نویسنده: مهدی حقیقت خواه
رهبر معظم انقلاب، در سخنرانی ابتدای سال خود در حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام)، ضمن ارائهی تحلیلی از شرایط کشور در سال 1391، به بررسی مهمترین مسائل پیش روی کشور در سال جاری و برنامههای آتی ملت ایران پرداختند. در این سخنرانی، ایشان سال 1391 را سال پرکاری دشمنان ملت ایران برشمردند و افزودند: «وظیفهی همهی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیرقابل نفوذ، غیرقابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم.» یادداشت حاضر به بررسی مهمترین محورهای سخنرانی ایشان در بخش سیاست خارجی میپردازد.
با این تحلیل، نوک پیکان مبارزه با جهان استکبار به سمت آمریکا نشانه میرود. البته ایشان قرار گرفتن آمریکا در رأس دشمنی با ملت ایران را امری طبیعی و مربوط به سابقهی عملکرد این کشور در قبال ایران میدانند. به تعبیر دیگر، حجم بالای اقدامات ضدایرانی این کشور در ارتباط با ایران در سالیان متمادی، چه در دورهی پهلوی و چه از زمان استقرار جمهوری اسلامی،به حدی است که«هرگاه نام "دشمن" برده میشود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا میشود.»
رهبر انقلاب در ادامه، با تحلیلی از جایگاه رژیم صهیونیستی، به شکلی پنهان به دو نکته اشاره کردند. اول اینکه با بیان جملهی «خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سربزند، جمهوری اسلامی تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.» پاسخی شایسته به اظهارات مقامهای این رژیم غاصب دادند. مقامات این رژیم در همان روزها، در دیداری که اوباما از سرزمینهای اشغالی داشت، باز هم با تکرار ادعای اثباتنشده در ارتباط با برنامهی هستهای ایران، سخن از حملهی نظامی به کشورمان به میان آوردند و گفتند: «اسرائیل برای حمله به ایران نیاز به کمک هیچ کشوری ندارد؛ حتی اگر آن کشور، بزرگترین کشور دنیا باشد.»
دوم این که با تقلیل جایگاه رژیم صهیونیستی به پایینتر از آمریکا و هدایت دشمنیها به سمت ایالات متحده، عمل برخی نخبگان سیاسی داخلی را که تلاش دارند در مقابله با دشمنیها، جای آمریکا و رژیم صهیونیستی را عوض کنند، خنثی کردند.
در سطح سوم، ایشان به شکلی آگاهانه، پنجرهی جدیدی را در حوزهی سیاست خارجی به سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان گشودند: «ما با دولت فرانسه، با کشور فرانسه مشکلی نداشتیم؛ نه درطول تاریخ مشکلی داشتیم، نه در دوران حاضر.» «انسان عاقل، به خصوص سیاستمدار عاقل، هرگز نباید انگیزهی این را داشته باشد که موجودی را که دشمن اونیست، تبدیل به دشمن کند.» از این جملات و توضیحاتی که ایشان در ارتباط با روابط ایران و فرانسه ارائه کردند نکات زیر به دست میآید:
الف) حرکت هوشمندانهی رهبری در راستای ایجاد اختلاف در جبههی مقابل، بین ایالات متحده و انگلستان با فرانسه.
ب) ارائهی کد مثبت در ارتباط با توسعهی روابط ایران و فرانسه یا حتی دیگر کشورهای اروپایی.
پ)تلاش برای تبدیل فرانسه از بازیگر دشمن به «حداقل» بازیگر خنثی در ارتباط با ایران.
ت)رهبری با علم به معنای حقیقی تعابیری مانند «غیرمدبرانه»،«غیرعاقلانه» و «ناهوشمندانه»، آنها را به کار بردهاند و معنای مورد نظر خود را منتقل میکنند. معنای این ادبیات وقتی بهتر فهم میشود که به تعابیر ایشان دربارهی آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلستان توجه کنیم.
ث) تنشها و سردی روابط بین دو کشور «میتواند» پایان داشته باشد. اگر در گذشته مشکلی هم وجود داشته، از سوی دولت سارکوزی دنبال میشده است، ولی «در دوران حاضر» میشود دور جدیدی از روابط را آغاز کرد.
ج) شاید تدبیر فرانسه و تغییر رفتار در ارتباط با اِعمال برخی تحریمها در قبال ایران و همچنین کمک جمهوری اسلامی به این کشور برای خروج از افغانستان، بتواند نقطهی آغازی برای «تغییر» باشد.
این نکته ای است که ایران سالهاست برآن تأکید دارد.
مذاکره و البته برقراری رابطه با آمریکا محقق نخواهد شد «تا وقتی که سیاستهای مبتنی بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان جمهوری اسلامی و پشتیبانی بیقید و شرط از دولت صهیونیستی خاتمه پیدا کند.»
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر اصول عزتبنیاد، حکمتمدار و مصلحتاندیش خود، ارتقای روابط با سایر دولتها و ملتهای جهان را در دستور کار خود قرار داده است. حفظ و گسترش روابط مبتنی بر احترام متقابل و توسعهی مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... همواره در دستور کار دستگاه دیپلماسی ایران اسلامی قرار گرفته است. با این حال، ملت ایران با رجوع به حافظهی تاریخی خود، عمق روابط با دولتها را تنظیم و تدبیر میکند وبا هوشیاری، مواضع «اِعلامی» و «اِعمالی» دشمنان خود را رصد مینماید.
«پنجهی چدنیِ زیر دستکش مخملی» اصطلاحی است که رهبر انقلاب برای بیان مواضع دوگانهی مقامات آمریکایی در ارتباط با ایران، وارد ادبیات دیپلماتیک جمهوری اسلامی کرده است؛رفتار دوگانهای که آمریکاییها در آن«در زبان، اظهار دوستی کردند» ولی «در عمل، سعی کردند نسبت به ایران و ملتایران سختگیری کنند.»با این توصیف، موضع جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟ایشان با تحلیل ادعاهای مطرحشده توسط مقامات آمریکایی، به آنها پاسخ دادهاند و مسیر دیپلماسی جمهوری اسلامی در این زمینه را مشخص کردهاند.
در ارتباط با مذاکرهی ایران و آمریکا، تحلیلهای مختلف و نسبتاً جامعی ارائه شده است و اجمالاً در این مجال به سه نکته اشاره میشود:
الف) «منطق مذاکراتی آمریکا، تحمیل خواستههاست.» بررسی تاریخ روابط خارجی ایالات متحده و البته سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با موضوع آمریکا، نشان میدهد که خوی استکباری یک مستکبر در رفتار و گفتار او نیز تجلی خواهد داشت. همان طور که بنا بر یک اصل کلی، افکار یک فرد (ملت)، رفتار او را شکل خواهد داد. در این ارتباط، تا زمانی که تغییری در نوع نگرش آمریکاییها نسبت به جهان و مشخصاً ایران اسلامی ایجاد نشده است، گفتوگو با این کشور که در مذاکرات خود، «تحمیل خواستهها» را دنبال میکند، بیمعنی خواهد بود.
همان طور که اشاره شد، در منطق سیاست خارجی جمهوری اسلامی، «احترام متقابل» و «مذاکره در شرایط برابر» شروط اولیهی هر نوع ارتباط با دولتهای دیگر، تعیین شده است. اینها «پیششرط» مذاکره نیست، «اصول» مذاکره است.
ب)جمهوری اسلامی نسبت به صداقت مقامات آمریکایی در پیشنهاد مذاکره، بیاعتماد است. این اعتقاد از دو سو حمایت منطقی میشود. نخست آنکه آمریکاییها در حرف و عمل دوگانه رفتار میکنند. اعمال تحریم و تهدید ملت ایران از سویی و پیشنهادات پشت سر هم برای گفتوگو، نشان از نوعی نفاق ذاتی دارد. همان چیزی که آنها در ادبیات دیپلماتیک خود به آن راهبرد «فشارـمذاکره» میگویند. تصویب طرح ضدایرانی منع کاربرد یورو در معاملات با ایران در سراسر جهان از سوی سنای آمریکا، در ابتدای سال 1392، در این چارچوب تحلیل میشود.
از سوی دیگر، بررسی تجربهی مذاکره با آمریکا در موضوعاتی خاص مانند «مورد عراق» نشان از منطق مخدوش و تحمیلی آنها دارد. در این زمینه، مطالعهی تاریخ شفاهی اعضای تیم مذاکرهکنندهی ایران و آمریکا در آن دوره خواندنی است.
ج) آیندهی روابط بین ایران و آمریکا بنبست نیست. موضع جمهوری اسلامی روشن و مستدل است: «آمریکاییها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند...راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند«تا وقتی که سیاستهای مبتنی بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان جمهوری اسلامی و پشتیبانی بیقیدوشرط از دولت صهیونیستی خاتمه پیدا کند.» (31 مرداد 1368).» این نکتهای است که ایران سالهاست بر آن تأکید دارد. مذاکره و البته برقراری رابطه با آمریکا محقق نخواهد شد.
آنچه مشخص است این است که مسیر رو به جلوی ملت ایران نشان میدهدجادهی مقاومت در برابر زیادهخواهیهای دشمنان به سوی قلههای موفقیت ادامه دارد. این عرصهای است که مانند سایر حوزههای علمی و سیاسی، دشمنان را در برابر پیشرفتهای ملت ایران، وادار به اعتراف و عقبنشینیهای پیدرپی خواهد کرد. رشد و توسعهی فناوریهای هستهای و علوم و صنایع وابسته به آن، در سایهی مخالفتهای دشمنان، ثابت میکند که «پایداری و مقاومت، همیشه جواب میدهد.»
بیان موفقیت جمهوری اسلامی در مقابله با تلاشهای دشمنان به این معنا نخواهد بود که ایران توانسته است در تمامی عرصهها به موفقیت مطلق نائل شود. بدیهی است که دیپلماسی جمهوری اسلامی، به دلایلی که در این مجال فرصت بررسی آنها نیست، در بخشهایی ضعیف عمل کرده است، ولی نگاهی کلی به وجوه مختلف این موضوع، نظیر کاستیهای ساختاری، تلاشهای دشمنان، برخی کمکاریهای داخلی و... در کنار موفقیتهای پیدرپی در عرصههای متعدد نشان از پیروزی نسبی نظام اسلامی در برابر این کمبودها دارد. در زیر به برخی از این موفقیتها به شکلی اجمالی اشاره خواهیم داشت:
الف) برگزاری موفقیتآمیز شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو غیرمتعهدها در تهران با حضور مقامات بلندمرتبهی بیش از 120 کشور جهان، علیرغم تلاشهای مسئولین آمریکا و رژیم صهیونیستی در راضی کردن و حتی تهدید مقامهای کشورهای شرکتکننده که نشان از عدم انزوای جمهوری اسلامی در عرصهی جهانی داشت. برگزاری باشکوه این اجلاس، که با آغاز ریاست جمهوری اسلامی بر این جنبش همراه بود، به همراه دیپلماسی پویای کشورمان قبل، حین و پس از اجلاس، ثابت کرد که چگونه میتوان ظرفیتهای موجود در عرصهی سیاست خارجی را فعال و نتایج مورد نظر را کسب کرد.
ب) نفوذ مثالزدنی جمهوری اسلامی در مناطقی مانند آمریکای لاتین یا آفریقا، که تصویب قانون نیمکرهی غربی در کنگرهی آمریکا برای جلوگیری از حضور ایران در این بخش از جهان را به همراه داشت و یا استقبال مردمی از حضور مسئولین ایرانی در این کشورها، خود نشاندهندهی عمق نفوذ گفتمان جمهوری اسلامی است.
پ) آغاز ساخت خط لولهی انتقال گاز ایران،موسوم به خط لولهی صلح، به پاکستان که علیرغم دشمنیها و سنگاندازیهای مقامات آمریکایی، در حال پیگیری است. گفته میشود مقصد بعدی احتمالی این انتقال گاز، هندوستان خواهد بود که البته در حال حاضر، به دلیل فشار خارجی، دولتمردان این کشور را برای پیوستن به این قافلهی انرژیک، مردد کرده است. با آغاز صدور گاز ایران به سمت شرق، هم انحصار صادرات گاز به این سو از جهان شکسته خواهد شد و هم این اقدام، دلیلی دیگر بر تأثیرگذاریهای منطقهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
ت) تأثیرگذاری ملموس جمهوری اسلامی در جنگ هشتروزهی رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت در غزه که بنا به اعتراف مقامات رژیم صهیونیستی،«چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود، قدرتنمایی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطینی نمیتوانستند در مقابل اسرائیل مقاومت کنند؛ چه برسد به اینکه اسرائیل را به زانو دربیاورند.»شکستی که از آغاز مبارزات اعراب و رژیم صهیونیستی در 1948، اولین شکست قطعی این رژیم را رقم زد.
ث) موضوعاتی مانند سوریه، عراق، افغانستان، پروندهی آمیا و روابط ایران و آرژانتین، حضور مؤثر در سازمانهای بینالمللی و... از دیگر مسائلی است که باید به هر کدام از آنها در وقتی مناسب پرداخته شود.
منبع: سایت برهان
1. دشمنان ایران
رهبر انقلاب در بخشی از سخنرانی خود، دشمنان ملت ایران را در سه سطح توصیف و تحلیل کردند. در سطح اول، ایالات متحدهی آمریکا قرار دارد که «مرکز توطئه» و «اساس دشمنی» با جمهوری اسلامی است. همچنین در این تقسیمبندی، رژیم صهیونیستی و دولت «خبیث» انگلیس در سطح بعدی و دولت فرانسه ـبا توضیحی تکمیلیـ در سطح سوم جای میگیرند.با این تحلیل، نوک پیکان مبارزه با جهان استکبار به سمت آمریکا نشانه میرود. البته ایشان قرار گرفتن آمریکا در رأس دشمنی با ملت ایران را امری طبیعی و مربوط به سابقهی عملکرد این کشور در قبال ایران میدانند. به تعبیر دیگر، حجم بالای اقدامات ضدایرانی این کشور در ارتباط با ایران در سالیان متمادی، چه در دورهی پهلوی و چه از زمان استقرار جمهوری اسلامی،به حدی است که«هرگاه نام "دشمن" برده میشود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا میشود.»
رهبر انقلاب در ادامه، با تحلیلی از جایگاه رژیم صهیونیستی، به شکلی پنهان به دو نکته اشاره کردند. اول اینکه با بیان جملهی «خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سربزند، جمهوری اسلامی تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.» پاسخی شایسته به اظهارات مقامهای این رژیم غاصب دادند. مقامات این رژیم در همان روزها، در دیداری که اوباما از سرزمینهای اشغالی داشت، باز هم با تکرار ادعای اثباتنشده در ارتباط با برنامهی هستهای ایران، سخن از حملهی نظامی به کشورمان به میان آوردند و گفتند: «اسرائیل برای حمله به ایران نیاز به کمک هیچ کشوری ندارد؛ حتی اگر آن کشور، بزرگترین کشور دنیا باشد.»
دوم این که با تقلیل جایگاه رژیم صهیونیستی به پایینتر از آمریکا و هدایت دشمنیها به سمت ایالات متحده، عمل برخی نخبگان سیاسی داخلی را که تلاش دارند در مقابله با دشمنیها، جای آمریکا و رژیم صهیونیستی را عوض کنند، خنثی کردند.
در سطح سوم، ایشان به شکلی آگاهانه، پنجرهی جدیدی را در حوزهی سیاست خارجی به سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان گشودند: «ما با دولت فرانسه، با کشور فرانسه مشکلی نداشتیم؛ نه درطول تاریخ مشکلی داشتیم، نه در دوران حاضر.» «انسان عاقل، به خصوص سیاستمدار عاقل، هرگز نباید انگیزهی این را داشته باشد که موجودی را که دشمن اونیست، تبدیل به دشمن کند.» از این جملات و توضیحاتی که ایشان در ارتباط با روابط ایران و فرانسه ارائه کردند نکات زیر به دست میآید:
الف) حرکت هوشمندانهی رهبری در راستای ایجاد اختلاف در جبههی مقابل، بین ایالات متحده و انگلستان با فرانسه.
ب) ارائهی کد مثبت در ارتباط با توسعهی روابط ایران و فرانسه یا حتی دیگر کشورهای اروپایی.
پ)تلاش برای تبدیل فرانسه از بازیگر دشمن به «حداقل» بازیگر خنثی در ارتباط با ایران.
ت)رهبری با علم به معنای حقیقی تعابیری مانند «غیرمدبرانه»،«غیرعاقلانه» و «ناهوشمندانه»، آنها را به کار بردهاند و معنای مورد نظر خود را منتقل میکنند. معنای این ادبیات وقتی بهتر فهم میشود که به تعابیر ایشان دربارهی آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلستان توجه کنیم.
ث) تنشها و سردی روابط بین دو کشور «میتواند» پایان داشته باشد. اگر در گذشته مشکلی هم وجود داشته، از سوی دولت سارکوزی دنبال میشده است، ولی «در دوران حاضر» میشود دور جدیدی از روابط را آغاز کرد.
ج) شاید تدبیر فرانسه و تغییر رفتار در ارتباط با اِعمال برخی تحریمها در قبال ایران و همچنین کمک جمهوری اسلامی به این کشور برای خروج از افغانستان، بتواند نقطهی آغازی برای «تغییر» باشد.
این نکته ای است که ایران سالهاست برآن تأکید دارد.
مذاکره و البته برقراری رابطه با آمریکا محقق نخواهد شد «تا وقتی که سیاستهای مبتنی بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان جمهوری اسلامی و پشتیبانی بیقید و شرط از دولت صهیونیستی خاتمه پیدا کند.»
2. رابطه با آمریکا
مقام معظم رهبری در بخشهایی از فرمایشات خود، با بیان مسائل و شبهاتی در ارتباط با روابط ایران و آمریکا، به توضیح مواضع جمهوری اسلامی در این حوزه پرداختند. مسئلهی روابط ایران و آمریکا از آن دسته موضوعاتی است که در سالهای متمادی پس از انقلاب، بخش زیادی از مباحث نخبگانی پیرامون عرصهی سیاست خارجی را به خود اختصاص داده است.سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر اصول عزتبنیاد، حکمتمدار و مصلحتاندیش خود، ارتقای روابط با سایر دولتها و ملتهای جهان را در دستور کار خود قرار داده است. حفظ و گسترش روابط مبتنی بر احترام متقابل و توسعهی مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... همواره در دستور کار دستگاه دیپلماسی ایران اسلامی قرار گرفته است. با این حال، ملت ایران با رجوع به حافظهی تاریخی خود، عمق روابط با دولتها را تنظیم و تدبیر میکند وبا هوشیاری، مواضع «اِعلامی» و «اِعمالی» دشمنان خود را رصد مینماید.
«پنجهی چدنیِ زیر دستکش مخملی» اصطلاحی است که رهبر انقلاب برای بیان مواضع دوگانهی مقامات آمریکایی در ارتباط با ایران، وارد ادبیات دیپلماتیک جمهوری اسلامی کرده است؛رفتار دوگانهای که آمریکاییها در آن«در زبان، اظهار دوستی کردند» ولی «در عمل، سعی کردند نسبت به ایران و ملتایران سختگیری کنند.»با این توصیف، موضع جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟ایشان با تحلیل ادعاهای مطرحشده توسط مقامات آمریکایی، به آنها پاسخ دادهاند و مسیر دیپلماسی جمهوری اسلامی در این زمینه را مشخص کردهاند.
در ارتباط با مذاکرهی ایران و آمریکا، تحلیلهای مختلف و نسبتاً جامعی ارائه شده است و اجمالاً در این مجال به سه نکته اشاره میشود:
الف) «منطق مذاکراتی آمریکا، تحمیل خواستههاست.» بررسی تاریخ روابط خارجی ایالات متحده و البته سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با موضوع آمریکا، نشان میدهد که خوی استکباری یک مستکبر در رفتار و گفتار او نیز تجلی خواهد داشت. همان طور که بنا بر یک اصل کلی، افکار یک فرد (ملت)، رفتار او را شکل خواهد داد. در این ارتباط، تا زمانی که تغییری در نوع نگرش آمریکاییها نسبت به جهان و مشخصاً ایران اسلامی ایجاد نشده است، گفتوگو با این کشور که در مذاکرات خود، «تحمیل خواستهها» را دنبال میکند، بیمعنی خواهد بود.
همان طور که اشاره شد، در منطق سیاست خارجی جمهوری اسلامی، «احترام متقابل» و «مذاکره در شرایط برابر» شروط اولیهی هر نوع ارتباط با دولتهای دیگر، تعیین شده است. اینها «پیششرط» مذاکره نیست، «اصول» مذاکره است.
ب)جمهوری اسلامی نسبت به صداقت مقامات آمریکایی در پیشنهاد مذاکره، بیاعتماد است. این اعتقاد از دو سو حمایت منطقی میشود. نخست آنکه آمریکاییها در حرف و عمل دوگانه رفتار میکنند. اعمال تحریم و تهدید ملت ایران از سویی و پیشنهادات پشت سر هم برای گفتوگو، نشان از نوعی نفاق ذاتی دارد. همان چیزی که آنها در ادبیات دیپلماتیک خود به آن راهبرد «فشارـمذاکره» میگویند. تصویب طرح ضدایرانی منع کاربرد یورو در معاملات با ایران در سراسر جهان از سوی سنای آمریکا، در ابتدای سال 1392، در این چارچوب تحلیل میشود.
از سوی دیگر، بررسی تجربهی مذاکره با آمریکا در موضوعاتی خاص مانند «مورد عراق» نشان از منطق مخدوش و تحمیلی آنها دارد. در این زمینه، مطالعهی تاریخ شفاهی اعضای تیم مذاکرهکنندهی ایران و آمریکا در آن دوره خواندنی است.
ج) آیندهی روابط بین ایران و آمریکا بنبست نیست. موضع جمهوری اسلامی روشن و مستدل است: «آمریکاییها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند...راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند«تا وقتی که سیاستهای مبتنی بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان جمهوری اسلامی و پشتیبانی بیقیدوشرط از دولت صهیونیستی خاتمه پیدا کند.» (31 مرداد 1368).» این نکتهای است که ایران سالهاست بر آن تأکید دارد. مذاکره و البته برقراری رابطه با آمریکا محقق نخواهد شد.
3. پروندهی هستهای ایران
دور جدید مذاکرات جمهوری اسلامی و نمایندگان گروه 1+5 در آلماتی قزاقستان، نیمهی دوم فروردین سال جاری برگزار خواهد شد. قبل از آن هم دو طرف در آلماتی با هم مذاکراتی داشتند و بر اموری توافق کرده بودند. به نظر میرسد مهمترین نتیجهی آن مذاکرات، اعتراف احتمالاً تاکتیکی 1+5 به برخی حقوق هستهای جمهوری اسلامی است. در این ارتباط، همان طور که بارها اشاره شد، آمریکا«مایل به تمام شدن مذاکرات هستهای نیست. آمریکاییها دوستندارند گفتوگوهای هستهای تمام شود و مناقشهی هستهای حل شود.»NPT است؛ نکتهای که مقام معظم رهبری هم در فرمایشات اخیر خود به آن اشاره کردند. ایشان معتقدند که برای آغاز مسیر حلوفصل موضوع هستهای جمهوری اسلامی، کافی است «مسئولان کشورهایی که مدعی هستند، اعتراف کنند ملتایران حق دارد غنیسازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز در کشورِ خودش و به دستخودش انجام دهد.» آنها ادامهی این مناقشه را دستاویزی برای فشار به جمهوری اسلامی میدانند. در این میان، خواستههای جمهوری اسلامی هم کاملاً منطقی، قانونی و در چارچوب معاهدات بینالمللی پذیرفتهشده از سوی ایران نظیرآنچه مشخص است این است که مسیر رو به جلوی ملت ایران نشان میدهدجادهی مقاومت در برابر زیادهخواهیهای دشمنان به سوی قلههای موفقیت ادامه دارد. این عرصهای است که مانند سایر حوزههای علمی و سیاسی، دشمنان را در برابر پیشرفتهای ملت ایران، وادار به اعتراف و عقبنشینیهای پیدرپی خواهد کرد. رشد و توسعهی فناوریهای هستهای و علوم و صنایع وابسته به آن، در سایهی مخالفتهای دشمنان، ثابت میکند که «پایداری و مقاومت، همیشه جواب میدهد.»
4. اثرگذاریهای منطقهای و فرامنطقهای
اگر یکی دیگر از اهداف فشارها و تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی را انزوای ملت ایران در عرصههای جهانی بدانیم، نگاهی به وضعیت ایران در مناسبات منطقهای و بینالمللی نشان خواهد داد که آیا دشمن در رسیدن به این هدف، موفق بوده یا آنکه مانند سایر حوزهها، با شکست مواجه شده است.بیان موفقیت جمهوری اسلامی در مقابله با تلاشهای دشمنان به این معنا نخواهد بود که ایران توانسته است در تمامی عرصهها به موفقیت مطلق نائل شود. بدیهی است که دیپلماسی جمهوری اسلامی، به دلایلی که در این مجال فرصت بررسی آنها نیست، در بخشهایی ضعیف عمل کرده است، ولی نگاهی کلی به وجوه مختلف این موضوع، نظیر کاستیهای ساختاری، تلاشهای دشمنان، برخی کمکاریهای داخلی و... در کنار موفقیتهای پیدرپی در عرصههای متعدد نشان از پیروزی نسبی نظام اسلامی در برابر این کمبودها دارد. در زیر به برخی از این موفقیتها به شکلی اجمالی اشاره خواهیم داشت:
الف) برگزاری موفقیتآمیز شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو غیرمتعهدها در تهران با حضور مقامات بلندمرتبهی بیش از 120 کشور جهان، علیرغم تلاشهای مسئولین آمریکا و رژیم صهیونیستی در راضی کردن و حتی تهدید مقامهای کشورهای شرکتکننده که نشان از عدم انزوای جمهوری اسلامی در عرصهی جهانی داشت. برگزاری باشکوه این اجلاس، که با آغاز ریاست جمهوری اسلامی بر این جنبش همراه بود، به همراه دیپلماسی پویای کشورمان قبل، حین و پس از اجلاس، ثابت کرد که چگونه میتوان ظرفیتهای موجود در عرصهی سیاست خارجی را فعال و نتایج مورد نظر را کسب کرد.
ب) نفوذ مثالزدنی جمهوری اسلامی در مناطقی مانند آمریکای لاتین یا آفریقا، که تصویب قانون نیمکرهی غربی در کنگرهی آمریکا برای جلوگیری از حضور ایران در این بخش از جهان را به همراه داشت و یا استقبال مردمی از حضور مسئولین ایرانی در این کشورها، خود نشاندهندهی عمق نفوذ گفتمان جمهوری اسلامی است.
پ) آغاز ساخت خط لولهی انتقال گاز ایران،موسوم به خط لولهی صلح، به پاکستان که علیرغم دشمنیها و سنگاندازیهای مقامات آمریکایی، در حال پیگیری است. گفته میشود مقصد بعدی احتمالی این انتقال گاز، هندوستان خواهد بود که البته در حال حاضر، به دلیل فشار خارجی، دولتمردان این کشور را برای پیوستن به این قافلهی انرژیک، مردد کرده است. با آغاز صدور گاز ایران به سمت شرق، هم انحصار صادرات گاز به این سو از جهان شکسته خواهد شد و هم این اقدام، دلیلی دیگر بر تأثیرگذاریهای منطقهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
ت) تأثیرگذاری ملموس جمهوری اسلامی در جنگ هشتروزهی رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت در غزه که بنا به اعتراف مقامات رژیم صهیونیستی،«چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود، قدرتنمایی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطینی نمیتوانستند در مقابل اسرائیل مقاومت کنند؛ چه برسد به اینکه اسرائیل را به زانو دربیاورند.»شکستی که از آغاز مبارزات اعراب و رژیم صهیونیستی در 1948، اولین شکست قطعی این رژیم را رقم زد.
ث) موضوعاتی مانند سوریه، عراق، افغانستان، پروندهی آمیا و روابط ایران و آرژانتین، حضور مؤثر در سازمانهای بینالمللی و... از دیگر مسائلی است که باید به هر کدام از آنها در وقتی مناسب پرداخته شود.
5. نتیجه گیری
موارد چهارگانهی فوق، تنها بخشی از مسائل مربوط به سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سال 1392 خواهد بود که تلاش شد به نحوی اجمالی، اهمّ تحلیلها پیرامون هر یک از آنها ارائه شود. بدون شک تحولات ماههای پیش رو و مشخصاً برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و روی کار آمدن دولت جدید میتواند بخشی دیگر از ظرفیتهای موجود در این عرصه را به فعلیت برساند و موفقیتهای دیگری را نصیب ملت ایران کند. از سوی دیگر، موضوع ثبات قدرت در مصر، تونس، عراق، افغانستان، سوریه و عربستان در خاورمیانه، برقراری آرامش در شرق آسیا، تقویت مناسبات ایران و قدرتهای نوظهور مانند برزیل، آرژانتین، هند و... عبور جمهوری اسلامی از سد برخی مشکلات اقتصادی موجود و مواردی از این دست، میتواند تأثیر مستقیم بر اقتدار و عمق نفوذ ایران اسلامی در نقاط مختلف جهان داشته باشد. «ملت ما ثابت کردکه وابسته نبودن به آمریکا و قدرتهای بزرگ نه فقط موجب عقبافتادگی نیست، بلکه موجب پیشرفت است.»منبع: سایت برهان
/ج