منزه است خدایی که بنده اش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی ـ که پیرامونش را برکت دادیم ـ سیر داد...
... و ایشان به سوی شهری که تو برگزیده ای و خانه ای که به جهت اسم تو بنا کرده ام نزد خداوند دعا نمایند(کتاب مقدس، کتاب اول پادشاهان، باب هشتم، 44)
شهر بیت المقدس و سرزمین فلسطین نزد پیروان سه دین بزرگ آسمانی یعنی یهود، مسیحیت و اسلام از جایگاهی والا برخوردار است. آثار به جا مانده از پیامبران بزرگ در این شهر، حکایت از منزلت بالا ی معنوی آن دارد. «دیوار ندبه»، «کلیسای قبر مقدس» یا «کلیسای قیامت» از مکانهای مقدس یهودیان و مسیحیان است. صخره ی واقع در زیر «قبّه الصخره» نزد اربابان هر سه دین مقدس است و «مسجد الاقصی» به سبب انجام معراج پیامبر (ص) از آنجا، نزد مسلمانان از قداستی ویژه برخوردار است. این مسجد مدتی نیز قبله گاه مسلمانان بود.(1)
اهمیت و قداست بیت المقدس در نزد مسلمانان به ویژه در رفتار آنان هنگام گشودن آن شهر مشهود است. در آستانه ی فتح فلسطین، خلیفه ی دوم ـ عمر ـ فرمانده تندروی مسلمانان یعنی خالدبن ولید را عزل کرد و ابو عبیده ی جراح را که میانه روتر بود به جای او گماشت. وی پس از رسیدن به اردن طی نامه ای به رومیان ساکن بیت المقدس پیشنهاد کرد که یا اسلام بیاورند و یا اینکه به پرداخت جزیه تن دهند؛ و گرنه آماده ی جنگ باشند. او در ضمن نامه ی خود یادآور شد بیش از آنکه مسیحیان زندگی، می گساری و خوردن گوشت خوک را دوست می دارند، مسلمانان به مرگ علاقمندند.(2)
رومیان گزینه ی سوم را انتخاب کرده آماده ی جنگ شدند. ابو عبیده نیز شهر را به محاصره گرفت. این کار چهار ماه و به قولی یک سال به طول انجامید و رومیان بر اثر فشار گرسنگی تسلیم شدند ولی تسلیم شهر را منوط به آمدن شخص خلیفه کردند.(3)
ابو عبیده نیز طی نامه ای موضوع را به خلیفه گزارش داد و او را مطمئن ساخت که از سوی رومیان نیرنگی در کار نیست. خلیفه که تا آن هنگام از مدینه بیرون نرفته بود، در انجام این کار تردید داشت. وی پس از رایزنی بزرگان مدینه سرانجام آماده ی عزیمت به بیت المقدس گردید؛ و پس از انجام گفت و گوهای لازم امان نامه ای را برای ساکنان آنجا نوشت، به این شرح:
بسم الله الرحمن الرحیم. این امان نامه ای است که بنده ی خدا عمر، امیرمومنان، به مردم بیت المقدس داده است. به آنان در جان و مال و کلیساها و صلیبهایشان و سالم و دردمندشان و به دیگر مردمی که در آنند امان می دهد. کسی در کلیسای آنان سکونت نخواهد کرد و آن را ویران نخواهد ساخت و چیزی از آن و حدود آن و صلیبها و اموالشان کاسته نخواهد شد. آنان را مجبور به ترک دین و آیینی نمی کنند و به هیچ کس از ایشان زیانی نخواهد رسید و در بیت المقدس هیچ یهودیی همراه ایشان اسکان داده نخواهد شد. و بر مردم ایلیاست که همچنان جزیه بپردازند که اهل دیگر شهرها می پردازند و بر عهده ی ایشان است که رومیان و دزدان را از آن شهر بیرون کنند. هر کس از آنان که از بیت المقدس بیرون آید تا هنگامی که به جایگاه امنی برسد بر جان و مال خویش در امان خواهد بود. هر کس از ایشان که در شهر بماند در امان است و بر اوست که همان جزیه مردم بیت المقدس را بپردازد. هر کس از مردم ایلیا هم که بخواهد با رومیان برود، مشروط بر اینکه پرسشتگاه و صومعه ی خود را هم خالی کند، آنان هم بر جان و صلیب خود درامانند تا به جایگاه امنی برسند. زمیندارانی که پیش از کشته شدن فلان کس[؟] در بیت المقدس بوده اند، اگر بخواهند همانجا بمانند، بر عهده ی ایشان است که جزیه ای همچون جزیه مردم بیت المقدس بپردازند و هر کس بخواهد می تواند با رومیان برود و تا هنگام درو و برداشت محصول، از آنان چیزی گرفته نمی شود.
بر آنچه در این نامه نوشته شده عهد و ذمه خدا و رسول می باشد و ذمه خلفا و مومنان، به شرط آنکه ایشان جزیه ای را که بر عهده شان مقرر شده است بپردازند.
بر این کار خالد بن ولید، عمروبن العاص، عبدالرحمن بن عوف و معاویه بن ابی سفیان گواهند و عهدنامه به سال پانزدهم آماده و نوشته شد.(4)
هنگام حضور در بیت المقدس، لباس ژنده و هیبت ساده خلیفه، مسیحیان را که از روی تصور یک امپراتور را داشتند متأثر ساخت. خلیفه با راهنمایی «سوفرونیوس»، کشیش شهر، از اماکن مقدس شهر و پیش از همه جایگاه معراج پیامبر(ص) دیدار کرد. از آنجا که قول داده بود مسلمانان متعرض اماکن مقدس عیسویان نخواهند شد، به گونه ای رفتار کرد که هیچ بهانه ای به مسلمانان برای تصرف آن مکانها ندهد.(5)
این رفتار و گفتار عمر را به ویژه از آن رو نقل کردیم تا با رفتار صلیبیان در هنگام فتح این شهر ـ که در جای خود خواهد آمد ـ مقایسه گردد. از آن پس که بیت المقدس به تصرف مسلمانان درآمد ـ چه قبل و چه بعد از جنگهای صلیبی ـ ضمن حفظ و حراست مکانهای متعلق به سایر ادیان، حکمرانان و ثروتمندان، هر یک به فراخور حال خود در آن شهر به آبادانی پرداختند و عمارات و مساجدی بسیار باشکوه بنا کردند؛ که در اینجا تنها به فهرست نام آن مکانها و نام بانیان آنها اشاره می گردد.
الف. آثار بازمانده از عهد ایوبی (564 ـ 650 هـ / 1169 ـ 1252 م)
1. زاویه ی خثینه ـ صلاح الدین ایوبی.2. ماء العروب ـ ملک العادل.
3. جامع عمری ـ ملک الافضل نور الدین، ابوالحسن علی بن صلاح الدین.
4ـ مدرسه ی میمونیه ـ امیرفارس الدین.
5 ـ قبه المعراج ـ امیرعزالدین ابوعمر و عثمان الزنجلی.
6 ـ قبه سلیمان ـ از بناهای قرن هفتم.
7 ـ زاویه جراحیه ـ امیرحسام الدین عیسی الجراحی.
8 ـ مدرسه ی ناصریه ـ این مدرسه پیشتر غزالیه نام داشت و در سال 610هـ ، الملک المعظم، عیسی بن احمد بن ایوب آن را بازسازی کرد.
9 ـ زاویه ی درکاء ـ الملک المظفر شهاب الدین غازی.
10 ـ تربت ملک حسام الدین برکه خان ـ از بناهای سال 644هـ.
11ـ زاویه ی هنود ـ از بناهای سده هفتم.
12 ـ بناهای ملک عیسی ابن ملک العادل ـ شامل قبه نحویه، سبیل مشعلان، مدرسه ی معظمیه
ب. آثار بازمانده از ایام دولت ممالیک (6) بحریه (650 ـ 784 هـ / 1253 ـ 1383 م).
1. رباط علاءالدین بصیر ـ امیر علاءالدین ایدغدی بن عبداللََّه الصالحی النجمی.2. دار الحدیث ـ امیر شرف الدین عیسی بن بدر الدین ابی القاسم الهکاری.
3. رباط منصوری ـ سلطان الملک المنصور قلاوون الصالحی.
4. زاویه ی کبکیه ـ امیر علاء الدین ایدغدی بن عبداللََّه کبکی.
5. رباط کرد ـ مقر السیفی کُرد.
6. مدرسه ی دواداریه ـ امیر علم الدین ابو موسی سنجر عبداللََّه الدوادار الصالحی النجمی.
7. مدرسه ی اوحدیه ـ الملک الاوحد نجم الدین یوسف بن الملک الناصر صلاح الدین داود بن الملک المعظم عیسی.
8. مدرسه ی اسلامیه ـ خواجه مجدالدین ابوالفدا اسماعیل اسلامی.
9. زوایا المغاربه ـ شیخ عمربن عبداللََّه بن عبدالنبی المغربی المصمودی المجرد.
10. تربت جالقیه(معروف به دارالخالد) ـ رکن الدین بیبرس بن عبداللََّه الصالحی النجمی.
11. جامع قلعه ی القدس ـ یا مسجد جامع قلعه ی بیت المقدس ـ الملک الناصر محمدبن قلاوون.
12. رواقهای مسجد الاقصی ـ الملک الناصر محمدبن قلاوون.
13. تربت سعدیه ـ امیر سعدالدین مسعود بن بدر سنقر عبداللََّه الرومی.
14. مدرسه ی کریمیه ـ کریم الدین عبدالکریم بن المعلم هبه اللََّه بن مکانس.
15. مدرسه ی جاولیه ـ امیر علم الدین سنجر الجاولی.
16. مدرسه ی تنکزیه ـ امیر تنکز الناصری.
17. مدرسه ی امینیه ـ الصاحب امین الدین عبداللََّه.
18. خانقاه فخریه ـ قاضی فخرالدین ابو عبداللََّه محمدبن فضل الله.
19. مدرسه ی ملکیه ـ حاج آل ملک الجو کندار.
20. زاویه ی مهمازیه ـ شیخ کمال الدین المهمازی.
21. تربت ترکان خاتون ـ ترکان خاتون بنت طقطبای بن سلجوقطای ازبکی.
22. تربت کیلانیه ـ حاج جمال الدین بهلوی ابن الامیر شمس الدین محمد الکیلانی.
23. مدرسه ی فارسیه ـ امیر فارس الدین البکی بن الامیرقطلو ملک بن عبداللََّه.
24. مدرسه و تربت ارغونیه ـ امیر ارغون الکاملی.
25. زاویه ی محمدیه ـ محمدبک زکریا الناصری.
26. زاویه ی طواشیه ـ شیخ شمس الدین محمدبن جلال الدین عرب فخرالدین احمد.
27. مدرسه ی طشتمریه ـ امیر طشتمر از امیران قلاوون.
28. مدرسه ی منجکیه ـ امیر منجک، از امیران قلاوون.
29. مدرسه ی طازیه ـ امیر سیف الدین طازبن قطفاج.
30. مدرسه ی شیخونیه ـ امیر سیف الدین قطبشان.
31. دارالقرآن اسلامیه ـ سراج الدین عمر بن ابی بکر القاسم السلامی.
32. مدرسه ی محدثیه ـ عز الدین ابو محمد عبدالعزیزالعجمی الاردبیلی.
33. رباط ماردینی ـ دوزن از ممالیک آزاد شده ی الملک الصالح.
34. مدرسه ی سعردیه ـ مجدالدین عبدالغنی بن سیف الدین ابی بکر یوسف الاسعردی.
35 ـ مدرسه لؤلؤیه ـ امیر لؤلؤ غازی عتیق الملک الاشرف شعبان بن حسین.
36 ـ مدرسه ی بلدیه ـ امیر منکلی بغاالاحمدی.
37 ـ مدرسه ی خاتونیه ـ اوغل خاتون بنت شمس الدین محمد بن سیف الدین القازانیه البغدادیه.
38 ـ تربت و مدرسه ی طشتمریه ـ امیر سیف الدین طشتمری العلایی.
39 ـ زاویه ادهمیه ـ امیر منجک.
40 ـ مدرسه ی بارودیه ـ الست الحاجه سفری خاتون بنت شرف الدین ابی بکر بن محمود، معروف به بارودی.
41 ـ ماذنه باب اسباط ـ السیفی (قطلو بغا).
42 ـ زوایه ی بسطامیه ـ شیخ عبدالله بن خلیل بن علی الاسدآبادی بسطامی.
43 ـ زاویه ازرق ـ شیخ ابراهیم الازرق.
44 ـ زاویه لؤلؤیه ـ بدرالدین لؤلؤ غازی.
45 ـ مدرسه حنبلیه ـ امیر بیدمر
46 ـ مدرسه جهار کسیه ـ امیر جهارکس الخلیلی، میرآخور الملک الظاهر برقوق.
ج. آثار بازمانده از ایام دولت ممالیک برجیه (784ـ 922هـ / 1382ـ 1516م).
1. خان سلطان (الوکاله): الملک الظاهر ابوسعید برقوق.2. زاویه ی قرمیه: شمس الدین ابوعبداللََّه محمدبن احمد القرمی.
3. منبر برهان الدین: برهان الدین بن جماعه.
4. تربت السّت طنسق مظفریه (امروزه به دار الایتام الاسلامیه معروف است): السّت طنسق بنت عبداللََّه المظفریه.
5. زاویه ی وفائیه.
6. زاویه ی شیخ یعقوب العجمی.
7. مدرسه ی صبیبیه: امیر علاءالدین علی بن ناصر الدین محمد.
8. مدرسه ی کاملیه: حاج کامل، از اهالی طرابلس.
9. مدرسه ی باسطیه: قاضی زین الدین عبدالباسط بن خلیل الدمشقی.
10. مدرسه ی طولونیه: شهاب الدین احمد ابن الناصر محمد طولونی الظاهری.
11. مدرسه ی غادریه: زوجه ی امیر ناصر الدین محمد بن الغادر.
12 ـ مدرسه حسینیه: امیر حسین الکشکلی.
13 ـ مدرسه عثمانیه: بانو اصفهان شاه خاتون.
14 ـ مدرسه جوهریه: جوهر الصفوی القنقبای.
15ـ رباط زمنی: خواجه شمس الدین محمد بن الزمن.
16 ـ مدرسه ی مزهریه: ابوبکر بن مزهر الانصاری الشافعی.
17 ـ مدرسه ی اشرفیه: ملک الاشرف سیف الدین ابالنصر قایتبای.
18 ـ دار الخطابه: از بناهای متعلق به اواخر قرن نهم هجری / پانزدهم میلادی.
د. آثار باقیمانده از عهد عثمانی (923 ـ 1336 هـ / 1517 ـ 1917 م).
1. مسجد قیمری: از بناهای قرن دهم.2. قبه ی رواح: از بناهای قرن دهم.
3. قبه ی مضر: از بناهای قرن دهم.
4. حمام سلطان: از بناهای قرن دهم.
5. قبر نبی داود: از بناهای سال 930 هـ.
6. مأذنه ی قلعه: از بناهای سال 938 هـ.
7. محراب قبه ی النبی: محمد بک، از والیان شهر بیت المقدس.
8. رباط بیرم: بیرم شاویش بن مصطفی.
9. مدرسه ی رصاحیه: بیرم شاویش بن مصطفی.
10. تکیه ی خاصگی سلطان: خاصگی سلطان، زوجه ی سلطان سلیمان عثمانی.
11. حجره ی محمد آغا: آن رامحمد آغا به سال 996 هـ ساخت.
12. جامع مولویه: از بناهای سال 995 هـ.
13. زاویه ی افغانیه (النقشبندیه).
14. محراب علی باشا.
15. قبه ی یوسف.
16. قبه ی یوسف آقا.(7)
با وجود این آثار و بناهای کهن تاریخی، امروزه هر بیننده ای در بیت المقدس در خواهد یافت که این شهر به مسلمانان فرهنگ دوستی تعلق دارد که دوران حضور و استقرارشان به صدها سال پیش از صهیونیستها باز می گردد. تاریخ کهن این بناها بی ریشگی صهیونیستها را تأیید می کند و خود آنها نیز با دیدن این معماریهای کهن و پر رمز و راز احساس حقارت و زبونی می کنند. شاید هم به همین دلیل در خلال جنگهای گوناگون اقدام به ویران سازی برخی از آن بناها کرده اند. از جمله در سال 1348هـ / 1969م مسجد الاقصی را به آتش کشیدند و بسیاری از آثار با ارزش آن مثل منبر صلاح الدین را نابود ساختند.
نکته ی دیگر اینکه به پیشنهاد هرتزل، کشور اسرائیل باید «در یک فضای خالی باشد». به راستی آیا وجود این همه آثار و ابنیه باستانی نشان چیست؟ در کدامیک از شهرهای دنیا که به اندازه ی بیت المقدس وسعت و قدمت دارند، آثار و ابنیه بیشتری وجود دارد که این منطقه را خالی از سکنه معرفی کنیم؟ آیا این همه اثر و بنا نشان عمران و آبادی مناطق پیرامون بیت المقدس نیست؟ چه کسی باید قضاوت کند؟ تاریخ یا صهیونیستها؟ روشن است که در قضاوت صهیونیستی، ساکنان بومی و خاندان پر سابقه و ریشه دار ساکن بیت المقدس انسان به حساب نمی آیند! یکی از زیباترین تعبیرها و رساترین تحلیلها را درباره ی منزلت بیت المقدس در نزد مسیحیان، یهودیان و مسلمانان، پروفسور روژه گارودی دارد که می نویسد: والاترین لحظات سه مذهب بزرگ آسمانی در اورشلیم به یکدیگر می پیوندد: لحظه ی فداکاری ابراهیم، که مظهر پایه گذاری ایمان است، از عقل و اخلاق فراتر می رود و به آنها نسبیت می بخشد و میان یهودیت، مسیحیت و اسلام مشترک است. لحظه ی مرگ و بازگشت مسیح به زندگی و لحظه ی معراج حضرت محمد (ص) از همان نقطه که قرآن کریم همانند تورات، آن را محل فداکاری ابراهیم می شناسد و به طور مساوی مورد احترام یهودیان و مسیحیان است. مسلمانان پیش از آنکه به سوی مکّه ـ که خود نیز به سنت ابراهیم مربوط است ـ نماز گزارند، به طرف بیت المقدس نماز می خواندند. بدین قرار بیت المقدس برای یهودیان همچون مسیحیان و مسلمانان در حکم یک «مکان مقدس» مذهبی بوده که نماز و عبادت همه به سوی آن انجام می شده است. برای سه مذهب آسمانی، بیت المقدس مظهر اجتماع تمام بشریت، گرداگرد یک ایمان مشترک است که فداکاری ابراهیم، اقدام بنیادین آن را تشکیل می دهد. بدین جهت است که در مدت یازده قرن است که مسلمانان نگهبان و امانت دار آن بوده اند، مکانهای مقدس را محترم شمرده اند و به تمام زایران مذاهب دیگر، اجازه ی ورود به آنجا را دادند. آنگاه که صلاح الدین ایّوبی، بیت المقدس را آزاد نمود، اوّلین دستوری که صادر کرد، بازگشایی آن به روی یهودیان و تمام مسیحیان بود؛ در حالی که صلیبیان، یهودیان و مسیحیان معتقد و مسلمانان را یا قتل عام کرده و یا از آنجا رانده بودند. جنگهای صلیبی در حکم یک «صهیونیسم مسیحی» بود، به همان گونه که صهیونیسم سیاسی کنونی یک «جنگ صلیبی یهودی» می باشد، و در هر دو صورت، نوعی فساد معنویت و ایمان است».(8)
پی نوشت ها :
1 ـ دایره المعارف فارسی، مصاحب، واژه بیت المقدس.
2 ـ وثائق ، حمیدالله، محمد، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، چاپ و نشر بنیاد، تهران، 1365، ص 354؛ر. ک: الفتوح، ترجمه ی محمد بن احمد مستوفی هروی، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران، 1372، ص 116 ـ 170.
3 ـ تاریخ جنگهای صلیبی، استفان رانسیمان، ترجمه ی منوچهر کاتف، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1351، تهران ج 1، ص 3ـ 7.
4 ـ وثائق ، حمیدالله، محمد، ترجمه ی محمود مهدوی دامغانی، چاپ و نشر بنیاد، 1365، ص 360ـ 391.
5 ـ جنگهای صلیبی، ج 1، ص 4.
6 ـ ممالیک: عنوان دو سلسله ی متوالی از اسرای مسلمان که جمعاً از حدود 648 هـ. ق تا 922 هـ. ق در مصر و شام فرمانروایی کرده اند. از این سلسله، یک سلسله به نام ممالیک بحری یا ممالیک بحریه از 648 تا 784 هـ. ق حکمرانی داشته اند و سلسله ی دیگر که از 784 تا 922 هـ. ق فرمانروا بوده اند ممالیک برجی یا برجیه خوانده می شدند. حکومت ممالیک با استیلای عثمانی بر مصر خاتمه یافت. (فرهنگ فارسی، مصاحب، ماده ی ممالیک).
7 ـ بیت المقدس، اسعدی، مرتضی، بنیاد دایره المعارف اسلامی، تهران 1367، ص 153 ـ 187.
8 ـ ماجرای اسرائیل صهیونیسم سیاسی، گارودی، روژه، ترجمه ی منوچهر بیات مختاری، مؤسسه ی چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1364، ص 133.