598 با تدبیر حضرت امام «ره» پذیرفته شد. با این تصمیم هر چند مردم و رزمندگان شگفت زده شدند اما امام خمینی «ره»، بنیان‏گذار جمهوری اسلامی، به آنها سفارش کردند: «این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند که هر چند این مسئله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست». (10) مردم، مسئولان و رسانه‏های گروهی از پرداختن به جزئیات دلایل سیاسی پذیرش قطع‏نامه 598 خودداری کردند، اما به نظر می‏رسد در حال حاضر، در صورتی که مصلحت کشور اجازه دهد، مسئولان خواهند توانست به طور شفاف، شرایط آن روز کشور، فشارهای بین المللی برای در انزوا قرار دادن جمهوری اسلامی و نیز در تنگنا قرار دادن ایران از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی را برای مردم و افکار عمومی تبیین کنند تا از هر گونه قضاوت شتاب زده و نارسا اجتناب شود.

پی‌نوشت‌ها:

* کارشناس علوم سیاسی و کارشناس مسئول برنامه ریزی سازمان مدیریت و برنامه‏ریزی کشور.
1-روزنامه کیهان، 29 / 5 / 67.
2-همان، 22 / 5 / 67.
3-همان، 28 / 4 / 67.
4-همان.
5-روزنامه کیهان، 1 / 5 / 67.
6-رادیو آمریکا، 28 / 4 / 67.
7-روزنامه اطلاعات، 21 / 5 / 67.
8-علی اکبر ولایتی؛ تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران؛ تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376، ص 331.
9-رادیو بغداد، 23 / 5 / 67.
10-صحیفه نور، جلد بیست ویکم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی «س»، 1378، ص 92.

منبع: فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق سال اول، شماره اول، تابستان 1381.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.