نویسنده: محمدرضا اکبری
از روایات مربوط به عالم ذر استفاده می شود که مدت زمان این عالم کوتاه بوده اما اینکه کوتاه بودن آن را هم انسان ها احساس کرده باشند معلوم نیست؛ زیرا ممکن است کوتاهی زمان آن نسبت به دنیا نظیر، کوتاهی عمر آنها نسبت به عمر برزخی آنان باشد که پس از زمان قابل توجهی که در دنیا زندگی می کنند پس از مرگ آن را یک یا نصف روز بیشتر ندانند. مدت زمان عالم ذر اگر چه کوتاه به نظر می رسد اما برای ما روشن نیست که یک روز، یک هفته، یک ماه، یک سال و بلکه بیشتر یا کمتر بوده باشد اما هر مقدار که بوده ممکن است به حساب شرایط آن عالم یک عمر کامل به شمار آمده باشد چنان که عمر کامل برخی از موجودات زنده در این دنیا به چند روز بیشتر نمی انجامد.
برخی محققان فراموشی ماجرای عالم ذر را دلیل کوتاه بودن آن دانسته اند اما صرف فراموشی دلیل کوتاه بودن زمان آن عالم نخواهد بود.
عده ای بر آنند که خدای تعالی انسان ها را آفرید و پس از آفرینش به سرعت از آنها پیمان گرفت و به آن عالم و عمر انسان ها پایان داد اما آنچه در آیات و روایات آمده است خلاصه کوتاهی از عالم ذر است و اگر وضع دنیا هم برای کسانی که از آن اطلاعی ندارند در چند سطر خلاصه شود، ممکن است همین گونه برداشت کنند که ما از عالم ذر برداشت می کنیم.
در هر صورت آنچه مهم و سازنده و سرنوشت ساز بوده، در آیات و روایات بیان شده است اما ریز مسائل عالم ذر که انسان ها چگونه در آن زندگی کردند، مسئله جنسیت، زوجیت، تکثیر نسل، تغذیه، پوشاک، تعامل آنها با یکدیگر و سایر احکامی که بر آنان حاکم بوده، مطرح نشده است و قطعاً چنین مسائلی وجود داشته است.
اما چرا این جزئیات و فروع زندگی بشر در نشأت ذر مطرح نشده است شاید به خاطر آن باشد که نیازی به طرح آنها نبوده است و اگر مطرح می شدند مردم به جای توجه به ابعاد سازنده و رعایت مفاد پیمانی که بستند ، در آن مسائل جزئی فرو می رفتند و از اصل آن غافل می شدند.
پیش از این اثبات شد که عالم ذر در گذشته واقع شده است و خداوند از همه انسان ها پیمان گرفت و با اتمام پیمان سپاری و سایر مسایل دیگری که به آن خواهیم پرداخت آن عالم به پایان رسید همان گونه که روزی این عالم هم به پایان خواهد رسید. بنابراین اصل عالم ذر به پایان رسید و آنچه استمرار خواهد داشت ضرورت وفاداری به آن پیمان هاست.
یکی از محققان معاصر در دروس تفسیری خود در ذیل آیه (172)سوره اعراف بحث از استمرار عالم میثاق کرده است که به نقد و بررسی نظریه او می پردازیم. سخن او این گونه آغاز می شود:
قدر متیقن آیه اخذ میثاق این است که:
1-موطن اخذ میثاق قبل از موطن مخاطبه است.
2-آن موطن هم اکنون موجود است و از بین نرفته است زیرا اگر از بین رفته باشد قهراً ارتباط انسان با آن قطع است و پیمان او به یادش نخواهد بود.
3-ارتباط با موطن اخذ میثاق ممکن است زیرا اگر ممکن نباشد قابل یادآوری نیست.
از موارد سه گانه ای که در ذیل آیه بیان کرده است تنها مورد اول که تحقق عالم میثاق در گذشته باشد با ظاهر آیه مطابقت دارد اما مورد دوم و سوم ارتباطی با آیه ندارند. زیرا از هیچ یک از فقرات آیه استفاده نمی شود که آن موطن هم اکنون وجود دارد بلکه از آیه استفاده می شود موطنی بود و پیمانی سپرده شد و به پایان رسید و انسان ها باید به آن وفادار باشند.
آنچه در بیان مورد دوم آورده است که اگر آن عالم از بین رفته باشد در نتیجه ارتباط با آن قطع و فراموش خواهد شد پذیرفته نیست زیرا آنچه مطرح است وفای به آن پیمان است و نیازی به ارتباط با آن عالم نیست و فراموشی آن هم به علت از بین رفتن آن نمی باشد بلکه همان گونه که بحث آن خواهد آمد خداوند آن را از یاد انسان ها برد و اکنون با وحی خود آن را به ما گوشزد کرده است تا به آن وفادار باشیم.
اما مورد سوم «که ارتباط با آن عالم ممکن است زیرا اگر ممکن نباشد قابل یادآوری نیست در حالی که باید به یاد ما باشد تا حجت تمام باشد» نیز صحیح نمی باشد، چرا که آنچه بنابر آیه و روایات به پایان رسیده نمی توان با آن ارتباط برقرار کرد چه اینکه پس از اتمام دنیا نمی توان از بهشت یا جهنم با آن ارتباط داشت.
اما اینکه اگر ارتباط ممکن نباشد یادآوری امکان ندارد نیز صحیح نخواهد بود زیرا اگر چه با برپایی قیامت دنیا از بین رفته است اما انسان ها آن را به یاد دارند و بنابر آیات و روایات از آن سخن می گویند. همچنین بسیاری از وقایع گذشته زندگی ما که به پایان رسیده اند در حافظه ما وجود دارند و به تعهدات گذشته خود که زمان آنها کوتاه بوده و به سر رسیده است پایبندیم. پایبندی به پیمان های گذشته در عالم ذر نیازی به استمرار آن عالم ندارد بلکه با بودن آنها در حافظه انسان قابل یادآوری هستند و خداوند آن پیمان را در سوره اعراف به ما گوشزد کرده است.
آنچه سبب طرح این مطالب شده این است که عالم ذر به عالم فطرت تفسیر شده است اما اگر کسی عالم میثاق را این گونه تفسیر نکند چنین مطالبی که با آیه ارتباطی نداشته و با روایات سازشی ندارند برای او مطرح نخواهند بود چه اینکه ما عالم ذر را بنابر روایات اهل بیت (علیه السلام)مقطعی از همین دنیا دانستیم که در مکه و در کنار حجرالاسود تحقق یافته است و خداوند بر آنچه اراده کند قادر و تواناست.
منبع: اکبری، محمد رضا، (1388)، عالم ذر: آغاز شگفت انگیز زندگی انسان، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم.
برخی محققان فراموشی ماجرای عالم ذر را دلیل کوتاه بودن آن دانسته اند اما صرف فراموشی دلیل کوتاه بودن زمان آن عالم نخواهد بود.
عده ای بر آنند که خدای تعالی انسان ها را آفرید و پس از آفرینش به سرعت از آنها پیمان گرفت و به آن عالم و عمر انسان ها پایان داد اما آنچه در آیات و روایات آمده است خلاصه کوتاهی از عالم ذر است و اگر وضع دنیا هم برای کسانی که از آن اطلاعی ندارند در چند سطر خلاصه شود، ممکن است همین گونه برداشت کنند که ما از عالم ذر برداشت می کنیم.
در هر صورت آنچه مهم و سازنده و سرنوشت ساز بوده، در آیات و روایات بیان شده است اما ریز مسائل عالم ذر که انسان ها چگونه در آن زندگی کردند، مسئله جنسیت، زوجیت، تکثیر نسل، تغذیه، پوشاک، تعامل آنها با یکدیگر و سایر احکامی که بر آنان حاکم بوده، مطرح نشده است و قطعاً چنین مسائلی وجود داشته است.
اما چرا این جزئیات و فروع زندگی بشر در نشأت ذر مطرح نشده است شاید به خاطر آن باشد که نیازی به طرح آنها نبوده است و اگر مطرح می شدند مردم به جای توجه به ابعاد سازنده و رعایت مفاد پیمانی که بستند ، در آن مسائل جزئی فرو می رفتند و از اصل آن غافل می شدند.
پیش از این اثبات شد که عالم ذر در گذشته واقع شده است و خداوند از همه انسان ها پیمان گرفت و با اتمام پیمان سپاری و سایر مسایل دیگری که به آن خواهیم پرداخت آن عالم به پایان رسید همان گونه که روزی این عالم هم به پایان خواهد رسید. بنابراین اصل عالم ذر به پایان رسید و آنچه استمرار خواهد داشت ضرورت وفاداری به آن پیمان هاست.
یکی از محققان معاصر در دروس تفسیری خود در ذیل آیه (172)سوره اعراف بحث از استمرار عالم میثاق کرده است که به نقد و بررسی نظریه او می پردازیم. سخن او این گونه آغاز می شود:
قدر متیقن آیه اخذ میثاق این است که:
1-موطن اخذ میثاق قبل از موطن مخاطبه است.
2-آن موطن هم اکنون موجود است و از بین نرفته است زیرا اگر از بین رفته باشد قهراً ارتباط انسان با آن قطع است و پیمان او به یادش نخواهد بود.
3-ارتباط با موطن اخذ میثاق ممکن است زیرا اگر ممکن نباشد قابل یادآوری نیست.
از موارد سه گانه ای که در ذیل آیه بیان کرده است تنها مورد اول که تحقق عالم میثاق در گذشته باشد با ظاهر آیه مطابقت دارد اما مورد دوم و سوم ارتباطی با آیه ندارند. زیرا از هیچ یک از فقرات آیه استفاده نمی شود که آن موطن هم اکنون وجود دارد بلکه از آیه استفاده می شود موطنی بود و پیمانی سپرده شد و به پایان رسید و انسان ها باید به آن وفادار باشند.
آنچه در بیان مورد دوم آورده است که اگر آن عالم از بین رفته باشد در نتیجه ارتباط با آن قطع و فراموش خواهد شد پذیرفته نیست زیرا آنچه مطرح است وفای به آن پیمان است و نیازی به ارتباط با آن عالم نیست و فراموشی آن هم به علت از بین رفتن آن نمی باشد بلکه همان گونه که بحث آن خواهد آمد خداوند آن را از یاد انسان ها برد و اکنون با وحی خود آن را به ما گوشزد کرده است تا به آن وفادار باشیم.
اما مورد سوم «که ارتباط با آن عالم ممکن است زیرا اگر ممکن نباشد قابل یادآوری نیست در حالی که باید به یاد ما باشد تا حجت تمام باشد» نیز صحیح نمی باشد، چرا که آنچه بنابر آیه و روایات به پایان رسیده نمی توان با آن ارتباط برقرار کرد چه اینکه پس از اتمام دنیا نمی توان از بهشت یا جهنم با آن ارتباط داشت.
اما اینکه اگر ارتباط ممکن نباشد یادآوری امکان ندارد نیز صحیح نخواهد بود زیرا اگر چه با برپایی قیامت دنیا از بین رفته است اما انسان ها آن را به یاد دارند و بنابر آیات و روایات از آن سخن می گویند. همچنین بسیاری از وقایع گذشته زندگی ما که به پایان رسیده اند در حافظه ما وجود دارند و به تعهدات گذشته خود که زمان آنها کوتاه بوده و به سر رسیده است پایبندیم. پایبندی به پیمان های گذشته در عالم ذر نیازی به استمرار آن عالم ندارد بلکه با بودن آنها در حافظه انسان قابل یادآوری هستند و خداوند آن پیمان را در سوره اعراف به ما گوشزد کرده است.
آنچه سبب طرح این مطالب شده این است که عالم ذر به عالم فطرت تفسیر شده است اما اگر کسی عالم میثاق را این گونه تفسیر نکند چنین مطالبی که با آیه ارتباطی نداشته و با روایات سازشی ندارند برای او مطرح نخواهند بود چه اینکه ما عالم ذر را بنابر روایات اهل بیت (علیه السلام)مقطعی از همین دنیا دانستیم که در مکه و در کنار حجرالاسود تحقق یافته است و خداوند بر آنچه اراده کند قادر و تواناست.
منبع: اکبری، محمد رضا، (1388)، عالم ذر: آغاز شگفت انگیز زندگی انسان، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم.