مسلمانان زمانی به ایران وارد شدند که سامانیان از نظامی فاسد و پوسیده برخوردار بودند. پس از فتح ایران توسط مسلمانان روح و دم اسلامی به کالبد بی رمق جامعه دمیده شد. از آن جایی که ایرانیان افراد توانمند و باهوشی هستند به سرعت به حقانیت دین مبارک اسلام پی بردند و با جان و دل پذیرای آن شدند. همین باعث شد تا نظام حکومتی ایران در کمترین زمانی دچار عظیم ترین تحولات گردد.
البته باید به این مسأله توجه داشت که ایران به یکباره در ابتدای کار تحت تسلط مسلمانان درنیامد و سرزمین و بلاد شرق به تدریج توسط مسلمانان فتح شدند. اما به محض این که در این سرزمین ها مردم فرصت می یافتند با آرا و اندیشه اسلامی آشنا گردند، تحولی عظیم در ساختار حکومتی خود می دادند.
در دوران صدر اسلام سیاست های خاصی برای اداره حکومت و مسایل اقتصادی و مالی مردم ارایه گشت. در آن دوران مسایلی چون آبادانی اراضی مرده و بی صاحب، برابری و برادری، استخراج معادن، غنیمت های جنگی، دستمزد عادلانه در برابر کار، تجارت و به دست آوردن مال حلال مطرح و به اجرا درآمد. یقیناً طرح مسایلی از این دست برای ایرانیانی که در شرایط سختی زندگی می کردند و نابرابری و فساد مالی و اجتماعی را به عینه احساس می کردند شگفت آور و جذاب بود. مسلمانان بر این باور بودند که برای اداره حکومت و حفظ اموال دولتی و انجام طرح های عمرانی افراد مومن، متعهد و سخت کوش لازم است. با این حال پس از پیامبر اکرم و پیش آمدن ماجرای خلافت و درپی آن به قدرت رسیدن افرادی چون معاویه و یزید به تدریج چنین اصل مهمی در لایه ای از تردید و ابهام قرار گرفت.
با تمامی این اوصاف در دوران امویان و بعد از آن عباسیان تقسیمات دیوانی صورت گرفت، چرا که تشکیلات اداری و دیوانی در ایران از قدمت بالایی برخوردار بود و لاجرم تلفیق دو تمدن بزرگ باعث شد تا ساختار دیوانی تحت تأثیر سازمان های اداری عصر ساسانی نیز قرار گیرد. دیوان ها در قرون نخستین اسلامی دارای تقسیمات زیر شدند.
۱) دیوان بیت المال= وظیفه اش نظارت بر اموال بیت المال و ثبت آن در دفاتر دیوان بود.
۲) دیوان جیش= این دیوان به دو بخش تقسیم می شد، یکی مجلس تقدیر و دیگری مجلس مقابله. وظیفه اصلی و نهایی مجلس تقدیر تحلیل سپاه و تعیین میزان حقوق آن ها بود. مجلس مقابله هم حکم بازرسان کل را داشت که به بررسی اسناد و افراد سپاهی می پرداخت.
۳) دیوان برید= وظیفه اصلی این دیوان برقراری و ایجاد ارتباط حساب شده با تمامی سرزمین های اسلامی بود. پست در ایران از سابقه طولانی برخوردار بود و در تشکیل حکومت اسلامی در ایران لاجرم سیاست اجرای حمل و نقل و ارتباط براساس آنچه در دوران پیش از اسلام مطرح بود تدوین گشت.
۴) دیوان اعلام و دیوان الرسایل= در پایتخت و از عالی ترین مقامات کشوری، مذهبی و لشکری تشکیل می شد. این دیوان در شرق ایران دیوان الرسایل نامیده می شد. وظیفه اصلی این دیوان تهیه پیمان نامه ها، صدور احکام تصدی مقامات و نظارت بر اسناد موجود و تهیه آن بود.
۵) دیوان خراج= وظیفه دیوان خراج بازهم بررسی مسایل مالی و ثبت آن در دفاتر بود.
همچنین در آن دوران دیوان های دیگری هم وجود داشت که تنها به ذکر نام آن ها بسنده می شود: دیوان نفقات، دیوان التواقیع والدار، دیوان الفض، دیوان خاتم، دیوان صادرات، دیوان البر و صدقات، دیوان مظالم، دیوان شرطه و احداث، دیوان محتسب، دیوان الاشراف، دیوان استیفاء، دیوان اوقاف، دیوان قاضی، دیوان خزانه، دیوان مواریث، دیوان المشرق، دیوان الماء، دیوان السر و دیوان الصوافی.
در دوره امویان سرزمین ایران تنها به دو استان کوفه و بصره تقسیم می گشت. بعدها مسلمانان دریافتند که هر منطقه دارای آداب، سنن و بافت اجتماعی خاص خود است و از این رو بهتر است تقسیمات کشوری بر اساس هر منطقه صورت پذیرد. در عین حال که مرزها و سر حدات مختلف نیز در کار تقسیم کشور بی تاثیر نبوده، آن چنان که سلسله جبال زاگرس درغرب کشور مرز طبیعی قلمداد می گشت. درعین حال سوابق تاریخی نیز در این گونه تقسیم بندی ها تاثیر به سزایی داشت. تا این که حکومت های متقارن در اقصا نقاط ایران تشکیل دادند که در دوران حکومت عباسیان این حکومت ها بسیار زیاد بودند. برخی از آن ها چون طاهریان در شرق به تدریج از فرامین خلیفه سر باز زدند و بر آن شدند تا حکومتی مستقل را به دست آورند. در ایام حکومت طاهریان شرق ایران مخصوصاً شهرهای مهمی چون نیشابور و مرو از آرامش خوبی برخوردار بود. همین مساله باعث شد تا منطقه خراسان رشد قابل توجهی داشته باشد و به تدریج مهد دانش و علم شناخته شود. تا این که حکومت سامانی پا به عرصه وجود نهاد و در مقابل صفاریان ایستاد. در کتاب «تاریخ بخارا» نوشته ابوبکر محمد نرشخی(متوفی به سال ۳۴۸ ق) آمده است که سامان جد این خاتون به حساب می آمد که در زمان اسدبن عبدالله قشیری به دین اسلام روی آورد. او پسر خود را اسد نام نهاد که فرزندان او به حکومت چهار منطقه از شهرهای خراسان رسیدند.
در همان زمان در ایران در سرزمین سیستان یعقوب لیث صفار حکومت می کرد که بعد از او عمرولیث بر مسند قدرت رسید. این در حالی بود که همچنان میان صفاریان و سامانیان درگیری های شدیدی وجود داشت.
قابل ذکر است که نظام حکومت سامانیان بر اساس دربار خلیفه در بغداد شکل گرفته بود. در آن بلاد تمامی سازمان ها و نهادهای حکومتی به دو بخش عمده تقسیم می شدند:
۱) درگاه
۲) دیوان
وکیل وظیفه حفظ و نگهداری امور مالی را بر عهده داشت. همچنین حاجب بزرگ منجمی بود که در راس دربار سامانیان قرار داشت. او مهمترین مامور بلند پایه حکومتی بود که در شرایط بسیار خاص به این مقام رسید. قابل ذکر است که در آن ایام حکومت های بسیار زیادی به تدریج شکل گرفتند که پرداختن به آن ها در این مقاله کوتاه امکان پذیر نیست. تنها به این مساله بسنده می کنیم که ارکان حکومت ایران در آن دوران برپایه نهادها و سازمان های اجتماعی بنا شده بود که هر دوره دارای ویژگی های خاص خود بود.
http://www.aftabir.com منبع آفتاب:
البته باید به این مسأله توجه داشت که ایران به یکباره در ابتدای کار تحت تسلط مسلمانان درنیامد و سرزمین و بلاد شرق به تدریج توسط مسلمانان فتح شدند. اما به محض این که در این سرزمین ها مردم فرصت می یافتند با آرا و اندیشه اسلامی آشنا گردند، تحولی عظیم در ساختار حکومتی خود می دادند.
در دوران صدر اسلام سیاست های خاصی برای اداره حکومت و مسایل اقتصادی و مالی مردم ارایه گشت. در آن دوران مسایلی چون آبادانی اراضی مرده و بی صاحب، برابری و برادری، استخراج معادن، غنیمت های جنگی، دستمزد عادلانه در برابر کار، تجارت و به دست آوردن مال حلال مطرح و به اجرا درآمد. یقیناً طرح مسایلی از این دست برای ایرانیانی که در شرایط سختی زندگی می کردند و نابرابری و فساد مالی و اجتماعی را به عینه احساس می کردند شگفت آور و جذاب بود. مسلمانان بر این باور بودند که برای اداره حکومت و حفظ اموال دولتی و انجام طرح های عمرانی افراد مومن، متعهد و سخت کوش لازم است. با این حال پس از پیامبر اکرم و پیش آمدن ماجرای خلافت و درپی آن به قدرت رسیدن افرادی چون معاویه و یزید به تدریج چنین اصل مهمی در لایه ای از تردید و ابهام قرار گرفت.
با تمامی این اوصاف در دوران امویان و بعد از آن عباسیان تقسیمات دیوانی صورت گرفت، چرا که تشکیلات اداری و دیوانی در ایران از قدمت بالایی برخوردار بود و لاجرم تلفیق دو تمدن بزرگ باعث شد تا ساختار دیوانی تحت تأثیر سازمان های اداری عصر ساسانی نیز قرار گیرد. دیوان ها در قرون نخستین اسلامی دارای تقسیمات زیر شدند.
۱) دیوان بیت المال= وظیفه اش نظارت بر اموال بیت المال و ثبت آن در دفاتر دیوان بود.
۲) دیوان جیش= این دیوان به دو بخش تقسیم می شد، یکی مجلس تقدیر و دیگری مجلس مقابله. وظیفه اصلی و نهایی مجلس تقدیر تحلیل سپاه و تعیین میزان حقوق آن ها بود. مجلس مقابله هم حکم بازرسان کل را داشت که به بررسی اسناد و افراد سپاهی می پرداخت.
۳) دیوان برید= وظیفه اصلی این دیوان برقراری و ایجاد ارتباط حساب شده با تمامی سرزمین های اسلامی بود. پست در ایران از سابقه طولانی برخوردار بود و در تشکیل حکومت اسلامی در ایران لاجرم سیاست اجرای حمل و نقل و ارتباط براساس آنچه در دوران پیش از اسلام مطرح بود تدوین گشت.
۴) دیوان اعلام و دیوان الرسایل= در پایتخت و از عالی ترین مقامات کشوری، مذهبی و لشکری تشکیل می شد. این دیوان در شرق ایران دیوان الرسایل نامیده می شد. وظیفه اصلی این دیوان تهیه پیمان نامه ها، صدور احکام تصدی مقامات و نظارت بر اسناد موجود و تهیه آن بود.
۵) دیوان خراج= وظیفه دیوان خراج بازهم بررسی مسایل مالی و ثبت آن در دفاتر بود.
در دوره امویان سرزمین ایران تنها به دو استان کوفه و بصره تقسیم می گشت. بعدها مسلمانان دریافتند که هر منطقه دارای آداب، سنن و بافت اجتماعی خاص خود است و از این رو بهتر است تقسیمات کشوری بر اساس هر منطقه صورت پذیرد. در عین حال که مرزها و سر حدات مختلف نیز در کار تقسیم کشور بی تاثیر نبوده، آن چنان که سلسله جبال زاگرس درغرب کشور مرز طبیعی قلمداد می گشت. درعین حال سوابق تاریخی نیز در این گونه تقسیم بندی ها تاثیر به سزایی داشت. تا این که حکومت های متقارن در اقصا نقاط ایران تشکیل دادند که در دوران حکومت عباسیان این حکومت ها بسیار زیاد بودند. برخی از آن ها چون طاهریان در شرق به تدریج از فرامین خلیفه سر باز زدند و بر آن شدند تا حکومتی مستقل را به دست آورند. در ایام حکومت طاهریان شرق ایران مخصوصاً شهرهای مهمی چون نیشابور و مرو از آرامش خوبی برخوردار بود. همین مساله باعث شد تا منطقه خراسان رشد قابل توجهی داشته باشد و به تدریج مهد دانش و علم شناخته شود. تا این که حکومت سامانی پا به عرصه وجود نهاد و در مقابل صفاریان ایستاد. در کتاب «تاریخ بخارا» نوشته ابوبکر محمد نرشخی(متوفی به سال ۳۴۸ ق) آمده است که سامان جد این خاتون به حساب می آمد که در زمان اسدبن عبدالله قشیری به دین اسلام روی آورد. او پسر خود را اسد نام نهاد که فرزندان او به حکومت چهار منطقه از شهرهای خراسان رسیدند.
در همان زمان در ایران در سرزمین سیستان یعقوب لیث صفار حکومت می کرد که بعد از او عمرولیث بر مسند قدرت رسید. این در حالی بود که همچنان میان صفاریان و سامانیان درگیری های شدیدی وجود داشت.
قابل ذکر است که نظام حکومت سامانیان بر اساس دربار خلیفه در بغداد شکل گرفته بود. در آن بلاد تمامی سازمان ها و نهادهای حکومتی به دو بخش عمده تقسیم می شدند:
۱) درگاه
۲) دیوان
وکیل وظیفه حفظ و نگهداری امور مالی را بر عهده داشت. همچنین حاجب بزرگ منجمی بود که در راس دربار سامانیان قرار داشت. او مهمترین مامور بلند پایه حکومتی بود که در شرایط بسیار خاص به این مقام رسید. قابل ذکر است که در آن ایام حکومت های بسیار زیادی به تدریج شکل گرفتند که پرداختن به آن ها در این مقاله کوتاه امکان پذیر نیست. تنها به این مساله بسنده می کنیم که ارکان حکومت ایران در آن دوران برپایه نهادها و سازمان های اجتماعی بنا شده بود که هر دوره دارای ویژگی های خاص خود بود.
http://www.aftabir.com منبع آفتاب: