اندیشه سیاسی میرزای نائینی (1)

[1]، امّا کم تر کسی به درستی به اصل معنا و مفهوم آن توجه داشت. جناح روشنفکری، ریشه واژه را یک کلمه لاتین(فرانسه) Lachart (لاشارت) میدانستند که به معنای قانون است و از طریق ترکیه در نوشته های نامق کمال [2]،
سه‌شنبه، 28 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اندیشه سیاسی میرزای نائینی (1)
اندیشه سیاسی میرزای نائینی(1)

نویسنده : سید محمد ثقفی



 
واژه مشروطه از نیمه های دوره سلطنت ناصرالدین شاه بر سر زبان ها جاری بود
[1]، امّا کم تر کسی به درستی به اصل معنا و مفهوم آن توجه داشت. جناح روشنفکری، ریشه واژه را یک کلمه لاتین(فرانسه) Lachart (لاشارت) میدانستند که به معنای قانون است و از طریق ترکیه در نوشته های نامق کمال [2]، روشنفکران ایرانی آن را تکرار می کردند و لذا اصرار داشتند که واژه کنستتوسیون (Constitution) و لفظ مشروطه در متن بیانیه محمد علی شاه (دولت) قید شود و چنین نیز شد.
[3]
امّا جناح اسلامی، با این که با اصل دولت مشروطه و محدودیت قدرت سلطنت توافق داشتند، ریشه مشروطه رابه همان معنای عربی کلمه، محدود کردن و مقید کردن میدانستند و به آن اعتماد میکردند و به قول مرحوم آقا میرزا
صادق آقا تبریزی: شَرَطَ یشرطُ فهو شارط وذاک مَشروط صرف مینمودند.
[4] طبیعی است هم چنان که ریشه واژه مشروطه را عربی تلقی میکردند، مفهوم اصلی آن را نیز برخاسته از مفاهیم اسلامی و محتوای مذهب میدانستند و بر این معنا اصرار داشتند که اساس مشروطیت پیش از آن که از اروپا آمده باشد در اصول شریعت ریشه داشته و اروپاییان اصول آن را از اسلام گرفته اند.
[5] و حق نیز چنین بود.
به زعم فرنگی مآبان و غرب زدگان وطنی روحانیان هیچ گونه اطلاعی از مفهوم و اساس مشروطه نداشتند. فریدون آدمیت، سخن گوی این جماعت چنین میگوید: فکرآزادی و اصول مشروطه گری و نظام دموکراسی، نه از شریعت نشأت می گرفتند و نه نوآوری های ملایان بودند، مشروطیت بر پایه نظر حاکمیت مردم بنا گردیده بوده. چنین فلسفه سیاسی با بنیاد احکام شرعی مُنزل لایتغیّر ربانی تعارض داشت
[6] و یا به تعبیر ناظم الاسلام: علما و طباطبائی درباره نفی مشروطیت، سردرگم بوند ، این ها همه گویای این حقیقت است که جناح گرایان خود را لیدر فکری مشروطیت دانسته اند و تنها می خواستند رهبری علما را به عنوان تاکتیک بپذیرند و از آنان سوء استفاده نمایند. ادّعای این که یحیی دولت آبادی بند درخواست عدالت خانه را در لیست درخواستی علمای متحصن در شاه عبدالعظیم گنجانیده است شاهد این تاکتیک می باشد. [7]
امّا واقع آن است که روحانیان به آن چه کنستتوسیون (مشروطیت) نامیده میشود و ریشه غربی داشته است [حکومتی سکولاریستی] آشنایی نداشتند و آن را نوعی هم ضد اسلامی می دانستند، چنان چه شیخ فضل الله نوری و آخوند خراسانی بر آن تصریح کردند. [8]

هدف مشروطه

هدف مشروطیت به رهبری عالمان اسلامی اسلام و عدالت خواهی بود و قطعاً آن ها تصویر روشنی از نظام مشروطه داشتند و حکومت قانون، محدود بودن قدرت سلطنت، تقسیم قوا، وجود مجلس شورای ملی - اسلامی و نظارت مبعوثان ملت بر بنای امرهم شوری بینهم را به خوبی می دانستند و بر آن تأکید ورزیده و تصریح می کردند. این که دردوره دوم انتخابات مجلس جناح روشنفکری پیروز شده و توانسته است حکومت غیر مذهبی و سکولاریستی به وجود آورد و کلّیه طبقات مذهبی و عالمان دینی را از صحنهسیاسی و فکری بیرون کند. این واقعه ای بود که می توان گفت در اثر ضعف و عدم آگاهی جامعه مسلمان، از روند سیاسی و جریان اجتماعی ایران و دنیا، از طرفی، و سستی و تنبلی و بی تفاوتی عده ای از روحانیان، که همواره در تاریخ وجودداشته و در برابر جبهه مبارزان و مجاهدان به مخالفت برمی خیزند، از طرف دیگر، به وجود آید و سبب شد که جناح اسلامی شکست بخورد و از صحنه سیاسی خارج گردد و درنتیجه اداره کشور و نیروهای تصمیم گیرنده از جناح روشنفکری و منوّرالفکرهای رژیم مشروطه لائیکی به وجود آید.
از شخصیت های بارزی که در عصر نهضت مشروطه خواهی توانسته است تصویر روشنی از نظام حکومت مشروطه ارائه دهد، عالم روشن بین، فقیه عالی مقام و علّامهزمان میرزای نائینی است. به تعبیر آیه الله طالقانی: گونه کشیده و بینی و پیشانی بلند و برآمده و موی تنکش، فلاسفه یونان، سقراط و افلاطون، را در خاطر تجدید میکند. او با نوشتن رساله تنبیه الامّه وتنزیه الملّه در تحریر و تبیین مشروطیت و حکومت اسلامی،رسالت عالمانه خود را به اتمام رساند و کتاب جامعی در اصول سیاست اسلامی و آیین کشورداری، به رشته تحریر درآورد.
می توان گفت که این کتاب، نخستین کتاب علمی است که در مورد حکومت اسلامی به قلم یک مجتهد و فقیه اسلام شناس، نوشته شده است نائینی این کتاب را در پاسخمتعرضان و مشروعه خواهان نوشته است و توضیح کافی درباره ریشه نهضت مشروطیت و مبارزه با استبداد را در تاریخ اسلام ارائه نموده است.
اینک ما مفاهیم و محتوای این رساله را در موضوعات ذیل، بررسی و کاوش می کنیم:
1- زندگی نامه
2- ریشه تفکر سیاسی نائینی
3- نائینی و ابتکار اندیشه
4- لزوم حکومت و تقسیم آن
5- ویژگی های حکومت مطلقه استبدادی
6- خصوصیات حکومت مشروطه [مقیده]
7- مفهوم برابری و مساوات در بینش نائینی
8- مفهوم حریت و آزادی در اندیشه نائینی
9- تقسیم قوا در اندیشه دینی
10- پاسخ به اعتراضات مغرضان

زندگی نامه

علّامه میرزا محمدحسین نائینی غروی (1355 - 1265 ه-) یکی از برجسته ترین چهره های ضد بیدادگری در قرن اخیر است. وی تحصیلات نخستین را در نائین انجام داد و سپس در سال 1293 ه- به اصفهان رفت و هفت سال در آن جا زیست و تحصیل کرد. آن گاه در سال 1303 به عراق رفت و تا سال 1313 در سامرّا نزد میرزای شیرازی مجتهد بزرگ شیعه و دیگر مجتهدان به تحصیل ادامه داد. نائینی در اواخر زندگی خود در سامرّا مُنشی میرزا بود. در همین دوران است که نائینی با اندیشه های سیاسی میرزای شیرازی و سیدجمال الدین اسدآبادی آشناشد. پس از مرگ میرزای شیرازی (1312 ه-) نائینی درس و تحقیقات خود را زیر نظر مرحوم آیة الله سید اسماعیل صدر دنبال کرد. و در سال 1314 همراه او به کربلا رفت و پس از دو سال به نجف بازگشت و به حوزه درسی مخصوص آخوند خراسانی پیوست.
به نقل شیخ آغا بزرگ تهرانی: نائینی نزدیک ترین مشاور خراسانی در زمینه انقلاب مشروطیت بود.
[9] در این دوران بوده است که نائینی کتاب مهم خود را درباره مشروطیت به نام تنبیه الامه و تنزیه المله تألیف کرد. نائینی این کتاب را درباره اثبات قانونی و مشروع بودن حکومت مشروطه و نامشروع بودن استبداد نوشت. این کتاب مورد تأیید مراجع وقت، خراسانی و مازندرانی قرارگرفت، امّا بعد از شکست مشروطه خواهان از جناح غرب زدگان مدتی مورد بی التفاتی بود. و به نقلی خود نائینی آن ها را جمع کرد و به فرات ریخت. ولی در سال 1334 با مقدمه مرحوم آیه الله طالقانی دوباره در محافل سیاسی و مذهبی مورد عنایت قرار گرفت و مباحث آن مورد بحث و بررسی بود.

ریشه تفکر سیاسی نائینی(ره)

عده ای از روشنفکران غرب گرا، حتی آن هایی که صبغه دینی نیز دارند، برآنند که مرحوم نائینی بیش تر اندیشه سیاسی خود را از کتاب طبایع الاستبداد تألیف عبدالرحمن کواکبی، مصلح مسلمان سوری، وام گرفته است و بیش تر اصطلاحاتی را که در توصیف حکومت رژیم استبداد به کار برده است، از کتاب کواکبی اخذ و اقتباس نموده است.
فریدون آدمیت، نویسنده فراموسونی با غرض ورزی خاصی این مطلب را بازگو می کند: به عقیده ما [نائینی] در تحلیلی که از استبداد سیاسی و استبداد دینی و استبداد جمعی به دست می دهد، مستقیماً از ترجمه طبایع الاستبداد عبدالرحمن کواکبی متأثر است که او خود نیز از کتاب در جباری اثر معتبر و تیور یوالفیری نویسنده ایتالیایی بهره فراوان گرفته است
[10] و همین طور دکتر عبدالهادی حائری، با این که صبغهمذهبی داشته و فرزند یکی از مراجع بزرگ بود، بر آن است که کتاب تنبیه الامة بیش ترین اقتباس را از طبایع الاستبداد کواکبی کرده است. او می نویسد:
نائینی در بحث خود پیرامون استبداد، نه تنها از بسیاری از اندیشه های کواکبی در طبایع الاستبداد بهره گرفته، بلکه وی حتی عین واژه ها و اصطلاحات به کار برده شده در طبایع الاستبداد را در تنبیه الامه به کار برده است.
برخی از واژه ها که نائینی به عنوان مترادف استبداد در کتاب خویش میآورد.عبارتند از: استعباد، اعتساف، تسلط و تحکم. واژه های مرادف مستبد عبارتند از: حاکم مطلق، حاکم بامر، مالک رقاب و ظالم قهّار، مردمی که زیر سلطه چنان حکومت
استبدادی به سر می برند اسراء، مستصغرین و مستنبتین نامیده شده اند. همه این واژه ها دقیقاً و با معانی و شیوه استدلال تقریبا یکسان در نوشته های کواکبی آمده است.
[11]
ولی در مقایسه دو کتاب طبایع الاستبداد و تنبیه الامه اگرچه مباحث آن ها از نظر ظاهر به یکدیگر شباهت دارند ولی تحقیقاً کتاب تنبیه الامه از عمق علمی بیش تری برخوردار است و وسعت علمی و عمق اندیشه مؤلّف آن را نشان می دهد. و به قول حمیدعنایت: تنبیه الامه رساله ای بسیار بدیع تر و منظم تر از طبایع الاستبداد است اگرچه به سبب پیچیدگی شیوه نگارش و روش استدلال بدان پایه شهرت همگانی نداشته است. ولی بررسی و مقابله دقیق کتاب، این دعوی [اقتباس دومی از اولی] را تایید نمیکند.
[12]
آن چه مهم است این است که مرحوم نائینی، از سیاست عصر خود عمیقاً آگاه بوده و با چالش های دولت های بزرگ و مطالع آن ها در روابط خود با کشورهای دیگر آشناییداشت. با این که فریدون آدمیت به زعم دریافت تنگ نظرانه که از اسلام و عالمان دین دارد نظرش نسبت به نائینی مثبت است، می گوید: نائینی علاوه بر رشته تخصصی خود، در حکمت عملی دست دارد، با مدوّنات سیاسی زمان خویش آشنا است و نسبت به مسائل دوره اول حکومت مشروطه آگاه است، نسبت به تعرّض مغرب به کشورهای اسلامی حساس است. و هشیاری ملی اش خیره کنند... در انتقاد سیاسی بسیار تواناست. این را بگویم که مردی وارسته و بزرگوار بود.

ابتکار اندیشه

به اعتراف موافق و مخالف، علّامه نائینی، علاوه بر فقه و اصول، از حکمت عملی و فلسفه و اجتماعیات، بهره وافر داشته است و کسی بود که کاملاً با کتاب ها و مطبوعات زمان آشنا بود، این اطلاعات و تبحر علمی، او را کافی است که دست به ابتکار علمی بزند و تصویر روشنی از حکومت مشروطه و ویژگی های نظام استبداد ارائه دهد.
ابتکار کار نائینی در این نکته نهفته است که او به تعبیر مرحوم آیة الله طالقانی برای اثبات مشروعیت مشروطه نوشته شده ولی اهمیت بیش تر آن به دست دادن اصول سیاسی و
اجتماعی اسلام و نقشه و هدف کلی حکومت اسلامی است.
[13]
او در این کتاب به خوبی توانسته، سیمای روشن و واضحی از نوع حکومتی را که عالمان دین در صدر مشروطه در پی عدالت خواهی و اسلام خواهی خود داشتند، به جامعه مسلمانان ارائه دهد. و آنان را از ابهام و سرگیجی برهاند.
خواسته نائینی برخلاف زعم فرنگ مآبان، کاملاً روشن در حکومتی برخاسته از مفاهیم اصیل اسلامی بوده است. او گرچه ممکن است در استخدام واژه ها از نویسندگانبهره جسته، در نشان دادن ریشه استبداد و آثار و تبعات فاسد آن، از تاریخ صدر اسلام تبدیل دولت خلافت راشدین به نظام استبدادی بنی امیه و آثار و نشانه های آن که در نظام اموی حاکم بوده است، استشهاد می کند. وی سیمایی را که از حکومت محدوده مقیدیه دستوریه ، مشروطه نشان میدهد، کاملاً از اندیشه اسلامی الهام میگیرد، مگر نه این است که خود علاوه از فقیه اسلام شناس، فیلسوف ژرف اندیش و عالم به مسائل اجتماعیات و سیاست زمان بوده است. درنتیجه سیمایی که از حکومت مشروطه و طرح خود ارائه میدهد، کاملاً روشن، صریح و بی ابهام می باشد. این حقیقتی است که حتی استاد عبدالهادی حائری با این که اعتقاد در اقتباس بودن تنبیه الامه دارد، بدان اعتراف می کند:
نائینی نیز به مانند هم قطارش طباطبایی و برعکس آن چه بعضی از نویسندگان گفته اند درباره معنای مشروطیت سردرگم نبوده است، در تعریف و توصیف نائینی از یک حکومت مشروطه، احکام و شرایطی دیده میشود که با یک رژیم مشروطه غربی راست میآید.
[14]

لزوم حکومت و تقسیم آن

بالاخره، چکیده مطالب نائینی در کتاب پرارج تنبیه الامه چنین است:
بهترین وسیله برای رسیدن به حکومت عادلانه و پاسدار منافع ملت، این است که شخص والی و حاکم، صاحب عصمت نفسانی باشد تا فقط اراده خداوند بر وی حکومت کند.
[15]
تا زمانی که این شکل حکومت تشکیل نیافته است، باید کوشید و حکومت افراد عادل را برقرار کرد. ولی چون این دو صفت [عدالت نفسانی و حکومت افراد عادل] عمومیتندارد و معمولاً از اراده افراد خارج است باید در تشکیل هر حکومتی، دو اصل زیر را رعایت کرد تا دست کم بتوان از آن کمال مطلوب، زیاد دور نیفتاد.
1- وضع قانون: باید قوانینی وضع شود که از یک سوی حدود تسلط و تکالیف حاکم و از سوی دیگر، حقوق و آزادی افراد ملت را مطابق موازین شریعت معین سازد به نحوی که نقض این مقررات و قوانین در حکم خیانت در امانت شمرده شود و عیناً همان مجازات خیانت در امانت را داشته باشد.
2- نظارت عقلا...: هیئتی مرکب از خردمندان و دانایان کشور و خیرخواهان ملت که به حقوق مشترکه بین الملل خبیر و به مقتضیات و شرایط حاکم بر سیاست عصر آگاه باشند، تشکیل گردد. و این هیئت درحقیقت همان مجلس نمایندگان ملت است. همه افراد قوه مجریه باید تحت نظارت همان مجلس و اعضای این مجلس تحت نظارت و اشراف ملت باشند. به قول نائینی(ره) فتور در هریک از این دو مسئولیت، موجب بطلان حقانیت قوه مجریه و مبدل شدن حقیقت ولایت و امانت به تحکم و خودکامگی متصدیان و مجریان خواهد شد و فساد رواج خواهد گرفت. [16]

پی نوشت ها :

[1] . مهدی قلی خان هدایت، طلوع مشروطیت (تهران، انتشارات پیام، 1363) ص 15.
[2] . عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت (تهران، امیرکبیر، 1360) ص54 تقی زاده، سه خطابه، ص18-53.
[3] . ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان (تهران، بنیاد فرهنگ ایران) 1349، ج 2، ص 85.
[4] . عبدالهادی حائری، همان، ص 253.
[5] . علّامه نائینی، تنبیه الامه، ص 3.
[6] . فریدون آدمیت، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (تهران، انتشارات پیام، بی تا) ص 227.
[7] . یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، ص 24.
[8] . مرگی در نور، شرح حال آخوند خراسانی، ص137.
[9] . شیخ آغابزرگ تهرانی نقباء البشر فی القرن الرابع عشر طبقات اعلام الشیعه (قم، دارالمرتضی، 1404) ج 2، ص 595.
[10] . فریدون آدمیت، همان، ص230.
[11] . عبدالهادی حائری، همان، ص223.
[12] . حمید عنایت، سیری در اندیشه سیاسی عرب (تهران، انتشارات خوارزمی، 1351) ص 174.
[13] . آیه الله طالقانی، مقدمه تنبیه الامه، ص 18.
[14] . عبدالهادی حائری، همان، ص 261.
[15] . آیه الله طالقانی، مقدمه تنبیه الامه، ص 15.
[16] . نائینی، همان، ص 7.

منبع فصلنامه حکومت اسلامی شماره3

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
شاهد عظمت شخصیت رهبر انقلاب در تصمیماتی مثل وعده صادق بوده‌ام
play_arrow
شاهد عظمت شخصیت رهبر انقلاب در تصمیماتی مثل وعده صادق بوده‌ام