به دنبال رادیوم

در زندگی ماری، زمانی فرا رسیده بود که می بایست با ایمان هرچه بیشتر به دانش و قوه ی داوری خود عمل کند. او تردیدی نداشت که در جستجوی عنصرپرتوزای جدید و نیرومندی است. اما دانشمندان دیگر در این مورد تردید...
شنبه، 26 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به دنبال رادیوم
 به دنبال رادیوم

نویسنده: برچ بِوِرلی
مترجم: محمدرضا افضلی



 

در زندگی ماری، زمانی فرا رسیده بود که می بایست با ایمان هرچه بیشتر به دانش و قوه ی داوری خود عمل کند. او تردیدی نداشت که در جستجوی عنصرپرتوزای جدید و نیرومندی است. اما دانشمندان دیگر در این مورد تردید داشتند. آنها مطمئن بودند که ماری در اندازه گیری اشتباه کرده است.
ماری می دانست که اشتباه نکرده است، اما باید ادعای خود را ثابت می کرد. او باید این ماده ناشناخته را پیدا می کرد و آن را به دیگران نشان می داد.
پی یِر با هیجان ناظر تلاش ماری و آزمایشهای او بود. در اوایل تابستان سال 1898، تصمیم گرفت در جستجوی ماری برای یافتن عنصر ناشناخته شرکت کند.
آنها این عنصر ناشناخته را در کانه ی پِچ بِلِند جستجو می کردند. ماری و پی یِر می دانستند که چه عناصری در پِچ بِلِند وجود دارند. اگر آنها می توانستند همه این عنصرها را جدا کنند، فقط عنصر جدید باقی می ماند.
درحقیقت ماری و پی یِر به جای یک عنصر جدید، دو عنصر جدید کشف کرده بودند. در ژوئیه سال 1898، آنها می توانستند وجوداولین عنصر جدید را اثبات کنند؛ عنصری که به یاد لهستان (پولند)، آن را پولونیم نامیدند. اما همه ی شواهد از وجود عنصر دیگری حکایت می کرد که هنوز پنهان مانده بود. در پایان سال 1898، ماری و پی یِر از وجود عنصر دوم یقین یافتند و آن را رادیم نامیدند. پولونیم هرگز به اندازه رادیم اهمیت نیافت، زیرا پرتوزایی شدید رادیم بود که دانشمندان قرن بیستم، کاربردهای بی نظیری برای آن یافتند.
چون ماری و پی یِر به این نتیجه رسیده بودند که رادیم باید به مقدار بسیار ناچیز در پِچ بِلِند وجود داشته باشد، می دانستند که برای استخراج رادیم از پِچ بِلِند، به مقدار کافی برای اثبات وجود آن، باید مقدار بسیار زیادی پِچ بِلِند در اختیار داشته باشند. منبعی برای تهیه ی پِچ بِلِند نیز لازم بود. سرانجام کارخانه ای در اتریش که از پِچ بِلِند اورانیم استخراج می کرد، پسمانده ی پِچ بِلِند را در اختیار آنها قرار داد.
مشکل بعدی یافتن جایی بود که بتوان چند تن کانه را در آن انبار کرد. انبار کوچکی که ماری در آن کار می کرد، اصلاً مناسب نبود! ماری و پی یِر پولی نداشتند که کارگاهی بخرند یا اجاره کنند، اما توانستند مدیر دانشکده فیزیک را وادار کنند انبار قدیمی و متروکی را که در صحن دانشکده قرار داشت، در اختیار آنها بگذارد. روشنایی این انبار فقط از نورگیر کوچکی تأمین می شد، بام آن چکه می کرد و کف آن خاکی بود. در فصل تابستان، ماری و پی یِر از گرما خفه می شدند. در فصل زمستان، از شدت سرما یخ می کردند. تنها مزیت این انبار آن بود که می توانستند بخشی از کار خود را درصحن دانشکده انجام دهند تا باد بخارهای سمی تولید شده را با خود ببرد و از محل دور کند. از لحاظ تجهیزات هم فقط چند میز از جنس چوب کاج داشتند، چند کوره و مشعل و برق سنج پی یِر.

استخراج رادیم از پِچ بِلِند

فرایند یافتن رادیم خسته کننده و یکنواخت بود. نخست نمونه ای از پِچ بِلِند را بر می داشتند و آن را الک می کردند تا ناخالصیهایش جدا شوند. سپس پِچ بِلِند را خرد می کردند و آن را با سود سوزآور می جوشاندند تا جامدات را از مایع جدا کنند. سپس مایع را دور می ریختند و جامد باقیمانده را در اسید حل می کردند. روی این محلول مواد شیمیایی مختلفی می ریختند تا عنصرهای ناخواسته را از پِچ بِلِند جدا کنند و دور بریزند. هر بار که عنصری را حذف می کردند، پی یِر با استفاده از برق سنج خود شدت پرتو ماده ی باقیمانده ی را اندازه گیری می کرد. به تدریج که مقدار ماده ای که با آن کار می کردند کمتر می شد، پرتوزایی آن شدت بیشتری می یافت. ظاهراً پرتوزایی رادیم خالص بسیار شدید بود!
این دو دانشمند پیوسته در آزمایشگاه بودند. با صبر و حوصله، هر نمونه از پِچ بِلِند را به ذره ای رادیم تقلیل می دادند. بوی مواد شیمیایی فضای انبار و صحن دانشکده را پر می کرد. گاه با گرد آهن و زغال را روی رادیم خالص می پاشید و ماری و پی یِر ناچار می شدند کار را از ابتدا شروع کنند.
کسیه های پر از پِچ بِلِند، یکی پس از دیگری، به ذره ای رادیم تبدیل می شد. ماری پاتیلهای بزرگ پر از مایعات دودکننده را بر می داشت و خالی می کرد. گاه پاتیل را ساعتها با میله ای آهنی که تقریباً هم قد خودش بود، هم می زد. آنها فرایند استخراج رادیم از پِچ بِلِند را در سال 1899 آغاز کردند. چهار سال طول کشید تا توانستند با کار طاقت فرسا، مقدار کافی رادیم تهیه کنند. زمانی موفق شدند که دیگر چیزی نمانده بود از پا بیفتند.

پیروزی!

در سال 1902، که ماری سی و پنج ساله بود، مقدار کافی رادیم تهیه کرده بود که بتواند وجود آن را اثبات کند. او موفق شده بود یک دهم گرم رادیم خالص به دست آورد.
در دورانی که ماری کار روی خالص کردن رادیم را ادامه می داد، پی یِر به مطالعه و تجزیه ی آن مشغول بود. او موفق به کشف چندین نکته ی مهم شد، از جمله این که وقتی عنصرهای دیگر در کنار رادیم قرار گیرند، خود پرتوزا می شوند. این پدیده را «پرتوزایی القایی» یا «پرتوزایی مصنوعی» می نامند.
در همین دوران کار طاقت فرسا، ماری و پی یِر توانستند سندی تهیه کنند که اهمیت علمی بسیار زیادی داشت. این سند، چکیده ای از همه ی تحقیقات و اطلاعات مربوط به پرتوزا در آن زمان بود.
اکنون علم پرتوزایی با چنان سرعتی پیشرفت می کرد که ماری و پی یِر دریافتند باید دیگران را به کمک بطلبند. دانشمندان گرد آن دو جمع شدند و حتی قبل از خالص شدن رادیم، کار آنها را در زمینه های دیگر تکمیل کردند.
وقتی دختر آنها، ایرِنه، بزرگتر شد، پدر پی یِر مراقبت از او را به عهده گرفت. شب هنگام ماری به خانه باز می گشت تا وظایف مادری را انجام دهد؛ وظایفی از قبیل شستشو، غذا دادن و بازی کردن با ایرِنه و قصه خواندن برای او تا زمانی که به خواب رود.
گاه، هنگامی که بچه سرانجام به خواب می رفت و کارهای خانه داری نیز به پایان می رسید، آن دو به آزمایشگاه باز می گشتند. آنجا، در تاریکی می ایستادند و تابش ملایم رادیم خود را تماشا می کردند.
منبع : برچ، بِوِرلی، (1385)، ماری کوری: پیشگام شجاع تحقیقات پرتوزایی، ترجمه محمدرضا افضلی، تهران: فاطمی، چاپ دوم

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط