پروتکلها برای نخستین بار اندکی پس از جنگ جهانی اول از زبان روسی به انگلیسی ترجمه شد و با وجود آن که سالهای زیادی از زمان برملا شدن آن می گذرد هنوز این سه واژه مفهوم روشنی در ذهن عربها ندارد. حتی در میان عربهای سیاست پیشه، چه در دنیای عرب و چه سایر کشورهای جهان، شمار بسیار اندکی هستند که از مفهوم پروتکلها و مقاصد جهنمی آن اطلاع کافی داشته باشند. میزان آگاهی روزنامه ها و نشریات عربی از پروتکلها نیز متفاوت است. بسیار اندکند روزنامه نگاران و دست اندر کاران مطبوعاتی که این تصمیمات سری یهود را با هوشیاری بررسی کرده، آنها را کاملاً شناخته و به سرچشمه های آن در تلمود، که تا به امروز حدود18 قرن از آغاز وضع آن و حدود 14 قرن از زمان تکامل آن در قرنهای چهارم و پنجم میلادی در بغداد می گذرد، راه یافته باشند. آرای عمومی جهان عرب، اعم از خواص و عوام، نیز وضعیتی بهتر از توده ی نشریات عربی ندارد. این همه در حالی است که در چاپ هشتاد و یکم- 1985- متن انگلیسی کتاب استیلا بر جهان از طریق یک حکومت جهانی یا پروتکلهای دانشوران صهیون، آمده است که تاکنون بیش از یک میلیون نسخه از این کتاب به زبان انگلیسی، به فروش رسیده است.
از سال 1948 به بعد همواره اخبار جنایات وحشیانه و خونین یهود در فلسطین همچون کشتار دیر یاسین، طبریا، ناصرالدین، قبیه، غزه، نحالین و دیگر فجایعی را که این قوم، در محدوده های متفاوت اما همگی برخاسته از روحیه ی توحش و بی بندو باری اخلاقی، مرتکب می شوند، تکرار می کنیم، لیکن برای پرده برداشتن از راز وحشتناک نهفته در روحیه ی یهودی- صهیونیستی و انگیزه ی آن، کمتر به عمق موضوع توجه کرده ایم، اگر بخواهیم به این راز که یهودیان نسل اندر نسل برای یکدیگر به ارث گذاشته اند، پی ببریم باید پروتکلهای دانشوران صهیون را بخوانیم؛ چرا که در آن خبرهای یقین آوری است.
صهیونیسم پوشش خارجی یهودیت جهانی است.
صهیونیسم، فراماسونری و یهودیت جهانی هر سه یک چیز است.
یهودیت جهانی یک حرکت سری جوشیده از تلمود است. این کتاب هولناک در اصل چند مجلد بیشتر نبود، اما از هشت قرن پیش به 12 مجلد افزایش یافت، و امروزه به زبان انگلیسی شامل 36 جلد در قطع وزیری می شود.
تلمود انبار شرارتهای یهود است و کار تألیف آن حدود دو قرن پس از جمع آوری اسفار تورات آغاز شد.
از بیست و دو قرن پیش، پس از جمع آوری اسفار و رواج آن و بازگشت از بابل، باب تورات بسته شد و تلمود با افسانه ها و اساطیر عجیب و غریب خود بر تورات فائق آمد و آن را تحت الشعاع خویش قرار داد. همه ی بذرهای ناپاک و ناپاکی در تلمود است. از معدود عربهای محقق و پژوهشگر که بگذریم بقیه ی آنها هنوز در این باره، بجز همان اندک اطلاعاتی که به نحوی رو شده است، چیزی نمی دانند.
کسانی که در دهه ی پایانی سده ی گذشته پروتکلها را پدید آوردند، روحیه ی خونریزی و وحشیگری را برای اجرای قانون اساسی پروتکلها از کتاب وحشتناک تلمود گرفتند.
ببینید چگونه این رشته ها نامرئی امتداد می یابد.
اگر «پروتکلها» را کاملاً بشناسید تا حد زیادی به اخلاق تلمودی یهودیان صهیونیست پی خواهید برد. تنها این نقطه، و نه هیچ نقطه ی دیگری است که باید عربها با یک ذهنیت جدید، شناخت اخلاق تلمود و یهود را آغاز کنند.
پروتکلها، برنامه ای است که سرمایه داران و اقتصاد دانان یهود برای ویران کردن بنای مسیحیت، قلمرو پاپ و دست آخر اسلام آن را تنظیم کرده اند. یهودیان صهیونیست معتقدند که بعد از این ویرانی که به گفته ی اصحاب پروتکلها طی صد سال، یعنی پیش از سال 1997 عملی می شود، آنها بر جهان استیلا خواهند یافت، و سلطنتی یهودی- داودی برقرار خواهند کرد که با تدابیر و امکانات خود به یهودیان، با آن که اقلیتی ناچیز هستند، امکان خواهد داد تا بر تمام جهان مستبدانه حکومت کنند و هیچ دینی، نه مسیحیت و نه اسلام، در کنار آیین یهودی- تلمودی باقی نخواهد ماند و تمدن فعلی نیز بکلی نابود خواهد شد.
از چگونگی رسیدن به این هدف در پروتکلها بتفصیل سخن رفته است.
یک چنین رؤیای جهنمی و اهریمنی تاکنون به ذهن هیچ فرد یا گروهی از بشر خطور نکرده است. «اسرائیل»، این دولت ساختگی در سرزمین اشغالی فلسطین، چیزی نیست مگر پوشش خارجی یهودیت جهانی.
سه واژه ی «پروتکلهای دانشوران صهیون» روی هم رفته عبارتی را تشکیل می دهند که هم ظاهر و هم مفهوم آن برای ما بیگانه است. درست است که حروف آن از حروف الفباست اما مؤدای آن پیچیده و غامض است. این عبارت در جهان عرب بیشتر به مسافری غریب می ماند که وقتی صحبت می کند چیزی از حرفهایش نمی فهمیم و چون به لباسهایش نگاه می کنیم آن را با پوشش خود متفاوت می بینیم و قیافه اش ویژگی های خود را دراد که او از ما متمایز می سازد. بنابراین، لازم است درباره ی «پروتکلهای دانشوران صهیون» کمی توضیح دهیم.
واژه ی «پروتکل» (1) چندین معنا دارد؛ مانند پیش نویس قرارداد یا معاهده و یا سند به مفهوم رسمی آن در بین دولتها که از سوی گروهی صاحب منصب به امضا رسیده باشد. همچنین در «تشریفات» به معنای قواعد سلوک و رسوم و عرفهای دیپلماتیک و فرمولهای رسمی اسناد دیپلماسی و صورتجلسات فرمولهایی است که اسناد بر آنها مبتنی می باشد. بیش از بیست سال است که این واژه در میان عربها نیز کاربرد پیدا کرده است؛ مثل «پروتکل اسکندریه» یا «میثاق اسکندریه» که اتحادیه ی کشورهای عرب بر اساس آن شکل گرفت.
اما مقصود از این واژه در عبارت «پروتکلهای دانشوران صهیون» فرمولی است که تصمیمات باند معروف به «دانشوران» به وسیله ی آن تدوین شد. بنابراین به جای کلمه ی پروتکلها می توان واژه ی «تصمیمات» را به کار برد و معنای هر دو کلمه یکی است، منتها چون در تمام زبانهای خارجی که در مسائل یهود به تحقیق پرداخته اند، عمده کلمه ی پروتکلها به کار رفته است لذا ما هم ترجیح دادیم که به پیروی از آنها این واژه را به کار گیریم.
کلمه ی «دانشوران» (Learned elders) نیز در این جا به معنای شیوخ و رهبران دینی یهود است. واژه ی مذکور به دلیل در هم آمیختن امور پیدا و پنهان و در پرده و بی پرده ی یهود، مفهومی گسترده تر از یک مفهوم صرفاً دینی دارد و امروزه متنفذین در سیاست و اقتصاد و صنعت، حزبهای مخفی، حرکتهای ویرانگر، کودتا و برکنار کردن سلاطین، پیمان شکنی، نیرنگبازی، آدم کشی، ترور، توطئه و... همه ی اینها را در بر می گیرد. این کلمه از واژه ی «خاخام» یا «ربی» و یا «ربانی» (2) سرچشمه می گیرد، اما در «پروتکلهای دانشوران صهیون» به معنای یک باند و گروه مخفی از بزرگان یهود است که در اثنای انقلاب فرانسه موجودیت مخفی خود را تجدید کرد، و در نیمه ی سده ی گذشته، در روزگار کارل مارکس به حرکت خود ادامه داد و در ربع پایانی قرن گذشته در روسیه ی تزاری فعالیت خاصی از خود نشان داد و سرانجام در دهه ی اخیر همین قرن، یعنی سال 1897، نخستین کنفرانس صهیونیستی جهانی خود را به ریاست دکتر تئودور هرتزل در شهر بال سوئیس برگزار کرد و در این کنفرانس سری بود که پروتکلها به وجود آمد، و بلکه از قبل توسط یکی از بزرگان یهود آماده شده بود. به اعتقاد محققان غربی این شخص «آشرگینزبرگ»، از یهودیان اودسا بوده است که در دنیای نویسندگی یهود به نام مستعار «احد هاآم»- یعنی یکی از مردم- شهرت دارد. نامبرده پس از جنگ جهانی اول برای اقامت به فلسطین آمد و سرانجام پس از حدود 60 سال کار مداوم در راه صهیونیسم، در این سرزمین درگذشت. چنان که از متن پروتکلها بر می آید این مصوبه ها به منظور قرائت در چند جلسه ی کنفرانس و بحث و تصمیم گیری و تأیید نهایی آنها آماده شده بود که پلیس مخفی تزاری صاعقه وار به کنفرانس یهودی شهر بال هجوم آورد و اوراق آنها را به تاراج برد. از جمله چیزهایی که به دست مهاجمان افتاد اوراق همین پروتکلها بود.
و اما «صهیون» در اصل نام تل یا تپه ای است در اورشلیم یا بیت المقدس در زمان یبوسیان، (3) این «عمو زادگان اعراب». سکنه ی قدیمی آن کنعانیان بودند که بقایایی از آنها تا پایان قرن پنجم یا چهارم ق. م همچنان در بیت المقدس به سر می بردند. چندین قرن پیش از بنی اسرائیل، اکثریت مردم فلسطین را همین کنعانیان تشکیل می دادند و در قرن پنجم ق. م هنگامی که یهودیان از اسارت بابل بازگشتند بقایای یبوسیان همچنان در شهر و اطراف آن وجود داشتند. بنابراین، چنان که ملاحظه می کنید، واژه ی «صهیون» یک واژه ی کنعانی است نه عبری.
هنگامی که داود (ع) در قرن یازدهم ق. م از حبرون (الخلیل) به بیت المقدس نقل مکان داد، کاخ خود را بر فراز این تپه بنا کرد و واژه ی صهیون به مرور زمان مفهوم حکومت دینی یهود را به خود گرفت. «دلباختگان صهیون» یا «دوستداران صهیون» یک سازمان علنی- مخفی وحشتناک است که در نیمه ی دوم سده ی گذشته در روسیه به وجود آمد و در داخل این کشور گسترش یافت، و برای نابودی تزارسیم دست به یک رشته حرکتهای مخفیانه زد. این سازمان در خارج از روسیه نیز شاخه های چندی برای خود ایجاد کرد. چندین دهه پیش از آن که هرتزل مسأله ی فلسطین و تشکیل کشور یهودی در آن را مطرح کند، سازمان مذکور به این سرزمین عنایت نشان داده بود. بیشتر یهودیان سرشناس روسیه به این تشکیلات پیوسته بودند. برای مثال پدر «وایزمن»، «کیش»، «بن گوریون»، «بنتویچ» (4)، «سوکولوف» نویسنده ی کتاب تاریخ صهیونیسم و دیگران همگی از اعضای فعال سازمان یاد شده بودند. این سازمان بیرحم و خشن نخستین سازمانی بود که در ربع پایانی سده ی گذشته دست به کار گسیل گروههای یهود به فلسطین شد. عاملین ترور «آلکساندر دوم» در 13 مارس 1881 یهودی بودند. «موسی اسمیلانسکی» که برای عربهای فلسطین کاملاً شناخته شده است، می گوید که حکومت تزار در سال 81-1880 سازمان «دلباختگان صهیون» را به رسمیت شناخت. نامبرده در آن زمان که جوانی شانزده ساله و وابسته به «دلباختگان صهیون» بود به فلسطین آمد (کتاب نویل باربر، ص 115).
پی نوشت ها :
1- Protocol (پروتکل، مقاوله نامه، تشریفات) در این معانی به کار می رود:
1- پیش نویس قرار داد و یا صورتجلسه ی مذاکرات که بعدها به شکل پیمان و معاهده در می آید و به امضا می رسد.
2- ثبت مذاکرات که گواه بر موافقت بین طرفین باشد.
3- رسوم و آیین تشریفات دیپلماتیک. در روابط بین المللی چه در برخوردهای نمایندگان سیاسی کشورها و چه در مکاتبات سیاسی بین دولتها، اصول ثابتی وجود دارد (که همان تشریفات یعنی پروتکل و اتیکت است) که مورد قبول همگان است به اندازه ای که هرگاه دقیقاً و کاملاً رعایت نشود، ممکن است روابط بین دولتها را تیره کند- م.
2- در قرآن کریم واژه ی «ربیون» (آل عمران/146)، «ربانیین» (آل عمران/79) و «ربانیون» (ماعده/47و 66) آمده است. زمخشری در الکشاف پیرامون «ربانیین» می گوید: «ربانی منسوب به رب، با الف و نون زاید، است- چنان که گفته می شود: رقبانی و لحیانی- و به معنای کسی است که به دین خدا سخت تمسک می جوید. از قول حسن نقل شده است که: ربانیین یعنی علما و فقها. و گفته می شود به معنای علمای تعلیم دهنده است. اما نویسندگان سرشناس یهود می گویند: واژه ی «راب»، به معنای معلم یا استاد و یا دانشمند، برای تلمود شناسایی عراقی به کار می رفته است. مثل «راب حزقیال». و کلمه ی «ربی»، به صورت اضافه به ضمیر متکلم و حذف الف به منظور تخفیف، برای تلمود شناسان فلسطین مانند: «ربی عزرا».
اما واژه ی «ربانی» بالاتر از راب و رابی است و اختصاص به علمای بزرگ و بلند پایه مانند گملیئل اول (Gamaliel)، سیمون بن گملیئل و یوحنان بن زکای (قرن اول و دوم در فلسطین) دارد.
یوحنان از بزرگان نامدار یهود در زمانی بود که رومیها، برای از بین بردن یهودیهای شورشی پناه گرفته در داخل قدس، این شهر را در محاصره ی خود گرفته بودند. نبرد رومیها و شورشیها از سال 67 تا 70 ق. م به طول انجامید. بن زکای رهبر «فریسیان» بود که به همراه فرقه ی «صدوقیان» با حضرت مسیح به دشمنی برخاستند. اخبار اینها بتفصیل در انجیل آمده است. فرمانده ی رومی در اثنای محاصره به بن زکای گفت: «افراد شما مانند افعی ها در لانه هایشان می جنگند و ما باید آنها را از سوراخهایشان بیرون کشیم و سرشان را با سنگ بکوبیم». سرانجام همه ی فرمانده ی رومی، و سپاسیان (Vespasian)، به گفته ی خود جامه ی عمل پوشانید. او این مارها را از لانه هایشان بیرون کشید و قدس را ویران و یهود را در جهان پراکنده کرد، پراکندگی واقعی همین یکی است نه پراکندگی یهود به وسیله ی نبوکدنصر در قرن ششم ق. م. در شرح حال بن زکای (75م) از عربها یاد شده است اما همراه با کینه و نفرت. یک بار آمده است که عربها در عکا اقامت می کردند و صاحب گله های اسب و چهارپا بودند. بار دیگر آمده است که دو نفر یهودی پیش یک نفر عرب بادیه نشین به داوری رفتند و او با بیطرفی به نفع طرف برحق قضاوت کرد، و او از این داوری خوشحال شد، چون یکی از عادات و سنتهای یهود، -یهودی که پیامبر کشی حتی در هیکل مقدسشان خوی آنها بود- این بود که بندرت شاهد داوری عادلانه باشند.
3- یبوسیان نام طایفه ای از کنعانیان است که در کوهستان حوالی اورشلیم سکونت داشتند و اسرائیلیان به هلاک نمودن ایشان مأمور بودند (سفر تثنیه، 7/1؛ 20 /17) و با جمعی از پادشاهان بر ضد جبون همدست شدند لکن در برابر یوشع شکست خوردند و شهریار ایشان ادونی صادق کشته شد (سفر یوشع، 10 /1-27). از آن پس باقی یبوسیان با «یابین» پادشاه حاصور متحد گشتند (سفر یوشع، 11 /1-9) اما تمام یبوسیان اورشلیم اخراج نشدند بلکه با بنی یهودا و بنی بن یامین سکونت ورزیدند (همان جا، 15 /8؛ سفر داوران، 1 /12) و با وجودی که داود قلعه ی ایشان را گرفته بود آنان را اخراج نکرد و بعضی از یبوسیان تا پس از بازگشت از اسیری بابل در اورشلیم باقی ماندند (سفر عزرا، 9 /1-2) – م.
4- نورمن بنتویج (N.Bentwich) یک یهودی صهیونیست بود که تألیفاتی در باب صهیونیسم دارد. او دادستان دولت فلسطین شد و کار قانونگذاری به وی نحول گردید-م.