مقررات و عملکرد مجلس خبرگان (2)

حکومت اسلامی: وظیفه مشورت دادن به رهبری و یا تحقیق در کارها و یا نهادهای مربوط به رهبری، در قانون اساسی نیست آیا خود خبرگان، تصویب کرده اند؟
پنجشنبه، 3 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مقررات و عملکرد مجلس خبرگان (2)
مقررات و عملکرد مجلس خبرگان(2)





 

گفت و گو با آیة اللّه ابراهیم امینی

حکومت اسلامی: وظیفه مشورت دادن به رهبری و یا تحقیق در کارها و یا نهادهای مربوط به رهبری، در قانون اساسی نیست آیا خود
خبرگان، تصویب کرده اند؟
آیة اللّه امینی: بله، این مصوّبه خود خبرگان است، چون بحث شد که صلاح نیست خبرگان بنشینند و تماشاگر باشند و خدای نکرده در اطراف رهبری، کارها و حوادثی اتفاق بیفتد که خبرگان بی اطلاع باشند. پس بهتر است که برای پیش گیری ِآن ها کمک کنند و بهترین کمک هم این است که مشورت بکنند. اعضای این کمیسیون، افراد مورد اعتماد و ممتاز و دارای شرایط خاص و معینی هستند که در دیگر کمیسیون ها نیست.
کمیسیون چهارم "بودجه و محاسبات" است. البته مجلس خبرگان بودجه مختصری دارد ولی همین بودجه، دخل و تصرف در آن باید با ضوابطی باشد. این کمیسیون این وظیفه را برعهده دارد.
کمیسیون دیگری هم در سال های اخیر به وجود آمد به نام کمیسیون "فعّال تر کردن خبرگان" که وظیفه آن کمک به خود خبرگان و فعّال کردن سیاست ها و برنامه های آنان است.
حکومت اسلامی: ترتیب و تنظیم جلسه کمیسیون ها با دبیرخانه است یا در اجلاسیه ها مشخص می شود، یا هر کمیسیونی خودش این کار را می کند؟
آیة اللّه امینی: هر کمیسیونی دارای رئیس و نائب رئیس و منشی و آیین نامه است و خودشان جلسات را اداره می کنند ولی دبیرخانه در تنظیم
جلسات به آن ها کمک می کند.
حکومت اسلامی: لطفاً در مورد آیین نامه انتخاب اعضای خبرگان، توضیحی بفرمایید.
آیة اللّه امینی: آیین نامه انتخابات خبرگان پنج فصل دارد: فصل اوّل آن در مورد تعداد خبرگان و فصل دوّم در خصوص شرایط انتخاب شوندگان است که متن آن چنین است:
مادّه 3 - خبرگان منتخب مردم باید دارای شرایط زیر باشند:
الف: اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی؛
ب: اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد؛
ج: بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز؛
د: معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران؛
ه-: نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.
تبصره 1: مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی می باشند.
تبصره 2: کسانی که رهبر معظم انقلاب صریحاً و یا ضمناً اجتهاد آنان را تأیید کرده باشد از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.
فصل سوّم: شرایط انتخاب کنندگان. فصل چهارم: مدّت، یعنی مدّت خود خبرگان. فصل پنجم: کیفیّت انتخابات.
حکومت اسلامی: این آیین نامه در چه دوره ای تصویب شد، آیا بعد از آن هم اصلاحاتی در آن صورت گرفت یا خیر؟
آیة اللّه امینی: آیین نامه ای که حضورتان تقدیم کردم آیین نامه جدید بود، بعد از آن هم تغییری نداشته است. ولی انتخابات دوره اوّل با آیین نامه دیگری انجام گرفت که با آیین نامه مذکور تفاوت هایی دارد. آیین نامه سابق به وسیله فقهای شورای نگهبان تهیه و تنظیم شده بود و به تأیید امام هم رسیده بود.
در آیین نامه سابق، مادّه دوّم که شرایط انتخاب شوندگان ِمردم را بیان می کرد، چنین بود:
الف - اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی.
ب - آشنایی کامل به مبانی اجتهاد با سابقه تحصیل در حوزه های علمیّه بزرگ در حدی که بتوانند افراد صالح برای مرجعیت و رهبری را تشخیص دهند.
ج - بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز.
د - معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی.
ه- - نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.
تبصره یک. تشخیص واجد بودن شرایط با گواهی سه نفر از استادان معروف درس خارج حوزه های علمیه می باشد.
چنان که ملاحظه می فرمایید، در آیین نامه جدید، اصلاحاتی در بند ب و تبصره یک آیین نامه قدیم به عمل آمده است.
حکومت اسلامی: این اصلاحات در چه زمانی انجام شده است.
آیة اللّه امینی: در اواخر دوره اوّل، قبل از انتخابات دوره دوّم.
حکومت اسلامی: چه چیزی سبب شد که احراز صلاحیت نامزدهای مجلس خبرگان به فقهای شورای نگهبان واگذار شود، با این که در آیین نامه اوّلیه تأیید سه تن از اساتید کافی بود (با این که مشکل تر هم بود) یعنی آن موقع اجتهاد مطلق بود بعد یک مقدار آسان تر شد، سؤال این است که مبنای این تغییر چیست؟
آیة اللّه امینی: مبنای این تغییر در واقع این بود که در آن جا آمده بود که "تأیید سه تن از اساتید معروف درس خارج"، این عبارت، خیلی روشن نیست، چون در حوزه های علمیه، درس خارج زیاد است، بعضی ممکن است درس خارج را شروع کنند و صلاحیت نداشته باشند، آن وقت آن عبارت کلی شامل این ها هم می شد. از سوی دیگر ممکن است مراجعه به مراجع تقلید و فقهای بزرگ(برای گرفتن اجازه اجتهاد) برای آنان ایجاد زحمت کند و مأخوذ به حیا شوند.
به علاوه اساتیدی که می خواهند اجتهاد فردی را تأیید کنند یا این فرد باید شاگرد این استاد باشد و سال ها نزدش درس خوانده باشد و استاد عملاً این شاگرد را شناخته باشد و یا این که رسماً از او امتحان دقیق اجتهاد بگیرد،چنان که فقهای گذشته این گونه به شاگردان خود اجازه اجتهاد می دادند. در صورتی که کسب اجازه اجتهاد بدین صورت برای داوطلبان خبرگان عملاً غیر ممکن و دشوار است، زیرا غالباً شاگرد فقهای موجود نیستند. با توجه به همه اینها، این کار به "شورای نگهبان" واگذار شد، چون اعضای شورای نگهبان اوّلاً: همه مجتهد مطلق اند، ثانیاً: عدالت و تقوا جزء شرایط آن هاست، ثالثاً: آن ها از ناحیه یک نهاد رسمی(رهبری) تأیید می شوند که عدالت و تقوا در خود او هم از شرایط اساسی است که اگر نداشته باشد اصلاً منعزل می شود.
اعضای شورای نگهبان که خود مجتهد مطلق و غالباً از اساتید معروف هستند داوطلبان خبرگان را مورد بررسی قرار می دهند. اگر به فقاهت و اجتهاد شهرت دارند نیازی به امتحان ندارند و پذیرفته می شوند. اگر درس خارج خود را نوشته اند و تقریرات خود را ارائه دهند شورای نگهبان با مطالعه آن می تواند صلاحیت علمی و اجتهاد آنان را تأیید کند و باز هم نیازی به امتحان نیست.
از سوی دیگر کسانی هم که اجتهاد آنان عملاً به تأیید رهبر انقلاب رسیده باشد نیازی به امتحان ندارند، ولی اگر اجتهاد خود داوطلب به وسیله هیچ یک از راه های مذکور احراز نشد شورای نگهبان از او امتحان به عمل می آورد و امتحان هم کسر شأن و توهین نیست.
منبع:فصلنامه حکومت اسلامی شماره 8

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما