تشویق اسلام به ازدواج

در این مقاله می خواهیم میان نگاه اسلام به ازدواج (امری الاهی) ، با نگاه برخی مکاتب آسمانی همچون مسیحیت و مکاتب زمینی مانند آیین بودیزم مقایسه ای انجام دهیم و به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که به رغم تشویق پی در پی
يکشنبه، 29 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تشویق اسلام به ازدواج
 تشویق اسلام به ازدواج

 

نویسنده: علی نصیری



 
در این مقاله می خواهیم میان نگاه اسلام به ازدواج (امری الاهی) ، با نگاه برخی مکاتب آسمانی همچون مسیحیت و مکاتب زمینی مانند آیین بودیزم مقایسه ای انجام دهیم و به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که به رغم تشویق پی در پی اسلام به ازدواج، چرا سن ازدواج در کشور ما رو به افزایش است و برای رفع موانع ازدواج چه تمهیداتی را می توان اندیشید.

اسلام و تشویق به ازدواج

افزون بر برخی آیات که آثار مادی و معنوی برای ازدواج برشمرده اند، اسلام تشویق های فراوانی برای ازدواج و پیشگامی و تسریع در آن بیان کرده است.
وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى‏ مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ * وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ نِکَاحاً حَتَّى‏ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ؛ (1) بی همسران خود، غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید. اگر تنگ دست اند، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز خواهد کرد، و خدا گشایشگر داناست و کسانی که [وسیله] زناشویی نمی یابند، باید عفت ورزند.
«ایامی» جمع «أیم» است؛ به معنای کسی که همسر ندارد؛ چه ازدواج نکرده باشد و چه در حال حاضر - به هر دلیل مثل فوت همسر - همسر نداشته باشد. (2)
نکاتی پیرامون این آیه:
نکته یکم: خداوند در دو آیه قبل، از مردان و زنان مؤمن می خواهد چشمان خود را از حرام فروپوشند و خود را پیراسته نگاه دارند و نیز از زنان مؤمن می خواهد زینت های خود را آشکار نسازند و روسری بر سر کنند. (3) سپس در این آیه به ازدواج فرمان می دهد و بعد اعلام می کند که اگر کسی امکان ازدواج نداشت، پاکدامنی پیشه کند. «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ نِکَاحاً حَتَّى‏ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ. » (4)
این رهنمون حکایت از برخورد چهار مرحله ای با غریزه جنسی دارد:
1. دعوت مردان و زنان مؤمن به رعایت عفت چشم و دامن و مبارزه با خواهش ها و امیال نفسانی؛
2. دعوت از دختران و زنان برای حفظ پوشش و پرهیز از زینت گرایی، به منظور دامن نزدن به امیال شهوانی؛
3. فرمان به والدین و دست اندرکاران برای مهیا ساختن زمینه های ازدواج جوانان و تأکید بر بیم نداشتن از فقر و مستمندی؛
4. ضرورت حفظ پاکدامنی برای جوانان با فرض فراهم نبودن زمینه ازدواج برای آنان.
این مراحل بیانگر این حقیقت است که اسلام در برخورد با غریزه جنسی، با سرکوب آن مخالف است و ضمن دعوت به کنترل غریزه، ازدواج را بهترین راه حل برای برخورد با آن می داند.
نکته دوم: ممکن است بپرسید که چرا به جای جوانان، اولیا و والدین مخاطب فرمان قرار گرفته اند؟ (5)
تأمل در آیه نشان می دهد که جوانان عموماً به خاطر نداشتن توان مالی یا به خاطر شرم، اقدام مستقیم نمی کنند، از این جهت مناسب تر است که بزرگ ترها و والدین مخاطب فرمان خدا قرار گیرند. (6)
از سوی دیگر هیچ مانعی ندارد که خطاب آیه عام باشد و حکومت اسلامی را نیز که ولایت و مسئولیت امت را در سطحی گسترده تر بر عهده دارد، شامل شود. در این صورت بر حکومت اسلامی نیز لازم است زمینه های تسهیل و تسریع ازدواج جوانان را فراهم سازد؛ زیرا خطاب آیه به اولیا است و حکومت اسلامی مسئولیت و ولایت بر امور مردم را در مراتبی برعهده دارد.
1. در آیه پیشین، عبارت «إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ.» (7) به این نکته اشاره دارد که بیم از فقر و مستمندی مهم ترین عامل بازدارنده جوانان از ازدواج است.
فکر کردن به هزینه مراسم ازدواج، معاش، مسکن و دیگر نیازمندی های زندگی زناشویی معمولاً جوانان را از اقدام به ازدواج باز می دارد. خداوند از این دست جوانان حمایت می کند و رفع نیاز آنان در زندگی مشترک را تضمین می نماید. این بدان معناست که خداوند، زوج های جوان را که برای حفظ پاکدامنی خود و پاسخ به دعوت خداوند، ازدواج می کنند، از رهگذر اسباب و علل مادی، از تنگناهای مادی می رهاند. بر همین اساس امام صادق علیه السلام می فرماید:
مَنْ تَرکَ التزویج مخافه العیله فقد أساء الظن بربه لقوله سبحانه و تعالی «إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله»؛ (8) هر کس از بیم فقر ازدواج را ترک کند، به خداوند (عزوجل) بدگمان شده است؛ زیرا خداوند می فرماید: «اگر آنان [جوانان در آستانه ازدواج] مستمندند، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می کند. »
محورهای مورد تأکید روایات در این باره، بدین شرح است:
ازدواج سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و روی گردانی از آن به معنای روی گردانی از سنت آن حضرت می باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
النکاح سنتی فمن رغبَ عن سنتی فلیس منی؛ (9) ازدواج سنت من است و هر کس از سنت من روی گرداند از من نیست.
آن حضرت ازدواج را محبوب ترین و محکم ترین بنیاد در اسلام می دانست:
من بنی فی الاسلام بناء احب إلی الله عزوجل و أعز من التزویج؛ (10) هیچ بنایی در اسلام نزد خداوند محبوب تر و گرامی تر از ازدواج تشکیل نشده است.
2. ازدواج زمینه به دست آوردن نیم یا بخشی از دین است و بخش دیگر با رعایت تقوا به دست می آید:
من تزوج فقد أحرز شطر دینه فلیتق الله فی الشطر الثانی؛ (11) هر کس ازدواج کند، بخشی از دین خود را به دست آورده است، پس در بخش دوم خدا را ملاحظه کند.
بر همین اساس عبادت کسی که دارای همسر است، بر عبادت فرد مجرد ترجیح دارد. امام صادق علیه السلام فرمود:
رکعتان یصلیهما متزوج أفضل من سبعین رکعه یصلیهما أعزب؛ (12) دو رکعت نمازی که شخص همسردار به جای می آورد، از هفتاد رکعت نمازی که شخص مجرد به جا می آورد، برتر است.
3. ترک ازدواج از بیم فقر نهی و ازدواج زمینه کسب روزی معرفی شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اتخذوا الأهل فإنه أرزق لکم؛ (13) ازدواج کنید که باعث فراوانی روزی شما می شود.
در شماری دیگر از روایات، به عکس دیدگاه های رایج که همسرگزینی را زمینه ساز فقر و تنگنای مالی می پندارد، ازدواج فقرزدا و برآورنده نیازهای مالی معرفی شده است. اسحاق بن عمار می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که آیا این روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صحیح است که مردی نزد ایشان آمد و کمک خواست و پیامبر او را به ازدواج فرمان داد. او دوباره بازگشت و چون دوبار دیگر از ایشان یاری خواست، پیامبر هر بار او را به ازدواج فرمان داد؟ امام علیه السلام فرمود: «آری! روایت حق و درست است و روزی در سایه داشتن همسر و خانواده است. » (14)
4. چون تجرد و ندادن پاسخ معقول به نیازهای غریزی، شخص را در معرض انحرافات اخلاقی و رفتاری قرار می دهد، در برخی روایات کسانی که تا دم مرگ مجرد بمانند، بدترین مردگان معرفی شده اند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
شرار موتاکم الغراب؛ (15) بدترین مردگان شما عزب ها هستند.
5. در برخی روایات به کسانی که زمینه ازدواج جوانان را فراهم می سازند، پاداش های اخروی وعده داده شده است. امام صادق علیه السلام فرمود:
من زوج عزباً کان ممن ینظر الله إلیه یوم القیامه؛ (16) هر کس مقدمات ازدواج مجردی را فراهم آورد، جزو کسانی خواهد بود که خداوند در روز قیامت به آنها [به مهربانی و رأفت] می نگرد.

تفکر رهبانی ترک ازدواج

آموزه های قرآن و روایات نشان می دهد که اسلام برخورد منطقی و واقع بینانه با غریزه جنسی دارد و ضمن تأکید بر ضرورت وجود آن و حکمت خداوند در پیش بینی اش، ازدواج را بهترین راه حل برای پاسخگویی به غریزه جنسی می شناسد. اما در برابر اسلام، همواره تفکر رهبانیت و ترک ازدواج نیز وجود داشته است.
این تفکر زن را مظهر دنیادوستی و دنیا گرایی می شناسد و معتقد است تنها راه رهایی از دنیاگرایی، فاصله گرفتن از زنان است. این تفکر حتی زن را موجودی پلید می شناسد. شهید مطهری در این باره می نویسد:
عقاید تحقیر آمیز راجع به زن در میان ملل و اقوام قدیم مبنی بر این است که زن انسان کامل نیست، برزخی است میان انسان و حیوان، زن دارای نفس ناطقه نیست، زن به بهشت هرگز راه نخواهد یافت و امثال اینها زیاد وجود داشته است. (17)
در میان مکاتب اخلاقی یونان باستان «کلبیان» معتقد بودند:
تمام ثمرات تمدن، از قبیل حکومت، ثروت شخصی، ازدواج، دینداری، تجمل و همه لذات حسی مصنوعی، بی ارزش است. اگر رستگاری و نجاتی باشد، در ترک جامعه و بازگشت به زندگی ساده و زاهدانه یافت می شود. (18)
در میان ادیان غیر آسمانی از همه بیشتر در آیین بودا بر این نکته تأکید شده است. بودا می گوید: «فرزندان، ثروت و خویشاوندی را فراموش کنید. » (19)
او معتقد است:
حب به زن و فرزند چون متعاقب به مرگ و جدایی یا باعث فقر و تهیدستی می گردد...، از این رو باید دل را به هیچ چیز و هیچ کس نبست. (20)
از این جهت ترک مطلق شهوت و ارزش های شهوانی چهارمین توصیه در میان توصیه های ده گانه است. (21) بر این اساس درباره آیین بودا چنین داوری شده است:
گرایش اصلی در اخلاق دین بودایی، منفی، سرکوب گرانه، توأم با سکوت و خاموشی، فردی و غیر اجتماعی است. (22)
کم بها دادن به زن و زندگی خانوادگی از نقاط ضعف دین بودایی است. (23)
در آیین جَین هر فردی که بخواهد این آیین را بپذیرد ابتدا باید به پیمانی پنج گانه متعهد شود که در بند چهارم آن آمده است: «من لذات و شهوات جنسی را بر خود حرام می دانم و این کردار را برای دیگران نیز رضا نمی دهم. » (24)
در میان ادیان آسمانی، دین مسیحیت به ترک دنیا و به طور خاص ترک ازدواج گرایش نشان داده است. اشاره آیه ذیل به همین رهبانیت ساختگی است که به مسیح علیه السلام نسبت داده شده است:
وَرَهْبَانِیَّهً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا؛ (25) و [اما] ترک دنیایی که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم، مگر برای آنکه کسب خشنودی خدا کنند، با این حال آن را چنان که حق رعایت آن بود، منظور نداشتند.
«رهبانیت» به کارِ منسوب به رهبان (راهب ها) گفته می شود و راهب کسی است که به مرتبه خوف و خشیت از خداوند رسیده است. (26) رهبانیتی که از نظر قرآن توسط نصارا ساخته شد، عبارت است از: «تکالیفی که فراتر از حد واجب بر خود لازم می کرده اند؛ اعم از عزلت و گوشه گیری، لباس خشن بر تن کردن، کناره گیری از زنان و عبادت کردن در میان غارها و صومعه ها. » (27)
امروزه روحانیان مسیحی، اعم از کشیش ها و راهبه ها - به استثنای فرقه پروتستان - با چنین برداشتی از آیین مسیحیت و به ادعای خود با پیروی از عیسی علیه السلام، ازدواج را بر خود ناروا می دانند و در تمام عمر مجرد می مانند.
گریز از ازدواج در میان کشیشان مسیحی به خاطر تصویری است که از پدیده ازدواج و زن ساخته اند و معتقدند ازدواج انسان را از رشد روحی بازمی دارد. بدین جهت - به عکس اسلام که عزوبت و مجرد زیستن را با شر و پلیدی همراه و ازدواج را زمینه کمال روحی اعلام کرده است - در آیین مسیحیت عزب ماندن عین کمال و رشد است، از این جهت کلیسا ازدواج را تنها از باب دفع افسد به فاسد (گریزی از ازدواج نیست) تجویز کرده است. برتراند راسل در این باره می گوید:
در رسالات قدیسین به دو یا سه توصیف زیبا از ازدواج برمی خوریم، ولی در سایر موارد پدران کلیسا از ازدواج به زشت ترین صورت یاد کرده اند. (28)
مقایسه چنین تصویر نامناسبی از زن و ازدواج با آنچه در اسلام آمده است، اصالت و آسمانی بودن دین اسلام را اثبات می کند. براساس روایات اسلامی، محبت و عشق به زنان از جمله اخلاق پیامبران شمرده شده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: «مِنْ أخلاقِ الأنبیاء حب النساء؛ (29) محبت زنان از اخلاق پیامبران است. »
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرمود:
حُبب إلی من دنیاکم النساء و الطیب و جعل قره عینی فی الصلاه؛ (30) از دنیای شما زنان و عطر محبوب من است و روشنی چشم من نماز است.
هنگامی که شماری از اصحاب، پس از شنیدن نکوهش دنیا از زبان پیامبر به مسجد رفته سوگند یاد کردند که تا زنده اند روزها روزه بگیرند و شب ها نخوابند و از همسرانشان فاصله بگیرند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مردم را گردآورد و فرمود:
چرا گروهی، زنان، غذا، عطر، خواب و لذایذ دنیا را بر خود حرام کرده اند؟ بدانید که من به شما فرمان نداده ام کشیش و راهب باشید و کنار گذاشتن گوشت و زنان و صومعه نشینی در دین من نیست. گردشگری امت من روزه و رهبانیت آنان جهاد است... بدانید که پیش از شما گروهی به خاطر سخت گیری زیاد بر خود، هلاک شدند و خداوند نیز بر آنان سخت گرفت. (31)
آنگاه این آیه نازل شد:
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ * وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَیِّباً وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ؛ (32) ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای [استفاده] شما حلال کرده است، حرام مشمارید و از حد مگذرید که خدا از حد گذرندگان را دوست نمی دارد و از آنچه خداوند روزی شما گردانیده است، حلال و پاکیزه را بخورید و از آن خدایی که بدو ایمان دارید، پروا دارید.
این نمونه ها به خوبی نشان می دهد که اسلام (دین جامع و کامل) کوته نگری و بی توجهی به نیازهای غریزی را مردود می داند.

میزان رویکرد جوانان به ازدواج

گفتیم که میل به ازدواج، براساس اراده تکوینی خداوند در نهاد جوانان هست و اسلام نیز منطبق با این میل و اشتیاق درونی، نه تنها بر اصل ازدواج، بلکه بر تسریع آن تأکید دارد. با این حال واقعیت های موجود نشان می دهد رغبت به ازدواج با فراز و نشیب همراه بوده و عموماً از اشتیاق به آن کاسته شده است. براساس آمارهای ارائه شده، متوسط سن ازدواج برای پسران تا 27 سال و برای دختران تا 24 سل افزایش یافته است؛ (33) در حالی که به استناد آموزه های دینی، متوسط سن ازدواج - به ویژه برای دختران - باید چند سال باشد. (34) پرسش اساسی این است که چه عواملی در افزایش سن ازدواج جوانان تأثیر گذاشته و از رغبت آنان به این قانون تکوینی و سنت شرعی کاسته است و چه راه حل هایی برای رفع این مشکلات می توان ارائه کرد؟

پی‌نوشت‌ها:

1. نور (24) : 32 و 33.
2. محمدحسین راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص 32؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج 7، ص 431؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر الجلالین، ص 462.
3. نور (24) : 30 و 31.
4. نور (24) : 33.
5. می دانیم که امر «وَ أنْکحوُا» ظهور در وجوب دارد. (بنگرید به: محمد بن عمر فخررازی، تفسیر کبیر، ج 12، ص 212. )
6. در برخی از روایات یکی از وظایف والدین، اقدام برای تزویج فرزندان دانسته شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مِنْ حق الولدِ علی والده ثلاثه: یحسن اسمهُ و یُعلمه الکتابه و یزوجه إذا بلغ. » (بنگرید به: محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 21، ص 482. )
7. نور (24) : 32.
8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 330؛ محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 385.
9. این روایت مشهور بر گرفته از روایت دیگری از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در نکوهش ترک کنندگان دنیاست. متن کامل روایت چنین است: «عن أبی عبدالله علیه السلام قال: إن ثلاث نسوهٍ أتین رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقالت إحداهن: إن زوجی لا یأکل اللحم. و قالت الأخری: إن زوجی لا یشم الطیب. و قالت الأخری: إن زوجی لا یقرب النساء. فخرج رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یجر رداءه، حتی صعد المنبر فحمدالله و أثنی علیه ثم قال: ما بال أقوام من أصحابی لا یأکلون اللحم و لا یشمون الطیب و لا یأتون النساء، أما إنی آکل اللحم و أشم الطیب و آتی النساء فمن رغب عن سنتی فلیس منی. » (بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 496.)
10. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 222.
11. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ص 518؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 329.
12. همان، ص 329.
13. همان، ص 329؛ محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 383.
14. إسحاق بن عمار می گوید: «قلت لأبی عبدالله علیه السلام: الحدیث الذی یرویه الناس حق؛ أن رجلاً أتی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فشکا إلیه الحاجه، فأمره بالتزویج، ففعل ثم أتاه فشکا إلیه الحاجه فأمره بالتزویج حتی أمره ثلاث مرات؟ فقال أبو عبدالله علیه السلام: [نعم] هو حق، ثم قال: الرزق مع النساء و العیال. » (بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 330. )
15. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 220.
16. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 331.
17. مرتضی مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص 15.
18. ریچارد پاپکین و آروم استرول، کلیات فلسفه، ص 27.
19. رابرت هیوم، ادیان زنده دنیا، ص 106.
20. جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 195.
21. همان، ص 197.
22. رابرت هیوم، ادیان زنده دنیا، ص 106.
23. همان، ص 124.
24. جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 171.
25. حدید (57) : 27.
26. محمد بن عمر فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 15، ص 246.
27. همان.
28. مرتضی مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص 14، به نقل از: برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، ص 31. شهید مطهری در این باره می گوید: «از نظر آنان [= عالمان مسیحی] زن ذاتاً موجودی پلید بود و هم بستری ولو با زن شرعی عمل کثیفی بود و لهذا افراد مقدس و پاک و منزه - افرادی که شایستگی داشتند به مقامات عالی روحانی برسند - کسانی بودند که در همه عمر زن را لمس نکرده بودند. پاپ از میان افرادی انتخاب می شده - و اکنون هم چنین است - که تمام عمر را مجرد به سر برده بودند.... می گفتند افرادی استعداد دارند این عمل مقدس را انجام دهند که در تمام عمر با هیچ زنی تماس نداشته باشند... همین ها هستند که بعداً کشیش و کاردینال می شوند و بعضی به حد پاپ [شدن] می رسند. می گفتند: اما مردم که نمی توانند مجرد باشند. اگر ما به اکثر مردم بگوییم مجرد زندگی کنند، اینها مرتکب عمل زنا می شوند که پلیدتر است...، بنابراین از باب دفع افسد به فاسد ازدواح را اجازه می دادند.» (مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج 4، ص 18. )
29. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 320.
30. محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) ، الخصال، ص 167.
31. برای تفصیل بیشتر بنگرید به: امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان، ج 3، ص 404.
32. مائده (5) : 87 و 88.
33. ارائه آمار و تحقیق در این باره دشوار است. برخی از آمارها میانگین سن ازدواج را برای مردان 26 و برای زنان 21 سال دانسته است. (بنگرید به: جمعی از نویسندگان، دانش خانواده، ص 34. ) اما برخی دیگر از تحقیقات میانگین سن ازدواج را در محیط دانشجویی برای پسران 26 و برای دختران 24 سال اعلام کرده است. (بنگرید به: جمعی از نویسندگان، گزارش تحقیق ارزیابی نتایج پیامدهای ازدواج دانشجویی، مقدمه. ) در کتاب سن ازدواج دختران، که در سال 1380 منتشر شده، در این باره آمده است: «حدود شش میلیون پسر و دختر در سن ازدواج هستند که هنوز ازدواج نکرده اند. » (جمعی از نویسندگان، سن ازدواج دختران، ص 172. ) اما در آمارهایی که اخیراً منتشر شده سن ازدواج جوانان بیشتر اعلام شده است. معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان ملی جوانان کشور مدعی شد: «سن ازدواج در پسران به بیش از 40 سال و در دختران به 35 سال نزدیک شده است. » وی افزود: «هم اکنون 15 میلیون جوان در آستانه ازدواج در کشور وجود دارد که هنوز مجرد هستند... و 7 میلیون نفر از این تعداد دچار ازدواج معوق شده اند؛ به طوری که سن ازدواج آنها از سن عرفی بالاتر رفته است. » وی با ابراز نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج در دختران و پسران، گفت: «سن ازدواج در پسران که 19 تا 29 سال است، به بیش از 40 سال رسیده و سن ازدواج دختران که 15 تا 29 سال است، به 35 سال نزدیک شده است. » وی با تأکید بر اینکه سالانه باید 15 میلیون جوان مجرد به خانه بخت بروند گفت: «این تعداد تنها 1/5 میلیون فقره ازدواج است که پیش بینی می شود با این روند در 10 سال آینده به تعادل مناسب در جامعه برسیم.... سالانه 1/5 میلیون نفر نیز به تعداد مجردین افزوده می شود و بالا رفتن سن ازدواج، تبعات اجتماعی خطرناک و نامطلوبی دارد. » وی افزود: «هم اکنون یک میلیون و 696 دختر 29 تا 30 سال در کشور منتظر ازدواج هستند.» (به نقل از: سایت عصر ایران، کد خبر: 60498، مورخ 1387/10/5. )
34. از امام صادق علیه السلام فرمود: «من سعاده المرء أن لا تطمث ابنته فی بیته؛ از سعادت شخص اینکه دخترش در خانه او عادت ماهانه نشود (پیش از آن به خانه شوهر رفته باشد) . » (برای آگاهی بیشتر از این دسته روایات بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 338- 336. )

منبع:نصیری، علی، (1389)، آیین همسر گزینی، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما