ویژگیهای شگفت انگیز اوزان شعر فارسی (1)

اوزان شعر فارسی در جهان بی نظیر است هم از نظر کثرت، که به قولی اوزان شعر فارسی چند برابر مجموع اوزان شعر در زبانهای اروپایی است و هم از نظر تنوع، که اوزان با مصرعهای 4 هجایی تا 30 هجایی دارد. هم اوزان با
شنبه، 28 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ویژگیهای شگفت انگیز اوزان شعر فارسی (1)
 ویژگیهای شگفت انگیز اوزان شعر فارسی (1)

 

نویسنده: دکتر تقی وحیدیان کامیار



 

 

خلاصه مقاله

اوزان شعر فارسی در جهان بی نظیر است هم از نظر کثرت، که به قولی اوزان شعر فارسی چند برابر مجموع اوزان شعر در زبانهای اروپایی است و هم از نظر تنوع، که اوزان با مصرعهای 4 هجایی تا 30 هجایی دارد. هم اوزان با مصرعهای برابر و هم نابرابر از نظر زیبایی بر اثر تجربه طی قرنها اوزان ناخوش متروک گردید و اوزان خوش مانده است. از نظر زایایی نیز بی نظیر است چون پیوسته شاعران به تعداد این اوزان می افزایند.

واژه های کلیدی:

اوزان شعر فارسی، زایاییِ اوزان فارسی، شعر هجایی، اوزان دوری، اوزان ایقاعی.
وزن شعر چیست؟ وزن شعر وجود نظمی است میان هجاها. این نظم در وزن شعر فارسی و عربی و یونانی کهن بر اساس امتداد صوت یعنی کوتاهی و بلندی هجاهاست، مثلا در این بیت مولوی:

 

آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

وزن چنین است - U- + --U‌- + - U- (2)
یعنی تشکیل شده است از سه بخش همانند که از آخر بخش پایانی یک هجا حذف گردیده است. اگر نظم میان هجاها را بهم بزنیم وزن از میان می رود و دیگر کلام آهنگین نیست:
این بانگ نای آتش است و باد نیست (3)
ـــــ ـــ U ـــ U ـــ U ـــ U ـــ
مقایسه این سخن بی وزن با صورت موزن آن بخوبی نشان می دهد که وجود وزن چقدر به زیبایی سخن می افزاید. البته شعر می تواند بی وزن باشد اما کلامی که از وزن محروم باشد از زیبایی و شعریت آن بسیار کاسته می شود و به همین دلیل سرودن شعر خوب بی وزن بسیار دشوارتر از سرودن شعر خوب موزون است و اینست که از میان شاعرانی که شعر بی وزن سروده اند تنها شاملو موفق است و دیگران ناموفق.
کلام موزن هم زبان است و هم موسیقی. اهمیت موسیقی وزن در شعر در این است که خواننده و شنونده را در فضای عاطفی شاعر می برد نه این صورت که شاعر تحت تأثیر عواطف شدید، کلامی به ذهنش می آید که عواطفش را می تواند نشان بدهد. در این کلام، عاطفه شدید وزنی کاملاً مناسب آن را به ذهن شاعر القاء می کند. به عبارت دیگر شعر ناب همراه با وزنی متناسب با عاطفه شاعر در ذهن شاعر تداعی می شود و هرگاه کسی آن را بخواند وزن شعر همان حالت عاطفی را در خواننده ایجاد می کند. عواطف شاعر در شعر زبانهای دیگر (جز زبان فارسی) که تعداد اوزانشان محدود و فاقد تنوع و نظم دقیق است، چنانکه باید نمی تواند شکل بگیرد اما در اوزان شعر فارسی با ویژگیهای شگفت انگیزش از نظر کثرت و تنوع و نظم دقیق آنها هر عاطفه ای می تواند در دقیقترین و مناسب ترین وزن شکل بگیرد مثلا وقتی غزلیات شمس را می خوانیم همان حالت عاطفی که هنگام سرودن هر شعر به مولوی دست می داده است در ما ایجاد می شود حال آنکه اگر این غزلیات چنین موزون نمی بود هرگز حالت عاطفی شاعر به این صورت در خواننده ایجاد نمی شد.
برای مثال وقتی مولوی این غزل را می سروده، دستخوش شور و حال و جذبه ای بوده که نه تنها در وزن فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن می توانسته تجسم پیدا کند:

نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
که غلام آفتابم، همه زآفتاب گویم

وقتی ما این غزل را می خوانیم همان حالت عاطفی مولوی در ما بازآفرینی می شود اما گر وزن را از این شعر بگیریم هرگز آن حالت عاطفی در ما به وجود نمی آید:
نه شب هستم و نه شب پرست که حدیث خواب را بگویم بلکه من غلام آفتاب هستم و همه از آفتاب می گویم.
به هر حال، چنانکه گفتیم، اگر وزن شعر طبیعی یعنی انعکاس عاطفه خاص شاعر هنگام سرودن شعر باشد همان حالت در خواننده شعر ایجاد می شود. برای مثل چند بیت دیگر از مولوی را می آوریم:

من طربم طرب منم، زهره زند نوای من
عشق میان عاشقان شیوه کند برای من
***
چون دل جانا بنشین بنشین
چون جان بی جا بنشین بنشین
***
تا که درآمد به باغ چهره ی گلنار
آه چه سر زافکند در دل گل، نار تو
***
به وقت بگیری مرا که همین برگو
چو اشتهای سماعت بود، بگه ترگو
***
خیزید مخسبید که نزدیک رسیدیم
آواز خرس و سگ آن کوی شنیدیم
***
چند نظاره جهان کردن
آب را زیر که نهان کردن؟

به هر حال اگر شعری در وزن مناسب و دقیق خود شکل بگیرد بخوبی می تواند نشانگر عواطف دقیق شاعر باشد و تأثیری شگرفت در ذهن خواننده دارد زیرا هیجان عاطفه و احساسی را که شاعر در سرودن شعر داشته در خواننده زنده می کند. در میان اوزان شعر زبانهای گوناگون شعر فارسی با ویژگی های شگفت انگیز خود بی نظیر است. اینک به بررسی هر یک از ویژگی های مختار وزن شعر فارسی می پردازیم:

یک کثرت اوزان

مهمترین ویژگی اوزان شعر فارسی کثرت آنهاست و از این نظر نه تنها در شعر هیچ زبانی به اندازه شعر فارسی تعداد اوزان زیاد نیست بلکه تعداد اوزان شعر فارسی چندین برابر پروزن

 

ترین اشعار هر زبان است.
دکتر خانلری درباره ی تعداد اوزان شعر فارسی می نویسد: با یک دانشمند زبانشناس اروپایی گفتگو می کردم درباره ی تعداد اوزان شعر فارسی سخن به میان آمد. گفتم که شعر فارسی از این حیث غنی تر از شعر شماست. پرسید چند نوع وزن دارید؟ گفتم بیش از صد و بیست [بعداً خواهیم دید که طبق آماری که دکتر خانلری ارائه داده تعداد اوزان 142 تاست]. گفت اگر چنین است همه ی زبانهای اروپایی را هم که یک جا به شمار نیاورید فارسی نمی رسد. این نکته راست است.(4)
نه تنها اوزان شعر زبانهای اروپایی نسبت به فارسی اندک است بلکه اوزان شعر عرب با همه ی اهمیت عروض عرب نسبت به اوزان شعر فارسی اندک است زیرا تعداد اوزان شعر عرب 66 تاست.(5)
تعداد وقتی اوزان شعر فارسی چندتاست؟ تاکنون چند پژوهشگر به بررسی تعداد اوزان شعر فارسی پرداخته اند:
الف- دکتر پرویز ناتل خانلری از 142 وزن شعر یاد می کند به این صورت:
1- تعداد اوزانی که از کتاب معیارالشعار خواجه نصیر، شاهد شعری آورده: 11
2- تعداد اوزانی که از کتاب المعجم شاهد شعری آورده: 41
3- تعداد اوزانی که سرایندگان آنها معلوم نیست: 26
4- تعداد اوزانی که سراینده ی مثال شعری ذکر نشده است: 62
وزنی که سراینده ی آن خود خانلری است: 1
5- وزنی که از کتاب عروض شهرستانی نقل شده است(6): 1
ب- طبق بررسی الول ساتن، تعداد اوزان شعر فارسی 208 تاست به این شرح:
1- اوزانی که سرایندگان شاهد شعری آنها مشخص شده است: 115
2- اوزانی که از کتب عروض با شاهد شعری بدون ذکر نام شاعر آمده: 64
3- اوزانی که بدون شاهد شعری آمده: 29
پ- مسعود فرزاد تعداد کل اوزان شعر فارسی را 257 دانسته به شرح:
1- اوزانی که نام شاعر شاهد شعری آنها ذکر شده: 95
2- اوزانی که از المعجم با شاهد شعری آمده: 109
3- اوزانی که بدون شاهد شعری آمده است: 46
4- اوزانی که با شاهد شعری بدون مشخص شدن نام شاعر آمده: 4
5- وزنی که از کتاب سبک خراسانی در شعر فارسی نقل شده: 1
6- وزنی که از کتاب معیارالاشعار با شاهد شعری بدون ذکر نام شاعر نقل شده: 1
7- وزنی که از کتاب عروض دبیرستان نقل شده: 1
ت- ادیب طوسی تعداد اوزان شعر فارسی را 450 دانسته، به این شرح:
1- اوزانی که سرایندگان آنها ذکر شده: 80
2- اوزانی که از کتاب المعجم نقل شده بدون ذکر نام شاعر: 57
3- وزنی که از معیارالاشعار نقل شده: 1
4- اوزانی که بدون نام شاعر آمده: 299
5- ‌اوزان بدون شاهد شعری: 2
6- وزنی که از عروض شهرستانی نقل شده: 1
ث- اوزانی که نگارنده پس از سالها بررسی دیوان شاعران و کتابهای عروض استخراج کرده به شرح زیر است:
1- اوزانی که از دیوانهای شاعران و مجموعه شعرهای شاعران پیش از انقلاب و پس از انقلاب استخراج شده: 282
2- اوزانی که از کتابهای عروض نقل شده و شاعران آنها مشخص نیست: 347
3- ‌اوزان شعر عامیانه فارسی: 25
4- جمع: 654
به هر حال چنانکه می بینیم بر اساس پژوهش نگارنده تعداد اوزان شعر فارسی حتی نسبت به اوزان شعر عرب که عروض آنها سخت مشهور و مهم است بیش از ده برابر است. از طرفی طبق این بررسی اوزانی که شاعران عملا به آنها شعر سروده اند طبق تحقیق خانلری 62تاست و طبق تحقیق الول ساتن 115 تا و طبق بررسی مسعود فرزاد 95 تا اما طبق بررسی نگارنده 282 وزن است. ضمنا اوزان شعر عامیانه نیز جزو اوزانی است که عملا به آنها شعر سروده شده است بنابراین مجموعه اوزانی که تاکنون به آنها شعر سروده شده است (نه اوزانی که احیانا عروضیان به آنها شعر سروده اند) 307 تاست.
گرچه تعداد اوزان شعر فارسی 307 تاست و اوزان بالفعل و بالقوه ی شناخته شده 654تا، اما عملا شاعران ما از تعداد کمی از این اوزان استفاده می کنند و اصولا اوزان بسیار پرکاربرد شعر فارسی نسبت به کل اوزان اندک است. الول ساتن اوزان پرکاربرد شعر فارسی را 29 وزن می داند (مسعود فرزاد 33) و بیش از 98 درصد اشعار در این 29 وزن سروده شده است. علت استفاده نکردن از این همه امکانات اوزان شعر فارسی اینست که شاعران با بسیاری از اوزان شعر فارسی آشنا نیستند.
شاعرانی که از اوزان نسبتا زیادی بهره گرفته اند عبارتند از:
1- سیمین بهبهانی: 124 وزن
2- الهی قمشه ای: 60 وزن
3- مولوی: 49وزن
4- خواجو: 46 وزن
5- فریدون توللی: 41 وزن
6- اوحدی مراغه ای: 40 وزن
7- ادیب الممالک: 39 وزن
8- رودکی و صغیر اصفهانی: 37 وزن
شاعرانی که از اوزان کم استفاده کرده اند عبارتند از:
1- ازرقی و صیدی تهران: 13 وزن
2- عنصری و لامعی: 17 وزن
3- قطران و هلالی جغتایی: 18 وزن

پی‌نوشت‌ها:

1- کتاب فرهنگ اوزان شعر فارسی که نگارنده تدوین آن را در بیست سال پیش آغاز کرده، آماده چاپ است و مطالب این مقاله بیشتر بر اساس آن کتاب است.
2- تیره، نشانه ی هجای بلند است و هلال، نشانه ی کوتاه، هجای کشیده شامل یک هجای بلند است و یک کوتاه.
3- اگر «و» عطف به صورت مصوت «O» تلفظ شود هجای داخل هلال حذف می شود.
4- ناتل خانلری، پرویز، شعر و هنر، 1345، شرکت سهامی ایران چاپ، ص 320.
5- وحیدیان کامیار، تقی، بررسی منشأ وزن شعر فارسی، چاپ سوم، 1376، آستان قدس رضوی، ص 111
6- این آمار برگرفته از کتاب وزن شعر فارسی نوشته دکتر پرویز ناتل خانلری است.

 

منبع:پایگاه نور شماره 21



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط