بررسی اوضاع اقتصادی ایران در زمان شاه عباس اول

شاه عباس اول که متولد 978 ق در هرات بود، در 996 ق در قزوین تاجگذاری کرد و سلطنت خود را آغاز کرد. وی که شاهد دخالت‌ها و توطئه‌های امرای قزلباش بود، به دنبال کاستن قدرت بی حد آن‌ها بود و در نهایت نیز شرایط را
سه‌شنبه، 5 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی اوضاع اقتصادی ایران در زمان شاه عباس اول
بررسی اوضاع اقتصادی ایران در زمان شاه عباس اول

 

نویسنده: رضا بیطرفان*
منبع:راسخون



 

زمینه‌ها و عوامل رشد اقتصادی در عصر شاه عباس اول

شاه عباس اول که متولد 978 ق در هرات بود، در 996 ق در قزوین تاجگذاری کرد و سلطنت خود را آغاز کرد. وی که شاهد دخالت‌ها و توطئه‌های امرای قزلباش بود، به دنبال کاستن قدرت بی حد آن‌ها بود و در نهایت نیز شرایط را برای حکومتی مستقل فراهم نمود. نفوذ اندک شاه صفوی، خزانه‌ی خالی و خطر تهاجم بیگانگان شرقی و غربی، میراثی بود که از پدر به وی رسیده بود. «در دورۀ او وسعت ایران به مرزهای خود بازگشت و از قندهار تا بغداد و از خراسان تا بحرین و هرمز را فراگرفت. در این دوره، کوشش های خستگی ناپذیر مردم ایران در زمینه های سیاسی، نظامی، تجاری، دانش و هنر مشهود است»(نوایی، 1386: 219). وی به تجارت علاقه‌ی زیادی داشت و بازرگانی را از راه‌های مهم کسب ثروت و آبادی کشور می‌دانست. قبل از او بازرگانی ایران با سایر کشورها رونق چندانی نداشت. شاه عباس می‌دانست که علاوه بر درآمد کشاورزی و معادن و استفاده از منابع طبیعی، تجارت نیز از عوامل رشد و رونق اقتصاد کشور خواهد بود. در همین راستا بود که وی با راهزنان برخورد جدی کرد تا امنیت در راه‌ها برقرار شود و تاجران با خیالی آسوده به بازرگانی در راه‌ها بپردازند. دلاواله امنیت موجود در ایران را بسیار بهتر از کشور عثمانی می‌داند و می‌گوید: «امروز نقاط ایران همه جا آباد و پرجمعیت و برای مسافرت مطمئن است»(دلاواله، 1370: 28). شاه عباس که در ابتدای سلطنت به ناامنی راه‌ها واقف شد، حکام ایالات را مأمور کرد تا در هرولایتی، راهزنان را دستگیر و به نابودی آن‌ها اقدام کنند. وی هر قسمت از راه‌های کشور را به مأموری با عنوان راهدار سپرد تا مال هرکس را که دزدان به سرقت بردند، پیدا کرده و به صاحبش برگردانند. به همین جهت یکی از منابع درآمد دولت، عوارض راهداری بود که از کاروان‌ها گرفته می‌شد و جمع آوری آن به عهده‌ی راهدارانی بود که در نقاط مختلف مستقر می‌شدند و کسی نمی‌توانست از دید آن‌ها پنهان شود. این نظام راهداری به خوبی جواب می‌داده است. همچنین آباد ساختن راه‌ها و تعمیر آنها به ارتباطات بسیار کمک نمود و ساخت پل‌ها و کاروانسراها، امر تجارت و رفت و آمد را تسهیل کرد. حکام ایالات و مقامات محلی نیز با تأسی از پادشاه خود به کار تسطیح و ترمیم جاده‌ها و احداث پل‌ها و کاروانسراهای شهری و بین راهی روی آوردند تا جاییکه فیگوئروا از اقدامات الله وردی خان حکمران فارس در جهت ایجاد پل‌هایی بر روی رودخانه‌ی کر سخن می گویدکه باعث تسهیل در عبور و مرور مسافران به اصفهان و بالعکس شده بود (فیگوئروا، 1363: 220). کاروانسراها به خصوص کاروانسراهای بین راهی، نقش عمده ای در تجارت و بازرگانی این دوره ایفا می‌کردند و بدون آن‌ها مسافرت و تجارت عملی نبود به همین دلیل شاه عباس اول به ساختن این بناها مبادرت می‌کرد. علاوه بر کاروانسراهای بین راهی، در شهرها و حومه‌ی آن‌ها نیز کاروانسراهای متعددی وجود داشت که برخی بسیار بزرگ و شگفت انگیز بودند. این مکان‌ها نه فقط مسافرخانه ای برای پذیرایی مسافران، بلکه علاوه بر این پناهگاهی خوب و مطمئن بود که آن‌ها را از غارت دزدان و حمله‌ی جانوران و هوای سرد محفوظ می‌داشت و تجار می‌توانستند بعضی از معاملات کوچک خود را در آن انجام دهند. کاروانسراهای بین راه رایگان بوده و از بابت اقامت مسافران، پولی دریافت نمی‌کردند و مسافران تا هر زمان که می‌خواستند در آنجا اقامت می‌کردند. اما کاروانسراهای شهری که دارای اتاق‌های مجهز به قفل بودند و بیشتر برای نگهداری مال التجاره ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند مبلغ مختصری به عنوان کرایه از تجار دریافت می‌کردند. راه‌های کشور دور و بدون امکانات سکونت و تأمین آب و آذوقه بودند و کاروانسراها در این زمینه موجب رفاه حال مسافران به شمار می‌رفتند. به گفته‌ی اولئاریوس در اصفهان به تنهایی بیست و چهار کاروانسرا وجود داشت و هر یک از آن‌ها سالانه 200 تا 300 تومان مالیات پرداخت می‌کردند (اولئاریوس، 1363: 745). نصرالله فلسفی نیز ضمن اشاره به این کاروانسراها به بیست و پنج کاروانسرای اصفهان در اواخر پادشاهی شاه عباس اول اشاره می‌کند که درآمد هریک از آن‌ها در سال از 360 تومان کمتر نبود (فلسفی، 1371، ج 1: 201).
بدون تردید امنیت ایجاد شده در ایران عصر شاه عباس که به دلیل جنگ‌های متعدد وی در شرق و غرب کشور فراهم گردید، از مهم‌ترین عوامل رونق اقتصادی روزگار اوست. امکان تجارت برای اروپاییان زمانی فراهم شد که امنیت و آسایش در داخل مرزهای ایران پدید آمد و سواحل ایران آمادگی لازم برای تجارت را به دست آورده بودند. علاوه بر ایجاد امنیت و ساخت بناهای بین راهی برای تسهیل ارتباطات و حرکت کاروان‌های تجاری، اوضاع باثبات سیاسی کشور در این زمان نیز کمک شایانی به رونق امور اقتصادی نمود. به گفته‌ی دکتر باستانی پاریزی، ثبات امور سیاسی که در دوران شاهان صفوی ایجادشده بود، باعث موفقیت ایشان در امور اقتصادی گردید (باستانی پاریزی، 1357: 145). از زمان شاه عباس اول، تحولات اساسی در حکومت در مقایسه با حکومت‌های گذشته پدید آمد و «در این دوران ایران برای اولین بار از لحاظ سیاسی دارای حکومتی ملی به معنای امروزی شد»(لمبتون، 1362: 247). از مواردی که دوره‌ی حکومت وی را به لحظ اقتصادی رونق بخشید، اندیشه‌ی توسعه خواهی و توجه وی به استفاده از منابع اقتصادی در راستای پیشرفت کشور بوده است. شاه عباس با پشتیبانی عناصر ایرانی کوشش داشت نیروهای تولیدی داخلی ایران را احیا کند و از همه مهم تر به آبادی مناطق مرکزی ایران همت گماشت. اقدامات او در زمینه‌ی مالیات مانند لغو مالیات دامداری و کاهش چشمگیر مالیات‌ها و حتی بخشش سه ساله‌ی مالیات اصفهان، موجبات دلگرمی و امنیت دهقانان را فراهم نمود.
در روزگار شاه عباس اول به مناطق روستایی و اقتصاد کشاورزی نیز توجه می‌شد. البته این توجه به کشاورزی و روستا بعد از وی به تدریج کم رنگ شد تا اینکه در زمان شاه سلیمان و پس از او بهره کشی و استثمار روستاییان گسترش پیدا کرد (یاوری، 1359: 18). از اقدامات عمده‌ی شاه عباس در جهت رشد و رونق کشاورزی، تلاش وی برای حداکثر بهره برداری از ذخایر آب بود و برای رسیدن به این هدف اقداماتی برای توسعه‌ی شبکه‌ی آب، ایجاد بند و کانال، احداث کاریزهای جدید، تعمیر قنوات و مجاری قدیم و بازسازی و اصلاح نظام تقسیم آب به ویژه در مورد زاینده رود انجام داد.
از سیاست‌های مهم شاه عباس در زمینه‌ی تجارت و اقتصاد، مسأله‌ی ممنوعیت خروج پول نقد (طلا و نقره‌ی مسکوک) از کشور بود که منابع خیلی به آن توجه نداشته‌اند. وی با اتخاذ این سیاست مالی علاوه بر اینکه قصد داشت ثروت خود را حفظ کند، می‌کوشید بنیه‌ی نظامی حکومت خود را در مقابل خطرات داخلی و خارجی تقویت نماید. این ممانعت از خروج پول از کشور موجب افزایش خزانه‌ی شاهی گشت. به همین جهت هنگام خروج بازرگانان و تجار خارجی از ایران، مأموران مرزی با سخت گیری زیاد آن‌ها را بازرسی می‌کردند تا از خروج طلا و نقره از کشور جلوگیری کنند و هرکس که سعی می‌کرد به صورت پنهانی طلا و نقره از کشور خارج کند به مجازات مرگ دچار می‌شد. این سیاست، تجار خارجی را مجبور می‌کرد به جای طلا و نقدینگی حاصل از فروش کالاهایشان در ایران، اجناس ایرانی را که در سایر کشورها خریدار داشت، تهیه کرده و به کشورهای خود ببرند. این سیاست بعد از شاه عباس دنبال نشد و منجر به خروج زیاد طلا و نقره توسط شرکت‌های تجاری اروپایی شد.
در سایه‌ی اقدامات شاه عباس اول بود که تجارت و بازرگانی در دوران وی توسعه‌ی شایانی یافت و اغلب شهرهای ایران از رونق اقتصادی بیشتری در مقایسه با دیگر دوره‌های حاکمیت صفویان برخوردار شدند. در این دوران علاوه بر گسترش تجارت خارجی، تجارت و صنعت داخلی نیز رشد قابل توجهی پیدا نمود و بازارهای شهرهای ایران دارای رسته‌های مخصوص برای هریک از گروه‌های پیشه وران بود.

تجارت داخلی و صنایع در عصر شاه عباس اول

اقتصاد صفویان متکی بر گله داری و کشاورزی بود و مردم ایران اغلب کشاورز و روستا نشین بودند. در دوره‌ی قبل از شاه عباس اول بیشتر زمین‌ها برای پرداخت حقوق به مقامات کشوری و روحانی تخصیص یافته بود. از زمان شاه عباس به بعد اراضی بیشتر تحت نظارت مستقیم شاه درآمد و از سوی ناظران شاه اداره می‌شد. در ساختار شهری بازار منبع درآمد بود و بازاریان از نظر اقتصادی و حتی اجتماعی دارای نفوذ فوق العاده بودند و از ارکان تولید و تجارت و اقتصاد محسوب می‌شدند. اصناف مختلف نیز در نواحی مختلف بازار تجمع داشتند و قسمتی از بازار به نام آنان اختصاص می‌یافت. در دوران شاه عباس اول، در اثر توجه صفویان، فعالیت‌های صنعتی گسترده ای در شهرهای ایران به راه افتاد و محصولات متنوعی به بازارها عرضه شد. در زمان وی به واسطۀحمایت از هنر و صنعت، بافتن پارچه‌های گران قیمت با دقت و مهارت بسیار ادامه یافت و نساجی از توسعه‌ی زیادی برخوردار شد. شاه عباس برای تولید منسوجات مختلف در تمام شهرهای بزرگ کشور، کارخانه‌های شعربافی، زربافی و زرکشی ایجاد کرد. بهترین نوع پارچه‌های ابریشمی و زربفت و مخمل‌های طلایی را در کارگاه‌های بزرگ نساجی اصفهان، کرمان، یزد، کاشان، مشهد و شیراز می‌بافتند. کارگاه‌های سلطنتی که شاه عباس ایجاد کرده بود نه تنها آنچه را که مورد نیاز دربار بود تهیه می‌کرد، بلکه بر درآمد خزانه‌ی سلطنتی نیز می‌افزود. نساجی گل سر سبد حرفه‌ها بود و بخش بزرگی از منسوجات تولیدی روانه‌ی بازارهای خارجی می‌شد. در دوره‌ی صفویه تولید پارچه‌های ابریشمی و پارچه‌ی نخی بسیار توسعه یافت. محل تولید پارچه‌های ابریشمی بیشتر در شهرها بود ولی پارچه‌هایی که از نخ پنبه بودند، اغلب در روستا تولید می‌شد (فلور، 1371: 89). بزرگ‌ترین کارخانه‌های پارچه بافی در شهر کاشان بود که انواع منسوجات گرانبها از اطلس و مخمل و ابریشم در آن بافته می‌شد. صنایع دستی ایران نیز در دوران صفوی در اوج هنر و تکنیک قرار داشت و بیشتر آن نیز در روستاها تولید می‌شد.
از مهم‌ترین فراورده‌های صنعتی و تجاری ایران در دوره‌ی صفویه، قالی بود و قالی ایرانی در این دوران به اوج شهرت خود در جهان رسید. فرش‌های ایران بیشتر از پشم گوسفند بافته می‌شدند و برای رنگ کردن پشم‌ها از رنگ‌های طبیعی استفاده می‌شد. با وجود قدمت زیاد قالی بافی در ایران، صفویان بودند که این صنعت روستایی را به فعالیتی گسترده در سطح کشور ارتقا دادند و آن را به یکی از ارکان اقتصاد کشور تبدیل نمودند. شاه عباس اول با تأسیس کارگاه‌های قالی بافی در شهرهایی مانند اصفهان و کاشان، قالی بافی را به سطح صنعتی ملی در ایران رساند. قالی‌های بافته شده از ابریشم و طلا در کاشان بافته می‌شد و در اصفهان نه تنها فرش‌های گران بهای سفارشی شاه بلکه فرش‌های سفارشی اشخاص دیگر نیز به دست استادان بافنده‌ی کارگاه سلطنتی تهیه می‌شد. سلاح‌های سرد در این دوران از تولیدات مهم به شمار می‌رفت و پس از اصفهان و خراسان، در قزوین و شیراز بهترین نوع اسلحه‌ی سرد تهیه می‌شد. ساختن شمشیر و سایر سلاح‌ها به عنوان حرفه ای دائم در کارگاه‌های دولتی ادامه داشت و صادرات آن نیز از منابع درآمد صنعتگران ایرانی به شمار می‌رفت.
در سفال سازی نیز در عصر صفوی مبادله‌ی وسیع تکنیک و طرح بین ایران و چین اتفاق افتاد و شاه عباس سیصد کوزه گر چینی را به همراه خانواده‌هایشان به ایران آورد و در ایران ساکن کرد. یکی از شهرهایی که در دوره‌ی شاه عباس اول در راه تحقق اهداف اقتصادی وی نقش آفرینی می‌کرد، شهر تاریخی اصفهان بود. از اقدامات مهم شاه عباس اول، انتخاب اصفهان به پایتختی بود. انتخاب اصفهان به جهت ملاحظات اقتصادی نیز بسیار حائز اهمیت بود و این شهر با توجه به مرکزیتی که داشت، در جهت ارتباط میان شمال کشور و سواحل خلیج فارس عمل می‌کرد و راه را برای صدور محصولات از خلیج فارس هموارتر می‌ساخت. شهرهایی مانند اصفهان، هرمز و تبریز از جمله شهرهایی بودند که بازرگانان به جهت داد و ستد ابریشم در آن‌ها حاضر می‌شدند و مسیر کاروان‌های تجاری نیز اغلب از این شهرها می‌گذشت. بازرگانان از سراسر آسیا و اروپا برای خرید پارچه‌های ابریشمی به اصفهان می‌آمدند که بازار عمده‌ی ابریشم خاور زمین شده بود. رفت و آمد نمایندگان کشورهای مختلف برای انعقاد قراردادهای تجاری با شاه ایران و تأسیس دفاتر تجاری در اصفهان، در این دوران افزایش چشمگیری یافت. ارامنه‌ی جلفا نیز عاملان شاه در تجارت خارجی ابریشم بودند و از این فرصت در جهت تقویت خود و توسعه‌ی روابط با اروپا بهره بردند. بازرگانان ارمنی از درآمد فروش ابریشم در اروپا، گذشته از پول نقد، مقداری امتعه و اجناس فرنگی که در شهرهای بزرگ ایران مشتری فراوان داشت، به اصفهان می‌فرستادند. شاه عباس و شیخ بهایی نیز با ایجاد شبکه‌های کامل آبیاری و ارتباطی و بنیان نهادن شهر بازرگانی و پررونق نجف آباد برای تهیه‌ی آذوقه‌ی شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید فراهم آوردند (سیوری، 1380: 139). بازار اصفهان نیز در این دوران در تقویت اقتصاد کشور نقش زیادی پیدا کرد و گستردگی و رونق بسیاری یافت. علاوه بر حجره‌های بسیاری که در بازار اصفهان وجود داشت، کارگاه‌های فراوانی نیز در آن دیده می‌شد که سیاحان از تعداد آن‌ها و فعالیتشان گفته‌اند. به گفته‌ی شاردن، بازار قیصریه، میدان نقش جهان و چهارباغ سه مرکز مهم تجاری شهر محسوب می‌شدند و بازار قیصریه، بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین بازار اصفهان محسوب می‌شده است (شاردن، 1345، ج 7: 131). کمپفر نیز وجود بازار قیصریه را معیار خوبی برای اظهار نظر درباره‌ی رفاه اجتماعی و توسعه‌ی داد و ستد در اصفهان می‌داند (کمپفر، 1363: 67).

تجارت خارجی در عصر شاه عباس اول

تا پیش از تسلط پرتغالی‌ها بر خلیج فارس، هیچ کشوری نتوانسته بود به تنهایی بر تمام منطقه مسلط شود. پرتغالی‌ها به دنبال آن بودند تا با تسلط بر راه‌های قدیمی تجارت در دریای سرخ، خلیج فارس و تنگه‌ی مالاکا، تمام کشتی‌ها را وادار به دور زدن دماغه‌ی امید نیک کنند و حمل محصولات نیز تنها در انحصار کشتی‌های پرتغالی باشد. شاه عباس در 1010 ق پرتغالی‌ها را از بحرین بیرون کرد اما به خوبی متوجه شد که بدون کمک نیروی دریایی قادر به تصرف هرمز نخواهد بود و به همین جهت به دنبال گرفتن کمک انگلیسی‌ها در این زمینه بود. وی با دادن امتیازات تجاری در شهرهای مختلف به کمپانی هند شرقی، انگلیسی‌ها را در یک حمله‌ی مشترک به هرمز با خود همراه نمود و به حاکمیت پرتغالی‌ها در این جزیره پایان داد.
در این دوره، بندر هرمز برای شاه عباس از لحاظ صدور ابریشم ایران که در انحصار شاه بود اهمیت فراوانی داشت. در قرن دهم هجری قمری، هرمز مرکزی برای هند، عربستان، ایران و کشورهای دور و نزدیک بود و ملیت‌های گوناگون برای خرید ادویه و سنگ‌های قیمتی در آن حاضر بودند. در هرسال دوبار کاروان‌های بزرگی از نواحی مدیترانه و ایران، کالاهای خود را به هرمز می‌آوردند. شاه عباس در پی آن بود که ابریشم ایران از راه عثمانی به اروپا صادر نشود و از راه هرمز و مسیر دریایی دور آفریقا که ارزان تر بود به اروپا فرستاده شود.
شهرهای اصفهان، تبریز، اردبیل، کاشان، یزد، بندرعباس، همدان، قزوین و مشهد در دوران شاه عباس اول از نظر تجارت و تولیدات صنعتی و کشاورزی گسترش یافتند. از مهم‌ترین محصولات ایران در این دوره، ابریشم طبیعی بود که اغلب در استان‌های شمالی تولید می‌شد. در این میان ابریشم گیلان از اهمیت بالایی برخوردار بود و سهم بیشتری را دارا بود. به همین دلیل گیلان و مازندران از شهرهای مهم در نزد سلاطین صفوی بودند و ابریشم گیلان در تمام کشورهای اروپایی شهرت داشت و توانست بازرگانان خارجی را جذب کند. قسمتی از محصول ابریشم تولیدی در این دوران به خارج صادر می‌شد. به دلیل همین محصول بود که صفویان با کشورهای زیادی مناسبات تجاری گسترده پیدا کردند. شاه عباس پس از آنکه خرید و فروش ابریشم ایران را در اختیار خویش گرفت، برای آنکه از مصرف ابریشم در داخل کشور بکاهد و بر میزان صادرات آن اضافه کند، دستور داد تا مردان از پوشیدن لباس‌های ابریشمی خودداری کنند و بیشتر لباس‌های نخی و پنبه ای بپوشند. تساهل و تسامح مذهبی از سیاست‌های شاه عباس اول برای پیشبرد تجارت خارجی نسبت به اروپاییان بود. وی به درستی به این نکته پی برد که سیاست تساهل مذهبی نسبت به روحانیون مسیحی به برقراری محیطی خواهد انجامید که در آن تجارت با اروپا قادر به شکوفا شدن است. مبلغان مذهبی عصر صفوی اغلب کاتولیک و از فرقه‌های کرملی، آگوستین، فرانسیسکن و کاپوسن و ژزوئیت ها بودند و اغلب از اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و گاه هلند و انگلستان می‌آمدند و بیشتر در شهرهای اصفهان، شیراز، بندرعباس و تبریز مشغول بودند (میراحمدی، 1363: 104). به هر صورت توجه شاه عباس اول به مسیحیان منجر به توسعه‌ی روابط ایران و اروپا گردید و منافع بسیاری به کشور ایران رسید.

نتیجه

از عوامل رونق اقتصادی در زمان شاه عباس اول، رشد تجارت و بازرگانی بود. افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی و توسعه‌ی داد و ستد داخلی و خارجی موجب افزایش جمعیت، فعالیت دائمی بازارها، ایجاد مشاغل تولیدی گردید. شهرهایی چون اصفهان در سایه‌ی این توسعه‌ی اقتصادی در میان شهرهای جهان کسب اعتبار نمودند. با به قدرت رسیدن شاه عباس اول، ایران وارد دوران تازه ای از حیات خود گردید. وی که با مشکلات فراوان داخلی و خارجی روبرو بود، از مقتدرترین سلاطین صفوی به شمار می‌رفت. دسته بندی قزلباش‌ها، تهدید مرزها توسط دشمنان خارجی، بخشی از مشکلات وی بود. شاه عباس با درایت و سیاستی که در کارها از خود نشان داد بر این مشکلات غلبه کرد و کشور ایران را به لحاظ سیاسی و اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار داد. البته این نکته را نباید نادیده گرفت که سیاست‌های وی در بسیاری از موارد نیز موجب ضعف و سستی پایه‌های حکومت صفوی در زمان جانشینانش گردید.

پی‌نوشت‌ها:

* (کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی)

کتابنامه
نوایی، عبدالحسین (1386)، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، تهران: سمت.
دلاواله، پیترو (1370)، سفرنامه، ترجمه‌ی شعاع الدین شفا، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
فیگوئروا، دون گارسیا سیلوا (1363)، سفرنامه، ترجمه‌ی غلامرضا سمیعی، تهران: نشر نو.
باستانی پاریزی، محمد ابراهیم (1357)، سیاست و اقتصاد عصر صفوی، تهران: انتشارات صفی علیشاه.
لمبتون، ا.ک.س (1362)، مالک و زارع، ترجمه‌ی منوچهر امیری، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
یاوری، احمد رضا (1359)، شناخت کشاورزی سنتی ایران، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
فلور، ویلم (1371)، صنعتی شدن ایران، ترجمه‌ی ابوالقاسم سری، تهران: انتشارات توس.
سیوری، راجر (1380)، ایران عصر صفوی، ترجمه‌ی کامبیز عزیزی، تهران: انتشارات مرکز.
شاردن، ژان (1345)، سفرنامه‌ی شاردن، ترجمه‌ی محمد عباسی، ج 7، تهران: انتشارات امیرکبیر.
کمپفر، انگلبرت (1363)، سفرنامه‌ی کمپفر، ترجمه‌ی کیکاووس جهانداری، تهران: انتشارات خوارزمی.
اولئاریوس، آدام (1363)، سفرنامه‌ی آدام اولئاریوس، ترجمه‌ی احمد بهپور، تهران: انتشارات نگار.
فلسفی، نصرالله (1371)، زندگانی شاه عباس اول، ج 1، تهران: انتشارات علمی.
میراحمدی، مریم (1363)، دین و مذهب در عصر صفوی، تهران: انتشارات امیر کبیر.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط