مصر باستان (ریشه های تمدن مصر)

موقعیت جغرافیایی مصر، به خصوص رود عظیم نیل، بیش از هر عاملی در شکل گیری تمدن مصر موثر بوده است. از آن جا که رود نیل در واقع تنها منبع آب بوده، زندگی در مصر به آن بستگی داشته است. مصر منطقۀ سبز و
يکشنبه، 27 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مصر باستان (ریشه های تمدن مصر)
مصر باستان (ریشه های تمدن مصر)

 





 
موقعیت جغرافیایی مصر، به خصوص رود عظیم نیل، بیش از هر عاملی در شکل گیری تمدن مصر موثر بوده است. از آن جا که رود نیل در واقع تنها منبع آب بوده، زندگی در مصر به آن بستگی داشته است. مصر منطقۀ سبز و حاصلخیزی مثل یک بوتۀ بزرگ گل در میان صحراست. رودی باریک به طول ۱۱۰۰ کیلومتر و خاک بارور درۀ نیل ریشه های این بوتۀ گل را تشکیل می دادند. گل های این بوته به شکل باتلاقی مثلثی و پست به نام دلتا در محل ورود نیل به دریای مدیترانه قرار داشت. جیمز هنری بریستد(James Henry Breasted) ، مصر شناس، معقتد است که تبدیل سرزمین حاصل خیزی که به وسیلۀ رود نیل مشروب می شد به بیابان شنی برهوت بسیار ناگهانی و سریع بوده است: مثل یک چشم به هم زدن.
عطیه نیل
هر سال با فرا رسیدن بهار، بارش باران های سنگین و ذوب برف ها در سرچشمۀ نیل در کوه های آفریقای مرکزی باعث جریان یافتن سیلاب هایی می شود. بین ماه های ژوئیه (تیر ماه) تا اکتبر (آبان ماه) رود نیل از کناره هایش سر ریز می کند و آب هستی بخشش را در صحرای تشنه توزیع می کند. با پایین رفتن سیلاب، لایه ای از گل سیاه حاصلخیز به جا می ماند. مصریان باستان برای نیل احترام خاصی قایل بودند، آن ها نیز مثل هرودوت (Herodotus) مورخ یونانی می دانستند که مصر خودش «عطیۀ نیل است.» در یک سرود باستانی این احساسات نمایانده شده است:
درود بر نیل، آن که پیش از زمین پدید آمده است، آن که می آید تا به مردمان مصر زندگی ببخشد. رازی از جنبش، تیرگی در میان روشنایی روز. مریدانت که کشتزارهای آن ها را آبیاری می کنی، ستایشت می کنند. (نیل) رارع (خداوند خورشید) آفرید تا به تمام تشنگان زندگی بدهد. آن که می گذارد تا بیابان با جریانش که از بهشت نازل می شود، سیراب شود. محبوب الهۀ خاک است، مهار کنندۀ الهه بذر است، آن که سبب می شود کارگاه های پِتاح (رب النوع هنرمندان و صنعتگران) ترقی کند. الهۀ ماهیان، آن که سبب می شود تا مرغان آبزی در سرچشمۀ رود پرواز کنند... آن که جو و گندم می آفریند تا معابد جشن بگیرند... وقتی سرریز می شوی، چیزهای فراوانی به تو پیشکش می شود، گله ها برای تو قربانی می شوند، به تو بسیار تقدیم می شود، پرنده ها برای تو پروار می شوند. شیرهای بیابان برای تو به دام می افتند تا گشاده دستی و بخشش تو جبران شود.
مصری های باستان برای حفظ روش کشاورزیشان به سیلاب طغیان های سالانۀ نیل وابسته بودند. مصریان در خاک مرطوب اطراف نیل گندم، جو و غلات دیگر کشت می کردند. زراعت هم غذای مردم و هم غذای احشام را فراهم می کرد. مصری ها در دهکده های دایمی ساکن شدند و با آجرهای ساخته شده از گل نیل و مقداری کاه خانه هایی محکم و یک طبقه بنا کردند.
نیل علاوه بر این که منبع تهیه غذا بود، تمدن رو به رشد مصر را محافظت می کرد. در شرق و غرب بستر رود تا جایی که چشم کار می کند بیابان برهوت گسترده است. در شمال نیل دلتا قرار دارد که حاشیۀ باتلاقی آن لنگرگاه مناسبی برای کشتی ها نبود. در جنوب نیل آبشارهایی صخره ای وجود دارد که سفر به جنوب مصر را به وسیله کشتی دشوار می کرد. هر چند راهزنان بادیه نشین بدوی گاهی به دهکده های مصری حمله می کردند، حدود طبیعی سرزمین مصر که تا حدی به وسیله رود نیل پدید آمده بود، قرن ها فاتحان بالقوه را پشت مرزها نگه داشت. در نتیجه، حملۀ دشمنان به مصر معدود بود و مصری ها می توانستند خودشان را وقف تمدن و به رشدشان نمایند.
مصر باستان (ریشه های تمدن مصر)
درخشش نقره فام
بسیاری از مورخان معتقدند که ویژگی های مردم تا حدی به وسیله محیط آن ها شکل می گیرد. مصری ها هم از این قاعده مستثنی نبوده اند. لئونارد کوترل (Leonard Cottrel) نویسندۀ کتاب «زندگی تحت سلطۀ فراعنه» مصر باستان را از چشم یک خدای فرضی آسمانی توصیف می کند.
«من خدایانی آسمانی را تصور می کنم که به پایین به درۀ نیل، زمیل مارپیچ سبز رنگی که به طول هزار کیلومتر در بیابان پیش رفته است، نگاه می کنند... منطقه ای که عرض آن بیش از چند کیلومتر نیست و حتی گاهی کمتر از دو کیلومتر است. در غرب این ناحیه، بیابانی برهوت از شن و صخره گسترده است صحرا. در سوی دیگر بیابان عرب تا چند مایل به سمت شرق تا حد دریای سرخ گسترش می یابد. شبی مهتابی و بدر کامل است و خدای آسمانی من رود عظیم را می بیند که بسان نقرۀ روشن می درخشد. او می تواند این جا و آن جا در طول ساحل نیل نقاط نورانی را ببیند... اما نمی تواند صدها دهکدۀ تاریک را که میلیون ها «فلّاح» (رعایای مصری آن روزگار) در آن ها از خستگی به خواب رفته اند ببیند، رعایایی که در روستاهایی که از خشت گلی ساخته شده اند، ازدحام کرده اند تا خورشید آن ها را به بیرون، به کشتزارهای پست و مسطح فرا بخواند تا به کار ابدیشان ادامه دهند. این مار سبز طی چند صد قرن گذشته چند میلیون روح را زاده است؟ خدای آسمانی نامیرای من زمانی را به یاد می آورد که این شکاف زمینی سبزِ بیابان را فقط حیوانات، پرندگان و خزندگان می شناختند، هنگامی که شیرها و کفتارها، یوزپلنگ ها و گرگ ها در حاشیۀ بیابان می گشتند، و اسب های آبی در آب حرکت می کردند، هنگامی که دسته های عظیم غازها از فراز پاپیروس های (درخت های کاغذ مصری) با تلاقی به سوی ابرها پرواز می کردند، قبل از این که انسان در این دره شناخته شود.
«خدای من درگذر قرن ها دیده است که جنگل ها جای خود را به کشت و زرع داده اند. او دیده است که برای نخستین بار در کرۀ زمین، شهرهای قانونمندی به وجود آمده اند که توسط دشت ها احاطه شدهاند و به وسیله مجراها و جاده ها به هم متصل شده اند، در حالی که باقی آدمیان یا اغلب آنان هنوز از شکارگاهی به شکارگاه دیگر کوچ می کردند.»
نیل علاوه بر این که به دفع دشمنان کمک می کرد، راه ارتباطی منحصر به فرد میان روستاها بود. درۀ باریک و طولانی نیل که مصر علیا نامیده می شود، در بسیاری از قسمت ها تنها بیست کیلومتر پهنا دارد. دهکده ها در طول منطقه ای طولانی از شمال تا جنوب قرار گرفته بودند. در دلتا، یا مصر سفلی، دهکده ها در اطراف هفت شاخۀ رود نیل پراکنده شده بودند.
اگر چه وجود سنگ های عظیم الجثه در آبشارها مانع می شد تا دشمنان برای حمله به جنوب مصر از رودخانه استفاده کنند، اما نیل در داخل مصر قابل کشتیرانی بود و ارتباط و حمل و نقل را بین دهکده ها آسان می کرد. رود همانند بزرگراه عریضی فرعون ها را قادر می ساخت مصر را از نظر سیاسی متحد کنند و یک تمدن مشترک پدید آورند.
استفاده از عقل و هوش
اگرچه خود رود نیل قابل پیش بینی بود، اما سیلاب های آن سال به سال فرق می کرد. اگر سطح سیلاب ها بالا بود، هزاران نفر تلف می شدند، خانه ها ویران می گشت و دانه ها و بذرهایی که برای کشت سال آینده انبار شده بود از بین می رفت. اگر سطح سیلاب پایین بود، مناطق کم تری از آن بهره مند می شد و غلات کم تری کشت و درو می شد. در این سال ها نیز هزاران نفر از گرسنگی می مُردند. براساس مشاهدات آدولف اِرمن (Adolf Erman) ، مصر شناس؛ «روزهای سیلاب... روزهای اضطراب و دلواپسی بودند.»
در سال های ۵۵۰۰ تا ۳۱۰۰ قبل از میلاد، طی دورۀ پیش از سلسله ها، زمانی که دلتا و درۀ نیل در سلسلۀ اول یا خانوادۀ فراعنه متحد نشده بودند، مصری ها روش پیچیده ای برای آبیاری ابداع کردند. آن ها حوضچه هایی در زمین حفر می کردند که مثل آب انبار سیلاب در آن ذخیره می شد. بعد مجراهایی می کندند و آب را از این حوضچه ها به مزارعی که از رود دور بودند، می رساندند مزارعی که حتی سطح بالای سیلاب ها نیز به آن ها نمی رسید. مصری ها چینه ها یا خاکریزی هایی می ساختند تا دیواره های حوضچه ها را تقویت کنند.
روش آبیاری مصری ها به نگه داری مداوم و مرمت حوضچه ها و مجراها نیازمند بود. با گذشت زمان مصری ها پیشرفت های بیش تری کردند، از جمله استفاده از «شَدوف» (Shadoof)، وسیله ای شامل یک سطل که به یک دیرک متصل می شد و آب را از نیل به درون مجاری و از مجاری به کشتزارها هدایت می کرد. روش آبیاری مصری ها به قدری موفق بود که زارعان می توانستند در کی فصل نه تنها یک بار، بلکه دو یا سه بار محصول درو کنند.
یک منبع مصر باستان سرزمین مصر را در این زمان به این صورت توصیف می کند:
در مجاری، ماهی و در دریاچه ها پرنده فراوان است. مزارع مصر به واسطۀ وجود رستنی ها سبز است و در سواحل آن نخل وجود دارد. انبارهای غله لبریز از گندم و جوست. سیر، گندم، کاهو و میوه ها برای بقا (ادامۀ زندگی و سلامت) موجود است و شراب از عسل برتر است. کسی که در این جا ساکن است، خوشحال است زیرا زمین های پست مثل جاهای دیگر پربرکت است.
منبع: آفتاب http://www.aftabir.com



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط