مقابله ی دیانت با سیاست امتیازنامه ها

یکصد و بیست و هفت سال از ارتحال یکی از بزرگترین فقهای شیعه و در عین حال کمتر شناخته شده عالم تشیع، مرحوم آیت الله حاج ملا علی - اعلی الله مقامه- می گذرد. با اینکه وی مجتهد بزرگ تهران در زمان خود بوده است.
چهارشنبه، 9 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مقابله ی دیانت با سیاست امتیازنامه ها
 مقابله ی دیانت با سیاست امتیازنامه ها

نویسنده: موسی نجفی




 
مروری بر اصول سیاست دینی آیت الله حاج ملا علی کنی علیه امتیاز نامه رویتر و سکولاریسم مهاجم شبکه ماسونری در ایران
یکصد و بیست و هفت سال از ارتحال یکی از بزرگترین فقهای شیعه و در عین حال کمتر شناخته شده عالم تشیع، مرحوم آیت الله حاج ملا علی - اعلی الله مقامه- می گذرد. با اینکه وی مجتهد بزرگ تهران در زمان خود بوده است. مورخان سکولار نام و سیمای تلاشگر و فداکارش را همانند دیگر رجال اسلامی و ملت خواه، در نوشته های آمیخته با تحریفشان، از قلم انداخته یا کم بها جلوه داده اند. بی تردید یکی از رسالتهای خطیر مورخان حقیقت جو و پژوهشگران ریشه های تاریخی انقلاب اسلامی و جنبشهای مؤثر در تاریخ ایران، توجه عمیق و دقیق در ابعاد خاص به عملکردهای سیاسی - اجتماعی این شخصیت شیعی و مرکز ثقل مبارزات پایتخت در دوره ناصری است.
از آنجا که قصد داریم از داستان بلند زندگی آن بزرگمرد یادی هر چند کوتاه کنیم، به اجمال و مبارزات آن فقیه و مجتهد نامدار و آگاه به عصرش را شرح می دهیم تا اندکی از دین خود را به ایشان ادا کنیم.
مرحوم حاج ملا علی کنی در سال 1230 ق. در قریه کن، از توابع تهران، متولد شد. مرحوم معلم حبیب آبادی در کتاب مکارم الآثار نقل می کندکه:
[مرحوم کنی] در اوان کودکی به سعی و اهتمام و التماس خود به جانب معلم رفته و در اندک مدتی از آن بی نیاز گردید و اصراری سخت در دخول در علوم عربیت و ادبیت نمود و تا بیست سال، کسانش او را از آن باز می داشتند تا به دعوات شافیه و شفعاء کافیه، پس از بیست سال، اسباب آن برایش فراهم شد و پس از چندی، توفیق مجاورت عتبات عالیات را یافت و بدان روضات با برکات شتافت و از فیض سکونت آن خاک پاک، علوم شرعیه را در خدمت مرحوم صاحب جواهر و مرحوم شیخ مرتضی انصاری تحصیل و تکمیل نمود و به تألیف مباحث اصول مشغول شد و نوشتجاتی در رساله ای مستقل از او نمودار گردید. بلکه از آن فن جز اندکی باقی نمانده بود که در سال 1244 ق. طاغوتی سخت در عراق عرب پیدا شد که تقریباً تا دو سال امتداد داشت و بدین سبب و اسبابی دیگر، مانند دیگر علما، از اشتغال کناره گرفت و تا دو سال زیادتر در سفرها بسر آورد تا دوباره توفیق زیارت آن اراضی مقدسه را یافت. و چون وفات علما و فقدان رجال و قرب اجل و انقطاع آمال را مشاهده نمود، مشغول به تألیف فقه گردید و از بابت عدم کتب و اسباب لازمه، آن را به ترتیب معهود نمی نوشت؛ بلکه در هر جا پس از جهد بلیغ، آنچه محتاج الیه آن محل بود، تألیف می کرد و چندین رساله در ابواب متفرقه پرداخت. تا اینکه در سنه 1262 قمری، توفیق سفر زیارت حضرت امام رضا (ع) و ضمناً زیارت پدر خود و سایر ارحام را در تهران یافت و در آن شهر ساکن شد و به خواست خدای تبارک تعالی، ریاستی شایان و تمولی بی پایان به هم رسانید. [تألیفات وی عبارتند از ]:
اول: رساله ای در اصول،
دوم: کتابی در طهارت،
سوم: کتابی در نماز،
چهارم: کتابی در بیع،
پنجم: کتاب تحقیق الدّلائل در شرح تلخیص المسائل، که آن از خود او است و در سنه 1259، از آن فارغ شد. (1)
در الذّریعه، اصل تلخیص از تحقیق الدلائل ذکر شده است:
فقط شرح کتاب طهارت و کتاب نماز و کتاب احکام عقود و خیارات و کتاب قضا و شهادات ازاین کتاب از مسوده خارج شده و از اینها هم کتاب طهارات چاپ نشده و بقیه در جلدی بزرگ در سنه 1304 چاپ شده و معروف به کتاب قضا می باشد و به اتفاق کسانی که ما آنها را دریافتیم، آن ادق و امتن از جواهر می باشد. (2)
معلم حبیب آبادی در توضیح کتاب دیگر حاجی نوشته است:
ششم: کتاب توضیح المقال که در علم درایه است و دارای بسی از مطالب سودمند و تقریباً بهترین کتابی است که در این فن، تألیف یا دیده شده و در سنه 1262 تألیف کرد و در انتهای آن نام شصت تن از علمایی را که در رجال و درایه کتاب دارند، نوشته که همان سال با کتاب منتهی المقال چاپ شده و در سنه 1300 که بار دیگر کتاب منتهی را چاپ کرده اند، نام شصت تن دیگر را بر آن اضافه نموده؛ که فی الجمله نام صد و بیست نفر از علما و رجال و درایه که در آن دو فن کتاب تألیف کرده اند، در آن گرد آمده است... مرحوم حاجی میرزا حسین نایب ا لصدر... و ملامحمد علی خوانساری... در نزد او درس خوانده اند. (3)

عملکرد سیاسی - اجتماعی مرحوم حاج ملا علی کنی

رفتار و سلوک سیاسی مرحوم حاج ملا علی کنی به نحوی بود که توانست علی رغم شرایط نامساعد و محدودیت امکانات علما در مقابل دستگاه حاکمه، قاجارها را به طور مؤثرتری تحدید کند و تحت فشار گذارد؛ لکن خطر دو قدرت روس و انگلیس و رقابت خرد کننده آنها در ایران به حدی بود که ایشان را به پیروی از سیاستی خاص و گاه پندآمیز و قدرت بخشیدن به دولت ایران در برابر آن دو قدرت خارجی ناچار کرد، اما در همان حال می کوشید تا قدرت دولت را در مقابل مردم محدود و حتی الامکان از مردم، رفع ظلم کند و هرگاه اولیای امور و یا شخص ناصرالدین شاه اغفال یا تطمیع می شد و قسمتی از ثروت ملت ایران را ( که در حقیقت جزئی از استقلال و حاکمیت مردم محسوب می شد) به اجانب واگذار می کرد، اولین و مهمترین صدای اعتراض و حرکت عصیان آلود از آن مرحوم بود و به قدری به شاه فشار می آورد که وی را به لغو قرارداد یا امتیاز نامه وادار می کرد؛ چنانکه در مورد قرارداد ایران بر بادده «رویتر» چنین رخ داد و آن مرحوم در نامه شدیداللّحنی که حاکی از بینش سیاسی و قاطعیت و جسارت و قدرت روحی او است. شاه را سخت نکوهش می کند و بر لغو امتیاز پای می فشارد.
قبل از آنکه ذکری از این نامه به میان آید، بجاست که مفاد این قرارداد و نتایج خانمان برانداز و استقلال شکنانه آن بررسی شود تا عظمت خدمت مرحوم آیت الله حاج ملا علی کنی در لغو قرار داد، بیشتر مشخص شود.

سلطه ی غرب بر ایران در امتیازنامه رویتر

قرارداد رویتر، با دسیسه ها و رهنمودهای صدراعظم انگلیسی مشرب ایران، «میرزا حسین خان معروف به سپهسالار. » شکل گرفت. (4) بر اساس این قرارداد، ناصر الدین شاه، تمامی منابع ثروت ایران را به یکی از اتباع انگلستان به نام «بارون ژولیوس رویتر» تفویض کرد ( آن هم به نام «ترقی دادن ایران » !؟). خلاصه و مضمون این امتیاز نامه در 25 ژوئیه 1872 م. به امضا رسید و شامل 24 فصل به شرح زیر است:
اعطای امتیازات حقوق از جانب اعلیحضرت همایون شاه ایران به بارون جولیوس دروتر
فیمابین دولت اعلیحضرت همایون شاه ایران و بارون جولی یوس دروتر مقیم لندن فقرات ذیل متعهد و برقرار است.
فقره اول- دولت علیه ایران بحکم این قرار نامه به ارون جولی یوس دروتر اجازه و اختیار تام می دهید که در فرنگستان بهر اسم و بهر شرایطی که خود مشخص نماید یکی یا چندین کمپانیها تا پس از احداث بکند که در تمام خاک ایران به آن کارهای مفید که در این امتیاز نامه مذکور است اقدام بکند و آنها را مجری دارد.
فقره دویم- دولت علیه ایران از برای مدت هفتاد سال امتیاز مخصوص و انحصار قطعی راه آهن بحر خزر الی خلیج فارس را بارون دروتر و بشرکاء یابو کلاء اعطاء و واگذار می نماید و همچنین بایشان حق مخصوص و انحصاری و قطعی می دهد که هر شعبات راه آهن که مناسب بدانند خواه به جهت اتصال ولایات شهرها در داخله خاک ایران خواه بجهت اتصال راه های ایران براههای آهن ممالک خارجه از هر نقطه از نقاط سرحدات ایران رو بفرنگستان و هندوستان بسازند و بکار بیندازند.
فقره سیم- و نیز دولت علیه ایران به صحابه این امتیاز حق مخصوص و امتیاز انحصاری داده است در هر نقطه که مناسب بدانند تراموای ها بسازند خواه به جهت اتصال بشهرها و قصبات و بلوکات با همدیگر خواه به جهت اتصال این اماکن براههای آهن یا به آن نقاطی که کمپانی در آنجاها کار دارد. کمپانی از برای ساختن و بکار انداختن این تراموایها همان امتیازات و حقوق را خواهند داشت که به جهت راه آهن در فقرات چهارم و پنجم و ششم داده است.
فقره چهارم - هر قدر که به جهت ساختن خطوط آهنها و شعبه های آنها و راه های جفت (5) و راههای گریز(6) و تخلف و راههای احتیاط و سراهای خروج و ورود و منازل و منزلگاه و اماکن سکنی از برای مأمورین و کارخانجات آهنگری و نجاری و ملحقات اینها لازم شود دولت علیه ایران همه آنها را اگر از املاک خاصه باشد مجاناً با صحاب این امتیاز می دهد. در خصوص اراضی که تعلق به اشخاص داشته باشد باید کمپانی با صاحبان آن اراضی با بقیت جاریه مملکت از برای کمپانی خریده و تحصیل شود و اگر لازم شود اصحاب این اراضی را موافق قاعده مجبور نمایند که اراضی خود را به کمپانی فروشد علاوه بر عرض مقرره راههای آهن دولت علیه ایران از هرطرف خطوط راه آهن هر قدر که طول آنها باشند از املاک خالصه و از آن اراضی که این اوقات زراعت نکرده باشند مقدار سی مر بکمپانی مجاناً می دهد مصلحت کمپانی مقتضی باشد که در بعضی نقاط دور دست و لم یزرع منازل بسازد و دولت علیه ایران در همان جاهائی که کمپانی بخواهد بکمپانی مجاناً چهار هزار ذرع مربع زمین خواهد داد که به جهت مأمورین خود که در آنجاها باشند بتوانند اسباب گذران امن و سهل فراهم بیاورند.
فقره پنجم - کمپانی اختیار واجازه تام دارد که به جهت ساختن و حفظ تعمیر راههای خود هر مصالحی که لازم داشته باشد از قبیل ریک و سنگ و آهک و غیره از املاک خالصه مجاناً بگیرد و بجهه مصالح تفرعاتی از قبیل آلات و افزار و آذوقه و ودواب و غیره که کمپانی بخواهد در جهائی که بکار دارد بخرد دولت قدغن خواهد کرد که بیش از قیمت رواج مملکت چیزی و رسوبی نگیرند.
فقره ششم - هر نوع مصالحی بجهه ساخت و بکار انداختن طرق آهن لازم باشد داخل خاک ایران خواهد شد بی آنکه هیچ رسومی بدهد نه رسوم گمرکی نه رسوم دریا بجهه خروج امتعه نه رسوم دخول نه رسوم انبار نه هیچ رسوم دیگر که در عرض راه چه از جانب دیوان و چه از جانب اشخاص مطالعه شود و گمرگ حق مواظبت خواهد داشت اما بوطری که سرعت و درستی ورود مصالح را به محلی که مقصود است به هیچ وجه به تأخیر نیندازد و همین حق معافیت از هر نوع رسوم از برای هر قسم مصالحی مصاحلی که به جهت اقدامات و کار کردن و تحصیل تمنعات کمپانی لازم بشود از جانب دولت معصود و برقرار است مؤمورین و عمال کمپانی از هر نوع مالیات داخله معاف خواهند و دو همچنین کل اراضی کمپانی هر قبیل و هر قدر که باشند از هر نوع مالیت و روسم بکلی معاف خواهند بود و محصولات کل عمال و هر قبیل امتعه کل تصرفات و اعملات کمپانی به آزادی از تمام خاک ایران عبور و مرور خواهند کرد و به آزادی از خاک ایران خارج خواهند شد و در حین خروج از خاک ایران از هر رسوم و مالیات معاف و آزاد خواهند بود.
فقره ششم- روزی که این قرارنامه ممضی شود چهل هزار لیره انگلیسی باسم دولت ایران و اصحاب این امتیاز در بانک انگلستان رهن گذاشته خواهد شد هرگاه از تاریخ این قرار نامه الی پانزده ماه دیگر شروع بکار نشود این مبلغ ضبط خواهد شد مگر اینکه تأخیر شروع کار بحکم اسباب مهمه بواسطه چنان موانعی باشد که از اراده کمپانی خارج شود از قبیل جنگ و غرق و تعطیل حمل و نقل در ممالک خارجه در مقابل قبض حاکم رشت مشعر بر اینکه بقدر کفایت ساختن راه آهن از رشت الی طهران میلهای آهن وارد انزلی شده است این مبلغ چهل هزار لیره به کمپانی رد خواهد شد.
فقره نهم- کمپانی تعهد می کند که در تمام مدت این امتیاز از منافع خالص عمل راه آهن صد بیست بدولت ایران بدهد.
فقره دهم- بر سر انقضای مدت این امتیاز که عبارت از هفتاد سال است باید اصحاب این امتیاز قبل از وقت در باب اینکه تصرف و تمتع این راههای آهن در دست ایشان باقی بماند و امتداد بیابد با دولت گفتگو بکنند و قراری بگذارند در صورتیکه در این باب فیمابین دولت و اصحاب امتیاز قرار تازه میسر نشود جمیع خطوط راه آهن که به حکم این امتیاز و قرار نامه ساخته شده باشد با مصالح ثایته و دواره خود مال دولت علیه ایران خواهد بود.
در باب ابنیه و توابع خط راه آهن رجوع خواهد شد به آن قواعدی که عموماً سایر دول رعایت کرده اند و شروط آن در این باب برای دولت مساعدتر از همه باشد اصحاب این امتیاز در عوض راه آهنی که به دولت واگذارند حق مطالبه هیچ تنخواه و هیچ تلافی نخواهند داشت.
فقره یازدهم- دولت علیه ایران بحکم امتیاز نامه و قرار نامه حاضر با صحاب این امتیاز و آهن و مسن و سرب و پطرول و غیره را و هر معدن دیگر که ایشان مناسب بدانند کار بکنند و از آنها تمتع بردارند بغیر از آن معادنی که مالک مردم است و صاحبان آنها در آنها کار می کنند - در خصوص این نوع معادن هرگاه کمپانی بخواهد آنها را بخرد باید با صاحبان آنها برضای طرفین معامله نماید بطور وضوح مقرر است که هیچ یک از کارگذاران و مأمورین دولتی و مذهبی و هیچ یک از رعایا و تبعه و اشخاص نمی توانند در خصوص یک معدن ادعای حق تصرف نمایند مگر در صورتی که مدت پنج سال قبل علناً و با معرفت و تصدیق عامه در آن معدن کار کرده باشد خارج از این شرط است.
هر مدنی که کمپانی پیدا بکند مثل زمین ساده و عادی محسوب خواهد شد و از جانب کمپانی بقیمت متداوله آن ولایت خریده خواهد شد و اگر لازم شود دولت صاحب یا اصحاب آن زمین را مجبور خواهد کرد که آن را به قیمت متداوله آن ملک بکمپانی بفروشد دولت معادن طلا و نقره و جواهر را برای خود نگاه می دارد.
از برای کار کردن این نوع معادن دولت می تواند با کمپانی قراردادهای مخصوص بگذارد.
فقره دوازدهم- از محصولات خالص هر مدنی که کمپانی بکار بیندازد دولت ایران از منافع خالص آن سالی صد و پانزده مرسوم و مقرر خواهد داشت.
فقره سیزدهم- از برای کار کردن معادن و اتصال آنها براههای آهن و تراموای و طرق دیگر هر قدر زمین که لازم می شود از املاک خالصه مجاناً بکمپانی داده خواهد شد.
فقره چهاردهم - دولت علیه ایران بحکم این قرار نامه باصحاب این امتیاز حق مخصوص و امتیار انحصاری قطعی می دهد که در مدت طول این امتیاز در جنگلهای تمام ایران کار بکند و این جنگلها را بکار بیندازد و از آنها تمتع بردارند این کار کردن و تحصیل تمتع کمپانی در جنگلهای ایران بهر ترکیبی که باشد در هر زمینی که تا امضای این قرار نامه زراعت نشده باشد جائز و معمول خواهد بود. در هر جائی که کمپانی درختهای آنجا را بریده باشد هر اراضی که دولت بخواهد بفروشد کمپانی قبل از همه کس حق خواهد داشت که آن اراضی را از دولت به قیمت متداوله بخرد دولت ایران از منافع خالص این جنگلها سالی صد پانزده قسمت خواهد برد.
فقره پانزدهم - دولت علیه اران با صحاب این امتیاز حق مخصوص و امتیاز انحصاری می دهد که در مدت این امتیاز در تمام مملکت ایران به جهت برگردانیدن رودخانه و مجاری آنها و ساختن بندها و سدها و استخرها و کندن چاههای سیاله و مجراهای مصنوعی و به جهت آوردن آبهائی که دولت بر آنها حقی به کسی نداده باشد و جاری کردن آن آبها به نقاط مختله که خود اصحاب این امتیاز مصلحت بدانند و هر عملی و کاری و اقدامی که لازم باشد بکند مجری دارند.
و هیچ صاحب ملکی با عبور این آبها هیچ نوع مخالفتی نکند یا به عبور آنها موانع و عوائقی نگذارند و از آن طرف هم بهر صاحب ملکی که عبور این آبها خسارتی وارد بیاورد کمپانی تلافی خواهد کرد.
دولت ایران به جهت کارها و بنهای آب کشی و هر نوع احداثاتی که تعلق بآب داشته باشد هر قدر زمین که لازم بشود بکمپانی مجاناً خواهد داد و علاوه بر این دولت ایران از هر طرف جوهائی که ساخته باشد مقدار بیست متر زمین به طول آن جویها مجاناً به کمپانی خواهد داد و هر زمین بایری که کمپانی بواسطه آبهائی که آورده شد دائر بکند تصرف اختیاری در زراعت آن زمین حق کمپانی خواهد بود کمپانی قیمت آبهائی که بخواهد بفروشد باتفاق دولت با رضای طرفین معین خواهد کرد.
دولت ایران از منافع خالص این آب ها سالی صد پانزده قسمت خواهد بود.
فقره شانزدهم- به جهت ساختن راه آهن که امتیاز آن به حکم این قرار نامه به اصحاب این امتیاز نامه واگذار شده است و به جهت اجرای اعمالی که مقتضی کارها و اقدامات دیگری است که در فوق ذکر شده است دولت علیه ایران ببارون دروتر و شرکاء یا به وکلاء او اجازه و اختیار تام می دهد که به حکم این قرار نامه ابتدا یک سرمایه اولیه که عبارت از صد و پنجاه میلیون فرانق یا شش ملیون لیره انگلیسی باشد برسم حصه های شرکت یا سندهای قرض صادر نمایند منفعت و قیمت و شروط و طرز صدور این مبلغ را خود اصحاب این امتیاز بعد مشخص خواهند کرد.
فقره هفدهم- دولت ایران به حکم این قرار نامه به جهت هر سرمایه که صادر شده باشد یا بعد صادر شود سالی صد پنج منفعت و علاوه بر آن صد و هم به جهت ادای یکمپانی ضمانت می کند.
فقره هجدهم- این ضمانت صد هفت بر عهده مداخل معادن و آبها و جنگل ها و گمرک های دولت علیه ایران است.
این ضمانت حکمی نخواهد داشت مگر پس از اتمام خط راه آهن از بحر خزر الی اصفهان مطابق همان طرز و ترکیب که در دفتر حمول معین باشد تا آن وقت کمپانی منفعت سالیانه را از روی آن سرمایه اولیه که صادر شده است یا از روی آن سرمایه جدید که اجازه و اختیار دارد که موافق مصلحت خود صادر نماید بحصه داران ادا خواهد کرد.
فقره نوزدهم- دولت علیه ایران به حکم این قرار نامه تعهد می کند که اجاره گمرک های ایران را از تاریخ ماه مارس سنه 1874 تا مدت بیست و پنج سال با صحاب این امتیاز بدهد به جهت اجاره این گمرکها اصحاب این امتیاز مبلغ اجاره حالیه را به دولت خواهند داد و علاوه بر آن سالی هم مبلغ پانصد هزار فرانق یا بیست هزار لیره انگلیسی باسم اضافه خواهند داد. این شرایط از برای پنج سال اولی مقرر است - از ابتدای سال ششم در عوض این پانصد هزار فروانق مبلغ اضافه از روی کل منفعت خالص سالی صد شصت بدولت داده خواهد شد به غیر از قیمت اجاره فقره بیستم - در صورتی که دولت علیه ایران بعد از این مصمم بشود که امتیاز بانک را با امتیاز یک دستگاه اعتباری را از هر قبیل که باشد بدهد آن امتیاز از امروز به حکم این قرار نامه محفوظ و معهود و مخصوص است از برای این کمپانی که بر جمیع اشخاص و کمپانیهای دیگر حق رجحان خواهد داشت.
فقره بیست و یکم - از برای هر نوع کارها و تلغراف ها و آسیاها و کارخانه جات آهن آلات و سایر کارخانها و غره که بعد از این امتیازی بخواهند اصحاب این امتیاز حاضره در جمع این مواد و امتیازها حق رجحان بر جمیع اشخاص و کمپانیهای دیگر خواهند داشت.
فقره بیست و دویم - اصحاب این امتیاز در هر وقت مختار خواهند بود که کل این حقوقی که بواسطه این امتیاز نامه داده شده است یا یک جزو این حقوق را بهر طور که بخواهند بکمپانی دیگر یا بمشتری دیگر بدهند یا بفروشند با تعهداتی که کرده اند.
فقره بیست و سیم- اصحاب این امتیاز نامه تعهد می کنند که این اعمال را یعنی اعمال معادن و آبها و جنگلها را با اعمال راه آهن با هم شروع بکنند و با هر اهتمامی که ممکن باشد اجرای آنها را پیش ببرند.
دولت علیه ایران نیز از طرف خود علاوه بر آن عملجات خارجه که کمپانی مختار است به میل خود اجیر نماید هر قدر عملیه که کمپانی به جهت اجرای این اعمال مختلفه لازم داشته باشد به قیمت متداوله مملکت از برای کمپانی پیدا خواهد کرد.
دولت علیه ایران از برای حفظ امنیت هر زمین و هر محل که به جهت هر یک از این اعمال به کمپانی داده است. و همچنین از برای اکمال امنیت هر یک از وکلاء و کارگذاران و مأمورین و عملجات کمپانی هر قواعدی که لازم باشد اعلام خواهد کرد و هر تدابیر که واجب باشد حکم به اجراء آنها نمود.
فقره بیست و چهارم - این امتیاز نامه به زبان فارسی ترجمه خواهد شد اما در صورت ظهور مشکلات فیمابین طرفین متعهدتین مضمون فرانسه تنها سند خواهد بود.
در طهران بیست و پنج ژولیه سنه 1872 عیسوی مطابق هیجده شهر جمادی الاولی 1289 هجری در دو نسخه نوشته شده.
جناب اشرف امجد صدر اعظم دولت علیه ایران به حکم اختیار نامه نامه که بایشان از جانب اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاه ایران داده شده است باتفاق جمیع وزرای دولت این قرار نامه را امضاء و تصدیق داشتند و اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی نیز این قرار نامه را به امضای همایون خود ممضی و تصدیق فرمودند.
محل مهر «الملک الله السلطان ابن السلطان ناصر الدین شاه قاجار. »
محل امضاء ناصرالدین شاه «السلطان ناصرالدین شاه قاجار. »
محل امهار بتریب پاشاخان امین الملک وزیر عدلیه اعظم - حسنعلی خان وزیر فواید عامه - عماد الدوله محمد بن امامقلی میرزای وزیر میرزا سعید خان وزیر امور خارجه دولت علیه ایران اعتضاد السلطنه دوستعلی خان نظام الدوله وزیر مالیه - حاجی محسن خان وزیر مختار مأمور در بار دولت انگلیس - ناصرالدین این یک شرحی است که به جهت توضیح فقره هیجدهم باید در دفتر حمول ثبت شود.
بطور صریح مقرر است که حتی در آن وقت اتمام خط راه آهن از رشت الی اصفهان دولت علیه ایران به جهت ادای منافع صد هفت سؤال نخواهد بود اما بر کمپانی لازم خواهد بود که تا آن وقت معادن و آبها و جنگلها وگمرکها را به حالتی رسانده باشد که اضافه دخل آنها به منفعت آن سرمایه که ضمانت شده مساوی باشد.
در صورتی که اصحاب این امتیاز در آن وقت چنان نتیجه بدست نیاورده باشند از دولت هیچ مطالبه نخواهند کرد و در ادای تنخواهی که به جهت اجاره گمرکها و مبلغ اضافه که در فقره نوزدهم مقرر است هیچ تغییر و تأخیری جایز نخواهند داشت بر آنها لازم خواهد بود که منافع مزبوره را از روی سرمایه اولی بدهند یا اینکه بمیل و اختیار خود سرمایه دیگری صادر نمایند یا همانطور ضمانت ها که در این امتیاز نامه مقرر شده است بطور صریح مقرر است که بارون جولیوس روتر به محض قبول این امتیاز نامه حاضره بدون هیچ استثناء امضاء و تصدیق می کند جمیع آن تعهداتی که مسیوکوت در خصوص این امتیاز نامه در طهران برعهده گرفته است به تاریخ 24 ماه آغوت سنه 1872
(رذیل متن فرانسه امتیاز نامه مسیو کوت نماینده رویتر این عبارت را با خط خود نوشته و سپس آن را امضاء کرده است « چون ساوالان خان ادعا می کند که از جانب دولت ایران به او بعضی حقوق داده شده است با رون رایتر بی آنکه ادعای او را اعتراف نماید تعهد می کند)
( در اینجا دوباره همان اشخاصی که قبلاً مهر کرده اند مهر نموده اند )محل امضاء و مهر ژولیوس رویتر
در ذیل متن فرانسه میرزا حسین خان سپهسالار با خط خود نوشته «هو این نسخه قرار نامه راه آهن بخط فرانسه مطابق است با نسخه خط فارسی که بدستخط مبارک همایون شاهنشاهی خلد الله ملکه و سلطانه مشرف و بمهر ملوکانه مزین شده است و اختلافی ندارد مورخه 27 جمادی الاولی 1289 «محل مهر صدراعظم»
مجدداً اشخاص مزوبر مهر کرده ا ند.
این قرارداد به مضای شاه و میرزا حسین خان سپهسالار رسید و چند تن از وزرا و رجال دیگر نیز آن را امضا و تصدیق کردند. (7)
مشکل بتوان تصور کرد که دولتی چنین از مسائل بی اطلاع باشد که تمامی منافع و منابع ثروت ملت خود را برای دهها سال به طور کامل در اختیار بیگانگان گذارد؛ اما در تاریخ ایران و بویژه در کارنامه دو قرن اخیر آن، این مسئله جای تعجب ندارد.

اصول سیاسی در نامه تاریخی حاج ملا علی کنی علیه قرارداد رویتر

نامه اعتراض آمیز و آگاهانه مرحوم آیت الله کنی به شاه سند تاریخی مهمی است که از مشخصه ای تاریخی در مرجعیت و روحانیت شیعه حکایت می کند. این مشخصه، قدرت درک و تیزبینی آنان در تشخیص خطوط نامرئی اسارت ایران در برابر سلطه غرب است. قسمتی از آن نامه را از کتاب عصر بی خبری نقل می کنیم:
... برای ما این اوقات از راه محکم دیگری که خیلی محکمتر و واضح تر و شدیدتر است، در همان خیالات افتاد که احداث راه آهن بفرمایید با شروط و تعهدات و مواثیق چندی، از قرار مسموع و مکتوب در عهدنامه، آنکه جمیع خلق مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود باشند از قبیل جنگلها و معادن و قنوات، بلکه سلطان با اقتدار نیز در این اجبار داخل باشند که املاک خالصه و زرخریدی و معادن و رودخانه ها را بتوانند به اجبار ببرند، به حدی که اگر پس از زمانی دولت بخواهد رفع آنها را بکند، جمیع نقود خزانه عامره و نقود اجناس متداوله موجوده در دست رعایا، به ادای تاوان و زیان آن ننماید و اگر جسارت نباشد، گوینده را می رسد که بگوید و بپرسد دولت را چه تسلط است بر املاک و اشجار و آب و اراضی رعایا که حتماً بفروشند؟ گمان ندارم در شرع خود، بلکه سایر ادیان، تجویز این قسم اجبارها شده باشد. مسموع شد از آن شخص فرانسوی که در جنگ مرو اسیر شده بود و امپراطور آن دولت به اهتمام که به قیمت تمام الوف و آلاف در خریداری و استرداد او مصرف داشت، او گفته بود که مقام عدل و مهربانی دولت ما بحدی است که با این همه التفات و در حقیقت خریداری من، حق این را ندارند بگویند چرا دستکش دست چپ را به دست راست کرده ای. کمپانی هند، تمام هند با آن وسعت و مکنت را به خریداری و تملک یک جریب زمین مخصوص سکونت خود، برد؛ کمپانی معاصر ما با تصرف آن همه اراضی متعلقه به راه آهن و استحقاق انتفاع جمیع معادن و رودخانه ها و اراضی با حق بکار واداشتن جمیع کارکنان از رعایا، چگونه ایران را نبرد و چرا نبرد؟ خوب؛ پس از آنکه رعایا به رضا یا به حکم، کارکنان ایشان شدند و از دادن منال دیوانی معاف ماندند، آیا به خزانه عامره از کجا و کدام مالیات و کدام نسق از زراعات چیزی بیاید؟ یا این طورها در عهدنامه نیست و یا هست و نخواهد و باید به مآل کار بر نخورده اید اگر خدای نخواسته کار ما لازم افتد، دفع طغیان و تعدی همجوار با اقتداری را از سرحدات خود نمائیم اولاً: با کدام مال که عرض شد کذلک با کدام رجال حکم جنگ به کدام فوجی داده شود که مواجب و جیره چند ساله ایشان نرسیده و هرچند فوجی که هستند در بستند و اگر مأیوس شده، در خیال اجماع و بلوا برآمده باشیم، کدام عالم محترم مسموع الکلام مانده با هجوم عموم فرنگیان در بلاد ایران از راه آهن، کدام عالمی در ایران خواهد ماند و اگر بماند، جانی و نفسی داشته باشد که یک دفعه وادینا و واملتا بگوید؟ اما جناب میرزا ملکم خان یا سرکار کمپانی با این همه اموال و این همه رجال و داشتن راهی به این سهل به بلاد عظیمه ایران، بخصوص به پایتخت، سلطنت و دولت، به کدام قلب و اطمینان، چه اطمینان داریم که در طول یک ساعت پر نکند اطراف ما را از رجال و توپ و تفنگ، و غافلگیر نشویم؟ زیاده جسارت نمی شود. مجال هم نیست. اما اعلیحضرت شاهنشاهی را به باطن همان عنصری که محل و مظهر اقتدار و سلطنت ایشان می باشد، قسم می دهم که اهتمام بر حفظ دین و دولت و دفع هر خائن از مملکت و ملت بفرمایید؛ بخصوص همین شخصی را که قرار راه آهن داده و عهدنامه آن را بر وفق صلاح دشمن دین و دولت نوشته ، بدون اینکه از عقلاً و خیرخواهان دولت اجازت و مشورتی نماید. (8)

حاج ملا علی کنی و ضرورت مقابله با بدعت فراماسونری در ایران

در دوره عمومیت نفوذ کلام مرحوم کنی، آوازه و افکار «ملکم» هوش از سر بسیاری اشخاص ساده لوح برده و آنها را فریفته ظاهر شعارهای خوش نقش لژ خیانت او کرده بود. در آغاز، ناصرالدین شاه نیز علاقه و ارادتی به او پیدا کرد؛ اما، سرانجام رسواییهای سیاسی - مالی «ملکم» آنقدر بالا گرفت و حرص و ولع زیاد او برای تزاید منافع شخصی به قدری معلوم و منفور مردم شد که نقاب زیبا و ظاهر فریبش کنار رفت و چهره اصلی او بیش از پیش ظاهر شد. ملکم خان نه به قانون اعتقادی داشت ( چه در روزنامه اش و چه درخواست و ادعایش ) و نه به آزادی و استقلال کشورش؛ و اعمال و کردارش چهره ای تاریک از او ترسیم کرده است. در صحت این ادعا، اسناد فراوانی موجود است؛ چنانکه در نامه ای به ناصرالدین شاه می نویسد:
... والله و بالله هر یک از تکالیف را که اشاره بفرمایید، قبول خواهم کرد؛ همه حالت راضی هستم، مگر بیکاری، حتی بیکاری را هم قبول خواهم کرد، اما به شرط اینکه اسباب گذران من مهیا باشد. اگر بخواهند هم گرسنه باشم و هم بیکار بمانم، این نخواهد شد. من اگر فقط حقه بازی بکنم، سالی هفت هشت هزار تومان داخل می کنم؛ اگر روزنامه نویسی بکنم، به اصطلاح قدیمیها هر کس را بخواهم، به زانو می اندازم. با وصف این، چگونه ممکن است که من خود را زنده دفن کنم؟...
اعمال و مقاصد ملکم خان صرفاً در جهت نفع شخصی بود؛ و گرنه به کلام آزادی (مدعای خوش)، هیچ اعتقاد قلبی نداشت. یکی از دلایل این امر، روابط خوب و صمیمانه اش با شاهزادگان قاجار بود؛ چنانکه ظل السّلطان، حاکم مستبد اصفهان، خود را شاگرد او و او را استاد خویش می خواند. ناگفته پیداست قانونی که با آزادیخواهی امثال ظل السّلطان توأم بوده، تا چه حد ممکن بوده است از اصالت و ارزش برخوردار باشد. متأسفانه این نکته تاریخی را نمی توان نادیده انگاشت که سکولاریسم در ایران، علی رغم شعارها و پایگاه لیبرال غربیش، در مقابل استبداد بسیار ضعیف بوده است و همکاری و یگانگی آن با نیم قرن سلطنت پهلوی، جای شبهه ای در این همکاری باقی نمی گذارد.
بد نیست برای درک میزان ارتباط ملکم خان با شاهزادگان قاجار و نیز نفوذ وی در کل دستگاه فراماسونری جهانی، به نامه ای که اویس میرزا احتشام الدوله، پسر فرهاد میرزا معتمدالدوله، نوشته است، نظری بیندازیم:
... اما مخلص حقیقی شما خیال دارم بلکه از مرحمت شما در این سفر [ سفر شاهزاده به خارج از کشور] یک دو درجه فراموشخانه را ببینم و کاملتر بشوم، در خدمت سرکار، درجه دوم را تمام کرده، به اول درجه سیم رسیدم. بحمدالله از اهل صحرا بودم؛ شهری شدم، دو سال تمام عمر کردم و از چشمه سار ثلاث نوشیدم. حالا می گویند باید از رئیس آن لُژ نوشته داشته باشید و بر سر کار که معلوم است خلاف عرض نکرده ام والحمدلله خلافی هم در این مدت نکرده ام. دوستانه از شما خواهش می کنم که به هر قسم که صلاح بدانید و رسم است، نوشته مرحمت کنید که در لژ «برلین» یا «پاریس» یا جایی دیگر که مجال کردم و خواستم بروم، آن نوشته سر کار در دست من باشد که ایراد نگیرند و باید انشاء الله آن نوشته را با مژده سلامتی خودتان به پست مرحمت بفرمایید که در هولند در شهر لاهه در پستخانه امانت باشد تا اینجانب به لاهه که رسیدم، از پستخانه مطالبه کنم، دریافت کنم. انشاء الله آن محبت خود را دریغ نخواهید فرمود. مخلص شما سلطان اویس میرزا ملقب به احتشام الدوله ابن معتمدالدوله فرهاد میرزا ابن ولیعهد عباس میرزا ابن فتحعلی شاه طاب الله ثراه. (9)
اما در همین زمان که عده ای ساده لوح، فریب شعارهای ملکم خان را خورده بودند و با سطحی نگریهای عمدی یا غیر عمدی ( که در تاریخ تحولات ایران همیشه بوده است )، نمی خواستند یا نمی توانستند اندکی از قشر به عمق نفوذ کنند و اول سر نخ و آخر آن را ببینند، و درست در زمانی که حتی برخی آزادیخواهان خوشنام در کنار ملکم قرار گرفتند تنها مرحوم آیت الله ملاعلی کنی بود که عمق فاجعه و سرنخ و غایت چنین طرز فکری را می دید. این مجتهد شیعی به خوبی دریافته بود که رشد آن فراموشخانه ها و تربیت یافتگانش، در نهایت، واقعه 13 رجب 1327 هجری قمری ( روز شهادت شیخ شهید نوری) را ببار می آورد، قرار داد وثوق الدوله را می سازد و رضاخان و فروغی و شریف امامی و صدها چون او را به صحنه سیاست ایران وارد و در نهایت، فعال مایشاء می کند. از این رو، مرحوم کنی از همان اول با قاطعیت در جلوگیری از این بدعت خطرناک، فعالیت شدیدی را آغاز کرد.
به نظر نویسنده این سطور، ترور شخصیت مرحوم حاجی کنی در آن زمان و فراموش شدن نامش پس از آن در کتب سهل انگار تاریخی نوشته سکولارها، درست بخاطر همین مبارزه علیه افکار فراماسونری بوده است.
حاجی در نامه ای شدیداللّحن به ناصرالدین شاه، خطر ملکم و عقاید و فراموشخانه او را چنین گوشزد می کند:
... عرض می شود اگر علمای اعلام در مسائل دولتیه اختلالی خدای نخواسته مشاهده فرمایند و به خاک پای مبارک بر حسب رضای آقا، مخدوم عرض کنند، فضولی نکرده؛ بلکه فضول باید کسی باشد که این فضولی بنامد. بر علما و غیر علما لازم است عرض کنند، پسند خاطر مبارک شود یا نشود، در مقام اصلاح آن برآیند یا نیایند؛ بناء علی ذلک همه ما دعاگویان بلکه عموم اهل ایمان عرض می کنیم که شخص ملکم خان را ما دشمن دین و دولت دانسته ایم و به هیچ وجه صلاحیت وکالت از دولت و سلطنت و انتظام ملک و مملکت ندارد که به خطاب و لقب نظام الملکی مخاطب و ملقب باشد و هر کس باعث این امر شده است، خیانت کلی به دین و دولت نموده است که چنین دشمن جانی را مداخله در کارهای بزرگ دولت داده است. مدت زمانی نگذشته که دارالخلافه ابراز شعبده های زیاد نموده و مجلس فراموشی ترتیب داده بود و به این تزویر و شعبده در خیال تصاحب ملک و دولت و اضمحلال مذهب و ملت بود و الزام مواسات و یک جهتی و هم عهدی که هر یک در پای دیگر در مقام تمام مال و جان بایستد و تا یکی آوازی برآورد، همه حاضر و ناظر باشند و در وقت اجرای شروط و فرصت و جمیع اسباب نهضت و حرکت، همگی یکدفعه حمله ور شوند و بر غیر هر که باشد، بتازند و هر چه بخواهند، بگیرند و ببرند. گویا از خاطره مبارک نرفته باشد حاصل گزارشات فراموشخانه و نتیجه محتمله بلکه مطمئنه آن... بر دفع و اخراج ایشان شرف صدور یافت... (10)
متن این نامه و عملکرد سیاسی - اجتماعی مرحوم ملا علی کنی، مؤید آن است که:
اولاً: آن مرحوم در مسائل و سرنوشت مردم بشدّت حساس و دقیق بوده است:
ثانیاً: به علت داشتن بینش و دردِ دین، برداشتهای صحیح و حساب شده ای از مسائل جامعه داشته و لذا روش برخورد و سلوک سیاسی اش، برخورد با مسائل مستحدثه و حوادث واقعه بدور از هر افراط و تفریط و اتباع هوی شوده است.
در نهایت، می توان در مورد مجموع کارها و تلاشهای آن مرحوم گفت که وی در خصوص حفظ حدود و ثغور اسلام و مسلمانان و کشور ایران، عالمی تلاشگر، موفق و سربلند در تاریخ تحولات ایران بوده و حقی عظیم بر روحانیت شیعه در تاریخ مبارزاتش داشته است؛ و بجاست در عصری که بحق باید ابتدا شخصیتهای تاریخی ایران در یک بازنگری کلی در جایگاه واقعی و ارزشی خود قرار گیرند و سپس ریشه های انقلاب اسلامی و جنبشهای یکصد سال اخیر و مبارزات روحانیت شیعه، از لحاظ تاریخی و ماهوی، ارزیابی و بررسی شود، نام و عملکرد مبارزاتی و تلاشهای علمی و سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مرحوم آیت الله حاج ملاعلی کنی نیز بدور از هیاهوی کاذب تاریخی به ارزیابی مجدّد گذاشته شود.
ثالثاً: در زمان این روحانی عالیقدر، جای بازوی توانای شیعه و موتور حرکت هر انقلاب و تحول اجتماعی، یعنی «مردم» و «ملت»، خالی است؛ چرا که ایستادگی و قیام و در صحنه تحولات حاضر و ناظر بودن و لبیک گفتن ملت به فتاوای ضد استعماری و تحریم، گامها و نشانه هایی داشته که در زمان حاجی، این مهم پنهان مانده یا لااقل در نطفه پرورش می یافته است و لذا حاجی با در نظر گرفتن این ضعف و نقیصه ملی، در سخت ترین شرایط، برای «ادای تکلیف»، شخص سلطان را مخاطب می سازد و رفع مفاسد را از وی می خواهد. البته سلف بعدی حاجی کنی، یعنی میرزای شیرازی، یک دهه بعد با «اعلای کلمه ملت» در قیام و نهضت تحریم، این مهم را کامل کرده؛ و ثمره اصلی این جریان، انقلاب مشروطیت بود.
بعد از جمع بندی آنچه از زندگی مرحوم آیت الله حاج ملا علی کنی عنوان شد، قلم حسن ختام را به محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در کتاب المآثر و الاَثار می سپاریم:
حاج مولی علی مجتهد کنی، ساکن دارالخلافه، از عظمای علمای اسلام است؛ به عزت نفس و مناعت جانب از ابنای جنس، امتیاز داشت. اهل دیوان، وی را رئیس المجتهدین می نوشتند و حق تعالی آن عالم و فقیه کامل را به فرط ثروت و طول عمر و نفاذ امر اختصاص بخشیده بود. اکثر علما و رؤسای طهران به ترتیب و ترویج او اعتبار یافتند و به مدارج و مقامات رسیدند و جمعی از معاصران در حق وی گستاخی می کردند و بی باکی می ورزیدند که او را مالا و حالا هرگونه قدرت و مزید ترویج شریعت و خدمت ملت بر وجه کامل حاصل است و مع ذلک همی جز جمع اموال و جمع املاک ندارد. لایخفی که این معنی اگر ثابت شود، شبه ترک اولی است و مقام آن صدر صفه اجتهاد از اعتراض و انتقاد اعلی است. بالجمله، عمد تلمذ او بر شیخ الطائفه صاحب الجواهر بوده و در اصول فقه و رجال و غیرها تصنیفات فرموده و جامع نافعی را که در علم درایه و حدیث پرداخته است، به طبع رسیده، اشتهار اعتبار این بزرگوار در دین و دولت و ملک و ملت به اعلی درجه کمال بود؛ وصیت بزرگی و عظمت شأنش از آسیا به سایر قسمتهای کره ارض نیز رفته و همه جا را فرا گرفته بود. احترام و اکرامی که این پادشاه [ناصرالدین شاه] به این عامل و فقیه کامل می فرمود، کمتری از مجتهدین را نصیب افتاد. الحق وجودش، مذهب جعفری را قوتی و قوا می بود و شرع شریف را استظهاری و استحکامی. فوتش در بامداد پنجشنبه بیست و هفتم محرم الحرام سنه یکهزار و سیصد و شش هجری به سن هشتاد و شش تقریبی، در طهران اتفاق افتاد و از این رهگذر، ثلمه غیر مسدود در اسلام پدید آمد. و در تاریخ این سانحه، گفته اند:

ز جنت شد یکی حورا برون با جلوه و گفتا
علی در جنّه المأوی علی را میهمان دارد

و بعد از اقامه مجلس فاتحه در طهران، بلکه در جمیع بلاد ایران، روز غره صفر سال مذکور جنازه اش به جوان حضرت عبدالعظیم بن عبدالله الحسین (ع) با ازدحامی عام و احترام تمام و حمل افتاد و در مسجد عتیق بین الحرمین مدفون گردید. اعلی الله تعالی مقامه. (11)

پی نوشت ها :

1- محمد علی معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج 3، اصفهان، نشاط، صص 897 - 898.
2- شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 4، ص 427. ر. ش. به شماره 1894؛ و جلد سوم الذریعه، ص 428، شماره ی 1789.
3- مکارم الآثار، مجلد سوم، ص 698- 699.
4- البته میرزا حسین سپهسالار در یک دوره متمایل به انگلیس و در دوره دوم متمایل به روسها شد؛ که توجه بیش از حد امپراطور روس به وی در سفر به روسیه، موجب بدگمانی ناصرالدین شاه و در نهایت به عزل او منجر شد.
5- La Ligne avec double voie
6- Voies d,evitment
7- برای اطلاع بیشتر، ر. ش. به: ابراهیم تیموری، عصر بی خبری یا تاریخ امتیازات در ایران، تهران، اقبال، 1363، چاپ چهارم ص 108- 112.
8- همان ص 125.
9- جهانگیر قائم مقامی: چند سند مربوط به تاریخ فراموشخانه در ایران. مجله یغما س 16، ص 405.
10- نقل از نامه حاج ملا علی کنی به ناصرالدین شاه در کتاب عصر بی خبری صص 124- 125.
11- محمد حسن خان اعتماد السطنه چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه، ج1، الماثر و الاثار صص 187- 188.

منبع مقاله: فقیه پارسا و پر نفوذ( نگاهی بر زندگانی آیت الله العظمی حاج ملا علی کنی(ره))، تهران: اداره کل اوقاف و امور خیریه، چاپ اول 1390.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.