نویسنده: قربی سید محمد جواد
چکیده:
اندیشه سیاسى همواره پیوند همه جانبه اى با قدرت و اشکال مختلف آن دارد و بعد از مطرح شدن موضوع قدرت نرم و ابعاد آن، پدیده قدرت شناسى از اهمیت بسیار زیادى در معادلات بین المللى گشته است. از این رو، پژوهش گران زیادى در باب تیپولوژى قدرت، شروع به قلم فرسایى نمودند و بعد از یک دهه بحث در خصوص پدیده قدرت نرم متوجه گشتند که قدرت نرم به تنهایى ثمربخش نیست؛ لذا به سمت قدرت هوشمند سوق داده شدند. قدرت هوشمند یکى از نمادهاى هم گرایى در بعد سخت و نرم قدرت مى باشد و به دلیل هم گرایى و اتحاد میان دو قدرت، از میزان هزینه ها کاسته مى شود و در عین حال احتمال دست یابى به اهداف بیشتر نیز مى رود. پس استفاده درست و به موقع از قدرت هوشمند براى بازیگران سیاسى، از محورهاى اصلى فعالیت هاى سیاسى در محیط بین الملل به شمار مى رود. با این تفاسیر شناخت قدرت و ابعاد جدیدش در قالب قدرت هوشمند ضرورى مى نماید.مقدمه:
قدرت، مفهومى است که در علوم طبیعى، کلامى، فلسفى و انسانى مورد توجه قرار گرفته است، ولى در علوم اجتماعى و سیاسى، اهمیت ویژه و جایگاه محورى دارد. از این رو، علما و اندیشمندان از زاویه خاصى به مفهوم قدرت نگریسته اند، بعضى از منظر طبقاتى قدرت را تحلیل کرده و برخى با توجه به آثار قدرت، آن را توضیح داده اند.بعضى از جامعه شناسان سیاسى نیز به بیان حدود و قیود قدرت اهتمام ورزیده و تفاوت هاى میان قدرت در جوامع ساده و پیچیده و قدرت در جوامع عام و خاص را مورد توجه قرار داده و به خصیصه نهاد یافتگى قدرت اشاره کرده اند. (رفیع و قربى،1389، 118)
با توجه به برخى محدودیت ها در تعریف سنّتى قدرت، در مجموع مى توان دیدگاه هاى جدید مطرح شده راجع به قدرت را به دو بخش عمده تقسیم کرد:
الف) دیدگاه مبتنى بر سنجش قدرت
طرفداران این دیدگاه خود دو دسته هستند: عده اى به کمیت پذیرى قدرت معتقد هستند و عده اى به رابطه اى بودن قدرت اعتقاد دارند. کسانى که به قدرت به عنوان پدیده اى کمیت پذیر مى نگرند، قدرت را به عنوان ظرفیت به کنترل درآوردن توده اى مقاوم در فاصله اى معین و در زمانى مشخص تعریف مى کنند.در کنه دیدگاه کمیت نگرها، امکانات مادى یا منابع مادى قدرت داراى ارزش بیشترى است. از این رو، کمیت نگرها، بیشتر به منابع قدرت به عنوان تجلّى قدرت توجه دارند تا به بازتاب قدرت در اجتماع و به همین جهت است که برتراند راسل،2 قدرت را در" پدید آوردن آثار مطلوب "و آر.اچ.تونى،3 قدرت را در" توانایى فرد یا گروه" مى دانند. افرادى چون رابرت دال4 سعى در فرمولیزه کردن قدرت دارند، اما کسانى که به رابطه اى بودن قدرت اعتقاد دارند، به منابع قدرت تأکید چندانى ندارند. در نظر آنها بیشترین استفاده اى که از این منابع جهت به کنترل درآوردن دیگران به عمل مى آید مهم است. (جوانى،1387، 38)
ب) دیدگاه مبتنى بر ساختار قدرت
در این دیدگاه به ساختار و عملکرد قدرت توجه ویژه مى شود. طرفداران این دیدگاه نیز دو گروه هستند:عده اى به ابزار گرایى و عده اى دیگر به کارکرد گرایى قدرت اعتقاد دارند. ابزار گرایان بیشتر با کسانى که به رابطه اى بودن قدرت توجه دارند و وحدت نظر بیشترى دارند، تفاوت بین آنها در این است که ارتباط گرایان تنها با تأثیرات یک سویه قدرت از فرادست به فرودست نظر دارند و با دیدى مکانیکى و یک بعدى تنها تأثیر قدرت را بر کسانى که قدرت بر آنها اعمال شده مورد توجه قرار مى دهند.( جوانى،1387، 39-38)
البته نباید فراموش کرد که قدرت، در تمامى نظام هاى اجتماعى و روابط انسانى، امرى ذاتى است و چیزى نیست مگر وجهى از هر رابطه یا تمامى روابط میان افراد؛ پس ذاتاً نه خوب است نه بد.(تافلر،1370، 800-799)
در عین حال، نقش قدرت ملى در تأمین امنیت، تحقق آرمان ها و اهداف ملّى بر هیچ کس پوشیده نیست و بر همین اساس دولت ها در هر کشورى، تلاش مى کنند، قدرت ملى را افزایش دهند تا در پرتو آن بتوانند ضمن خنثى کردن تهدیدها، ارزش هاى حیاتى خود را حفظ نموده و اهداف منافع ملّى را تحقق بخشند. (جوانى، 1387،31)
1. کاربردهاى قدرت ملى:
قدرت ملى، که آن را " ماشین حکومتى" نیز مى نامند، نیروى محرکه با اقتدارى است که از سوى جامعه به حکومت جهت انجام وظایف و رسالتى که عهده دار است، محول مى گردد و حکومت ها از قدرت ملى براى نیل به اهداف ملى از دو جهت خارجى و داخلى استفاده مى کنند.1-1.بعد خارجى:
استفاده از قدرت ملى در مناسبات بین المللى و ارتباط با دیگر دولت ها به منظور حفظ و ازدیاد منافع ملى با تحقق هدف هاى سیاست خارجى است. دولت ها براى نفوذ و تأثیرگذارى بر رفتار دیگر دولت ها معمولاً از روش هاى زیر بهره مى گیرند: دیپلماسى یا مذاکره و امتناع، ترغیب و تشویق، تنبیه، جنگ روانى، جنگ اقتصادى، اقدامات شناخته شده قانونى، جنگ یا استفاده از قدرت نظامى(چگینى،1384).
2-1.بعد داخلى:
استفاده از اختیارات و یا اقتدار قانونى براى اداره یا مدیریت کشور از طریق قانون گذارى، امور اجرایى و تضمین حسن انجام قوانین و موازین.
منابع یا زیر بناى قدرت ملى: قدرت ملى از دو نوع منبع به شرح زیر سرچشمه مى گیرد؛
1- 2-1. منابع فیزیکى یا ملموس:
وضعیت جغرافیایى، شامل اندازه و شکل زمین، آب و هوا، منابع طبیعى، موقعیت، عوارض طبیعى یا توپوگرافى، ظرفیت هاى صنعتى کشور، تجارت خارجى، سازمان و تشکیلات ادارى، وضعیت نیروهاى مسلح، خطوط مواصلاتى، ترابرى، ارتباط و مخابرات.
1-2-2. منابع غیر ملموس:
فرهنگ ملى و شیوه هاى زندگى، روحیه و همبستگى ملى، ویژگى هاى ملى، علوم و تکنولوژى، ایدئولوژى و اخلاق، خرد و رهبرى.(چگینى،1384، 116-115)
منابع قدرت، شیوه هایى است که از طریق آنها شخص مى تواند بر رفتار دیگران تأثیر بگذارد و یا نفوذ داشته باشد؛ یعنى همه فرصت ها، کارها، اشیاء و غیره، که بتوان از آنها استفاده کرد، تا بر رفتار دیگران تأثیر گذاشت. البته لیست این منابع پایان پذیر نیست. (رینولد،1389، 58)
2. انواع قدرت:
قدرت انواعى دارد، که براى تولید قدرت ملّى و سنجش آن، باید مورد توجه قرار گیرند:2-1. قدرت سیاسى:
متفکران سیاسى غرب معتقدند که قدرت سیاسى، توانایى نهایى کنترل رفتار و اعمال دیگران است. عوامل متعددى در فرایند پیچیده قدرت سیاسى مؤثر هستند، که مهم ترین آنها عبارتند از: ثبات سیاسى، شکل حکومت، کیفیت رهبرى، مشارکت سیاسى مردم و ساختار قدرت.
2-2. قدرت اقتصادى:
قدرت اقتصادى؛ یعنى توانایى تولید محصولات مورد نیاز، توزیع و مصرف مناسب ثروت هاى مادى در محیط ملّى و امکان حضور و رقابت اقتصادى در صحنه بین المللى. شاخص هاى سنجش قدرت اقتصادى عبارتند از: تولید ناخالص ملى، رشد سالیانه اقتصادى، کیفیت جمعیت و نیروهاى انسانى، منابع کافى، میزان سهم از تجارت و سرمایه گذارى جهانى، مالیات ها، تعرفه ها و نحوه تولید.
2-3. قدرت علمى و فن آورى:
قدرت علمى، عبارت است از توانایى تولید دانش، تربیت منابع انسانى ماهر و فن آورى براى تحقق اهداف مربوطه. شاخص هاى قدرت علمى و فن آورى عبارتند از: تولید دانش، ثبت مقالات معتبر بین المللى، تربیت نیروى انسانى ماهر در حوزه هاى نوین علمى و فن آورى؛ همانند نانوتکنولوژى، بیوتکنولوژى، هوا فضا و غیره.
2-4. قدرت اقتصادى::
عبارت است از توان استفاده از ایدئولوژى، عقاید، الگوهاى رفتارى، هنر، سنت ها و...، براى پیشبرد اهداف و تأثیرگذارى بر دیگر فرهنگ ها و مقابله با تهاجم فرهنگى.
2-5. قدرت نظامى:
عبارت است از تمامى نیروهاى مسلّح یک کشور، که همراه با سایر قدرت هاى موجود در یک واحد سیاسى؛ مانند قدرت سیاسى، قدرت اقتصادى، قدرت فرهنگى و... جهت پیشبرد سیاست ملّى به کار مى روند. نیروهاى مسلّح، از مهم ترین مؤلفه هاى قدرت نظامى بوده و شامل نیروهاى زمینى، هوایى، دریایى، پلیسى و شبه نظامیان مى باشند.( جوانى، 44 ز 1387)
در کنار این تقسیم بندى از قدرت مى توان گونه شناسى جدیدى از لحاظ ابزار کاربردى و منابع ارائه داد، که به قدرت از لحاظ سخت و نرم بودن ابزار توجه مى کند، پس قدرت را به قدرت سخت5 و قدرت نرم6تقسیم مى نمایند. (ر.ک: قربى، 1389)
3. قدرت نرم:
قدرت نرم به هرگونه اقدام غیرخشونت آمیز، گفته مى شود که ارزش ها وهنجارهاى جامعه هدف را مورد هجوم قرار مى دهد و سرانجام منجر به تغییر در الگوهاى رفتارى موجود و خلق الگوهاى جدیدى مى شود، که با الگوهاى رفتارى مورد نظر حاکم تعارض دارد. (نائینى، 1389، 6-5)این شیوه از قدرت بر پایه تبدیل تمایلات به برون داده ها شکل مى گیرد و موضوع آن به جاى اجبار، جذابیت است. این شیوه قدرت بر پایه امتناع کردن دیگران براى پیروى یا موافقت با هنجارها و نهادهایى است که رفتار خواسته شده را تولید مى کنند. این پیروى بیش از هرچیز منوط به درجه متقاعد کنندگى اطلاعات دردسترس و آزادى است، که یک بازیگر در جستجوى آن براى انتقال است (Nye ، 2004 ، 15).
بهره گیرى مناسب از اطلاعات و فرهنگ در راستاى مقاصد دیپلماتیک، طراحى و اتخاذ سیاست هاى استراتژیک، زدودن ذهنیت هاى تاریخى منفى، مبادلات دانشگاهى و سرمایه گذارى در تربیت نخبگان سایر کشورها، فعالیت هاى آموزشى و آگاهى بخشى، برخوردارى از اطلاعات زیاد و کارآمد، کسب جایگاه و موقعیت علمى پیشرفته و فن آورى هاى تکنولوژى، توانمندى اقتصادى بالا، مبادلات تجارى و اقتصادى گسترده در بخش هاى سخت افزارى و نرم افزارى، قدرت نظامى و تسلیحاتى، قدرت شکل دهى و کنترل افکار عمومى، قدرت نفوذ ر باورها و نگرش ها، ظرفیت پذیرش توریسم و جذب مهاجر خارجى، برخوردارى از شبکه هاى خبرى جهان گستر و قدرت تولید و توزیع محصولات رسانه اى متنوع به دیگرکشورها، نفوذ در رسانه هاى بین المللى، التزام به رعایت معاهدات و قراردادهاى بین المللى، ایفاى رسالت تاریخى متناسب با موقعیت جهانى و سطح انتظار در شرایط مختلف، برخورد مناسب و اتخاذ مواضع مقبول در برخورد با بحران هاى بین المللى، بهره گیرى از سازمان ها و موسسات غیردولتى، نفوذ در سازمان ها و مجامع بین المللى و...، مهم ترین مصادیق این شکل از قدرت محسوب مى شوند (فرهادى و مرادیان، 1387: 135- 133)
این پیچیدگى قدرت نرم به لحاظ طولانى بودن مدت اثر آن از خصایصى است که این نوع قدرت یا تهدید را بسیار متمایزمى سازد. ( شعبانى و هندیانى، 1387، 300)
قدرت نرم، کارهاى قدرت هاى اقتصادى، سخت و نظامى را پشتیبانى مى کند و قدرت سختى که بدون رداى قدرت متقاعدکنندگى و جذابیت باشد، به مثابه مشت زنى با حریف خیالى است (ریاحى، 1390، 28-27)
قدرت نرم، همانند سایر اشکال قدرت، برایندى از برخى منابع مى باشند. از این رو، اهمیت شناخت و آگاهى از منابع، آن است که این منابع به میزان زیادى تعیین کننده ماهیت آن قدرت مى باشند. به نظر ناى،قدرت نرم در یک کشور مى تواند از سه منبع اصلى"فرهنگ" ، "ارزش ها" و " سیاست خارجى" پدید آید. (عسگرى، 1389، 69-68)
از آنجایى که این چهره هاى ژانوسى قدرت به تنهایى کارآیى چندانى ندارند، بازیگران از ترکیب قدرت سخت و نرم بهره مى گیرند که درادبیات سیاسى با عنوان "قدرت هوشمند" شناخته مى شود، که امروزه، دارایى قدرت هوشمند، براى کشورها نمایانگر یک قدرت ملى موفق است. قدرت هوشمند(7) بعد از تراژدى غروب و شکست هاى متوالى چهره ژانوسى قدرت [ابعاد سخت افزارى و نرم افزارى] پا به عرصه ظهور، حداقل در ادبیات سیاسى، گذاشت.
4. اثر متقابل قدرت نرم و قدرت سخت:
قدرت نرم، مکمل قدرت سخت است، به طورى که بى توجهى به قدرت نرم مى تواند قدرت سخت را تضعیف کرده و استراتژى قدرت را به نحو محسوسى تضعیف کند. در واقع، موفقیت نه از جانب قدرت سخت و نه از جانب قدرت نرم، هیچ یک به تنهایى به دست نمى آید، بلکه براى رسیدن به موفقیت باید ترکیب بهینه اى از آنها را به کار برد.اما معمولاً کشورها نسبت به این موضوع بى توجهى نشان داده و مبالغى که صرف قدرت سخت مى کنند، بسیار بیشتر از آن چیزى است که براى قدرت نرم هزینه مى نمایند. البته قدرت نرم و سخت به هم مرتبط هستند؛ زیرا هر دوى آنها از اشکال متفاوت توانایى دست یابى به هدف از طریق تحت تأثیر قرار دادن رفتار دیگران به شمار مى روند و لذا نقطه تمایز این دو، در میزان، ماهیت رفتار و محسوس بودن منابع خلاصه مى شود.
منابع قدرت نرم به هم گرایى با رفتار انتخابى تمایل دارند، در حالى که منابع قدرت سخت به هم گرایى با رفتار دستورى متمایل اند. این دو نوع قدرت در پاره اى از مواقع یکدیگر را تقویت و در شرایطى در کار هم تداخل ایجاد مى کنند. درعصر اطلاعات قدرت نه فقط از یک قدرت قوى سخت، بلکه از آمیزه اى از قدرت نرم و سخت هم سو ناشى مى شود. (فرهادى و مرادیان،1387، 143-142)
سوزان ناسل(8) در آوریل 2004 در مجله "فارین پالیسى" ، کفایت اصطلاح قدرت نرم "جوزف ناى" در مقابله با تهدیدات جدى علیه منافع آمریکا را به چالش کشیده بود. وى مفهوم جدیدى پیشنهاد کرد و آن را "قدرت هوشمند" به معناى ترکیب هوشمندانه قدرت سخت و نرم درمقابله با تهدیدات علیه امنیت ملى نام نهاد.
ناسل معتقد است که توانایى ها و برترى هاى نظامى، اقتصادى، فرهنگى و ایدئولوژیک باید در یک جهت هماهنگ شوند تا برآیند آن تداوم برترى یک کشور را تضمین کند، البته برخى قدرت جدید را " قدرت همگرا"(9) مى نامند. (پیشین،148)
5. قدرت هوشمند:
قدرت هوشمند مطرح شده توسط خانم "ناسل"، برآیند نقاط قوت و حذف نقاط ضعف در قدرت سخت و نرم مى باشد، که معتقد به تقویت و هماهنگى تمام قوا براى تداوم و بهبود برترى آمریکا در جهان است. این سیاست برخود کفایى، بهبود وضع حقوق بشر، تجارت آزاد دولت ها، تساوى در برابر قانون، توسعه همه گیر اقتصادى و غیره تأکید دارد. (تولایى،1387، 55)"هینن"(10) هم بر قدرت هوشمند در راستاى راهبرد ملى و بین المللى براى دست یابى به اهداف و منافع تأکید دارد. (200828 ,Hinen )
قدرت هوشمند، ترکیب هوشمندانه از قدرت سخت و نرم است. منظور از ترکیب هوشمندانه منابع قدرت سخت و نرم با توجه به شرایط محیطى و زمانى است. منظور از منابع نرم، آن دسته از منابع قدرتى است که در نهایت استعداد و توان جذب بازیگر را شکل مى دهند و شامل مولفه هایى، چون اغواء، شیفتگى، دوست داشتن و... مى شود، که ویژگى محورى آنها پذیرش و شکل عمومى آنها اقتدار است.
جوزف ناى، قدرت نظامى و اقتصادى (سیاست چماق و هویج در برابر دولت ها و ملت ها) را قدرت سخت، و قدرت فرهنگى، ارزشى و سیاست خارجى مشروع (ایجاد جذابیت و دستیابى به قلوب و اذهان دولت ها و ملت ها) را قدرت نرم تعریف مى کند. هم چنین از نظر ناى، رهبران کارآمد، مى باید توان درک محیط خود را داشته باشند و مطابق با تغییرات محیطى، سیاست هاى خود را تنظیم کنند تا بدین وسیله بقاى خویش را تضمین نمایند.
این توانایى درک هوشمند، بافت هاى مختلف است به طورى که بسته به شرایط، قدرت نرم و سخت را با درجات مختلف به کار مى برند. بنابراین برآورد درست شرایط و در نتیجه، سیاست گذارى درست را مى توان ناشى از درک هوشمندانه شرایط دانست. قدرت هوشمند نیز مبتنى بر منابع قدرت هوشمند است.
در جنگ هوشمند(11) با ترکیب هوشمندانه، قدرت سخت با قدرت نرم براى دست یابى به یک پیروزى استراتژیک به کار گرفته مى شود. جنگ هوشمند یا قدرت هوشمند، به نحو استراتژیکى از دیپلماسى، اغوا، ایجاد ظرفیت ها، نمایش قدرت نظامى، اقتصادى و سیاسى و اعمال نفوذهاى امپریالیستى به نحو موثرى استفاده به عمل مى آورد، که در عین حال به جاى تعرض نظامى به صورت تاکتیکى، با مشروعیت سیاسى و اقتصادى همراه است.( باقرى چوکامى ،1389، 147-146)
5-1. اصول قدرت هوشمند:
قدرت هوشمند داراى یک سلسله اصول به شرح زیر است:
5-1-1.ایجاد هم پیمانى و تعمیق منافع با متحدین و مخالفین( شبکه متحدین):
براساس این اصل، دولت هایى که مى خواهند از قدرت نرم استفاده نمایند، هم پیمانانى هستند که دراجراى آن، آنها را کمک مى نمایند. این امر به دو صورت اجرا مى شود:
الف) تقویت روابط با هم پیمانان قبلى در جهت تعریف منافع مشترک.
ب) تعریف منافع مشترک و بعضاً معامله با کشورهایى که مخالف هستند، ولى مى توانند با ترسیم این دو بعد ما را در رسیدن به اهداف خود یارى برسانند. در هر صورت با توجه به این اصل، هر گونه تک روى و یک جانبه گرایى در اجراى قدرت هوشمند از سوى کشورها فراموش خواهد شد. (تولایى، 1387).
5-1-2. تقویت و یا ایجاد سازمان هاى بین المللى و منطقه اى:
در راستاى این اصل، کشورها براى این که بتوانند مشروعیت بین المللى و منطقه اى خود را افزایش دهند و هم چنین در داخل، میزان اعتماد و اعتبار خود را بین شهروندان افزایش دهند، نیازمند این هستند که از تصمیمات و راهبردهاى آنها، سازمان هاى بین المللى و منطقه اى حمایت کنند و آنها را در رسیدن به اهداف خود یارى نمایند، که این امر سه حسن دارد:
الف) مشروعیت بخشیدن به اعمال خود؛
ب) توجیه افکار عمومى جهان؛
ج) استفاده از توان کشورهاى عضو آن سازمان ها.
5-1-3. دیپلماسى:
دیپلماسى را به عنوان فن اداره سیاست خارجى و یا تنظیم روابط بین المللى و هم چنین حل و فصل اختلافات بین المللى از طریق مسالمت آمیز تعریف کرده اند، که در اتخاذ راهبرد قدرت هوشمند، دیپلماسى از اولویت اساسى برخوردار است. اگر چه باید توجه کرد که دیپلماسى اگر همراه با اقتدار نباشد، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد.
5-1-4. حاکمیت اصول و واقع گرایى و نیز توجه به حقایق و شواهد متیقن:
در راستاى بررسى اصول قدرت هوشمند، انعطاف پذیرى و قبول واقعیت ها یکى از اصول اساسى است. وجود تعصبات احساسى و یا عدم آگاهى درست از طرف مقابل در ابعاد مختلف مى تواند روند اجرایى راهبرد قدرت هوشمند را تضعیف نماید. براى رسیدن به این امر لزوم اتخاذ یک دیپلماسى نزدیک با طرف مقابل براى بدست آوردن حقایق و آگاهى از نیات او پیش شرط مهمى است. (تولایى،1387، 65-58)
5-1-5. ترمیم چهره:
کشورى که از قدرت هوشمند استفاده مى کند، براى بالا بردن ضریب اعتبار از یک سو و نیز همراهى با افکار عمومى داخلى و خارجى، باید سعى کند نقاط منفى خود را، که قبل از این اتفاق افتاده، به هر نحوى از بین ببرد تا بتواند اعتماد کشور مقابل و افکار عمومى و باور پذیرى آنها را بدست آورد.
5-1-6. بالا بردن اقتدار:
اجرا و پیاده نمودن قدرت هوشمند در راهبردهاى دولت ها نیازمند این است که کشور مجرى از اقتدار و قدرت سخت افزارى و نرم افزارى بالایى برخوردار باشد. این توانایى در عرصه هاى اقتصادى، فرهنگى، سیاسى و به ویژه نظامى باید به صورت روشن و ملموس نشان داده شود.
5-1-7)سازماندهى مجدد اقتصادى:
ایجاد هم گرایى اقتصادى در عرصه بین المللى با گسترش تبادلات و مبادلات با سایر کشورها و همه گیرى تجارت آزاد است.(پیشین،67-65)
5-2. منابع قدرت هوشمند:
در فضایى که قدرت هوشمند مطرح شده، رهیافت هاى جدیدى براى کنترل جهان است، لذا پیمودن فرایندهاى متنوّع، از اهمیت لازم برخوردار بوده و به این ترتیب، زمینه براى بهره گیرى از تنوّع ابزارى به موازات تنوّع الگویى فراهم شود.
در چنین فضایى، قدرت هوشمند بیانگر ماتریس کنش بین المللى جدیدى است که حوزه هاى ابزارى را به عرصه هاى کنش استراتژیک پیوند مى دهد.
5-2-1. منابع مادى قدرت هوشمند:
فن آورى، یکى از منابع مادى قدرت هوشمند به حساب مى آید. این فن آورى ها شامل فن آورى هاى حساس براى تولید و بازپرورى مواد، ساخت و تبدیل کالاهاى استراتژیک در حوزه هاى نظامى، زیست محیطى و اقتصادى مى باشد. (متقى، 1387).
5-2-2. منابع مجازى قدرت هوشمند:
در حال حاضر، اطلاعات و ارتباطات، بخش مهمى از اقتصاد جهانى را تشکیل مى دهد. از این رو، تعداد و انواع فن آورى هایى که در شبکه فن آورى اطلاعات قرار مى گیرند بسیار متنوّع بوده و مهم ترین آنها مواردى است که فن آورى هاى حساس محاسباتى، اتصال دهنده، شبکه بندى، نرم افزار، ذخیره اطلاعات، شبیه سازى کامپیوترى، میکروالکترونیک، اوپتوالکترونیک، سنسورها، تصویر سازى و پردازش سیگنال ها را شامل مى شود. این روند همواره و به گونه اى پایان ناپذیر در به کار گیرى ابزار مجازى در حال تحوّل و تکامل است.
5-2-3. منابع معنوى:
قدرت هوشمند از طریق عقلانیت ماهوى درصدد کنترل روح، احساس و درک جوامع دیگر است. اگر چه مولّفه هاى یاد شده داراى نشانه هاى فرامادى و فراابزارى هستند، اما واقعیت هاى موجود نشان مى دهد که هر یک از شاخص ها و مولفه ها نیازمند شاخص ها و نشانه هاى معطوف به تأثیرگذارى و کنترل پویایى محیط درونى سایر کشورها مى باشند و به همین دلیل است که در عقلانیت ماهوى، نشانه هایى از ایدئولوژى وجود دارد.
در چنین وضعیتى، قدرت هوشمند، زمانى شکل مى گیرد که عقلانیت ماهوى بتواند زمینه هاى کنترل عقلانیت ارتباطى و عقلانیت ابزارى را فراهم کند.(متقى،1387، 75-72)
البته بحث هاى مطرح شده در بالا، در حوزه ذهنیات و مسائل تئوریک مطرح گردیده و شکاف میان ذهن و عین بسیار است: از این رو، تمام مولفه ها و اصول نام برده در خصوص قدرت هوشمند شاید در حوزه عمل، کمتر به عمل در آید.
نتیجه گیرى:
دولت ها و بازیگران سیاسى در روابط دیپلماتیک و عرصه سیاست خارجى، همواره متأثر از قدرت و ابعاد آن مى باشند. قدرت از آغاز شکل گیرى دولت ها و ملت ها بر رابطه آنها حاکم بوده، اما چهره هاى گوناگونى از نقاب بر رخ خویش کشیده است. بشر بعد از هزینه ها، تلفات و شکست هاى ابعاد سخت افزارى، به سوى قدرت نرم یا قدرت فرهنگى شده [تعبیر آلن تورن] گسیل یافت و پس از مدت اندکى پى به این امر خطیر برد، که بهره گیرى از قدرت باید منوط به بهره گیرى از دو وجه سخت و نرم (Hard and soft) باشد تا منتج به نتیجه مطلوب گردد. از این رو، به سوى قدرت هوشمند گسیل یافتند. قدرت فوق الذکر درصدد است تا از تمامى ابعاد قدرت در کنار ابزارهاى نوین؛ مثل رسانه، سایبر و فضاى دیجیتال بهره گیرد تا علاوه بر هزینه، حصول به هدف سریع تر، مطمئن تر و کم هزینه تر گردد. در این راستا از منابع مادى، معنوى و مجازى براى پیشبرد اهداف، به اندازه بهره مى گیرد.منابع:
- جوانى، یدالله(1387): نقش معنویت در تولید قدرت ملى، فصلنامه مطالعات بسیج، سال 11،شماره 39.
- تافلر، آلوین(1370): جابجایى قدرت، شهین دخت خوارزمى، تهران.
- رینولد، ترزا(1389): قدرت نرم سیاست خارجى آمریکا، ترجمه مجید رسولى، تهران، دانشگاه امام صادق.
- چگینى، حسن(1384): نظام مدیریت استراتژیک دفاعى، جلد 1، تهران، نشر آجا.
- رفیع، حسین و قربى، سید محمد جواد(1389): کالبد شکافى قدرت نرم و ابزارهاى کاربردى آن، فصلنامه مطالعات بسیج، سال 13، شماره 47، تابستان.
- نائینى، على محمد (1389): درآمدى بر ماهیت شناسى جنگ نرم، فصلنامه راهبرد دفاعى، سال هشتم، شماره 28، بهار.
- قربى، سید محمد جواد(1389): جنگ نرم از نظر تا عمل، مشهد، لوح فشرده مجموعه مقالات اولین همایش استانى جنگ نرم.
- فرهادى، محمد و مرادیان، محسن(1387): درک قدرت نرم با نگاهى به جمهورى اسلامى ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
- باقرى چوکامى، سیامک (1389): جنگ هوشمند، رویکرد اوباما در برخورد با برنامه هسته اى ایران، فصلنامه مطالعات سیاسى، سال نهم، شماره 35، بهار.
- تولایى، محمد(1387): تحلیلى بر گفتمان هیئت حاکمه جدید آمریکا، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
-متقى، ابراهیم(1387): قدرت هوشمند و استراتژى تغییر چهره آمریکا در دوران اوباما، فصلنامه مطالعات بسیج، سال یازدهم، شماره 41، زمستان.
- شعبانى، محمدرضا و عبدالله هندیانى (1387) : بسیج، شناخت ومدیریت تهدیدات نرم، در قدرت نرم، جلد3 ، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
- ریاحى، محمدرضا(1390) : ایران وآمریکا، توسعه تضاد در بستر قدرت نرم رسانه، تهران، مرکز پژوهش هاى اسلامى صدا وسیما.
- عسگرى، محمود(1389): رویکردى انتقادى به نظریه قدرت نرم، فصلنامه راهبرد دفاعى، سال هشتم، شماره 28، بهار.
universityNew York ،smsrt power in the wovld : )(8002 Games، Hinen - Book.
New York، The meansto success in world politics : soft power :)4002( Joseph، Nye . - public Affairs،
پی نوشت ها :
1 .کارشناس علوم سیاسى :Email:ghorbi68yahoo.com
B.Ressell.2 .
R.H.Toenni.3 .
Robert Dall.4 .
Hard power.5 .
Soft power.6 .
Smart power.7 .
S.Nassel.8 .
Intergrated Power.9 .
Hinen.01 .
smart war .11.