نویسنده: شهاب سبزی
سری Nancy Drew را می توان جزو دنباله دارترین و معروف ترین عناوین ماجرا جویی به حساب آورد که همیشه در هر شرایطی عناوین جدیدش را روانه بازار شده است. اخیراً شاهد بیستمین دنباله ی این سری هستیم که خوشبختانه موفق شده درحد نام Nancy Drew ظاهر شود و با همراه کردن بازیباز با معماهای درگیر کننده اش، طرفداران این سبک را راضی کند.
بازی جدید، ماجراجویی های ناشی (Nancy) و سفر او به جزیره ی Dread را روایت می کند. بس ماروین (Bess Marvin ) یکی از دوستان نزدیک نانسی است که به تازگی برنده یک تور مسافرتی 5 روزه به جزیره ی Dread در منطقه ی باهاماس شده است. ماروین پس از رسیدن به جزیره از نانسی هم تقاضا می کند به او و دوست دیگرشان، جورج ملحق شود. نانسی این دعوت را می پذیرد اما بلافاصله، پس از رسیدن به جزیره متوجه می شود ماروین توسط عده ای ربوده شده و ربایندگان از طریق نامه ای خواسته های شان را برای نانسی به جا گذاشته اند. آن ها در صورتی ماروین را آزاد می کنند که نانسی گنج گمشده EL Toro را برای شان پیدا کند. داستان بازی از ایده جالبی بهره می برد اما شروع خوبی ندارد و خیلی زود و بدون هیچ پیش زمینه ای بازیباز را در دل بازی رها می کند. از طرفی پیشروی داستان بسیار جالب است و بازیباز در طول بازی و با حل هر کدام از معماها به قسمتی از داستان بازی پی می برد. مثلاً در یکی از مراحل، با رمزگشایی یک کتاب می توان به قسمتی از داستان هفت کشتی گمشده و ماجراهایی که بر سر ساکنان آن آمده، پی برد.
مهمترین نکته بارز بازی معماهای پر تعداد و مشکل آن است که از یک روند کاملاً غیر خطی پیروی کرده و با پیشروی در بازی به سختی آن ها افزوده می شود. معماهای بازی بیشتر از این که بر استفاده از آیتم ها تمرکز داشته باشند، نیازمند تفکر بازیباز هستند.
البته مانند کلیه عناوین قبلی Nancy Drew، جستجوی محیط ها بخش جدایی ناپذیر این بازی است که مدت زمان زیادی از گیم پلی را نیز صرف خود کرده است. جزیره Dread نسبتاً کم وسعت است و به خوبی می توان به تمام نقاطش دسترسی داشت. البته سازندگان بازی برای راحت کردن رفت و آمدهای نانسی در جزیره، قابلیت استفاده از وسایل نقلیه را نیز به او داده اند. نانسی در جزیره یک خودروی کوچک مخصوص گلف در اختیار دارد و در دریا و محیط های آبی نیز می تواند از قایق استفاده کند. استفاده از وسایل نقلیه را می توان جزو مزایای بازی به شمار آورد؛ اما از طرفی کنترل نسبتاً ضعیف این وسایل به همراه زاویه دوربین نه چندان دلچسب به کیفیت این بخش لطمه زده است. هنگام رانندگی در جزیره دوربین به حالت دید از بالای سر (Overhead) وارد می شود و متأسفانه در این حالت طراحی ضعیف محیط ها کاملاً به چشم می آید. نانسی یک لباس غواصی در اختیار دارد و می تواند به جستجوی محیط های زیر آب نیز بپردازد.
خوشبختانه این موارد باعث شده اند گیم پلی بازی از تنوع مناسبی برخوردار باشد. بازی دارای دو درجه سختی متفاوت با نام های Junior و Senior است که هر کدام نوع خاصی از گیم پلی و معماها را ارایه می دهد. در حالت جونیور که برای تازه واردهای این سبک مناسب است. برای هر معما چندین راه حل در نظر گرفته شده و بازیباز از راهنمایی بیشتری بهره می برد. در این حالت نانسی از یک فهرست هدف ها بهره می برد که هدف بعدی را به او معرفی می کند. در حالت سنیور بازیباز با معماهای بسیار مشکل و تنها یک راه حل مواجه است و راهنمایی ها نیز به حداقل می رسد. متأسفانه مینی گیم های طراحی شده از ارزش های بازی می کاهند. البته خود این مینی گیم ها به تنهایی مشکلی ندارند؛ اما بیشتر آن ها بی ربط با جریان بازی هستند. این مینی گیم ها از بازی ها میمون ها، قایق سواری برای پیدا کردن بطری ها و... تشکیل شده اند و در مواقعی که از معماهای سخت بازی خسته شده اید می توانند شما را سرگرم کنند.
ضعف دیگر بازی، کمبود تعداد شخصیت ها و شخصیت پردازی ضعیف آن هاست. تعداد شخصیت های درون بازی به تعداد انگشت های دو دست هم نمی رسد که بعضی از آن ها هم فقط چند سکانس کوتاه ایفای نقش می کنند. بازی از بعد گرافیکی خیلی قابل قبول نیست. جزیره بسیار ضعیف و کم جزییات طراحی شده است. بیش از نود درصد محیط های بازی دو بعدی و از پیش رندر شده هستند و در میان این زمینه های دو بعدی گاه می توان یک آبجکت سه بعدی را مشاهده کرد. بیشترین ضعف ها در مواقعی که دوربین حالت Overhead دارد به چشم می خورند و در این حالت گرافیک بازی به بازی های چند نسل پیش شبیه می شود. در کنار این ها رزولوشن ثابت و نبود تنظیمات برای تغییر در گرافیک بازی نکته ای است که در کمتر بازی این نسل مشاهده می شود؛ حتی بازی های ضعیف شرکت city interactive هم گزینه هایی برای تنظیمات گرافیکی دارند! البته طراحی مدل و انیمیشن های شخصیت های درون بازی بد کار نشده و نکته ی مثبتی هم که در آن ها وجود دارد همخوانی کامل حرکات چهره آن ها با صدایشان است. دوبله ی شخصیت های درون بازی هم قابل قبول است؛ اما افسوس که دیالوگ های ضعیف و سطحی ارزش این بخش از کار را پایین آورده است.
از طرفی صدا گذاری محیط ها چندان خوب کار نشده و اکثراً از افکت های ساده نظیر صدای پرندگان برای صدا گذاری جنگل ها استفاده شده است.
با تمام این مشکلات ROSS یک ماجراجویی خوب است که به اکثر مولفه های کلاسیک این سبک وفادار بوده است و ایجاد دو درجه ی سختی متفاوت بازی هم برای طرفداران قدیمی این سبک وهم بازیبازهای جدید و تازه کار سرگرم کننده است.
12- گرافیک
کمبود جزییات در محیط ها، طراحی خوب شخصیت ها، اجرای بازی در یک رزولوشن ثابت!
12- موزیک و صدا
دوبله خوب شخصیت ها، دیالوگ ها ضعیف و سطحی، صداگذاری ضعیف محیط ها، به افکت های ساده بسنده شده است.
14- گیم پلی
معماهای مشکل و درگیر کننده، وجود وسایل حمل و نقل، دو درجه سختی متفاوت، شخصیت پردازی ضعیف و مینی گیم های نامربوط به اصل بازی
12- جذابیت
روند بازی خوب و متنوع است، ایده ی مناسب برای داستان، بازی کوتاه است.
منبع: بازی رایانه شماره 31
بازی جدید، ماجراجویی های ناشی (Nancy) و سفر او به جزیره ی Dread را روایت می کند. بس ماروین (Bess Marvin ) یکی از دوستان نزدیک نانسی است که به تازگی برنده یک تور مسافرتی 5 روزه به جزیره ی Dread در منطقه ی باهاماس شده است. ماروین پس از رسیدن به جزیره از نانسی هم تقاضا می کند به او و دوست دیگرشان، جورج ملحق شود. نانسی این دعوت را می پذیرد اما بلافاصله، پس از رسیدن به جزیره متوجه می شود ماروین توسط عده ای ربوده شده و ربایندگان از طریق نامه ای خواسته های شان را برای نانسی به جا گذاشته اند. آن ها در صورتی ماروین را آزاد می کنند که نانسی گنج گمشده EL Toro را برای شان پیدا کند. داستان بازی از ایده جالبی بهره می برد اما شروع خوبی ندارد و خیلی زود و بدون هیچ پیش زمینه ای بازیباز را در دل بازی رها می کند. از طرفی پیشروی داستان بسیار جالب است و بازیباز در طول بازی و با حل هر کدام از معماها به قسمتی از داستان بازی پی می برد. مثلاً در یکی از مراحل، با رمزگشایی یک کتاب می توان به قسمتی از داستان هفت کشتی گمشده و ماجراهایی که بر سر ساکنان آن آمده، پی برد.
مهمترین نکته بارز بازی معماهای پر تعداد و مشکل آن است که از یک روند کاملاً غیر خطی پیروی کرده و با پیشروی در بازی به سختی آن ها افزوده می شود. معماهای بازی بیشتر از این که بر استفاده از آیتم ها تمرکز داشته باشند، نیازمند تفکر بازیباز هستند.
البته مانند کلیه عناوین قبلی Nancy Drew، جستجوی محیط ها بخش جدایی ناپذیر این بازی است که مدت زمان زیادی از گیم پلی را نیز صرف خود کرده است. جزیره Dread نسبتاً کم وسعت است و به خوبی می توان به تمام نقاطش دسترسی داشت. البته سازندگان بازی برای راحت کردن رفت و آمدهای نانسی در جزیره، قابلیت استفاده از وسایل نقلیه را نیز به او داده اند. نانسی در جزیره یک خودروی کوچک مخصوص گلف در اختیار دارد و در دریا و محیط های آبی نیز می تواند از قایق استفاده کند. استفاده از وسایل نقلیه را می توان جزو مزایای بازی به شمار آورد؛ اما از طرفی کنترل نسبتاً ضعیف این وسایل به همراه زاویه دوربین نه چندان دلچسب به کیفیت این بخش لطمه زده است. هنگام رانندگی در جزیره دوربین به حالت دید از بالای سر (Overhead) وارد می شود و متأسفانه در این حالت طراحی ضعیف محیط ها کاملاً به چشم می آید. نانسی یک لباس غواصی در اختیار دارد و می تواند به جستجوی محیط های زیر آب نیز بپردازد.
ضعف دیگر بازی، کمبود تعداد شخصیت ها و شخصیت پردازی ضعیف آن هاست. تعداد شخصیت های درون بازی به تعداد انگشت های دو دست هم نمی رسد که بعضی از آن ها هم فقط چند سکانس کوتاه ایفای نقش می کنند. بازی از بعد گرافیکی خیلی قابل قبول نیست. جزیره بسیار ضعیف و کم جزییات طراحی شده است. بیش از نود درصد محیط های بازی دو بعدی و از پیش رندر شده هستند و در میان این زمینه های دو بعدی گاه می توان یک آبجکت سه بعدی را مشاهده کرد. بیشترین ضعف ها در مواقعی که دوربین حالت Overhead دارد به چشم می خورند و در این حالت گرافیک بازی به بازی های چند نسل پیش شبیه می شود. در کنار این ها رزولوشن ثابت و نبود تنظیمات برای تغییر در گرافیک بازی نکته ای است که در کمتر بازی این نسل مشاهده می شود؛ حتی بازی های ضعیف شرکت city interactive هم گزینه هایی برای تنظیمات گرافیکی دارند! البته طراحی مدل و انیمیشن های شخصیت های درون بازی بد کار نشده و نکته ی مثبتی هم که در آن ها وجود دارد همخوانی کامل حرکات چهره آن ها با صدایشان است. دوبله ی شخصیت های درون بازی هم قابل قبول است؛ اما افسوس که دیالوگ های ضعیف و سطحی ارزش این بخش از کار را پایین آورده است.
از طرفی صدا گذاری محیط ها چندان خوب کار نشده و اکثراً از افکت های ساده نظیر صدای پرندگان برای صدا گذاری جنگل ها استفاده شده است.
با تمام این مشکلات ROSS یک ماجراجویی خوب است که به اکثر مولفه های کلاسیک این سبک وفادار بوده است و ایجاد دو درجه ی سختی متفاوت بازی هم برای طرفداران قدیمی این سبک وهم بازیبازهای جدید و تازه کار سرگرم کننده است.
مزایا
وفاداری به سبک، معماهای مشکل و حرفه ای و تنوع قابل قبول در آن هامعایب
شروع داستان، مینی گیم های غیر حرفه ای، طراحی ضعیف جزیره12- گرافیک
کمبود جزییات در محیط ها، طراحی خوب شخصیت ها، اجرای بازی در یک رزولوشن ثابت!
12- موزیک و صدا
دوبله خوب شخصیت ها، دیالوگ ها ضعیف و سطحی، صداگذاری ضعیف محیط ها، به افکت های ساده بسنده شده است.
14- گیم پلی
معماهای مشکل و درگیر کننده، وجود وسایل حمل و نقل، دو درجه سختی متفاوت، شخصیت پردازی ضعیف و مینی گیم های نامربوط به اصل بازی
12- جذابیت
روند بازی خوب و متنوع است، ایده ی مناسب برای داستان، بازی کوتاه است.
منبع: بازی رایانه شماره 31