تاریخچه جنگ های بالکان

در سال 1912 بلغارستان، صربستان و یونان که هر یک در پی از میان بردن قدرت های ترک ها در منطقه بالکان و نیز در پی افزودن بر خاک خود بودند؛ وارد یک اتحاد نظامی با یکدیگر شدند تا از دخالت ترکیه با ایتالیا بهره...
يکشنبه، 10 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاریخچه جنگ های بالکان
 تاریخچه جنگ های بالکان

نویسنده: دوپویی ترور نویت
ترجمه: پیروز ایزدی


 

جنگ نخست بالکان (1913-1912.م)

در سال 1912 بلغارستان، صربستان و یونان که هر یک در پی از میان بردن قدرت های ترک ها در منطقه بالکان و نیز در پی افزودن بر خاک خود بودند؛ وارد یک اتحاد نظامی با یکدیگر شدند تا از دخالت ترکیه با ایتالیا بهره برداری کنند. کشور کوچک مونته نگرو نیز به طور غیررسمی با این کشورها متحد بود. بهانه برای جنگ عبارت بود از بدرفتاری حکمرانان ترک در مقدونیه.
ترکیه، حدود 140 هزار نیرو در مقدونیه، آلبانی، اپیروس (1) و 100 هزار نیروی دیگر در تراس (2) داشت. کشورهای متحد، دقیقاً از این امر اطمینان داشتند که فرماندهی یونان در دریای اژه، از انتقال سریع و مستقیم دیگر نیروهای ترکیه به بالکان جلوگیری خواهد کرد. استعداد نظامی فعال بلغارها، تقریباً 180 هزار نفر، صرب ها 80 هزار نفر و یونانی ها 50 هزار نفر بود و هر یک دارای تعداد مشابهی نیروهای ذخیره آموش دیده و آماده بودند. استعداد نیروهای میلیشیای مونته نگرویی که فقط قادر به عملیات چریکی بودند حدود 30 هزار نفر بود. شهامت و استقامت نیروهای متخاصم برابر بود، اما رهبری تاکتیکی متحدین، نسبت به رهبری تاکتیکی ترک ها، غلی رغم کمک های اخیر آلمان در امر سازمان دهی مجدد ارتش عثمانی، برتر بود.

تهاجم متحدین

کشورهای متحد، تقریباً به طور همزمان در هفدهم اکتبر 1912، به داخل استان های اروپای ترکیه حرکت کردند. سه ارتش از بلغارستان، تحت فرماندهی ژنرال رادکو دیمیتریف (3) به تراس حمله بردند و از آدریانوپل عبور کردند. در مقدونیه، سه ارتش صرب ژنرال رادومیر پوتنیک (4) از شمال و ارتش کنستانتین ولیعهد یونان از جنوب در دره ی واردار (5) با هم تلاقی کردند با این قصد و نیت که عناصر ترک را که با عجله بین آنها تجمّع پیدا می کردند، تحت فشار قرار دهند.

عملیات در مقدونیه

در حالی که یک نیروی کوچک یونانی در غرب به اپیروس حمله کرد، ارتش اصلی کنستانتین به سمت قسمت سفلای دره واردار در حرکت بود. او در 23 اکتبر ترک ها را در الاسون (6) شکست داد. قسمت اعظم نیروهای ترک به سمت موناستیر (7) عقب نشینی کردند، اما کنستانتین آنها را برخلاف توافقات قبلی تعقیب نکرد، چون یک لشکر بلغار (که ظاهراً به تهاجم صرب ها کمک می کرد) به سمت سالونیکا (8) در حال پیشروی بود و این جایی بود که هم بلغارستان و هم یونان بدان چشم داشتند. کنستانتین به سمت شرق حرکت کرد تا مانع بلغارها شود. مقاومت ترک ها، در دوم نوامبر با استعدادی غیرمنتظره در ونیجه واردار (9) در ابتدا مانع پیشروی یونانی ها شد. در همان زمان، سایر واحدهای ترک گروه های جناحی، کنستانتین را در کاستوریا (10) و یانیتسا (11) شکست دادند. علی رغم این شکست ها، بالاخره کنستانتین در پنجم نوامبر ترک ها را در ونیجه درهم کوبید و به سمت سالونیکا (تسالونیکی (12)) حرکت کرد. ترک ها که در قسمت شمال غربی نیروهای کنستانتین در محاصره افتاده بودند، به یانینا (13) (یونینا (14)) عقب نشینی کردند.
در این هنگام، صرب ها در 24 اکتبر یک نیروی پوششی ترک ها را در کومانوو (15) شکست دادند. مقاومت ترک ها در گذرگاه بابونا (16) در نزدیکی پریلپ (17) تشدید شد و مانع از پیشروی صرب ها گردید تا این که تهدید احاطه دو طرفه در تپه ها، ترک ها را مجبور ساخت تا اسکوپیه (18) را تخلیه کرده و به موناستیر عقب نشینی کنند. در آنجا، به کمک نیروهای تقویتی، استعدادشان به 40 هزار نفر رسیده بود، اما بار دیگر در نبرد شکست خوردند.
در پنجم نوامبر، در موناستیر یک لشکر صرب بی محابا به زمین های مشرف هجوم برد تا جناح چپ نیروهای ترک را تهدید به عملیات احاطه بکند. ضدّ حمله عثمانی ها، با کمک نیروهای تقویتی صورت گرفت که از بخش مرکزی صفوف شان آمده بودند. این ضد حمله در بازپس گیری بلندی ها موفق شد و لشکر صرب را تقریباً نابود ساخت. اما قسمت مرکزی نیروهای ترک، آنقدر ضعیف شده بود که صرب ها با حمله از جلو در آن رخنه ایجاد کردند. مقاومت ترک ها که مواجه با تهدید پیشروی یونانی ها از جنوب شده بود، از هم پاشید. نزدیک به 20 هزار نفر از نیروهای ترک کشته یا اسیر شدند. بقیه نیروها که در غرب و جنوب پراکنده شده بودند، سرانجام به قلعه یانینار رسیدند که در آنجا تحت محاصره نیروهای یونانی قرار گرفتند.
نیرهای پادگان ترکیه، به استعداد 20 هزار نفر که با تدارکات یونانی ها برای یک حمله همه جانبه به موناستیر مواجه شده بودند، در نهم نوامبر تسلیم گردیدند. کنستانتین شهر را یک روز پیش از آن که لشکر شکست خورده بلغارها برسد، اشغال نمود. این حادثه و درگیری ها بعدی بر سر تصاحب سالونیکا، روابط بین بلغارها و یونانی ها را تیره تر ساخت.
تا پایان سال، تنها نیروهای ترک که هنوز غرب را واردار را در تصرّف داشتند، عبارت بودند از نیروهای پادگان یانینا (که تحت محاصره یونانی ها قرار داشت) و پادگان اسکوتاری (19) (اشکودر (20) که تحت محاصره مونته نگرویی ها قرار داشت).

عملیات در تراس

در تراس، یک گروه از ارتش ترک ها به فرماندهی عبدالله پاشا، در یک رشته درگیری های شدید (22 تا 25 اکتبر) با نیروهای بلغار به فرماندهی دیمیتریف برخورد کرد و به خطی مابین لوبله بورگاس (21) و بونار حضار (22) عقب رانده شد و در آنجا مجدداً تجمّع کرد. ارتش دوم بلغارستان، سمت راست آدریانوپل را محاصره کرد، در حالی که دو ارتش دیگر بلغارها به سمت شرق به طرف مواضع ارتش های رزمی ترک ها حرکت کردند. در نتیجه این امر، نبرد لوله بورگاس اتفاق افتاد.
نقشه نبرد بلغارها یک حمله قدرتمندانه از جلو علیه مواضع ترک ها بود که به دنبال آن لازم بود جناح چپ (جنوبی) ترک ها احاطه شود، با این هدف که خط ارتباطی نیروهای ترک با جنوب و استانبول قطع شود. با این همه، هنگامی که حمله بلغارها در 28 اکتبر صورت گرفت، از هماهنگی ضعیف برخوردار بود. در روز نخست، تنها جناح چپ بلغارها با ترک ها درگیر شدند. در روز دوم، زدو خوردها عمومی شد، اما واحدهای بلغاری بار دیگر نتوانستند تلاش های خود را هماهنگ سازند و حملات به صورت تدریجی انجام شد. با وجود این، جناح راست بلغارها توانست جناح چپ ترک ها را دور بزند و ترک ها مجبور شدند تا با سراسیمگی دست به عقب نشینی بزنند. بلغارها به تعقیب آنان نپرداختند. ترک ها، در پشت استحکامات دائمی خط چاتالیا (23) بین دریای سیاه و دریای مرمره که از قسطنطنیه حفاظت می کرد، مجدداً مستقر شدند.
بلغارها که دست به تهاجمی زود هنگام زده بودند، با تحمّل تلفات زیاد به عقب رانده شدند (18-17 نوامبر). بن بست در طول خط چاتالیا ادامه داشت تا این که در دوم دسامبر یک آتش بس موقت بین بلغارها و صرب ها از یک سو و ترک ها از سوی دیگر برقرار شد و موقتاً به مخاصمات پایان داد. آدریانوپل، در دست ترک ها باقی ماند. یونان و مونته نگرو، این آتش بس موقت را نادیده گرفتند.

مذاکرات نافرجام صلح

از 27 دسامبر نمایندگان کشورهای درگیر در جنگ و قدرت های بزرگ اروپایی، ملاقات های خود را در لندن شروع کردند و بیهوده تلاش کردند تا میان اهداف متضاد خود، در رابطه با بالکان و امپراتوری در حال فروپاشی ترک، آشتی به وجود آورند؛ این کنفرانس به جایی نرسید.
در 23 ژانویه 1913، دولت ترکیه توسط گروه ناسیونالیستی ترک های جوان به رهبری انوربی (24) سرنگون شد. ترک های جوان به تقبیح آتش بس موقت پرداختند و در سوم فوریه مخاصمات از سرگرفته شد.

از سرگیری مخاصمات

در سوم مارس، نیروهای پادگان ترک ها که 30 هزار نفر بودند، یانینا را به اکنستانتین ولیعهد یونان تسلیم کردند. به دنبال آن، در 26 مارس حمله مشترک بلغارها و صرب ها به سمت شرقی قلعه آدریانوپل صورت گرفت که با وجود کشته شدن 9500 نفر از نیروهای متحدین، خطوط ترک ها در هم شکسته شد. شکری پاشا (25) آدریانوپل را همراه با پادگان 60 هزار نفری آن تسلیم کرد.
در این هنگام، در اواسط مارس، یک نیروی صرب به کمک نیروهای نامنظم محاصره کننده مونته نگرویی در اسکوتاری آمد، اما آنها پس از یک ماه تلاش مداوم در شانزدهم آوریل منطقه را ترک کردند؛ آنگاه ترک ها به مونته نگرویی ها تسلیم شدند.

پیمان لندن

در سی ام مه، سرانجام قدرت های بزرگ صلح ناپایداری را بر طرف های متخاصم تحمیل کردند. ترکیه، کلیه مستملکات اروپایی خود بجز شبه جزیره های کوچک چاتالیا و گالیپولی (26) را از دست داد. مشاجرات تلخی بین بلغارستان از یک سو و یونانی ها و صرب ها از سوی دیگر، بر سر تقسیم مقدونیه ی تصرّف شده، درگرفت. مونته نگرو مجبور شد اسکوتاری را به کشور جدید التأسیس آلبانی واگذار کند.

جنگ دوم بالکان (1913)

در پایان جنگ، پنج ارتش بلغارستان به صورت زیر آرایش یافتند: ارتش اول - بین ویدین (27) و بوروکوویتسا (28) رو در روی صرب ها قرار داشت؛ ارتش پنجم - در جناح چپ آن مستقر شده بود؛ ارتش سوم - در بالای کوستندیل (29) قرار داشت؛ ارتش چهارم - در محدوده کوچانی (30) و راداویست (31) (رادویچ) (32) مستقر بود؛ ارتش دوم - بین استرومیتسا (33) (استرومیکا (34)) و سرس (35) (سرای (36)) رودرروی یونانی ها قرار داشت.
ارتش دوم صرب ها در مرز قدیمی صربستان - بلغارستان مستقر بود؛ ارتش اول در مرکز در کومانو و کریوا پالانکا (37)، ارتش سوم در جناح راست ارتش اول در طول برگلانیکا (38) تمرکز یافته بود.
یونانی ها، بین واردار سفلی و دهانه استروما مستقر شده بودند.

تهاجم بلغارها

در سی ام مه، بلغارها بدون اعلان جنگ به صربستان و یونان حمله کردند. ارتش های چهارم و سوم با حرکت به واردار به صرب ها حمله کردند. ارتش دوم، نیروهای پیشروی خود را به داخل یونان فرستاد. چون صرب ها و یونانی ها در عمق استقرار یافته بودند؛ حمله بلغارها شتاب خود را از دست داد.
ژنرال پوتینک از فرماندهان صرب که مسئول موفقیت عملیات تدافعی صرب ها بود، در دوم ژوئیه ابتکار عمل را در دست گرفت، در حالی که ارتش سوم صربستان در برگالینکای علیا مانع بلغارها شد، ارتش اول دست به عملیات رخنه زد و با حرکت به سمت کوستندیل، بلغارها را در جهت شمال شرقی به عقب راند. در سوم ژوئیه، یونانی ها به ارتش دوم بلغارستان حمله کردند و آن را به عقب راندند. در هفتم ژوئیه، یونانی ها به جناح چپ نیروهای بلغاری حمله کردند و آنها را به سمت شمال به قسمت بالای دره ی استروما کشاندند. تهاجم متقابل ارتش های سوم و چهارم بلغارستان علیه ارتش سوم صرب ها به سمت برگلانیکای علیا، در دهم ژوئیه مهار شد.

مداخله رومانی

رومانی در پانزدهم ژوئیه، علیه بلغارستان اعلان جنگ داد و سپاهیان این کشور وارد بلغارستان شدند و بدون هیچ مانعی به طرف صوفیه پیشروی کردند. در همان زمان، ترک ها از خط چاتالیا و از بولایر (39) خارج شدند تا آدریانوپل را مجدداً اشغال کنند. تلاش بلغارها برای تجمع مجدد و حمله به یونانی ها در دره ی استروما ناموفق بود. در سیزدهم ژوئیه، بلغارستان طالب صلح شد و مخاصمات، رسماً با عقد پیمان بخارست (دهم اوت) پایان یافت.
موفقیت های درخشان بلغارستان در نخستین جنگ بالکان، باعث شد تا این کشور طرفین نظامی متحدین سابق خود را دست کم بگیرد. نتیجه پایانی جنگ دوم بالکان این بود که بلغارها از کلیه متصرّفات خود در منازعه پیشین، محروم شدند.

پی نوشت ها :

1- Epirus
2- Thrace
3- Radko Dimitriev
4- Radomir putnik
5- vardar valley
6- Elasson
7- Monastir
8- salonika
9- venije vardar
10- kastoria
11- yiannitsa
12- Thessaloniki
13- yannina
14- Ioannina
15- kumanovo
16- Babuna pass
17- prilep
18- skoplje
19- scutari
20- shkoder
21- Luble Burgas
22- Bunar Hisar
23- chatalja line
24- Enver Bey
25- shukri pasha
26- Gallipoli
27- vidin
28- Brokovitsa
29- kustendil
30- koccani
31- Radaviste
32- Radovic
33- strumitsa
34- strumica
35- serres
36- serrai
37- kriva palanka
38- Brglanica
39- Bulair (Bulayr)

منبع: ترور نویت، دوپویی؛ (1381) تاریخ جنگ ها، پیروز ایزدی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد معاونت پژوهش، 1381.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط