مقدمه:
تفسیر علمی به شیوه های گوناگون توسط دانشمندان و مفسران صورت گرفته است و برخی راه افراط یا تفریط را در این روش پیموده اند، بدین خاطر دیدگاه ها در تعریف، تأیید و ردّ آن بسیار متفاوت است. برخی آن را به طور کلی رد می کنند و گروهی آن را به طور کامل و به نحوی افراطی پذیرفته اند، و گروهی نیز آن را با شروط و قیودی که لازمه تفسیر علمی صحیح است قبول نموده اند. ما پس از بیان تاریخچه مختصری از بحث، دیدگاه برخی از دانشمندان قرآنی را در این باره بیان و نقد و بررسی می کنیم.تاریخچه تفسیر علمی:
سابقه ی تفسیر علمی به قرن دوم هجری می رسد ولی از آن زمان فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر نهاده است. تاریخ این شیوه از تفسیر را می توان به سه دوره تقسیم کرد:دوره نخست: از قرن دوم و با ترجمه آثار یونانی به زبان عربی آغاز و تا قرن پنجم ادامه پیدا کرد. در این دوره برخی دانشمندان مسلمان سعی کردند آیات قرآن را با علوم راه یافته از یونان (مانند هیئت بطلمیوسی) تطبیق دهند.
دوره دوم: از حدود قرن ششم آغاز شد؛ هنگامی که برخی دانشمندان به این نظریه متمایل شدند که همه علوم در قرآن وجود دارد و می توان همه علوم را از قرآن استخراج کرد. در این دوره دانشمندانی همچون غزالی، به تطبیق و استخراج علوم از قرآن پرداختند.
دوره سوم: این دوره با پیروزی طرفداران اصالت حس و چاپ کتابهایشان به زبانهای عربی و فارسی و نیز مطرح شدن مباحثی، مانند: تعارض علم و دین آغاز شد. در آن زمان برخی از دانشمندان مسلمان از روی دلسوزی و برای دفاع از قرآن به تفسیر علمی روی آوردند، تا هماهنگی علم و دین و نیز اعجاز علمی قرآن را اثبات کنند. برخی مغرضین نیز این شیوه تفسیری را بهانه ای برای اثبات افکار انحرافی خویش قرار دادند.
گروهی از مفسران مسلمان، از روی جهل به معیارهای درست این روش تفسیری مرتکب اشتباهاتی شدند و این امر باعث شد تا برخی دانشمندان در مقابل آن موضع گیری کنند و آن را نوعی تفسیر به رای و یا تأویل غلط بنامند.
در این میان بسیاری از عالمان و دانشمندان و مفسران، در ایران و مصر راه انصاف را پیمودند و بین انواع تفسیر علمی و اهداف گویندگان آن، فرق گذاشتند و به اصطلاح قائل به تفصیل شدند.
الف) تعریف ها و دیدگاه ها
1. دکتر ذهبی: او که از مخالفان تفسیر علمی است این گونه می نویسد: «مراد ما از تفسیر علمی، آن تفسیری است که اصطلاحات علمی را بر عبارات قرآن حاکم می کند و تلاش می نماید تا علوم مختلف و نظریات فلسفی را از قرآن استخراج نماید». (1)2. عبدالمجید محتسب: ایشان نیز دیدگاه خویش را درباره تفسیر علمی این گونه بیان می کند: «تفسیری است که پیروان آن سعی می کنند عبارات قرآن را مبین نظریات و اصطلاحات علمی قرار دهند و در استخراج علوم مختلف از آیات قرآن تلاش می کنند». (2)
3. احمد عمر ابوحجر: «تفسیر علمی تفسیری است که در آن مفسر می کوشد عبارات قرآنی را در پرتو حقایق ثابت علمی بفهمد و رازی از رازهای علمی قرآن را کشف کند؛ زیرا قرآن معلومات علمی دقیقی را دربر دارد که بشر در هنگام نزول، به آن آگاهی نداشت». (3)
4. دکتر رضایی اصفهانی: «تفسیر علمی همان توضیح دادن آیات قرآن به وسیله علوم تجربی است». (4)
5. حافظ محمد ابراهیم: «تفسیر علمی عبارت است کشف معانی آیات در پرتو نظریه های هستی شناسانه که صحت آن اثبات شده است». (5)
در تعاریفی مانند تعریف اول و دوم، با نگاهی بدبینانه به این روش، تطبیق مطالب علمی بر قرآن و استخراج علوم در قرآن، به عنوان هدف تفسیر علمی معرفی شده است؛ در حالیکه تفسیر علمی شیوه ای است که براساس آن مفسر سعی می کند ارتباط بین آیات هستی شناسانه قرآن کریم و اکتشافات علوم تجربی را بیان کند تا هم به فهم بهتری از آیات دست یابد و هم جنبه ای از اعجاز قرآن را آشکار نماید. بدون اینکه درصدد تحمیل نظریه ای علمی بر آیات باشد و یا نقش هدایتی قرآن را فراموش کند.
ب) علل گسترش تفسیر علمی
در یک قرن اخیر تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن مورد توجه دانشمندان و مفسران قرار گرفت و کتابهای زیادی در این باره نگاشته شد. و حتی افرادی مثل طنطاوی، یک دوره تفسیر کامل [تفسیر جواهر القرآن] با این شیوه تفسیری نوشتند. ولی این نکته قابل توجه است که با آنکه بیش از هزار سال از عمر تفسیر علمی می گذرد ولی این شیوه تفسیری در یک قرن اخیر اوج گرفت و مورد توجه مفسران و طبقه تحصیل کرده جامعه واقع شد.در مصر، (6) ایران، هند(7) و دیگر کشورهای اسلامی، تلاش و سعی بر انطباق آیات قرآن با علوم تجربی آغاز شد و هر کس تحت عنوانی خاص کتابی نوشت. مفسران گران قدر شیعه و عامه نیز از این قافله عقب نمانده و تفسیرهای جدید، با آمارها، ارقام، قوانین و نظریات جدید علوم تجربی همراه گشت. در این میان نام بسیاری از دانشمندان علوم تجربی به چشم می خورد که بسیاری از روی دلسوزی و برخی برای شیطنت دست به تفسیر علمی قرآن زدند.
علل عمده شروع و گسترش روش تفسیر علمی در بین مسلمانان را می توان مسائل زیر دانست:
1. توجه قرآن به علم، ترغیب به نشانه های الهی در آسمانها، زمین و خود انسان و نیز ذکر مثالهای علمی، موجب رشد علوم و مقایسه آنها با آیات قرآن شد.
2. ترجمه آثار علوم طبیعی و فلسفی از یونان، روم و ایران، به عربی و نشر آن در بین مسلمانان که در قرن دوم هجری به بعد صورت گرفت.
3. این تفکر که همه علوم در قرآن هست و ما باید آنها را از آیات به دست آوریم.
4. توجه به علوم طبیعی و کشفیات جدید، برای اثبات اعجاز علمی قرآن نیز به رشد تفسیر علمی کمک کرد.
5. پیروزی تفکر اصالت حس، در اروپا و تأثیرگذاری آن بر افکار مسلمانان و به وجود آمدن گروه های التقاطی یا انحرافی در میان مسلمانان که به تأویل و تطبیق آیات قرآن منجر شد.
6. القای تفکر تعارض علم و دین که حس دفاع دانشمندان مسلمان را برانگیخت و موجب شد کوشش هایی برای بیان سازگاری آیات قرآن با علوم تجربی، در تفاسیر و کتابها انجام شود. (8)
ج) ضوابط تفسیر علمی معتبر:
با توجه به آنچه تا کنون درباره ی شیوه های تفسیر علمی گفته شد، در تفسیر علمی معتبر، باید شرایط و معیارهای زیر رعایت شود، وگرنه مفسر مرتکب تطبیق، تحمیل و یا تفسیر به رأی می گردد.1) تفسیر علمی، توسط مفسران صورت پذیرد که دارای شرایط لازم باشد: یعنی، آشنایی با ادبیات عرب، آگاهی به شأن نزول آیه، آشنایی با تاریخ صدر اسلام تا حدودی که به آیه مربوط است، اطلاع از علوم قرآن مانند ناسخ و منسوخ و... مراجعه به احادیث و پرهیز از هرگونه پیش داوری، تطیبق و تحمیل.
2) آنچه به عنوان معیار تفسیر معتبر گفته شده است رعایت شود: یعنی، روش درست تفسیر و استفاده از منابع صحیح، در این روش تفسیری هم معتبراست.
3) استناد به قوانین مسلم و قطعی: در بهره گیری از مسائل علمی در تفسیر آیات باید از محیط فرضیه و تئوریها قدم بیرون نهاد و در محیط قوانین علمی که با دلایل قطعی ثابت شده است، به تفسیر پرداخت.
4) عدم مخالفت با احکام قطعی عقلی و شرعی: در بین احکام عقلی و شرعی یک سری مسلمات و قطعیاتی وجود دارد که با گذشت زمان تغییر نمی کند. مفسر، نباید با قطعی گرفتن برخی نظریات و فرضیات علمی، به تغییر دادن این مسلمات بپردازد.
5) مفسر در تفسیر علمی می بایست شناخت صحیحی از قلمرو و حیطه زبان معرفت دینی داشته باشد و گزاره های دینی را حق و مطابق با واقع بداند، توانمند و کارآمد بودن این آموزه ها را پذیرفته باشد.
6) دلالت آیات بر مباحث علمی روشن و آشکار باشد و نیازی به تأویل و تکلف نداشته باشد.
د) اقسام انطباق قرآن با مطالب علمی از جهت شکل و شیوه:
تفسیر علمی، یک روش تفسیری است که دارای اقسام گوناگونی است که بعضی سر از تفسیر به رأی در می آورد و شماری منجر به تفسیر صحیح و معتبر می شود. این مسئله باعث شده است تا برخی دانشمندان، تفسیر علمی را به کلی رد کنند و آن را نوعی تفسیر به رأی یا تأویل بنامند و گروهی آن را به عنوان شیوه ای صحیح در تفسیر قرآن بپذیرند. در اینجا با طرح شیوه های گوناگون این نوع تفسر، آنها را در معرض قضاوت گذارده تا از خلط این روشها با یکدیگر جلوگیری شود.1. استخراج همه علوم از قرآن کریم:
برخی از دانشمندان قدیمی همچون ابن ابی الفضل المرسی (9) و غزالی (10)، کوشیده اند تا همه علوم را از قرآن استخراج کنند؛ زیرا عقیده داشتند که همه علوم در قرآن وجود دارد. آنان در این راستا، آیاتی را که ظاهر آنها با یک قانون علمی سازگار بود بیان می کردند و هر گاه ظاهر قرآن کفایت نمی کرد، دست به تأویل می زدند و ظواهر آیات را به نظریات و علومی که در نظر داشتند بر می گرداندند.از اینجا بود که علومی همچون هندسه، حساب، پزشکی، هیئت، جبر و مقابله و... را از قرآن استخراج می نمودند. روشن است که این نوع تفسیر علمی، منجر به تأویلات زیاد در آیات قرآن، بدون رعایت قواعد ادبی، ظواهر الفاظ و معنای لغوی آنها می شود.
2. تحمیل و تطبیق نظریات علمی بر قرآن کریم:
این شیوه از تفسیر علمی در یک قرن اخیر رواج یافت و برخی افراد با قطعی پنداشتن نظریات علوم تجربی، سعی کردند تا آیاتی، موافق آنها در قرآن بیابند و هرگاه آیه ای موافق آن نمی یافتند، دست به تأویل یا تفسیر به رأی زده و آیات را برخلاف معنای ظاهری آن حمل می کردند.در مورد این تفسیر علمی نیز، حق با مخالفان است؛ چرا که ذهن مفسر در هنگام تفسیر باید از هرگونه پیشداوری خالی باشد، نه اینکه فرضیه ای علمی را مسلم فرض کرده و در بین آیات، به دنبال شاهدی برای آن بگردد.
3. استخدام علوم برای فهم بهتر قرآن:
در این شیوه از تفسیر علمی، مفسر با دارا بودن شرایط لازم و با رعایت ضوابط تفسیر معتبر اقدام به تفسیر علمی قرآن می کند. او سعی دارد با استفاده از مطالب قطعی علوم [که از طریق دلیل عقلی پشتیبانی می شود] و با ظاهر آیات قرآن [طبق معنای لغوی و اصطلاحی] موافق است به تفسیر علمی بپردازد و معانی مجهول قرآن را کشف کند. (11)4) نظریه پردازی و جهت دهی به علوم:
در آیاتی از قرآن کریم به برخی موضوعات و مسائلی اشاره شده است که هنوز علم تجربی نتوانسته آنها را اثبات یا نفی کند. وجود آسمان های هفتگانه، وجود حیات در فضای خارج از زمین و... از جمله این مسائل است. مفسر می تواند با تشریح دیدگاه قرآن در این زمینه ها آنها را به عنوان نظریه پردازی های قرآن مطرح کند که در جهت دهی به علوم تجربی کارایی دارد.پی نوشت ها :
1. التفسیر والمفسرون، ج 2، ص 519.
2. اتجاهات التفسیر فی العصر الراهن، ص 247.
3. التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ص 66.
4. درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص 274.
5. الاشارات العلمیه فی القرآن الکریم، ص 179.
6. در مصر با ورود سید جمال الدین اسدآبادی (1315هـ. ق) و تربیت شاگردانی مانند عبده؛ تفسیر علمی آغاز شد.
7. از پیشگامان آن در هند می توان سر سید احمد خان هندی (1817م) را نام برد. ن. ک. تاریخ نهضتهای دینی - سیاسی «دکتر علی اصغر حلبی، ص 146».
8. درآمدی در تفسیر علمی قرآن، ص 289.
9. جواهر القرآن، ص 27.
10. التفسیر و المفسرین، ج 2، ص 481، از ابن ابی الفضل المرسی نقل می کند.
11. برگرفته از کتاب درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص 378.