جان تامپسون: شبه تعامل رسانه ای شده

یکی از مفاهیم قابلِ تأمل در قلمرو نظریه ی تعامل گرایی، مفهوم «شبه تعامل رسانه ای شده ی»(1) جان تامپسون(2) است که متأثر از مفهومِ تعاملِ فرااجتماعیِ هورتون و وُهل و ادامه ی ایده ی گافمن است.
چهارشنبه، 12 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جان تامپسون: شبه تعامل رسانه ای شده
 جان تامپسون: شبه تعامل رسانه ای شده

نویسنده: سید محمد مهدی زاده




 

یکی از مفاهیم قابلِ تأمل در قلمرو نظریه ی تعامل گرایی، مفهوم «شبه تعامل رسانه ای شده ی»(1) جان تامپسون(2) است که متأثر از مفهومِ تعاملِ فرااجتماعیِ هورتون و وُهل و ادامه ی ایده ی گافمن است.
تامپسون در کتاب رسانه ها و نوگرایی برای بررسی تأثیر توسعه ی رسانه های ارتباطی بر الگوهای سنتیِ تعامل اجتماعی، سه نوع تعامل را از هم تفکیک می کند: تعامل رو در رو، تعامل رسانه ای شده و شبه تعامل رسانه ای شده.
«تعامل رو در رو»(3)، در زمان و مکان مشترک صورت می گیرد و شرکت کنندگانِ در تعامل، دارای حضور فیزیکی هستند. ویژگی این نوع تعامل، نه فقط گفتار، بلکه علائم نمادینی مانند حرکات سر و دست، زبانِ تن و نظایر آن ها است که نظامِ ارجاعیِ زمانی- مکانیِ مشترک، آن ها را به وجود آورده است. تعامل رو در رو یک جریانِ دو سویه ی ارتباط و دارای ویژگی «گفت و گویی» است.
«تعامل رسانه ای شده»(4)، به شکل پیام رسانی از طریق نامه، تلگراف، تلفن و فکس مربوط می شود که مستلزم استفاده از یک وسیله ی فنی (کاغذ، سیم برق، امواج الکترومغناطیسی و غیره) برای برقراری ارتباط و تعامل است. این نوع تعامل، امکان انتقال اطلاعات یا محتوای نمادین به افرادی را فراهم می کند که از نظر زمانی یا مکانی یا هر دو دور هستند. تعامل رسانه ای شده از زمان و مکان فراتر می رود. به نظر تامپسون، این امتداد پیام در گستره ی زمانی و مکانی، پیامدهای زیر را دارد: طرفینِ تعامل فاقد ارجاعاتِ مشترکِ حضور رو در رو هستند، بنابراین باید اطلاعات مربوط به بافت های یکدیگر- آدرس و تاریخ نامه ها و فکس ها، و شناسایی مکالمات تلفنی- را بیشتر در نظر بگیرند. نکته ی مهم در این نوع تعامل این است که همانند تعامل رو در رو، دارای ویژگیِ گفت و گویی است. البته تعامل رسانه ای شده تا حدی گسترده تر و بی حد و مرزتر از تعامل رو در رو است و چون بُرد علائم نمادین در این نوع تعامل محدود است، افراد به منظور تفسیر پیام های ارسالی ناچارند هرچه بیشتر به منابع خود اتکا کنند.
«شبه تعامل رسانه ای شده»، اشاره به پیام رسانیِ رسانه های جمعی مانند کتاب، روزنامه، رادیو، تلویزیون و نظایر آن ها است که فراتر از محدوده ی زمان و مکان یا به عبارتی دارای امتدادِ زمانی و مکانی است. این نوع تعامل، از دو جنبه با تعامل رو در رو و تعامل رسانه ای شده تفاوت دارد: اول این که، این نوع پیام رسانی نه برای افراد خاص و قابل شناسایی، بلکه برای طیف نامشخصی از گیرندگان بالقوه صورت می گیرد. دوم این که، برخلاف دو نوع تعامل فوق، فاقد خصلتِ گفت و گویی و عمدتاً تک گویانه است. به این معنی که جریان ارتباط عمدتاً یک سویه است.
به اعتقاد تامپسون، اگرچه شبه تعامل رسانه ای شده فاقد رابطه ی متقابل و ویژگیِ میان فردی است، اما با این همه باز هم نوعی تعامل است، و نوع خاصی از موقعیت اجتماعی را به وجد می آورد که افراد در فرایندی از ارتباطات و مبادله ی نمادین با یکدیگر پیوند دارند. دریافت کنندگان پیام هر چند مستقیماً واکنش نشان نمی دهند، اما در این فرایند منفعل نیستند، بلکه در تفسیر پیام و خلق معنا فعال اند. در واقع در رابطه ای که مخاطب با شخصیت های رسانه ای برقرار می کند، بُعد تعاملی وجود دارد.
«تامپسون به پیروی از هورتون و وُهل، این نوع رابطه ی خیالی و رسانه ای را «صمیمیت نامتقابل از راه دور»(5) می نامد. او می گوید نامتقابل بودنِ خاصی که در رابطه ی ناشی از خصلت تک گویانه ی رسانه هایی چون تلویزیون وجود دارد، جنبه ای متمایز اما کاملاً عادی از «شبه تعامل رسانه ای شده» است:
بیشتر افراد جوامع مدرن، به اَشکالِ گوناگون، با کسان دیگری در دوردست، رابطه ی نامتقابلِ صمیمی برقرار و آن را حفظ می کنند. هنرپیشه های مرد و زن، گویندگان خبر و گردانندگان میزگردهای تلویزیونی، خوانندگان معروف موسیقی پاپ و دیگران، به چهره های آشنا و مشخصی تبدیل می شوند که افراد در جریان زندگی روزمره شان اغلب در مورد آن ها بحث می کنند، از آن ها با اسم کوچک شان یاد می کنند و کارهایی از این دست» (تامپسون، 310:1379).
تامپسون، ویژگی های سه نوع تعامل یاد شده را چنین نشان می دهد:
انواع تعامل

 

ویژگی های تعاملی

تعامل رو در رو

تعامل رسانه ای شده

شبه تعامل رسانه ای شده

شرایط زمانی و مکانی

متن و زمینه حضور مشترک؛ نظام مشترک ارجاع زمانی و مکانی

جدایی متن و زمینه ها؛ گسترش دسترسی زمانی و مکانی

جدایی متن و زمینه ها؛ گسترش دسترسی زمانی و مکانی

برد علائم نمادین

تعدد و کثرت علائم نمادین

محدود شدن برد علائم نمادین

محدود شدن برد علائم نمادین

جهت گیری کنش

معطوف به دیگران خاص

معطوف به دیگران خاص

معطوف به طبف نامشخصی از دریافت کنندگان بالقوه

گفت و گویی تک گویانه

گفت و گویی

گفت و گویی

تک گویی

منبع: (تامپسون، 1379: 121)
تامپسون اذعان می کند که تولیداتِ رسانه ای از بافت های تولیدشان منفک می شوند و مجدداً در وضعیت های خاص ریشه می دوانند و با شرایط فرهنگی و مادیِ دریافت سازگار می شوند. بنابراین، تعامل مخاطب با رسانه ها انفعالی یا فرااجتماعی نیست، بلکه این تعاملات باید به عنوان ویژگی نهادیِ زندگی روزمره درک شود که فرصت ها و تهدیدهایی را برای مخاطبان و تولیدکنندگان فراهم می کند.
تفسیرِ لافی از ایده ی تامپسون این است که تعامل با رسانه ها باید در پیوند با دیگر انواع تعامل اجتماعی مانند گفت و گوهای رو در رو فهم شود؛ زیرا مردم تعاملات رسانه ای شده را به عنوان شکلی از تعامل اجتماعی می پذیرند. ذکر این نکته لازم است که ما اغلب همزمان در هر دو تعامل رو در رو و رسانه ای شده درگیر هستیم، مانند زمانی که به هنگام گوش دادن به موسیقی یا تماشای تلویزیون، با دوستان و اعضای خانواده صحبت می کنیم.
تامپسون به این دلیل از مفهوم شبه تعامل رسانه ای شده استفاده می کند که اگرچه در این نوع تعامل، یک ارتباط و تعامل بین رسانه ها، تولیدکنندگان و مخاطبان وجود دارد، اما فاقد جایگاه و مرتبه ی ارتباط متقابل اعم از رو در رو یا رسانه ای شده است. برقراری تعامل و ارتباط از طریق ایمیل یا گفت و گوی رو در رو، به ما این امکان را می دهد که اندیشه ها، احساسات و کنش های یکدیگر را تغییر دهیم یا اصلاح کنیم، اما تعامل بین مجریان یا بازیگران تلویزیون و تماشاگران، مبادله ی فوری افکار را ممکن نمی سازد. تکنولوژی های رسانه ای تعاملی، سرعت و تأثیرگذاری را افزایش می دهند، به گونه ای که مخاطبان می توانند بازخوردشان را به تولیدکنندگان رسانه ها انتقال دهند؛ اما حتی پیشرفته ترین تکنولوژی های ارتباطی نمی توانند جایگزین جریان تک گویانه و یک سویه ی تعامل به عنوان ویژگیِ رسانه تلویزیون شوند.
دن لافی، مفهوم شبه تعامل رسانه ای شده ی تامپسون را در راستای مفهوم معرفیِ خود گافمن می داند؛ زیرا در حالی که اَشکال رسانه ای شده و چهره به چهره ی تَعامل نیازمند عرضه ی رفتار متوازن در روی صحنه و پشت صحنه توسط شرکت کنندگان در جریان ارتباط است، شبه تعامل رسانه ای شده مستلزم نمایش بزرگتر معرفیِ خود توسط بعضی از تولیدکنندگان و نه مخاطبان است. تولید کنندگان، «روی صحنه»- مانند اتاق خبر و اجرا- را به گونه یا مطلوب در معرض دید مخاطبان قرار می دهند؛ اما در مواقعی، عناصری از رفتار «پشت صحنه» مانند گاف دادن و اشتباه فنی، تصور اشتباه حرفه ای گرایی و آرامش و سهولت را در هم می شکند. از طرف دیگر، مخاطبان رسانه ها برای تولیدکنندگان و مجریان و قابل رؤیت نیستند و سخنان شان شنیده نمی شود. از این رو، رفتار پشت صحنه، برای افراد درگیر در شبه تعامل رسانه ای شده موضوعیت ندارد(لافی، 89:2007).
شبه تعامل رسانه ای شده باعث می شود که موضوعات و رویدادهای جهانی، به [محیط] خانه مرتبط شود. در این فرایند ارتباطی، پیام تلویزیون و دیگر تکنولوژی های رسانه ای جهانی، توسط مخاطبان در بافتِ محلی شان، تفسیر و تعبیر می شود. امروزه مخاطبان رسانه ها، به منزله ی مسافران فضا- زمان تلقی می شوند که زیرکانه و به طور زمانمند و مکان مند، کنش های متمایز و مجزا را با تعاملات روزمره شان ادغام و یک کاسه می کنند.
از نظر تامپسون(1379)، پیش از ظهور رسانه ها، احساس بیشتر مردم از گذشته و دنیای فراتر از محیط زندگی بی واسطه شان، بیشتر با محتوای نمادین مبادله شده در تعامل رو در رو شکل می گرفت. برای بیشتر مردم احساس شان از گذشته، از دنیای ماورای محل های بی واسطه شان و از جوامعِ از نظر اجتماعی محدود شده شان که خود به آن ها تعلق داشتند، بیشتر توسط سنت های شفاهی ایجاد می شد که در گستره های اجتماعی روزمره، تولید و تکثیر می شد. اما با ظهور و تکامل رسانه ها، افراد امکان یافتند رویدادها و دیگرانِ دور را تجربه و مشاهده کنند و به طور کلی با دنیاهای دیگر- واقعی و تخیلی- که کاملاً در ورای گستره ی برخوردهای روزمره شان بود، آشنا و از آن ها آگاه شوند. آن ها به میزان روزافزونی به درون شبکه های ارتباطات که ماهیتاً رو در رو نبودند، وارد شدند. از این گذشته، به تدریج که افراد به محصولات رسانه ای دسترسی پیدا کردند، توانستند تا حدی از محتوای نمادین تعامل رو در رو و از اشکال اقتدار که در محل های زندگی روزمره رایج بود، فاصله بگیرند و به منظور فهمی از خود و از امکانات موجودشان، به تدریج کمتر و کمتر به مطالب نمادین انتقال یافته از طریق تعامل رو در رو و اَشکال محلی شده اتکا نمایند. فرایندِ ساختنِ خود از این جهت که افراد به نحو روزافزونی از منابع خود و مطالب نمادین انتقال یافته توسط رسانه ها به منظور ساختنِ هویت های منسجم برای خودشان استفاده می کنند، بازاندیشانه تر و نامحدودتر شده است.

پی نوشت ها :

1. Mediated quasi-iteraction
2. J. Thompson
3. Face to face interaction
4. Mediated interaction
5. Non-reciprocal intimacy at a distance

منبع : مهدی زاده، سید محمد، (1389)؛ نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی، تهران: نشر همشهری، چاپ اول 1389.

 


 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط