بازکاوی انتساب تفسیر القمی در خلال مقایسه مقدمه با متن کتاب «2»

در مقدمه، عبارت دیگری نیز وجود دارد که در شناخت مؤلف آن اثرگذار است. ذیل عبارت «الرد علی من انکر الرؤیه»، آیه 11 تا 15 سوره نجم ذکر و در توضیح آن گفته شده است:
چهارشنبه، 3 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازکاوی انتساب تفسیر القمی در خلال مقایسه مقدمه با متن کتاب «2»
بازکاوی انتساب تفسیر القمی در خلال مقایسه مقدمه با متن کتاب«2»

نویسنده: پوران میرزایی (1)



 

نگارنده مقدمه کتاب

در مقدمه، عبارت دیگری نیز وجود دارد که در شناخت مؤلف آن اثرگذار است.
ذیل عبارت «الرد علی من انکر الرؤیه»، آیه 11 تا 15 سوره نجم ذکر و در توضیح آن گفته شده است:
قال أبو الحسن علی بن إبراهیم بن هاشم، حدثنی أبی.... (2)
و به این شکل، با نقل یک روایت از علی بن ابراهیم اثبات می شود که این آیات در مقام ردّ کسانی است که رویت را انکار می کنند.
پس از آن، در مقدمه کتاب هفت روایت دیگر به نقل از علی بن ابراهیم دیده می شود که با عبارت «قال علی بن ابراهیم و حدثنی...» و یا «قال و حدثنی...» روایت شده اند.
هنگامی که عبارات «قال علی بن ابراهیم» در کنار «نذکره فی مواضعه» می نشینند، مشخص
می شود که مؤلف (فاعلِ فعل «نذکره»)، قطعاً شخصی به غیر از علی بن ابراهیم خواهد بود که از علی بن ابراهیم با ضمیر غایب یاد می کند و در سخنان خود به کلام او استناد می ورزد.

تفاوت های میان احادیث علی بن ابراهیم در مقدمه با احادیث متن

نکته مهمی از هفت روایت نقل شده، به نقل از علی بن ابراهیم در مقدمه کتاب، به دست می آید، تفاوتی است که میان مطالب مذکور در مقدمه و همان مطالب در متن کتاب وجود دارد که در خلال بررسی این هفت روایت به آنها اشاره می کنیم.
1. در مقدمه تفسیر القمی با اشاره به آیات 11 تا 15 سوره نجم حدیثی از علی بن ابراهیم آمده است:
و أما الرد علی من أنکر الرؤیه... «عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی»، قال أبو الحسن علی بن إبراهیم بن هاشم: حدثنی أبی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، قال: قال: یا أحمد! ما الخلاف بینکم و بین أصحاب هشام بن الحکم فی التوحید؟ فقلت: جعلت فداک! قلنا نحن بالصوره للحدیث... (3)
در متن تفسیر القمی، ذیل آیات 11 تا 15 سوره نجم، اثری از این روایت نیست. (4) و این روایت تنها در مقدمه، به نقل از علی بن ابراهیم آمده است و نه در متن تفسیر القمی و نه در هیچ کتاب معتبر شیعی دیگری به او منسوب شده است. (5)
2. در مقدمه قمی ذیل عنوان «و أما الرد علی من أنکر خلق الجنه و النار» حدیث دیگری به نقل از علی بن ابراهیم می خوانیم:
فقوله: «عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی» (6)، السدره المنتهی فی السماء السابعه و جنه المأوی عندها. قال علی بن إبراهیم: حدثنی أبی، عن حماد، عن أبی عبد الله (علیه السلام)، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لما أسری بی إلی السماء دخلت الجنه، فرأیت قصراً من یاقوته حمراء یری داخلها من خارجها... (7)
ذیل هیچ آیه ای از سوره نجم و نیز هیچ بخش دیگری از کتاب تفسیر القمی این روایت از علی بن ابراهیم آورده نشده است. اما کلام خود مؤلف که در مقدمه می گوید «السدره المنتهی فی السماء
السابعه و جنه المأوی عندها»، ذیل آیه پانزدهم در سوره نجم عیناً تکرار شده است و نیز همانند مطالب مقدمه بیان شده است که این آیه در رد کسانی است که خلقت بهشت و جهنم را انکار می کنند. (8)
3. در مقدمه کتاب به نقل از علی بن ابراهیم آمده است: قال: و حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن حماد، عن أبی عبد الله (علیه السلام)، قال: ما یقول الناس فی هذه الآیه «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً»؟ (9) قلت: یقولون إنها فی القیامه. قال: لیس کما یقولون إن ذلک فی
الرجعه أ یحشر الله فی القیامه من کل أمه فوجاً و یدع الباقین إنما آیه القیامه. (10)
این روایت، در متن کتاب، ذیل همین آیه از سوره نمل آمده است؛ اما با عباراتی دیگر:
فإنه حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: انتهی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) إلی أمیرالمؤمنین علیه السّلام و هو نائم فی المسجد... فقال رجل لأبی عبد الله (علیه السلام): إن الناس یقولون هذه الدابه... فقال الرجل لأبی عبد الله (علیه السلام): إن العامه تزعم أن قوله «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ
فَوْجاً» عنی یوم القیامه. فقال أبو عبد الله (علیه السلام) أ فیحشر الله من کل أمه فوجاً و یدع الباقین لا، و لکنه فی الرجعه (11)
همان طور که در متن فوق مشخص است، سند دو عبارت با هم متفاوت است؛ در یکی، ابن ابی عمیر از حماد، و در دیگری از ابی بصیر نقل می کند. متن دو روایت نیز کمی با هم متفاوت است و
با این که در معنا هر دو در مقام بیان یک مطلب اند، اما عبارات آن دو با هم تفاوت بسیاری دارند. نکته دیگری که باید ذکر کرد، این است که در هیچ کتاب معتبر شیعی دیگر، روایتی با این مضمون به علی بن ابراهیم منسوب نشده است.
4. در مقدمه قمی، بدون ذکر کامل سند، روایتی به نقل از علی بن ابراهیم آمده است:
«وَ حَرامٌ عَلی قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ» (12)، فقال الصادق علیه السلام: کل قریه أهلک الله أهلها بالعذاب و محضوا الکفر محضاً لا یرجعون فی الرجعه. (13)
این روایت در متن کتاب با سند کامل به امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)می رسد:
فإنه حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن ابن سنان، عن أبی بصیر، عن محمد بن مسلم، عن أبی عبدالله و أبی جعفر (علیه السلام) قالا: کل قریه أهلک الله أهلها بالعذاب لا یرجعون فی الرجعه. (14)
با مقایسه دو عبارت در می یابیم که گذشته از سند روایت، متن روایت نیز در مقدمه اضافاتی
دارد که در متن کتاب وجود ندارد. این روایت نیز در هیچ کتاب دیگری از زبان علی بن ابراهیم نقل نشده است.
5. در مقدمه کتاب روایتی به شکل زیر نقل شده است:
قال و حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن عبد الله بن مسکان، عن أبی عبد الله (علیه السلام) فی قوله «وَ إِذْ أَخَذَ الله مِیثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» (15)، قال: ما بعث الله نبیاً من لدن آدم إلی عیسی (علیه السلام) إلا أن یرجع إلی الدنیا فینصر أمیرالمؤمنین علیه السّلام و هو قوله «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ»، یعنی رسول الله «وَ
لَتَنْصُرُنَّهُ»، یعنی أمیر المؤمنین. (16)
حال، این روایت را با روایت منقول از علی بن ابراهیم در متن کتاب مقایسه می کنیم:
حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن ابن مسکان، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: ما بعث الله نبیاً من لدن آدم فهلم جراً إلا و یرجع إلی الدنیا و ینصر أمیر المؤمنین (علیه السلام) و هو قوله «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ»، یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم «وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»، یعنی أمیرالمؤمنین علیه السّلام. (17)
همان گونه که مشاهده می شود، سند دو روایت با هم یکسان است اما متن آن دو، کمی با هم تفاوت دارد. این روایت نیز در سایر منابع به علی بن ابراهیم نسبت داده نشده و تفسیر القمی در نقل آن از علی بن ابراهیم منفرد است.
نکته دیگر، آن که این روایت در جای دیگری از تفسیر القمی نیز آمده که سند آن، هم به امام صادق (علیه السلام) و هم به نقل از ابی بصیر به امام باقر(علیه السلام)می رسد و نیز متن آن با نقل مقدمه تفاوتی بیشتر از نمونه یاد شده دارد. (18)
6. روایتی را به نقل از علی بن ابراهیم در مقدمه می بینیم که با متن کتاب متفاوت است:
قال: و حدثنی أبی، عن أحمد بن النضر، عن عمر، بن شمر قال: ذکر عند أبی جعفر (علیه السلام) جابر، فقال: رحم، الله جابراً لقد بلغ من علمه أنه کان یعرف تأویل هذه الآیه «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی مَعادٍ» (19)، یعنی الرجعه. (20)
همین روایت در متن کتاب این گونه نقل شده است:
فإنه حدثنی أبی، عن حماد، عن حریز، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال سئل، عن جابر، فقال: رحم الله جابراً بلغ من فقهه أنه کان یعرف تأویل هذه الآیه «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی مَعادٍ»، یعنی الرجعه. (21)
سند روایت مقدمه با متن، کاملاً تفاوت دارد، اما تفاوت متن دو روایت بسیار اندک است. این روایت نیز در سایر منابعِ پژوهشی ما به علی بن ابراهیم نسبت داده نشده است.
7. برای توضیح عنوان «أما الرد علی من وصف الله عز و جل» در مقدمه، به همراه آیات، روایتی نیز آمده است:
«وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی» (22)، قال: حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن جمیل، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: إذا انتهی الکلام إلی الله فأمسکوا و تکلموا فیما دون العرش و لا تکلموا فیما فوق العرش، فإن قوماً تکلموا فیما فوق العرش فتاهت عقولهم حتی أن الرجل کان ینادی من بین یدیه فیجیب من خلفه و ینادی من خلفه فیجیب من بین یدیه. (23)
این عبارت در متن کتاب، بدون انتساب به علی بن ابراهیم و نیز بدون این که اشاره شود که متنِ یک روایت است و بدون ذکر سند آمده، به نحوی که با مطالعه کتاب به نظر می رسد این عبارات
دیدگاه ها و اجتهادات شخصی علی بن ابراهیم و یا مؤلف است:
قوله «وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی»، قال: إذا انتهی الکلام إلی الله فأمسکوا و تکلموا فیما دون العرش و لا تکلموا فیما فوق العرش فإن قوماً تکلموا فیما فوق العرش فتاهت عقولهم حتی کان الرجل ینادی من بین یدیه فیجیب من خلفه و ینادی من خلفه فیجیب من بین یدیه. (24)
با توجه به قراین متنی، شاید بتوان گفت که مراد مؤلف از «قال» در نمونه یادشده، علی بن ابراهیم باشد؛ چه این که در سایر عبارات کتاب، هر جا مؤلف از تعبیر «قال» استفاده می کند، مرادش نقلِ از علی بن ابراهیم است. البته نام علی بن ابراهیم در این بخش از کتاب، آخرین بار، 27 آیه پیش تر آمده که با نقل یک روایت «مرفوع» از پدرش آیه 15 سوره نجم را تفسیر کرده است (25) و پس از آن، تا آیه مذکور (آیه 42)، تنها با عبارت «قال» می توان قول او را از میان دیگر اقوال بازشناخت. اما به هر حال، دلیل این که چرا مؤلف سند را نقل نکرده و نیز به این که این مطلب، روایت است، اشاره نمی کند، نامعلوم است.
با توجه به آنچه بیان شد، به نظر می رسد که به کمک این قراین می توان دریافت که مؤلف مقدمه، علی بن ابراهیم نیست؛ چه این که هرگز علی بن ابراهیم در یک کتاب و به نقل از خودش، یک متن را به دو شکل، یا با تفاوت در سند، بدون اشاره، و یا اشاره نکردن به روایت بودن متن، بیان نمی کند.
علاوه بر آنچه گفته شد، دو نکته دیگر نیز در بحث از مقدمه وجود دارد که قابل تأمل است و در بررسی یک پژوهش گر نیاز است بدان توجه شود:

نکته اول

در مقدمه، علاوه بر این هفت روایت، ده روایت دیگر نیز آمده که به جز یک روایتِ مسند (26)، همه آنها به صورت مرسل و بدون واسطه از معصوم (علیه السلام)نقل می شوند. بنا بر این شمار روایات موجود در مقدمه به 17 روایت می رسد.
از میان این ده روایت، چهار نقل (27) پیش از پرداختن به مباحث علوم قرآنی ذکر شده اند و مؤلف با بیان آنها سعی دارد به جایگاه و اهمیت تفسیر قرآن از زبان اهل بیت (علیهم السّلام) بپردازد.
از میان شش روایت دیگر، تنها همان نقل مسند است که در متن کتاب نقل نشده است و سایر روایات همه در متن کتاب آمده اند. (28) معمولاً قایل این روایات در متن کتاب علی بن ابراهیم است و در واقع، نویسنده، اسناد روایات را در مقدمه نیاورده و نیز نگفته که ناقل این روایات، علی بن ابراهیم است. دلیل این عملکردِ نویسنده- که از میان روایات علی بن ابراهیم، تنها هفت روایت را به او منسوب می کند و در سایر روایات اشاره ای به این که نقل شده از سوی علی بن ابراهیم است، نمی کند و این هفت روایت نیز همه به نوعی یا در سند و یا در متن با آنچه در خود کتاب آمده ، متفاوت است- مشخص نیست.

نکته دوم

بر خلاف روایات- که در مقدمه و متن تا این حد متفاوت نقل شده اند- سایر نمونه هایی که مؤلف در مقدمه ذیل نکات علوم قرآنی ذکر کرده است، دقیقاً همانند آن چیزی است که در متن کتاب نقل می شود.
در آمار این پژوهش شمار این نمونه ها بیش از 131 مورد است که برخی در متن کتاب از زبان علی بن ابراهیم و برخی از قول مؤلف ذکر شده اند. جالب است، با این که آمار این نمونه ها چندین برابر روایات است، اما گزارش آنها، همان گونه که مؤلف می گوید: «نذکره فی مواضعه»، در جایگاه خود دقیقاً و با همان لفظ، آمده است. (29) این مطلب، پرسش از چرایی تفاوت نقل مقدمه با کتاب، در نقل روایات را پررنگ تر می کند.
در پاسخ به این پرسش می توان احتمال داد که منابع نگارنده در نگارش و ارجاعاتش با هم متفاوت بوده است. اما نظر صحیح تر آن است که بگوییم حداقل چیزی که می توان در این مسئله بیان کرد، این که با مؤلفی رو به رو هستیم که در نگارش مطالب خود دقت کافی ندارد تا آنجا که میان آنچه در مقدمه می آورد، با آنچه در متن از آن سخن می گوید، تا این حد تفاوت دیده می شود.

نتیجه

از آنچه بیان شد، درمی یابیم که بزرگ ترین نکته مبهم در مقدمه تفسیر القمی، وجود تفاوت کامل میان روایات منقول از علی بن ابراهیم در مقدمه و همان روایات در متن کتاب است که موجب تردید در منقولات منسوب به علی بن ابراهیم می شود و اثبات می شود که نگارنده مقدمه در واقع همان گردآورنده و مؤلف کتاب است، نه علی ابن ابراهیم قمی. از این رو، نمی توان به عبارات مقدمه به
عنوان کلام شیخ موثق حدیث، علی بن ابراهیم قمی استناد کرد.
کتابنامه:
- بحار الأنوار، محمدباقر مجلسی، بیروت: مؤسسه الوفاء، 1404ق.
- تفسیر القمی، علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1412ق.
- جامع الاحادیث نور، قم: مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 187 عنوان کتاب، در 442 جلد، از 90 مؤلف، 1368ش.
- الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، تهران: الاسلامیه، 1387ق.
- کتابخانه اهل بیت علیهم السلام، قم: مرکز معجم فقهی و مرکز پژوهش های اسلامی المصطفی، نسخه اوّل، 4709 جلد کتاب

پی نوشت ها :

1) کارشناس ارشد علوم حدیث.
2) همان، ص17.
3) همان، ص32.
4) همان، ج2، ص312.
5) منابع جستجو در این پژوهش، کتب موجود در نرم افزار جامع الاحادیث نور وکتابخانه اهل بیت (علیهم السّلام) است.
6) سوره نجم، آیه 14 و 15.
7) تفسیر القمی، ج1، ص32.
8) همان، ج2، ص312.
9) سوره نمل، آیه 83.
10) تفسیر القمی، ج1، ص36.
11) همان، ج2، ص106.
12) سوره انبیاء، آیه 95.
13) تفسیر القمی، ج1، ص36.
14) همان، ص50.
15) سوره آل عمران، آیه 81.
16) تفسیر القمی، ج1، ص36.
17) همان، ص114.
18) حدثنی أبی، عن محمد بن أبی عمیر، عن عبد الله بن مسکان، عن أبی عبد الله (علیه السلام) و عن أبی بصیر، عن أبی جعفر (علیه السلام) فی قوله «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»، قال: قال: ما بعث الله نبیاً من لدن آدم فهلم جراً إلا و یرجع إلی الدنیا فیقاتل و ینصر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و أمیرالمؤمنین علیه السّلام. (همان، ذیل آیه ذر).
19) سوره قصص، آیه 85.
20) تفسیر القمی، ج1، ص37.
21) همان، ج2، ص123.
22) سوره نجم، آیه 42.
23) تفسیر القمی، ج1، ص37.
24) همان، ج2، ص316.
25) همان، ص312.
26) سند این روایت به نقل مستقیم علی بن ابراهیم از یکی از مشایخ پدرش است و از این رو، روایتی مرسل محسوب می شود: «قال: و حدثنی محمد بن عیسی بن عبید، عن یونس قال: قال الرضا (علیه السلام): یا یونس! لانقل بقول القدریه، فان القدریه لم یقولوا بقول اهل الجنه و لا بقول اهل النار...». در متن کتاب، در تفسیر همین آیه مذکور در مقدمه، هیچ سخنی از قدریه نیست، بلکه در ردّ اندیشه های معتزله بحث شده است. (همان، ج1، ص35).
27) همان، ص15- 17.
28) [1] در مقدمه می خوانیم: «فقال ابو عبد الله (علیه السلام) لقاریء هذه الآیه ...» (همان، ص22)، در کتاب نیز همین روایت آمده است (همان، ص118). [2] در مقدمه آمده: «فقال ابو عبد الله (علیه السلام) لقد سألوا الله عظیماً...» (همان، ص22)، در کتاب نیز همین روایت آمده است. (همان، ج2، ص93). [3] در مقدمه آمده: «فقال ابو عبد الله (علیه السلام) کیف یحفظ الشیء من امر الله...» (همان، ج1، ص22)، در کتاب نیز همین روایت آمده است (همان، ص316). [4] در مقدمه آمده: «فقال الصادق (علیه السلام): البرزخ القبر و فیه الثواب و العقاب...» (همان، ص31)، در کتاب نیز همین عبارات آمده، اما نه به شکل روایت از امام صادق (علیه السلام)، بلکه به صورت یک اجتهاد و نظر ساده (همان، ج2، ص69). [5] در مقدمه آمده: «فقال العالم (علیه السلام): و الله ما نخاف علیکم الا البرزخ...» (همان، ج1، ص31)، در کتاب نیز همین روایت آمده است، البته به نقل از امام صادق (علیه السلام) (همان، ج2، ص69).
29) برای نمونه: آنچه در مقدمه برای آیه 122 سوره بقره مثال زده شده، عیناً در متن کتاب نیز آمده است (همان، ج1، ص20 و 57)؛ آنچه در مقدمه برای آیه 24 سوره جاثیه گفته شده، عیناً در متن کتاب نیز آمده است (همان، ص21 و ج2، ص270)؛ آنچه در مقدمه ذیل آیه 227 سوره شعرا گفته شده، عیناً در متن کتاب نیز آمده است (همان، ص23 و ج2، ص101) و نمونه های بسیار دیگر که در مقدمه بیان شده است و می توان آنها را با متن کتاب مقایسه کرد (ر.ک : همان، ج1، ص18- 38).

منبع: فصلنامه علمی-پژوهشی علوم حدیث 55

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
تعجب مجری شبکه منوتو از قدرت نیروهای ویژه حزب الله!
play_arrow
تعجب مجری شبکه منوتو از قدرت نیروهای ویژه حزب الله!
حمله جنگنده های رژیم صهیونیستی به محله اللیلاکی
play_arrow
حمله جنگنده های رژیم صهیونیستی به محله اللیلاکی
شعار مردم بعد از تجمع در میدان فلسطین در واکنش به اتفاقات لبنان: انتقام انتقام!
play_arrow
شعار مردم بعد از تجمع در میدان فلسطین در واکنش به اتفاقات لبنان: انتقام انتقام!
ارتباط مستقیم شبکه سه با لبنان / خبرنگار شبکه سه روی آنتن تلویزیون: اگر سیدحسن نصرالله شهید شده باشد...
play_arrow
ارتباط مستقیم شبکه سه با لبنان / خبرنگار شبکه سه روی آنتن تلویزیون: اگر سیدحسن نصرالله شهید شده باشد...
واکنش آنتونی بلینکن وزیرخارجه ‎آمریکا به اتفاقات ساعات اخیر در لبنان
play_arrow
واکنش آنتونی بلینکن وزیرخارجه ‎آمریکا به اتفاقات ساعات اخیر در لبنان
ضامن سلامت حرکت ملت ایران
play_arrow
ضامن سلامت حرکت ملت ایران
آب خوردن عجیب رییس شورای ریاستی انتقالی هائیتی هنگام سخنرانی در سازمان ملل!
play_arrow
آب خوردن عجیب رییس شورای ریاستی انتقالی هائیتی هنگام سخنرانی در سازمان ملل!
برجام و FATF پوشش‌هایی برای جاسوسی
play_arrow
برجام و FATF پوشش‌هایی برای جاسوسی
نتانیاهو در سازمان ملل باز هم تابلو و نقشه از ایران به نمایش گذاشت!
play_arrow
نتانیاهو در سازمان ملل باز هم تابلو و نقشه از ایران به نمایش گذاشت!
پیام صوتی کودک ایرانی خطاب به امام حسین (ع)
play_arrow
پیام صوتی کودک ایرانی خطاب به امام حسین (ع)
ماجرای عصبانیت رهبر انقلاب از بنی‌صدر از زبان محسن رضایی
play_arrow
ماجرای عصبانیت رهبر انقلاب از بنی‌صدر از زبان محسن رضایی
شنیده شدن صدای تیراندازی در هنگ مرزی منطقه تهلاپ میرجاوه
play_arrow
شنیده شدن صدای تیراندازی در هنگ مرزی منطقه تهلاپ میرجاوه
گزارش یک جنگ
play_arrow
گزارش یک جنگ
مسئول رسانه‌ای حزب‌الله: سیدحسن نصرالله در محل حمله نبوده و در سلامت است
play_arrow
مسئول رسانه‌ای حزب‌الله: سیدحسن نصرالله در محل حمله نبوده و در سلامت است
وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه در شبکه خبر: هر فرمانده‌ای شهید می‌شود فرمانده‌ای دیگر به میدان می‌آید
play_arrow
وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه در شبکه خبر: هر فرمانده‌ای شهید می‌شود فرمانده‌ای دیگر به میدان می‌آید