نویسنده: مایکل استنفورد
ترجمه: دکتر مسعود صادقی
ترجمه: دکتر مسعود صادقی
این مطلب یادآور آن است که بسیاری از مورخان، وظیفه خودشان را پرداختن به امر منحصر به فرد می دانند. درست است که مورخ، اگر از الفاظ و مفاهیم عام، یا به قول کتابهای دستور زبان، از «اسامی عام» استفاده نکند، اصلاً نمی تواند چیزی بنویسد؛ اما استفاده از زبان روزمره، این باور را توجیه نمی کند که تاریخ تنها با پدیدارهای عام سروکار دارد. مورخان غالباً بیشتر با امور خاص سروکار دارند تا با امر نوعی یا عام. ذکر اینکه جنگ 1861 ـ 1865 در ایالات متحده امریکا جنگی داخلی بود، چیزی درباره آن به ما می گوید، اما نه چیزی که با همه آنچه ما به طور خاص می خواهیم بدانیم، چندان قابل قیاس باشد. اما می توانیم پیش تر برویم. غالباً گفته می شود که مورخان، نه صرفاً به مطالعه امور خاص، بلکه به مطالعه امور منحصر به فرد می پردازند. هر چند دانشمندان ممکن است بیشتر با امر جزئی سروکار داشته باشند ـ مثلاً فوران آتشفشان کراکاتوا در 1883، با این حال، علاقه و توجه شان در اصل به چیزی است که می توانند به طور کلی درباره آتشفشانها، ساختار زمین، حرکت جو فوقانی و مانند آن بیاموزند. آنچه مورخ را به خود جلب می کند، مثلاً جذابیت رویداد ترور کندی منحصر به فرد بودن آن است ـ علی رغم این واقعیت که کندی تنها یکی از چند رئیس جمهور امریکاست که به قتل رسیده است. به بیان پل وینه:
در واقع، «حوزه» پدیدارهای فیزیکی وجود دارد... اما برای واقعیت یک پدیدار در آن حوزه، کافی نیست که آن را تشخیص دهیم تا به صرف این عمل، به صورت بخشی از پیکره فیزیک درآید، و نه صرفاً یک مسئله. در مقابل، اگر واقعیتی تاریخی مورد نظر بود، این کار کاملاً کافی بود (Veyne, 1984, p. 12).
نکته مشابهی را به صورتی موجز، اوکشات خاطرنشان ساخته است:
به محض اینکه واقعیتهای تاریخی به عنوان مصادیق قوانینی عام نگریسته شوند، کنار گذاشته می شوند
(Dray, 1957, pp. 49-50).
دلیل قانع کننده دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه چرا رویدادهای تاریخی، منحصر به فردند و آن این است که رویدادهای گذشته، رویدادهای آینده را شکل می دهند، اما نه برعکس، بنابراین، الگوی تاریخ انباشتی است (مانند یک خط مارپیچی تعریضی) نه متوالی (مانند یک دایره) رویدادها به ندرت دقیقاً تکرار می شوند؛ نه تنها به این دلیل که بار دوم شرایط تفاوت می کنند، بلکه همچنین به این دلیل که فاعلها غالباً از آنچه بار اول اتفاق افتاده است، آگاه اند.
رویدادهای تاریخی، به معنایی مهم، منحصر به فردند. هر اتفاقی را می توان به معنایی سهل انگارانه، منحصر به فرد دانست. هر دفعه که هنگام کار مدادم از میز پایین می افتد، رویدادی منحصر به فرد رخ می دهد. تنها اهمیت آن شاید این باشد که قانون گرانش را اثبات می کند. اما فرض کنید که صدمین باری که مداد می افتد و من خم می شوم تا آن را از زمین بردارم، میز تکان بخورد و قهوه روی همه کار من بریزید در نتیجه این اتفاق، من باید کل فصل را بازنویسی کنم؛ از این رو، انتشار چند هفته ای به تأخیر می افتد. پس، حادثه افتادن مداد در تاریخ این کتاب و زندگی من اهمیت خواهد یافت. بنابراین، تاریخ صرفاً به آنچه منحصر به فرد است نمی پردازد، بلکه به چیزی می پردازد که داوری به مهم بودن آن شده است. تاریخ به شیوه های بسیاری موضوع داوری است.
منبع: استنفورد، مایکل؛ (1384)، درآمدی بر تاریخ پژوهی، مسعود صادقی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، دانشگاه امام صادق (ع) معاونت پژوهشی، 1385.
در واقع، «حوزه» پدیدارهای فیزیکی وجود دارد... اما برای واقعیت یک پدیدار در آن حوزه، کافی نیست که آن را تشخیص دهیم تا به صرف این عمل، به صورت بخشی از پیکره فیزیک درآید، و نه صرفاً یک مسئله. در مقابل، اگر واقعیتی تاریخی مورد نظر بود، این کار کاملاً کافی بود (Veyne, 1984, p. 12).
نکته مشابهی را به صورتی موجز، اوکشات خاطرنشان ساخته است:
به محض اینکه واقعیتهای تاریخی به عنوان مصادیق قوانینی عام نگریسته شوند، کنار گذاشته می شوند
(Dray, 1957, pp. 49-50).
دلیل قانع کننده دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه چرا رویدادهای تاریخی، منحصر به فردند و آن این است که رویدادهای گذشته، رویدادهای آینده را شکل می دهند، اما نه برعکس، بنابراین، الگوی تاریخ انباشتی است (مانند یک خط مارپیچی تعریضی) نه متوالی (مانند یک دایره) رویدادها به ندرت دقیقاً تکرار می شوند؛ نه تنها به این دلیل که بار دوم شرایط تفاوت می کنند، بلکه همچنین به این دلیل که فاعلها غالباً از آنچه بار اول اتفاق افتاده است، آگاه اند.
رویدادهای تاریخی، به معنایی مهم، منحصر به فردند. هر اتفاقی را می توان به معنایی سهل انگارانه، منحصر به فرد دانست. هر دفعه که هنگام کار مدادم از میز پایین می افتد، رویدادی منحصر به فرد رخ می دهد. تنها اهمیت آن شاید این باشد که قانون گرانش را اثبات می کند. اما فرض کنید که صدمین باری که مداد می افتد و من خم می شوم تا آن را از زمین بردارم، میز تکان بخورد و قهوه روی همه کار من بریزید در نتیجه این اتفاق، من باید کل فصل را بازنویسی کنم؛ از این رو، انتشار چند هفته ای به تأخیر می افتد. پس، حادثه افتادن مداد در تاریخ این کتاب و زندگی من اهمیت خواهد یافت. بنابراین، تاریخ صرفاً به آنچه منحصر به فرد است نمی پردازد، بلکه به چیزی می پردازد که داوری به مهم بودن آن شده است. تاریخ به شیوه های بسیاری موضوع داوری است.
منبع: استنفورد، مایکل؛ (1384)، درآمدی بر تاریخ پژوهی، مسعود صادقی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، دانشگاه امام صادق (ع) معاونت پژوهشی، 1385.