زندگانی و زمانه آیت الله حاج ملا علی کنی

کنی، حاج ملاعلی، از علمای معروف و مبارز ایران در قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری وی در 1220 ق در قریه کن از روستاهای حومه غرب تهران به دنیا آمد. بنابر نوشته خود، در کودکی خواندن و نوشتن را آموخت و با
چهارشنبه، 9 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زندگانی و زمانه آیت الله حاج ملا علی کنی
زندگانی و زمانه آیت الله العظمی حاج ملا علی کنی

نویسنده: محمد حسن رجبی




 
کنی، حاج ملاعلی، از علمای معروف و مبارز ایران در قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجری وی در 1220 ق در قریه کن از روستاهای حومه غرب تهران به دنیا آمد. بنابر نوشته خود، در کودکی خواندن و نوشتن را آموخت و با وجود علاقه فراوان به فراگیری دروس دینی، به خاطر مخالفت خانواده اش در بیست سالگی توانست به آرزوی دیرین خود برسد. از این رو به عتبات رفت و پس از مدتی در درس صاحب جواهر شیخ مرتضی انصاری حاضر شد و به تألیف و تصنیف نیز پرداخت.
در 1244 ق به سبب شیوع طاعون در عراق، آنجا را ترک کرد و به سیر و سفر پرداخت و دو سال بعد بار دیگر بدانجا بازگشت و به تألیف کتب فقهی مشغول شد و در 1262 ق، پس از زیارت مرقد امام هشتم در تهران سکونت گزید. وی از اواسط دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، مال و ثروت فراوان اندوخت.
به نوشته اعتماد السلطنه در المآثر و الآثار.
اشتهار و اعتبار این بزرگوار در دین و دولت و ملک و ملت به اعلی درجه کمال بود... اهل دیوان وی را رئیس المجتهدین می نوشتند و حق تعالی آن عالم عامل و فقیه کامل را به فرط ثروت و طول عمر و نفاذ امر، اختصاص بخشیده بود. اکثر علما و رؤسای طهران به تربیت و ترویج او اعتبار یافتند و به مدارج و مقامات رسیدند.
ثروت فراوان او، موجب انتقاداتی از جانب گروهی از مردم و دولتمردان به وی می گردید. سپهسالار در نامه ای به ناصرالدین شاه از احتکار گندم توسط او در زمان قحطی 1288 ق در تهران گله می کند. گرچه روابط شاه و دولتمردان با او حسنه بود، و مرافعات آنان به او رجوع می شد، اما این امر، مانع از مخالفتهای آشکار و شدید او با دربار و دولتمردان نمی گردید.
در22 رجب 1290ق وی در نامه ای به ناصرالدین شاه قاجار، وجود میرزا ملکم خان ارمنی را در دستگاه دولت موجود ویرانی دین و دولت، و تأسیس فراموشخانه به دست او را موجب نابودی مذهب و ملت دانست و نوشت:
...پسند خاطر مبارک بشود یا نشود، در مقام اصلاح آن برآیند یا نیابند... ما دعاگویان، بلکه عموم اهل ایمان عرض می کنیم که شخص میرزا ملکم را ما دشمن دین و دولت دانسته ایم و به هیچ وجه صلاحیت وکالت از دولت و سلطنت و انتظام ملک و مملکت ندارد که به خطاب و لقب ناظم الملکی مخاطب و ملقب باشد و هر کس باعث این امر شده است، خیانت کلی به دین و دولت نموده است که چنین دشمن جانی را مداخله در کارهای بزرگ دولت داده است. مدت زمانی نگذشته که در دارالخلافه... مجلس فراموشی ترتیب داده بود و به این تزویر و شعبده، در خیال تصاحب ملک و دولت و اضمحلال مذهب و ملت بود و الزام مواسات و یک جهتی و هم عهدی (گرفته بود ) که هر یک در پای دیگری در مقام تمام مال و جان باستند و تا یکی آوازی برآورد همه حاضر و ناظر باشند و در دقت اجرای شروط و فرصت و جمع اسباب نهضت و حرکت، همگی یک دفعه حمله ور شوند و بر غیر هر که باشند بتازند و هر چه بخواهند بگیرند و ببرند...
حاج ملاعلی کنی از مخالفان جدی و سرسخت اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میرزا حسین خان سپهسالار، صدراعظم بود. وی در همان نامه از رواج آزادیهای سیاسی و اجتماعی که سپهسالار منادی و مروج آن بود به شدت انتقاد کرد و آن را موجب رواج مناهی و محرمات و مخالف اصل شرایع و ادیان و بر هم خوردن نظم اجتماعی دانست و از شاه خواست تا «بر رفع فساد و اصلاح امور عباد و انتظام بلاد» بکوشد.
در 1290 ق سپهسالار برای آشنا نمودن شاه با پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی کشورهای اروپایی و وادار نمودن او به ایجاد تحولات اساسی در کشور، شاه را به همراه جمعی از دولتمردان به اروپا برد. علما که از احتمال دلبستگی شاه به قدرتهای خارجی و رخنه بیگانگان در حیات اقتصادی کشور بیمناک بودند و نسبت به ولخرجیهای شاه و گرفتن وامهای خارجی و به ویژه انعقاد قرار داد رویتر اعتراض داشتند، پس از ورود شاه و همراهان به کشور، به شدت از اقدامات سپهسالار انتقاد کردند.
بر اساس قرارداد رویتر، دولت ایران متعهد شد که در ازای کشیدن راه آهن در ایران توسط کمپانی انگلیسی رویتر، امتیاز خطوط راه آهن و تمام معادن ایران - به جز معادن طلا و نقره و سنگهای قیمتی - به علاوه گمرکات کشور و آبیاری اراضی و احداث قناتها و کانالها به مدت هفتاد سال به رویتر واگذار شود شاه و صدراعظم، بابت انعقاد این قرارداد، مبلغ چهل هزار لیره رشوه دریافت کردند.
حاج ملاعلی کنی در نامه ی اعتراض آمیز خود با شاه ضمن انعقاد شدید از سپهسالار و میرزا ملکم خان که بانیان انعقاد قرارداد بودند، زیانهای قرارداد را چنین بر شمرد:
...برای ما این اوقات از راه محکم دیگری که خیلی محکمتر و واضحتر و شدیدتر است در همان خیالات افتاد که احداث راه آهن بفرمایید با شروط و تعهدات و مواثیق چندی از قرار مسموع و مکتوب در عهدنامه، آنکه جمیع خلق مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود باشند از قبیل جنگلها و معادن و قنوات، بلکه سلطان با اقتدار نیز در این اجبار داخل باشد که املاک خالصه زرخریدی و معادن و رودخانه ها را بتوانند به اجبار ببرند، به حدی که اگر پس از زمانی دولت بخواهد رفع آنها را بکند، جمیع نفوذ خزانه ی عامره و نقود اجناس متداوله ی موجوده در دست رعایا، وفا به اداء تاوان و زیان آن ننماید و اگر جسارت نباشد، گوینده را می رسد که بگوید و بپرسد دولت را چه تسلط است بر املاک و اشجار و آب و اراضی رعایا که حتماً بفروشند؟
گمان ندارم در شرع خود بلکه سایر ادیان، تجویز این قسم اجبارها شده باشد... کمپانی هند (شرقی)، تمام هند به آن وسعت و مکنت را به خریداری و تملک یک جریب زمین مخصوص سکونت خود برد. کمپانی معاصر، با تصرف آن همه اراضی متعلقه به راه آهن، استحقاق انتفاع جمیع معادن و رودخانه ها و اراضی، با حق به کار واداشتن جمیع کارکنان از رعایا، چگونه ایران را نبرد و چرا نبرد؟
خوب، پس از آنکه رعایا به رضایا به حکم، کارکنان ایشان شدند و از دادن منال دیوانی معاف ماندند، آیا به خزانه ی عامره از کجا و کدام مالیات و کدام نسق از زراعات چیزی بیاید؟ یا اینطورها در عهدنامه نیست و یا هست و نخوانده اید و به مآل کار بر نخورده اید ؟ اگر خدای نخواسته کار ما لازم افتد دفع طغیان و تعدی همجوار با اقتداری را از سرحدات خود نماییم اولاً با کدام فوجی داده شود که مواجب و جیره ی چند ساله ی ایشان نرسیده و هر چند فوجی که هستند در بست اند و اگر از همه مأیوس شده، در خیال اجماع و بلوا برآمده باشیم، کدام عالم محترم مسموع الکلام مانده با هجوم عموم فرنگیان در بلاد ایران از راه آهن؟ کدام عالمی در ایران خواهد ماند؟ و اگر بماند جانی و نفسی داشته باشد که یک دفعه وادینا واملتا بگوید از جناب میرزا ملکم خان یا سرکار کمپانی ( رویتر)، با این همه اموال و این همه رجال و داشتن راهی به این سهل به بلاد عظیمه ایران به خصوص به پایتخت سلطنت و دولت؟ به کدام قلب و اطمینان؟ چه اطمینان داریم که در طول یک ساعت پر نکند اطراف ما را از رجال و توپ و تفنگ و غافلگیر نشویم؟
حاج ملاعلی، در روز پنجشنبه 27 محرم 1306 ق در هشتاد و شش سالگی در تهران در گذشت و در 3 صفر برحسب وصیت خودش در جوار حضرت عبدالعظیم (ع) دفن شد. به نوشته ی اعتماد السلطنه اهالی تهران از شهری و روستایی، حتی اقلیتهای دینی در مراسم تشییع جنازه او شرکت داشتند. آثار او از این قرار است: رساله ای در اصول، کتابی در طهارت؛ کتابی در نماز؛ کتابی در بیع؛ تحقیق الدلائل در شرح تلخیص المسائل؛ توضیح المقال؛ و منتهی المقال.(1)

پی نوشت ها :

1- علمای مجاهد- صفحات 401 و 402.

منبع مقاله: فقیه پارسا و پر نفوذ( نگاهی بر زندگانی آیت الله العظمی حاج ملا علی کنی(ره))، تهران: اداره کل اوقاف و امور خیریه، چاپ اول 1390.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.