در مورد ایران برههی یاد شده نیمهی دوم سال 1357 اتفاق افتاد، یعنی زمانی که نهضت امام خمینی(رحمتاللهعلیه) از نظر اهداف و چشمانداز آینده وارد مرحلهای شد که واژهی «انقلاب» در بین مبارزان سیاسی و مردم رایج گردید و با آزادی زندانیان سیاسی، به ویژه نیروهای مسلمان و حامی نهضت امام خمینی، حرکتها و اقدامها برای سرنگونی حکومت پهلوی متشکلتر و منسجمتر شد. در چنین برههای از زمان، امام خمینی از نجف اشرف به پاریس مهاجرت کردند و در فضای سیاسی کشور فرانسه در موقعیت کاملاً مناسبتری برای هدایت مبارزه قرار گرفتند.
از نظر تاریخی نیز تا آن زمان انقلابهای گوناگونی در نقاط مختلف جهان صورت گرفته بود که انقلابیون در آستانهی پیروزی انقلاب و دورهی گذار پس از آن شورایی با عنوان شورای انقلاب تشکیل داده بودند. از این رو، این واژه در ایران واژهای نامأنوس و جدید نبود بلکه مکرر از سوی انقلابیون و به ویژه رهبر بلامنازع انقلاب با تعابیر و الفاظ مختلف زمزمه میگردید. اما در عرصهی عمل فرصت شکلگیری و اعلام موجودیت آن با سفر آیتالله مرتضی مطهری به نزد امام در پاریس تحقق یافت. به هر حال پس از پدیدار شدن طلیعههای پیروزی نهایی نهضت اسلامی، تأسیس شورای انقلاب به صورت رسمی در روزهای منتهی به فرار محمدرضا پهلوی از ایران، در اعلامیهی 22 دی 1357 امام خمینی(رحمتاللهعلیه) اعلام گردید.
در بخشی از اعلامیهی امام آمده بود: «... به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی، مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است، از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیهی آن را فراهم بسازد....»[1]
مهمترین هدف، مأموریت و وظیفهی شورای انقلاب در دورهی قبل از پیروزی انقلاب، انسجام مبارزه و زمینهسازی برای تشکیل دولت انتقالی و پذیرش داخلی و خارجی آن بود. همچنین تشکیل شورای انقلاب با سابقهای که در کشورهای مختلف آن روز داشت، فینفسه به معنای نزدیک شدن پایان عمر و سقوط قریب الوقوع حکومت مستقر بود و اعلام آن خود به خود سقوط حکومت پهلوی را تسریع میکرد.
در مجموع میتوان گفت که شورای انقلاب برای حفظ ثمرات پیروزی مردم در دورهی گذار از نظام سلطنتی به نظام جمهوری اسلامی بود که در مقابل اقدامهای احتمالی طرفداران داخلی و خارجی حکومت پهلوی، به ویژه کودتا و یا سایر واکنشها ممکن بود خودش را نشان دهد. مأموریتها و وظایف شورای انقلاب برای دوران قبل و پس از پیروزی انقلاب به صورت دقیق و مشخصی در اساسنامهی شورا اعلام شده است. البته امام خمینی نیز در اظهارنظرها و احکام مختلف به وظایف و مأموریتهای آن اشاره کردهاند که در زیر به تشریح آن پرداخته میشود.
در خصوص ترکیب اعضای شورای انقلاب در منابع مختلف نوعی تشتت و اختلاف رأی مشاهده میشود که علل گوناگونی دارد. از اصلیترین علتهای اختلاف آرا در مورد ترکیب اعضای شورای انقلاب میتوان به تغییرات و تحولات سریع و متعدد سیاسی ـ اجتماعی در کشور در زمان فعالیت شورای انقلاب اشاره نمود. توضیح اینکه روند وقایع قبل از پیروزی و نیز در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی باعث گردید تا اعضای شورای انقلاب که اکثریت آنها مصدر مهمترین امور سیاسی کشور در این دوره بودند، وظایف و مسئولیتهای جدید پذیرفته از شورا خارج شوند.
در این میان میتوان به وقایعی نظیر تشکیل و انحلال دولت موقت اشاره نمود که طی آن عدهای از اعضای شورا هنگام تشکیل کابینهی دولت موقت به عضویت هیئت دولت درآمده طبیعتاً از شورا خارج شدند و پس از استعفای رئیس دولت موقت یعنی زمانی که شورای انقلاب در عمل وظایف دولت را بر عهده گرفته بود، بیشتر اعضای هیئت دولت موقت به عنوان اعضای شورای انقلاب به فعالیت خود ادامه دادند.
به عنوان نمونه زمانی که اعضای کابینهی دولت موقت از سوی مهندس «بازرگان» اعلام شد، «ابراهیم یزدی»، «یدالله سحابی»، «کتیرایی» و «احمد صدر حاج سیدجوادی» از شورای انقلاب خارج شده و به عضویت کابینهی دولت موقت درآمدند. از دیگر علل اختلاف رأی منابع در مورد اعضای شورا این مسئله بود که برخی از شخصیتها، فعالین سیاسی و ... اسماً عضو شورا بودند و به علت مشغلههای فراوان در جلسات شورا شرکت نمیکردند.
به هر حال در اینجا که معرفی اعضای شورای انقلاب مد نظر است، تمام افرادی که در منابع مختلف، اسامی آنها به عنوان عضو شورا آمده، ذکر خواهد شد. این اسامی عبارتاند از:
«آیتالله سیدمحمود طالقانی، آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای، حجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله محمدرضا مهدویکنی، آیتالله حسینعلی منتظری، آیتالله محمد مفتح، آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، آیتالله سیدابوالفضل موسوی زنجانی، دکتر محمدجواد باهنر، مهندس مهدی بازرگان، دکتر سیداحمد صدر حاج سیدجوادی، دکتر یدالله سحابی، سرتیپ محمدولی قرنی، تیمسار علی اصغر مسعودی، مهندس عزتالله سحابی، دکتر عباس شیبانی، دکتر ابراهیم یزدی، دکتر کریم سنجابی، دکتر ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، دکتر حسن حبیبی، مهندس مصطفی کتیرایی، مهندس میرحسین موسوی، حبیبالله پیمان، احمد جلالی، مهندس علیاکبر معینفر و دکتر رضا صدر.»[2]
در لیست بالا تقریباً اسامی تمام افرادی که در منابع مختلف از آنها به عنوان اعضای شورای انقلاب نام برده شده، ذکر گردید. قبل از اینکه به بررسی اسامی موجود در لیست یاد شده و مهمتر از آن علت افشا نشدن اسامی اعضای شورای انقلاب بپردازیم، ضروری است اشاره شود هستهی اولیه و اصلی که از سوی امام خمینی به عنوان اعضای شورای انقلاب تعیین شده بودند، عبارت بودند از:
«آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی، حجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد باهنر» نامبردگان افزون بر اینکه به عنوان هستهی اولیهی اعضای شواری انقلاب معین شده بودند، از طرف امام اذن داشتند که افراد دیگر را نیز برای عضویت در شورا به امام معرفی نمایند تا در صورت تأیید ایشان، عضو شورای انقلاب شوند.»[3]
واقعیت این است که یکی از مهمترین مسائل مربوط به شورای انقلاب از همان آغاز تأسیس و البته در دوران فعالیت و حتی پس از اتمام مأموریت این نهاد بر آمده از انقلاب، اعضای تشکیل دهندهی این شورا بود. همواره این سؤال نزد رسانهها، احزاب، تشکلهای سیاسی و افراد و شخصیتهای فعال در عرصهی سیاست اعضای شورای انقلاب به طور مشخص چه کسانی هستند. این موضوع در آغازین روزهای اعلام رسمی تشکیل شورای انقلاب پای حدس و گمانهزنی را به میان آورد به گونهای که روزنامهی کیهان در تاریخ 17 بهمن 1357 اسامی اعضای شورای انقلاب را مطرح کرد و در این باره نوشت اسامی این شورا فعلاً سرّی است اما به زودی افشا خواهد شد.
البته گردانندگان این روزنامهی سراسری و پرتیراژ به این مقدار بسنده نکردند بلکه اسامی محتمل اعضای شورا را به این شرح اعلام کردند: «آیتالله طالقانی، آیتالله منتظری، دکتر کریم سنجابی، مهندس مهدی بازرگان، آیتالله بهشتی و ...»[4] جالب توجه اینکه از میان اسامی اعلام شده به طور مشخص دو نفر، یعنی دکتر «کریم سنجابی» و «آیتالله منتظری» هیچگاه به عضویت شورا در نیامدند.
به هر تقدیر این مسئله به عنوان یکی از مسائل مهم مطرح شده پیرامون شورای انقلاب در طول دوران فعالیت این شورا همواره مطرح میشد، در این میان احزاب و فعالین سیاسی نیز سهم عمدهای در دامن زدن به این موضوع داشتند و اعلام اسامی اعضای شورای انقلاب را به مثابه یکی از مطالبات خود میدانستند به عنوان نمونه سخنگوی جبههی ملی در اعتراض به افشا نشدن اسامی اعضای شورای انقلاب و نیز در انتقاد به شورا گفت، اساسیترین راه تقویت دولت، انحلال شورای انقلاب است.
وی اضافه کرد: «برای اولین بار است که در تاریخ انقلابات جهانی و جوامع جهانی، عدهای ناشناخته که هیچ کس آنها را نمیشناخته، حتی نمیدانیم که مورد اعتماد ملت هستند و از کجا آمدهاند، در پشت پرده پنهان حکومت کنند و بر جامعه حکم برانند.»[5] حتی کار به جایی کشید که گروه فرقان پس از ترور شهید مطهری، از اعضای شورای انقلاب مدعی شد اسامی این شورا را در اختیار دارد.
همچنین «رالف شانمن»، آمریکایی عضو فعال حقوق بشر در ایران که با طرح مسائلی در خصوص سرهنگ «توکلی» باعث کنارهگیری وی از ارتش شد و در اوایل انقلاب سروصدای زیادی برپا کرد، مدعی شد اسامی شورای انقلاب را در اختیار دارد اما اکثر کسانی که از سوی این آمریکایی به عنوان اعضای شورای انقلاب عنوان شدند در واقع عضو این شورا نبودند.[6]
به ظاهر پی بردن به اسامی اعضای شورای انقلاب علاوه بر شخصیتها و محافل داخلی مبتلابه محافل خارجی نیز بوده است به گونهای که یک مقام آمریکایی که با «عباس امیرانتظام» ارتباط داشت پس از آنکه 5 نفر از اعضای شورای انقلاب به دولت راه یافته و از این راه اسامی آنها فاش شد، از امیرانتظام خواست اسامی دیگر اعضای شورا را به وی اعلام کند. البته امیرانتظام به دلیل مسائل امنیتی از برآوردن این خواسته خودداری کرد.[7]
اما علاوه بر مسائل یاد شده که عمدتاً پیرامون تکاپوها و درخواستهای افراد، احزاب و محافل مختلف شکل گرفته بود از جمله مواردی که در پی افشا نشدن اسامی اعضای شورای انقلاب به وجود آمد، اشتباهاتی است که از سوی بسیاری از اهالی رسانه و نیز پژوهشگران بروز کرد. از مهمترین آنها میتوان به ذکر برخی از اسامی افراد به عنوان اعضای شورای انقلاب اشاره کرد که هیچگاه عضو این شورا نبودهاند. از این میان سه اسم مهمتر و بیشتر از دیگران به عنوان اعضای شورای انقلاب مطرح میشدند و البته اکنون نیز از آنها به عنوان اعضای شورا یاد میشود.
سه شخصیت یاد شده عبارتاند از: «آیتالله مفتح، آیتالله منتظری و کریم سنجابی.» جالبتر اینکه در اوایل از کریم سنجابی به عنوان رئیس شورای انقلاب نام برده میشد در حالی که نامبرده هیچگاه عضو شورای انقلاب نبود.[8] همچنین در مورد عضویت آیتالله شهید مفتح در شورای انقلاب به شکلهای مختلف چه در زمان حیات و چه پس از شهادت وی از او به عنوان عضو شورای انقلاب نامبرده شده است به گونهای در کتاب روزها و رویداها در قسمت مربوط به زندگینامهی شهید مفتح آمده است: «شهید مفتح با تشکیل شورای انقلاب از طرف امام به عضویت این شورا درآمد.»[9]
این موضوع در حالی است که آیتالله شهید مفتح نه تنها عضو شورای انقلاب نبود بلکه برخلاف کریم سنجابی که برای عضویت دعوت شده اما از عضویت خودداری کرده بود از وی دعوتی نیز به عمل نیامده بود.
اما اینکه به چه دلیل اسامی اعضای شورای انقلاب هیچ گاه به صورت رسمی انتشار نیافت، توضیحات و بعضاً توجیهات متعددی از سوی اشخاص ذیمدخل و نیز اعضای شناخته شدهی شوای انقلاب ارائه شده است در این میان عمدهترین دلیل، دلیل امنیتی عنوان شده است و بعضاً دلایلی مطرح شده که چندان قابل پذیرش به نظر نمیرسند به عنوان مثال مهدی بازرگان از اعضای شورای انقلاب در این باره معتقد است مسئلهی روانی و رقابتی بین روحانیون باعث شده است اسامی اعضای شورا به صورت رسمی اعلام نگردد.[10]
همچنین، آیتالله خامنهای در مصاحبه با روزنامهی کیهان در تاریخ 13 آذر 1358 در پاسخ به این سؤال که «با توجه به اینکه پس از کنارهگیری مهندس بازرگان، شورای انقلاب اعلام کرده بود که اسامی شورای انقلاب مرکب از 15 نفر است که به زودی اعلام میشود چرا تا کنون این اسامی به طور رسمی فاش نشده است؟» پاسخ داد: «تصور نمیکنم کسی وجود داشته باشد که اسامی اعضای شورای انقلاب را نداند همه از اسامی اعضای شورا مطلع هستند خود شما هم میدانید و آنها را میشناسید پس آشکار ساختن این اسامی لزومی ندارد.»
به نظر میرسد پاسخ آیتالله خامنهای در عین سادگی در بردارندهی پیچیدگیها و برخی ظرایف و البته لحاظ مصالح سیاسی است. چه، آنگونه که اشاره شد این سؤال از زمان تشکیل شورای انقلاب تا این زمان همواره از سوی ارگانها، افراد، شخصیتها و احزاب و گروههای سیاسی مطرح میشد و این نکته که خبرنگار کیهان به آن اشاره نموده و تأکید کرده است که شورای انقلاب وعده داده بود به زودی اسامی را افشا کند، مؤید این واقعیت است که اسامی اعضای شورا به صورت کامل و مشخص برای اذهان عمومی مشخص نیست.
راقم این سطور پس از بررسیها و مطالعهی منابع در نهایت به گفتاری از شهید آیتالله بهشتی دست یافته است که به نظر میرسد بهترین و گویاترین دلیل بر افشا نشدن اسامی اعضای شورای انقلاب است. آیتالله بهشتی با تحلیلی دقیق ضمن اینکه بین افشا نشدن اسامی اعضای شورای انقلاب، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تفاوت قائل میشود، پاسخی اقناع کننده به ابهامهای موجود در این خصوص که در سطور بالا به برخی از آنها اشاره شد، ارائه مینماید.
وی در خصوص دوران قبل از پیروزی انقلاب به ویژه در زمان آغاز به کار شورای انقلاب در روزهای نخستین تشکیل، به مسائل امنیتی اشاره نموده و میگوید: «قبل از پیروزی 22 بهمن 1357، قرار بر این بود که هیچ اسمی از این افراد برده نشود و اسامی آنها پنهان بماند برای اینکه قطعاً در معرض تهدید دشمن قرار میگرفتند و به آسانی دشمن میتوانست آنها را از صحنهی مبارزات بیرون ببرد.»[11] در این مقطع همانگونه آیتالله مهدوی کنی، از اعضای اولیهی شورای انقلاب تأکید کرده است تشکیل نهادی نظیر شورای انقلاب که فعالیت آن به معنای دولتی در دل حکومت پهلوی محسوب میشد برای رژیم هراسناک و خطرناک بود.[12]
اما در مورد دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن اینکه محذوریت نخست، مسئلهی امنیتی در قالبی دیگر، یعنی، تهدید ضدانقلاب به قوت خود باقی بود. عوامل دیگری باعث شد اسامی اعضای شورای انقلاب هیچگاه افشا نشود. این عوامل توسط آیتالله بهشتی با ذکر دو علت اصلی توضیح داده شده است. وی در مورد علت نخست با اشاره به وضعیت خاص ادارهی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: «کمیت و کیفیت مسئولیتهای ادارهی کشور پس از 22 بهمن آن قدر سنگین بود که واقعاً این افراد نمیبایست در معرض مراجعات اشخاص قرار بگیرند تا فرصت فکر کردن، نظر مشورتی دادن، طرح و برنامهریزی و ملاقات کردن و شناسایی افراد را داشته باشند.»
اما نکتهی دیگری که وی در مورد علت افشا نشدن اسامی اعضای شورای انقلاب بیان میکند امری تأمل برانگیز است و به عنوان دلیلی منطقی قدرت اقناع اذهان پرسشگر را داراست. آیتالله بهشتی به عنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای انقلاب که در شورای انقلاب نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بود و پس از فوت آیتالله طالقانی عملاً ریاست این شورا را بر عهده گرفت، در این باره میگوید:
«نکتهی دیگر در پنهان نگه داشتن اسامی این بود که برخی افراد در این شورا به خاطر تخصصشان دعوت شده بودند، نه به خاطر هماهنگی فکر آنان با انقلاب در این شورا برخی از افراد واقعاً به اعتبار تکنوکراتهای درستکار از آنها دعوت شده بود و نه به اعتبار عناصر انقلاب که توانسته باشند روح انقلاب را بیابند و با آن هماهنگ باشند. بنابراین، اعلام اینها به عنوان شورای انقلاب به نظر میرسید دادن یک بهای اجتماعی غیر واقعی به آنها است.»[13](*)
پی نوشت ها :
[1]. امام خمینی، صحیفهی امام، مجموعه آثار امام خمینی (بیانات، پیامها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی و نامهها )، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام، چاپ اول، 1378، ج 4، ص 207.
[2]. ن. ک به: اکبر هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به کوشش محسن هاشمی، دفتر نشر معارف اسلامی، چاپ اول، تهران، 1376، ج. 1، ص 361، مسعود رضوی، همان، ص 511، مهدی بازرگان، شورای انقلاب و دولت موقت از زبان مهندس بازرگان، نهضت آزادی ایران، چاپ اول، تهران 1360، ص 25، عزت الله سحابی، گفتوگو با مهندس عزتالله سحابی، «در شورای انقلاب چه گذشت؟» مجلهی ایران فردا، سال هفتم، شمارهی 51، بهمن و اسفند 1377، صص 13 ـ 11، یزدی ابراهیم، «گفتوگو با دکتر ابراهیم یزدی؛ پشت صحنهی انقلاب در پاریس» مجلهی ایران فردا، سال هفتم، شمارهی 51، بهمن و اسفند 1377، ص 24.
[3]. هاشمی رفسنجانی، همان، ص 261.
[4]. روزنامهی کیهان، 17/11/1357، ص 1.
[5]. مجلهی سیاسی جوان، ش 32، 19/5/1358، صص 11 ـ 10.
[6]. روزنامهی کیهان، 17/12/1357، ص 8.
[7]. اسناد لانه، کتاب ش 10، ص 94.
[8]. در این باره ن.ک به: مهدی بازرگان، 60 سال خدمت و مقاومت، خاطرات مهندس مهدی بازرگان در گفتوگو با سرهنگ غلامرضا نجاتی، مؤسسهی خدمات فرهنگی رسا، ج 2 صص 292 ـ 290.
[9]. روزها و رویدادها، انتشارات زهره، ج 3 صص 207 ـ 203.
[10]. مهدی بازرگان، شورای انقلاب و دولت موقت، همان، ص 25.
[11]. آرشیو معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، سخنرانی شهید بهشتی تحت عنوان تاریخچهی انقلاب، 6/2/1358 نقل از امامعلی شعبانی، ص 208 ـ 207.
[12]. شعبانی، همان، ص 208.
[13]. آرشیو معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، همان.