نویسندگان: سالی براون، هلن هورن، کارولین ارلام، فیل ریس
مترجم: سعید خاکسار
مترجم: سعید خاکسار
استفاده از مطالب عمومی آموزشی
مزایای استفاده از مطالب عمومی آموزشی این است که میتوانید آنها را هماهنگ با پیشرفت خود، در لحظه مورد نظر و در مکان مورد علاقه، مطالعه کنید. مطالب آموزشی همگانی شما را ناچار میکنند تا فعال شوید- آنها فقط برای مطالعه در نظر گرفته نشدهاند. توصیه های زیر میتوانند به شما کمک کنند تا از مطالب آموزشی همگانی نهایت استفاده را ببرید.1- پیش از پرداختن به مطالب عمومی آموزشی، ابتدا ببینید چه چیزی وجود دارد که باید از قبل بدانید. غالباً، در همان ابتدا به اطلاعاتی چون دروس «پیش نیاز» اشاره میشود.
2- اگر مطالب به نوعی هدف دار هستند، به آنها توجه خاصی داشته باشید و مرتب به عقب برگردید تا ببینید پیشرفت شما چگونه بوده است. معمولاً اهداف این گونه مطالب، به این شکل عبارت میشوند:"پس از تکمیل این مجموعه باید قادر باشید که..."
3- اکثر مواد عمومی آموزشی (خوب)، "عملی" هستند و در آنجا چیزهایی گنجانده شده است که ضمن مطالعه انجام دهید. این بخشهای فعال را سؤالات یا فعالیتهای خود آزما مینامند. هر چه قدر هم وسوسه شده باشید که آنها را نخوانده رها کنید و به خواندن ادامه دهید، یا کار را نکنید! حتی اگر فکر میکنید که پاسخ را میدانید، آن را جایی یادداشت کنید و بعد با پاسخ داده شده در مجموعه مقایسه نمایید.
4- هرگاه سؤالی را درست پاسخ دادید خوشحال شوید. هرگاه سؤالی را اشتباه پاسخ دادید، از این که به موضوع ارزشمندی پی بردهاید، حتی خوشحالتر شوید. بررسی کنید که دقیقاً چرا به جواب درست نرسیدهاید- و دفعه بعد دلیل آن را به خاطر داشته باشید.
5- هرگاه در مطلبی عاجز ماندید، وقت زیادی روی آن هدر ندهید. آن را رها کنید و به موضوعات بعدی بپردازید. مطلب بعدی ممکن است آسان باشد. از قسمتی که در آن عاجز ماندهاید یادداشتی بردارید و در نظر داشته باشید جواب آن را از یک نفر بپرسید. وقتی کسی را پیدا کردید که بتواند آن را برای شما توضیح دهد، مطلب احتمالاً آسان میشود- حتی اگر قبلاً از عهده ی آن برنیامده باشید.
6- مطالب آموزشی همگانی غالباً حاوی اطلاعات زیادی هستند -سعی نکنید همه چیز را ضمن پیش رفتن یاد بگیرید. ببینید چه چیزهایی را لازم است یاد بگیرید و چه چیزهایی را حتی نیازی به فهمیدن در حین مطالعه ندارید. خیلی مؤثر است به اتفاق همکلاسیهای خود به این گونه مطالب بپردازید- نظر همه شما راجع به این که دقیقاً چه چیزهایی مهم است یا مهم نیست، تا حدودی متفاوت خواهد بود- نظر درست، به نظر جمع نزدیکتر خواهد بود تا به نظر فرد.
7- اگر به هر نفر یک نسخه از مطالب عمومی آموزشی داده باشند، با نوشتن نکات و یادداشتها در جای جای آن (و همچنین با نوشتن پاسخ سؤالات و فعالیتها در آن)، آن را متعلق به خود کنید. معمولاً مطالبی را که به آن اضافه کردهاید به خاطر خواهید سپرد - و این یک راه مفید برای تداوم مطالبی است که از موضوعات موجود به خاطر سپردهاید.
8- مرتب به عقب برگردید- آنچه را تاکنون انجام دادهاید به یاد خود بیاورید. این مطالب هر چه بیشتر از ذهن شما بگذرند. با عمق بیشتری درک خواهند شد.
9- مرتب به جلو نظر بیندازید تا ببینید چه مطالبی در پیش رو دارید. اغلب مواقع، فقط هنگامی مطلب را درک میکنید که بفهمید به کجا منتهی میشود.
10- نظر دیگری به تمام سؤالات و فعالیتهای خود آموز- و نظرات مکرری به قسمتهای مشکل آن- بیندازید. توانایی شما در حل یک مشکل پیچیده، بیشتر به این بستگی دارد که قبلاً چند مرتبه آن را انجام دادهاید، نه اینکه چه قدر کامل آن را انجام میدهید.
غلبه بر مشکلات
شما میتوانید هراز گاهی انتظار روبه رو شدن با مشکلات را داشته باشید! مشکلات شکلهای مختلف دارند: مشکلات شخصی، مشکلات درسی، مشکلات با مردم- مشکلات از همه نوع! بعضیها میگویند اگر یکی دو مشکل نداشته باشید، پس زنده نیستید! داشتن مشکل ایرادی ندارد. توصیه های زیر میتواند به شما کمک کنند تا مشکلات را به نفع خود برگردانید؛ حل هر مشکل برای شما یک پیروزی تلقی میشود.1- بپذیرید که ممکن است مشکلی داشته باشید. انتظار یک معجزه یا راه حل "فوری" را نداشته باشید. وقت خود را به این هدر ندهید که گناه را به گردن دیگران بند ازید- حتی اگر تقصیر شما نباشد! سرزنش کردن گرهی را باز نمیکند. یک مشکل فقط وقتی به وجود میآید که راه حلی برای آن سراغ نداشته باشید. وقتی آستین بالا زدید، آن وقت مشکل شما تبدیل به یک چالش و به موقعیتی برای رفع شدن تبدیل میشود.
2- بررسی کنید که دقیقاً مشکل از کجا سرچشمه میگیرد. این که احساس کنید همه دنیا علیه شما توطئه کردهاند کار بسیار آسانی است. اما وقتی واقعگرایانه به آن بنگرید، خواهید دید که معمولاً فقط چند چیز- یا فقط یک مشکل -وجود دارد که واقعاً شما را از پای در میآورد.
3- بررسی کنید که مشکل واقعاً به چه کسی بر میگردد. به نظر بدیهی میآید؛ اما بسیاری از مردم وقت زیادی را صرف نگران شدن برای مشکلات دیگران میکنند. گاهی اوقات نمیتوانید کمک زیادی به دیگران بکنید. تنها مشکلاتی را که واقعاً میتوانید رفع کنید، مشکلاتی است که به خودتان تعلق دارند. بنابراین قبل از این که وقت زیادی را صرف حل کردن یک مشکل کنید، ابتدا مطمئن شوید که مشکل به شما تعلق داشته باشد.
4- در مورد مشکل خود با یک- و در صورت امکان با چند- نفر صحبت کنید. این طور به نظر میرسد که با تبدیل کردن مشکل خود به حرف، از شدت آن میکاهید، و آن را مهار کردنیتر میکنید. در انتخاب شخص مورد اعتماد خود دقت کنید. برای بعضی از مشکلات، عاقلانه تر است با کسی صحبت کنید که آشنایی زیادی با او ندارید. آن شخص حتی میتواند کسی باشد که پس از رفع مشکل، دیگر هرگز تمایلی به دیدن او نداشته باشید.
5- دلیل به وجود آمدن مشکل را بررسی کنید. این کار ممکن است کمکی در رفع مشکل به شما نکند، اما میتواند از بروز مشکلات مشابه جلوگیری نماید. فراموش نکنید، احتمال این که شما خودتان به تنهایی یک مشکل جدید را خلق کنید، بی نهایت ضعیف است. سعی کنید پی ببرید برای سایرین چگونه مشکلات مشابهی به وجود میآید، و در برابر آن چه واکنشی نشان میدهند.
6- بررسی کنید که چگونه ممکن است مشکل را وخیمتر کنید. اعمالی که میتوانند مشکل را بدتر کنند، اغلب ممکن است درست برعکس کارهایی باشند که در رفع مشکل کمک میکنند. در ضمن، گاهی اوقات فقط تصور این که چه قدر اوضاع میتوانست از این هم بدتر باشد، دلگرم کننده است! 7- سه راه حل برای بهتر کردن شرایط پیدا کنید. یکی که به درد همین حالا بخورد، یکی برای آینده ای نزدیک ویکی دیگر چیزی باشد که بتوانید برای آینده ای دورتر برنامه ریزی کنید.
8- به یک نفر بگویید که قصد انجام چه کاری را دارید. اگر فعالیت های دشواری در پیش رو دارید، خیلی ارزشمند است که یک نفر داشته باشند که از همتی که به خرج میدهید آگاه باشد. این باعث میشود به جای اینکه اقدامات خود را به تعویق بیندازید، واقعاً در حل مشکل تلاش سختی به خرج دهید.
9- اقدامات خود را یادداشت کنید. با این کار احساس میکنید به صورتی منظم و سازمان یافته به حل مشکل پرداختهاید و پیش میروید- حتی اگر حرکت شما آهسته باشد.
10- هر مشکل را فرصتی برای رشد تلقی کنید. حتی دردناک ترین مشکل هم میتواند به ارزشمند ترین تجربه ی آموزشی تبدیل شود. افرادی که بر مشکلات زیادی غلبه میکنند، به مهارتهای گرانبها و اعتماد به نفسی دست مییابند که کمک بسزایی به بسیاری از جنبه های زندگی و حرفه آنها میکند.
به کار بستن نصایح
گاهی اوقات ممکن است احساس کنید بیش از اندازه مورد نصیحت قرار میگیرید! این بدان معنا است که شاید بهتر باشد در رفتار خود در قبال نصیحت، تجدید نظر کنید- توصیههای زیر ممکن است به شما کمک کنند تا تشخیص دهید که آیا لازم است دست به این کار بزنید یا نه.1- هر نصیحتی را ارزشمند- اما نه الزاماً "درست"- قلمداد کنید. نصایح غالباً بر اساس تجربیات- و اشتباهات- سایر مردم بنا شدهاند. شاید شما بتوانید از هر دوی آنها درس بگیرید.
2- حالت تدافعی به خود نگیرید. به محض اینکه حالت تدافعی به خود بگیرید، مثل این است که جریان ورود نصیحت را قطع کردهاید. این یعنی ممکن است راه را بر تعدادی از نصایح خوب، بسته باشید.
3- به خاطر بسپارید که نصیحت چه کسی واقعاً مفید بوده است. از کسانی که به نظر میرسد بهترین نصایح را به شما داده باشند، باز هم درخواست نصایح بیشتری کنید. خیلی مفید است که از افرادی که به آنها اعتماد دارید، برای خود یک شبکه به وجود بیاورید، و هر گاه در تصمیم گیری برای کاری نیاز به راهنمایی داشتید، از آنها کمک بگیرید.
4- از مردم به خاطر ارهنمایهایشان تشکر کنید. از آنها سپاسگزاری کنید، حتی اگر نصیحت آنها را به کار نمی بندید. با این کار نشان میدهید که اگر نصیحت خاصی را به کار نمی بندید، این مفهوم را نمی دهد که به آن اعتنایی ندارید - یا اینکه نصیحت بعدی را به کار نخواهید بست.
5- نصایح متفاوتی دریافت کنید. دانستن نظر عموم مردم غالباً سودمند است. وقتی به نصیحت مورد نظر خود دست پیدا کردید، توقف نکنید؛ ببینید چه راههای دیگری برای بررسی وضعیت وجود دارد و بعد تصمیم خود را بگیرید.
6- خود را در معرض نصیحت قرار دهید- ازآن مخفی نشوید. کانالهای ارتباطی را با مردمی که ممکن است نصایح خوبی برای شما داشته باشند، باز بگذارید. از وسوسه ی غریزی هر چه سریعتر دست به کار شدن بپرهیزید؛ دست کم تا موقعی که فرصت کنید مزایا و مضرات یک کار را مورد بررسی قرار دهید.
7- در نهایت، اختیار هنوز با شما است. یک نصیحت فقط یک نصیحت است. شما کماکان باید مسؤولیت را به عهده بگیرید که کدام نصیحت ارزش عمل کردن دارد.
8- با طیب خاطر در جستجوی نصیحت باشید. وقتی خواستار نصیحت هستید، تا حدودی خود را به این مقید میدانید که یا آن را به کار ببندید، یا حداقل به دقت جوانب آن را بررسی کنید. ببینید چه موقع نیاز دارید از دیگران نصیحت بگیرید. سعی نکنید به تنهایی از عهده تمام مشکلات بر آیید.
9- از مواردی که از یک نصیحت نادرست پیروی کردهاید، عبرت بگیرید. البته گناه را به گردن نصیحت کنندگان نیندازید. هرچه باید این تصمیم شما بوده است که به نصیحت عمل کنید.
منبع: براون، سالی و همکاران، ( 1387)، مهارتهای مهم تعلیم و تعلم، سعید خاکسار، تهران، نشر موزون، چاپ دوم.