نویسنده: محمدجواد انبیایی
در علوم تربیتی، از تفریح تحت عناوین روان شناسی شادی، فعالیت های فوق برنامه و یا اوقات فراغت بحث می شود.
دانشمندان علوم تربیتی حسن برگزاری تفریحات را تضمین کننده ی سلامت و بهداثست روانی انسان می دانند و در درمان بعضی بیماری های روانی از جمله افسردگی به آن متوسل می شوند. به بیان دیگر، تفریحات سالم را مانع خستگی ذهنی و فشار روانی و از عوامل مهم درمان افسردگی، اضطراب، کم رویی و... می دانند.
از جمله مهارت های مورد نیاز نوجوانان مطالعه کردن است که دو هدف را در زندگی آنان تأمین می کند:
1. تحصیل علم و معرفت؛ 2. تحقیق و سرگرمی و صرف اوقات فراغت.
مهم ترین عامل شناسایی تفاوت های موجود میان دو فرد، آگاهی از چگونگی گذران وقت آن هاست. و بالاخره دوبحث فعالیت های هدف دار روان شناسی تربیتی، تفریح و بازی، جایگاه ویژه ای دارد.
رشد و تکامل طبیعی و سالم، مستلزم تفریحات سالم است و شخصی که از تفریح سالم محروم است، حتماً از سلامت بدنی و روانی محروم خواهد بود. جنبه های تفریحی و خوشایند فعالیت های فوق برنامه، بسیارارزشمند و مهم هستند؛ زیرا از یک طرف نوجوانان معمولاً از این که در اوقات فراغت و تفریح، تحت کنترل والدین هستند، ناراحت می شوند و از طرف دیگر والدین نیز نگران خطرها یی هستند که در اوقات فراغت درکمین فرزندانشان است؛ بنابراین فعالیت های فوق برنامه، هم بهترین فرصت و عامل ارضای این نیاز نوجوانان است و هم نگرانی والدین را از بین می برد.(1)
«ارسطو» در کتاب هشتم سیاست می گوید:
اوقات فراغت عین لذت و عین شادی و عین سعادت به شمار می آید، ولی هیچ کس نمی تواند از این شادی بهره گیرد مگر هنگامی که دست از کار بکشد؛ زیرا هیچ کس به کاری نمی پردازد مگر برای هدفی که آن از دست رس خود بیرون بداند، ولی سعادت، خود عین هدف است ودرنظر همگان، مترادف شادی است و نه رنج. برترین لذت ها از آنِ با فضیلت ترین مردمان است. خواندن و نوشتن می تواند در زند گی آدمی سودهای گوناگونی داشته باشد؛ مانند مال اندوزی، خانه داری، دانش پژوهی و یا احراز برخی مناصب سیاسی. نقاشی نیز آدمی را به ارزیابی آثارهنرمندان، توانا می سازد. به همین گونه ورزش، نگهدار تندرستی و آموزنده ی دلیری است.(2)
از سخن ارسطو می توان چنین برداشت کرد که اوقات فراغت باید شادی بخش و لذت آفرین باشد و نباید به آن رسمیت داد؛ چون با رسمیت دادن به آن، پیامدهایی چون ابتکار فردی و سازگاری گروهی حامل نمی شود.(3)
در این زمینه برخی می گویند:
متخصصان تعلیم و تربیت، این اصل مسلم را دریافته اند که تربیت غیر مستقیم (غیر رسمی) مؤثرتر از تربیت مستقیم (رسمی) است و محیط ها و عواملی که خود کودکان ونوجوانان انتخاب می کنند، بیشتر از محیط ها و عوامل تحمیلی، دررفتار ایشان مؤثر است.
اوقات فراغت و بهره گیری مناصب از آن، می تواند بر بهداشت روانی اشخاص، خلاقیت و توسعه ی مهارت های شناختی، تقویت مهارت های حس حرکتی، فعالیت های ورزشی، و نهایتا ًبر اصلاح رفتار و تعالی شخصیت، مؤثر باشد. حسن گذران اوقات فراغت، تضمین کننده ی سلامت و بهداشت روانی انسان است. اشتغال مستمر و بدون وقفه ی فکری و عملی، موجب خستگی جسمی و ذهنی می گردد به گونه ای که خود به تدریج نشاط و سرزندگی خود را ازدست می دهد.
در واقع فشارهای ناشی از اشتغال ممتد ذهنی و جسمی (به خصوص ذهنی)، نه تنها ممکن است با از دست رفتن نشاط و تعادل حیاتی فرد همراه باشد، بلکه در مواقعی عامل مهمی برای بروز بسیاری از اختلالات روانی، هم چون افسردگی ها و نارسایی های جسمی، به ویژه از نوع بیماری های روان تنی (تأ ثیر شرایط روانی بر جسم) محسوب می شود.
زنگ تفریح در مدارس، خود پاسخی است به یک نیاز طبیعی در دانش آموزان. بهره مندی شایسته از اوقات خوشایند فراغت، مانع خستگی ذهنی و فشار روانی دانش آموزان شده، با فراهم کردن نشاط و سرزندگی که از شاخصه های بهدا شت روانی است، قدرت یادگیری و - نگاهداری ذهنی درآنها افزایش می یابد.(4)
سرگرمی ها و تفریحات سالم از اشتغالات خوب اوقات فراغت به شمار می آیند و ممکن است نقش مفید و مؤثر تربیتی نیز داشته باشند. این سرگرمی ها انگیزه ی درونی دارند و بررغبت و علاقه ی شخصی بنا می شوند؛ بنابراین، قابلیت تعمیم بیش تردارند و اگر با مراقبت های حساب شده و به صورت مطلوب اجرا شوند دررفتار و پندارانسانی نیز دگرگونی های پسندیده ای فراهم می آروند. تأسیس باشگاه های ورزشی و تفریحات سالم با هدف تربیتی و به دور از انگیزه ی سیاسی و مادی، ازمهم ترین کوشش های سود بخش جامعه برای بهره گیری ازاوقات فراغت درجهت تربیت غیرعمدی به حساب می آید. عنوان تفریحات سالم، برای انواع سرگرمی های ساعات فراغت، مبین این معناست که هر تفریح یا سرگرمی یا اشتغال غیر مسبوق به کار و تولید را نمی توان از نظر تربیتی سازنده و مفید تصور کرد.(5)
دکتر جی بی نیش درکتاب فلسفه ی فراغت و تفریحات سالم می گوید: فراغت مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می شود که از کار کردن آزاد است و یا در خواب نیست؛ و تفریحات سالم مربوط به نحوه ی استفاده و برداشت از این فراغت است.
«اوژه» در تعریف فراغت می گوید:
منظور از فراغت، سرگرمی ها و تفریحات و فعالیت هایی است که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی، با شوق و رغبت به سوی آن می روند.
«دو مازیه» جامعه شناس فرانسوی و مؤلف کتاب به سوی یک تمدن فراغت چنین می گوید:
اوقات فراغت، مجموعه فعالیت هایی است که شخص، پس از تعهدات و تکالیف شغلی، خانوادگی و اجتماعی با میل و اشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت، تفریح، توسعه ی دانش، یا به کمال رساندن شخصیت خویش، یا به ظهور رساندن استعدادها و خلاقیت ها و بالاخره بسط مشارکت آزادانه در اجتماع است.
گروه بین المللی جامعه شناسی نیز فراغت را این گونه تعریف می کنند: مجموعه ای از اشتغالات، که فرد با رضایت خاطر برای استراحت، تفریح، توسعه ی آگاهی ها و یا فراگیری غیرانتفاعی و مشارکت اجتماعی داوطلبانه، بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی بدان می پردازد.
«ژوفر دومازریه» نیز یکی از کارکردهای فراغت را تفریح و نتیجه ی آن را رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی و انجام وظایف روزانه در کارگاه، دفترکار و خانه می داند.(6) «ژانوف - بولمن» می گوید:
از ویژگی های افراد شاد این است که آنان که از عزت نفس و احترام بالایی برخوردارند و خودشان را دوست دارند، به اخلاقیات بیشتر توجه دارند و عقلایی رفتار می کنند.
«دومونت» و «لارسن» معتقدند:
افراد شاد کنترل شخص بیش تری را در خود احساس می کنند. کسانی که در فعالیت هایشان، بیش تر به توانایی های خود می اندیشند تا به درماندگی وناتوانا یی هایشان، بهتر می توانند با استرس مقابله کنند. افراد شاد، خوش بین هستند، و از افراد بدبین، شادتر، موفق تر و سالم ترند و معتقدند وقتی با کار جدیدی روبه رو شوند انتظار موفقیت در آن کار را دارند.
«سیلگمن» گوید:
افراد شاد، خوش بین هستند، و از افراد بد بین، شادتر، موفق تر و سالم ترند و معتقدند «وقتی با کار جدیدی روبه رو شوند انتظار موفقیت در آن کار را دارند.»
«دینر» و همکارانش نیز بر این باورند که «افراد شاد برونگرا هستند و در این ارتباط و همکاری با دیگران توانمندند».
افراد شاد، همیشه، چه در تنهایی و چه در حضور دیگران، احساس شادی می کنند و از زندگی با خود و دیگران، از زندگی در نواحی گوناگون شهری یا روستایی و یا اشتغال در مشاغل گوناگون انفرادی و اجتماعی به یک اندازه لذت می برند.(7)
تفریح و روان
فعالیت های فوق برنامه، باید همراه با امکانات تفریحی سالم و نشاط آور باشد و جنبه های تفریحی و شادی بخش این فعالیت ها بسیار پراهمیت و ارزشمند است.اهمیت مسئله از جهت شکل گیری شخصیت سالم و بانشاط و نیز لذت بردن از لحظات زندگی است. پرورش عواطف سالم و سرزندگی شخص در مراحل مختلف رشد او اهمیت دارد. شادمانی و لذت جویی از ویژگی های طبیعی انسان است که در دوران طفولیت ظاهر می شود و نقطه ی مقابل آن، درد و رنج عاطفی است که تداوم آن در جریان زندگی فرد، می تواند منجر به اختلال های روانی و کم شدن رشد او شود. از نشانه های مهم سلامت روانی و عقلانی فرد، شادمانی روحیه و رضایت و امیدواری است. افرادی که در دوره ی کودکی و نوجوانی از این موهبت های مهم روانی محروم باشند در دوران جوانی، بزرگسالی و پیری نیز معمولاً از سلامت کامل روانی برخوردار نخواهند بود. فرد شاد به سلامت روانی خود و دیگران کمک می کند. همه ی کودکان و نوجوانان نیاز به تفریح و شادمانی دارند؛ اگر خانواده و جامعه، از کمک به ارضای این نیاز غفلت کنند از یک وظیفه ی مهم شانه خالی کرده اند.
هر نهاد تربیتی رسمی و غیر رسمی، باید اصل مهم «فراهم کردن امکانات مختلف برای یاری نوجوانان در لذت بردن طبیعی و معقول» را بپذیرد، و این امر میسر نمی شود مگر آنکه فرصت های مناسب برای آن فراهم شود.
اصل اساسی و معیار مهم در فعالیت های نوجوانان، زندگی سالم و لذت بخش در زمان حاضر و آینده است. این فعالیت ها و تفریحات، نباید به گونه ای باشد که یکی از این دو به بهانه ی اهمیت دیگری از یاد برود: زیرا هم حال و هم آینده ی فرد اهمیت دارد.
امروزه یکی از مشکلات روانی زندگی، افسردگی است: به طوری که در ایران شیوع افسردگی در بزرگ سالان 6% و در نوجوانان حدود 2% است.
«پیترسن» و همکارانش سه سطح از افسردگی در دوران نوجوانی را تشخیص دادند: خلاقیت افسردگی خفیف، نشانگر افسردگی، افسردگی بالینی که یک اختلال خلقی است و شدید ترین نوع افسردگی و اختلال اندوهگینی به حساب می آید.
علایم بالینی این نوع افسردگی عبارت است از: خلق افسرده و تحریک پذیر، کاهش علاقه به فعالیت های شادی بخش و تغییر وزن.(8)
تفریح نقش عمده ای در کاهش عصبانیت نوجوان دارد؛ زیرا عصبانیت معمولاً با پریدن از جا همراه است و درحالات گوناگون رخ می دهد و شخص عصبانی معمولاً به محرک هایی که افراد دیگر نادیده می گیرند بیش از حد واکنش نشان می دهد. رفتارهای عصبی، گاهی با جویدن ناخن، بازی کردن با مو، روی میز زدن و تکان دادن پا همراه است که از جمله راه های درمان آن، استراحت و تفریح است. واداشتن افراد عصبی به فعالیت های جسمانی لذت بخش مانند ورزش، تفریح، سفرهای تفریحی و... موجب آرامش آنان می شود و تا حدود زیادی از پدید آمدن هیجانات و ناراحتی ها جلوگیری می کند.(9)
استعداد و تفریح
مهم ترین عامل شناسایی تفاوت های موجود میان دو نفر، آگاهی از نحوه ی گذران وقت آن دو است. الگوی استفاده از زمان، یکی ازمهم ترین مشخصه های آشکارکننده ی ماهیت فرد یا یک گروه می باشد. این الگو نشان می دهد که توجه در کجا متمرکز شده است و نیروی روانی در کجا صرف گردیده است. هر فردی در یک شبانه روز تقریباً 16ساعت و دریک هفته حدود 112ساعت بیدار می باشد که باید درباره ی پر کردن این ساعات تصمیم گیری کند. نوع انتخاب فرد مشخص کننده ی محتوای زندگی آینده ی او خواهد بود. نحوه ی انجام این گزینش به خصوص در دوران نوجوانی که الگوی زندگی آینده ی فرد در آن دوران تعیین می شود، حیاتی می باشد.دریک پژوهش، هنگام وقت آزاد، محصلین با استعداد، بیش تر ازدانش آموزان متوسط تمایل داشتند که در فعالیت های هنری و کارهای ذوقی شرکت کنند. این سرگرمی ها شامل کار کردن با کامپیوتر، جمع آوری تمبر، آواز خواندن، نقاشی کردن و امثال آن بود. لازمه ی لذت بردن از این فعالیت ها داشتن مهارت و معلومات است. دارا بودن توانایی و علاقه در زمینه های ریاضی، موسیقی و هنر احتمالاً به این دانش آموزان امکان داده است که مهارت های لازم برای لذت بردن از فعالیت های تفریحی سازمان یافته را رشد دهند. احتمالاً دانش آموزان شرکت کننده در گروه متوسط، با چالش های موجود در این فعالیت ها روبه رو شده اند و یا برای دنبال کردن آن فعالیت ها از مهارت ها و معلومات لازم برخوردار نبوده اند؛ از این رو کم تر در فعالیت های تفریحی ای که نیازمند رفتار پیچیده و با انضباط است، شرکت کرده اند.
هیچ نوجوانی -هر قدر هم با استعداد باشد نمی تواند تمام وقت خود را صرف مهیا شدن برای آینده کند. حتی با استعدادترین آنها، نیاز دارد که چند ساعتی را به تماشای تلویزیون بنشیند و یا همراه دوستان، به استراحت بپردازد.
دانش آموزان با استعداد اگر می خواهند از استعداد خود به صورت صحیح استفاده کنند باید نحوه ی سازماندهی وقت را بیاموزند. همچنین باید یاد بگیرند از فعالیت های منضبط و منفردی که به رشد و تکامل استعداد شان منجر می شود لذت ببرند.(10)
پی نوشت ها :
1. علی اکبر شعاری نژاد، نقش فعالیت های فوق برنامه در تربیت نوجوانان، ص 112.
2. ارسطو، سیاست، ص 437.
3. نقش فعالیت های فوق برنامه در تربیت نوجوانان، ص112.
4. غلامعلی افروز، روان شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، ص124.
5. برای اطلاع بیش تر ر.ک: محمد طاهر معیری، مسائل آموزش و پرورش، ص 158.
6. ماهنامه ی تربیت، ش 10، سال هفتم، ص 45.
7. مجله ی روان شناسی و علوم تربیتی، سال 81،ش 1، ص5.
8. حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد، ص 164و 178.
9. محمد قمی فر، روش های هدایت رفتاری نوجوانان و جوانان، ص 167
10. ر.ک: محمد پار سا، نوجوانان با استعداد، ص 132.