واکاوی تاریخ اعراب

پژوهش کامل تاریخ زندگی یک فرد یا یک گروه در صورتی میسر می شود که محقق تمام آن چه که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با یکدیگر مرتبط هستند، تأمل و درنگ کافی داشته باشد. از این جهت یکی از مخدوش ترین تاریخ ها، تاریخ عرب قبل
چهارشنبه، 14 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
واکاوی تاریخ اعراب
واکاوی تاریخ اعراب

نویسنده: محمود سلیم الحوت
ترجمه و تحقیق: منیژه عبداللهی و حسین کیانی



 
پژوهش کامل تاریخ زندگی یک فرد یا یک گروه در صورتی میسر می شود که محقق تمام آن چه که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با یکدیگر مرتبط هستند، تأمل و درنگ کافی داشته باشد. از این جهت یکی از مخدوش ترین تاریخ ها، تاریخ عرب قبل از اسلام است و هرچه در تاریخ این دوران تأمل و دقت بیش تر شود، بر ابهام و پیچیدگی آن افزوده می شود و اگر کاوش گران و پژوهندگان برخی سنگ نبشته ها و آثار را کشف نکرده بودند، بسیاری از حقایق تاریخ این دوران در پرده ی ابهام و تاریکی فرو می رفت. بی گمان نیازی به بیان این حقیقت نیست که این سنگ نبشته ها و آثار کشف شده در سرزمین اعراب، روشن گر بخش هایی ست که مشعل مورخان یونانی و نیز تاریخ نگاران عرب نتوانسته آن ها را به خوبی نشان دهد. اگرچه همین مقدار نیز همواره کم ترین مطالبی ست که ما را قادر می سازد تا حد و مرزی برای محدوده ی مورد نظر در تاریخ عرب، ترسیم کنیم.
با این حال تورات از قدیمی ترین منابع و مراجع که به تاریخ دوران جاهلی پرداخته و مطالبی از اعراب کهن ذکر کرده، به حساب می آید. هم چنین درباره ی تاریخ عرب در منابع یونانی نیز ذکری به میان آمده است. از آن جمله یکی آخیلوس Aeschylus (484-425ق.م) است که زمانی بر قوم عرب گذری داشته است و به دنبال او، پدر علم تاریخ، هرودت (484-425 ق.م) و سپس تئودوسیوس اهل صقلیه (الصقلی) مطالبی درباره ی اعراب نگاشته اند.
به دنبال مورخان یونان، جغرافی دان ها قرار دارند که نخستین آن ها استرابون یونانی در سال های آغازین میلادی و دومی بطلمیوس در اواسط قرن دوم میلادی است. این دو نفر قسمت های فراوانی از آثار خود را به تاریخ عرب اختصاص داده اند و بسیاری از احوال قبیله های عرب و سرزمین های آنان را ذکر کرده اند.
در میان این گروهی که ذکر کردیم و گروه دیگری قرار دارند که ما آن ها را به کسانی که مایلند تا عمیق ترین لایه های موجود در تاریخ کهن عرب را غور و بررسی کنند، وامی گذاریم. گفته شده است که این گروه مطالبی پراکنده را از آن جا آورده اند که برای پژوهنده ای که در این عرصه ی پرتردید و مبهم و در عین حال شوق انگیز تحقیق می کند، خالی از فایده نیست.
تردیدی نیست که مهم ترین منابع- بعد از سنگ نبشته ها و آثار- و گسترده ترین منابع مکتوب، تاریخ های عمومی هستند که مؤلفان عرب آن ها را نگاشته اند، کتاب هایی از قبیل: السیره ابن اسحاق «151» و روایت ابن هشام «218» و کتاب المعارف از ابن قتیبه «276» و تاریخ ابن واضح یعقوبی «277» و تاریخ الرسل و الملوک طبری «310» و مروج الذهب مسعودی «346» و پس از آنان ابن اثیر و ابوالفدا و ابن کثیر و ابن خلدون.
هم چنین نباید کتاب های جغرافی را از یاد برد. کتاب هایی هم چون صفه جزیره العرب، و الاکلیل از همدانی «334» و معجم ما استعجم از بکری «487» و معجم البلدان از یاقوت «626».
در این میان اخبار و امثال و اشعار زیادی در کتاب های ادبی هم چون عقدالفرید از ابن عبدربه «328» و الاغانی از ابوالفرج اصفهانی «356» و دیوان های شعر جاهلی و دو دیوان حماسه [ابن شجری و بحتری] و الجَمهَره و المُفَضَّلیات (1) و الشعر و اشعراء و طبقات الشعراء و مجمع الامثال یافت می شود که همگی مأخذ و منبع های مهمی هستند که هم مورخ و هم ادیب به آن ها نیازمند است. افزون بر آن می توان به کتاب های ادبی و تاریخی دیگری که مورخ و ادیب به ناگزیر باید به آن ها مراجعه کند نیز اشاره کرد.
با این همه جای تأسف است که بسیاری از روایات، از آشفتگی مطالب و ابهام آکنده است که محقق را رها نمی کند و امر را مشتبه می سازد. تتچر Thatcher با اشاره به همین موضوع می گوید:
از عادت های تاریخ نگاران عرب آن است که کتاب خود را از پیدایش آفرینش انسان آغاز می کنند و آن را به زمانی که در آن زندگی می کنند، می کشانند. در نتیجه حتی محکم ترین و بهترین کتب تاریخی، پر از عبارت های بی معنی و بی ارزش مربوط به قرون نخست است (2).
شاید از مهم ترین علت هایی که راه را بر آشفتگی و دگرگون جلوه دادن وقایع گشوده است، عدم تدوین و نبود کتابت است، چنان که انتقال اخبار به صورت سینه به سینه و نسل به نسل بدون هیچ ضابطه ای صورت می گرفت. بارزترین نمود این امر در گزارش های مربوط به سلسله انساب است که بسیار مورد توجّه راویان واقع شده است. برای اثبات این امر بیان شواهد بسیار لازم نیست و تنها مراجعه به آن چه در مقدمه های کتاب ها آمده است، مطلب را روشن می سازد. بنابراین ابن خلدون در این گفته ی خود که بعد از ذکر سلسله نسب تابعین مطابق نوشته ی ابن حزم بیان کرده، کاملاً بر حق است. او می نویسد:
در مورد سلسله نسبت تابعین، درهم آمیختگی و اختلاط و تقدم و تأخر، و بیشی و کمی وجود دارد و در کتاب های اخبار تابعین و انساب آن ها به دلیل اختلاف روایت و فاصله ی زمانی، به میزان اندکی مطالب صحیح یافت می شود (3).
در مورد سلسله نسب سایر قبایل نیز همین نظر صادق است و در مورد سایر اخباری که این کتب از حوادث قبل از اسلام نقل کرده اند نیز وضع به همین گونه است.

پی نوشت ها :

1. المُفَضَّلیات، دومین مجموعه ی معروف از قصاید برگزیده که مَفضَّل بن محمّد بن یَعلی ضَبّی (164 هـ یا 168 هـ با عنوان الاختیارات (مختارات) گردآوری کرد و به نام او مفضلیات خوانده می شود. این مجموعه شامل 126 قصیده از 67 شاعر است که 47 تن جاهلی تن مُخَضرم و 6 تن اسلامی هستند.- جَمهَره اشعار العرب، به احتمال زیاد به وسیله ی ابوزید محمّد بن ابی الخطاب قُرَشی، در نیمه ی نخست قرن چهارم هجری، پدید آمد. این کتاب شامل 7 گروه شعر است و هر گروه شامل 7 شعر است (سزگین، فؤاد، تاریخ نگارش های عربی، ص 95 و 99).
2. Enc. Rrit، ج2، ص 263.
3. تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 58.

منبع: سلیم الحوت؛ محمود، (1390)، باورها و اسطوره های عرب پیش از اسلام، منیژه عبداللهی و حسین کیانی، تهران، نشر علم، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.