نویسنده: عباس رمضانی
قضاوت های تاریخ درباره ی انسان هایی که در زمان خود به نوعی مشهور و معروف بوده اند، عامل مهمی برای شناخت عملکرد آنهاست. بررسی تاریخ نشان می دهد که از آغاز زندگی انسان تاکنون، اشخاص خوب و بدی در جوامع ظاهر شده و درخشیده اند و نام نیک از خود بر جای گذاشته اند و یا برای خود لعن و نفرین به یادگار نهاده اند. در میان مردان بزرگ تاریخ ایران، میرزا کوچک خان جنگلی یکی از شخصیت های معروف و ارزشمندی است که عمر خود را برای اعتلای ارزش های جامعه و سربلندی و سرافرازی ایران و جلوگیری از ظلم و ستم و سلطه ی بیگانگان و دشمنان نظم و امنیت و استقلال و حاکمیت سیاسی ایران صرف کرد و نامی جاودان از خود بر جای گذاشت. وی می گفت: «من انقلاب را یگانه راه علاج و نجات قطعی ملت ایران از مشکلات موجود می دانم». (1) در این خصوص افراد زیادی درباره ی او اظهار نظر نموده اند که صرف نظر از ادعاهای بی اساس و یک سویه و مغرضانه ی عده ای از افراد، نظر چند تن از علاقه مندان به حقایق و واقعیتهای اصیل و ارزشمند تاریخ ایران ذکر خواهد شد.
«حقیر از آقای میرزا کوچک خان و اشخاصی که صمیمانه با ایشان هم آواز بودند، نیت سویی به دیانت و صلاح مملکت نفهمیدم، بلکه جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آن ها در گیلان عملیاتی بوده بس مقدس که بر هر مسلمانی لازم بود. خداوند همه ی ایرانیان را توفیق می دهد که نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نمایند. پر واضح است، ضدیت و محاربه با همچو جمعیتی مساعدت با کفر و معاندت با اسلام است (2)»
«میرزا کوچک خان شخصاً مردی با ایمان، وطن دوست، فداکار، آزاده و به تمام معنا نیک فطرت و پاکدامن بود که در همه ی احوال، اندیشه ای جز سربلندی ایران و بهره وری هم وطنانش در سر نمی پروراند.» (3) کتاب این نویسنده، یکی از منابع مفید در رابطه با گیلان و شمال ایران است.
«او را می شناختم، خیلی خوب و از نزدیک، آشنایی من و میرزا کوچک خان به طرز عجیبی آغاز شد. من کنسول تفلیس بودم و برای بازرسی به بادکوبه آمده بودم. به من اطلاع دادند که چهار نفر از ایرانی ها مجروح شده اند و در یک کشتی روسی به سر می برند و کشتی در بادکوبه لنگر انداخته است. از من تقاضا شد که بروم و آن ها را تحویل بگیریم. به این طریق من با میرزا کوچک خان که یکی از چهار نفر ایرانی بود آشنا شدم... دو نفر آن ها به دلیل آسیب های زیاد فوت کردند و میرزا و فرد دیگر آن قدر در بیمارستان ماندند که شفا یافتند. بعد ها او برای من تعریف کرد که علت زخمی شدنش آن بوده که جزو مخالفان، با سپاه محمد علی میرزا در جنگ ترکمن صحرا نبرد کرده است و این همان جنگی است که منجر به شکست قطعی محمد علی میرزا و فرار او برای همیشه شد. میرزا کوچک خان به من گفت که از هواداران آزادی و شیفتگان مبارزاتی است که برای آزادی و حفظ استقلال ایران صورت می گیرد.
ایرانی وطن پرستی بود و دولت هم از تهران دستور داده بود که مخارج معالجه ی او تمام و کمال پرداخته شود... روزی که از بیمارستان مرخص شد، یک راست سراغ من آمد و گفت: «هرگز دوستی مرا از دست نخواهد داد...» مردمی مذهبی که می خواست افکار انقلابی را در جامعه ی مذهبی عرضه کند، فوق العاده تیزهوش، سریع الانتقال و برنده و قاطع بود.» (4)
«میرزا کوچک خان شخصاً آدم وطن پرست مذهبی و درستی بوده و زمانی که زمام امور قسمت هایی از گیلان در دستش بود، رفتاری عادلانه و مسالمت آمیز با مردم داشته است و هرگز تعدی و اجحافی از طرف او نسبت به اشخاص نمی شده است. (5)»
1- آیت الله شهید سید حسن مدرس
شهید مدرس در ماه جمادی الثانی سال 1338 هـ ق، درباره ی میرزا کوچک خان جنگلی چنین اظهار نظر می کند:«حقیر از آقای میرزا کوچک خان و اشخاصی که صمیمانه با ایشان هم آواز بودند، نیت سویی به دیانت و صلاح مملکت نفهمیدم، بلکه جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آن ها در گیلان عملیاتی بوده بس مقدس که بر هر مسلمانی لازم بود. خداوند همه ی ایرانیان را توفیق می دهد که نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نمایند. پر واضح است، ضدیت و محاربه با همچو جمعیتی مساعدت با کفر و معاندت با اسلام است (2)»
2- عبدالله مستوفی
وی نویسنده ی کتاب «تاریخ اجتماعی و اداری دوره ی قاجاریه» است و در مورد نهضت جنگل اعتقاد دارد که میرزا کوچک خان جنگلی در تمام مدت فعالیت نهضت یک قدم برخلاف دیانت و حب وطن بر نداشته و حتی در مواقعی که کابینه های نسبتاً صالح روی کار می آمده، خود را از تماس با افراد دولت بر کنار می داشته است.3- مورخ الدوله ی سپهر
این شخص نویسنده ی کتاب «ایران در جنگ بزرگ» است و میرزا کوچک خان جنگلی را یک مرد روشن فکر مذهبی و یک فرد میهن پرست واقعی معرفی کرده است.4- دکتر احمد کتابی
وی نویسنده ی کتاب «سرزمین میرزا کوچک خان» است، این کتاب پژوهشی است درباره ی گیلان و تاریخ اجتماعی و اقتصادی آن که آقای ابراهیم فخرایی نیز مقدمه ای بر آن نگاشته است. دکتر کتابی در مورد میرزا کوچک خان می نویسد:«میرزا کوچک خان شخصاً مردی با ایمان، وطن دوست، فداکار، آزاده و به تمام معنا نیک فطرت و پاکدامن بود که در همه ی احوال، اندیشه ای جز سربلندی ایران و بهره وری هم وطنانش در سر نمی پروراند.» (3) کتاب این نویسنده، یکی از منابع مفید در رابطه با گیلان و شمال ایران است.
5- محمد ساعد مراغه ای
ساعد، کنسول تفلیس و باکو بود که مدتی هم پست نخست وزیری را بر عهده داشت. او ضمن بیان بعضی از خاطراتش که در روزنامه ی «اراده ی آذربایجان» چاپ شده، درباره ی میرزا کوچک خان چنین گفته است:«او را می شناختم، خیلی خوب و از نزدیک، آشنایی من و میرزا کوچک خان به طرز عجیبی آغاز شد. من کنسول تفلیس بودم و برای بازرسی به بادکوبه آمده بودم. به من اطلاع دادند که چهار نفر از ایرانی ها مجروح شده اند و در یک کشتی روسی به سر می برند و کشتی در بادکوبه لنگر انداخته است. از من تقاضا شد که بروم و آن ها را تحویل بگیریم. به این طریق من با میرزا کوچک خان که یکی از چهار نفر ایرانی بود آشنا شدم... دو نفر آن ها به دلیل آسیب های زیاد فوت کردند و میرزا و فرد دیگر آن قدر در بیمارستان ماندند که شفا یافتند. بعد ها او برای من تعریف کرد که علت زخمی شدنش آن بوده که جزو مخالفان، با سپاه محمد علی میرزا در جنگ ترکمن صحرا نبرد کرده است و این همان جنگی است که منجر به شکست قطعی محمد علی میرزا و فرار او برای همیشه شد. میرزا کوچک خان به من گفت که از هواداران آزادی و شیفتگان مبارزاتی است که برای آزادی و حفظ استقلال ایران صورت می گیرد.
ایرانی وطن پرستی بود و دولت هم از تهران دستور داده بود که مخارج معالجه ی او تمام و کمال پرداخته شود... روزی که از بیمارستان مرخص شد، یک راست سراغ من آمد و گفت: «هرگز دوستی مرا از دست نخواهد داد...» مردمی مذهبی که می خواست افکار انقلابی را در جامعه ی مذهبی عرضه کند، فوق العاده تیزهوش، سریع الانتقال و برنده و قاطع بود.» (4)
6- حسین مکی
مکی یکی از مورخان بنام و معروف ایران است که در رابطه با وقایع و رخدادهای تاریخ ایران کتاب های زیادی به رشته ی تحریر درآورده است. او درباره ی میرزا کوچک خان جنگلی می گوید:«میرزا کوچک خان شخصاً آدم وطن پرست مذهبی و درستی بوده و زمانی که زمام امور قسمت هایی از گیلان در دستش بود، رفتاری عادلانه و مسالمت آمیز با مردم داشته است و هرگز تعدی و اجحافی از طرف او نسبت به اشخاص نمی شده است. (5)»
پی نوشت ها :
1- تاریخ ایران «از صفویه تا دوران معاصر»، گروه نویسندگان، ص 118.
2- تاریخ انقلاب جنگل، محمد علی گیلک «خمامی»، ص 5.
3-سرزمین میرزا کوچک خان، دکتر احمد کتابی، ص 125.
4- تاریخ بیست ساله ی ایران، ج1، حسین مکی، صص 535 تا 537.
5- همان، ص 535.