نویسنده: محمد کاوه
از نظر قانونی و جرم شناختی، فعل مجرمانه می تواند با ضرر و زیان های مادی، معنوی و یا منافعی که ممکن الحصول هستند همراه باشد.
الف- ضرر و زیان های مادی:
خسارتی است که بر اثر ارتکاب عملی که در قانون جرم شناخته می شود به اموال و دارایی قربانی وارد می شود و عبارت است از: کاهش دارایی مثبت قربانی یا بزه دیده، افزایش دارایی مجرم، از بین رفتن منفعت مال و یا حق قربانی، صدمه به تمامیت جسمانی و سلامتی و به دنبال آن افزایش مخارج زندگی یا مرگ فرد قربانی (درخشان نیا، 1384: 46-30).ب- ضرر و زیان های معنوی:
به خسارتی گفته می شود که از لطمه بر سرمایه معنوی هر شخص ناشی می شود. مثل: لطمه به حیثیت، شرافت، کرامت، اعتبار، آزادی و معتقدات مذهبی او، دردهای جسمانی، رنج های روحی، از بین رفتن زیبایی و حتی خسارت به نزدیکان بزه دیده (همان، 111-105).پ- منافع ممکن الحصول:
منافع ممکن الحصول و یا به تعبیر فقهی «عدم النفع» عبارت است از آن که یک شخص از فایده ای که انتظار دارد محروم شود؛ که البته شامل منافع غیر مادی نمی شود. مانند توقیف غیر قانونی یک فرد شاغل که موجب قطع دستمزد او می شود (همان، 161 و 160).اما از منظر جامعه شناختی، بروز و گسترش جرم در یک جامعه اثرهای زیانباری را به ویژه به لحاظ اجتماعی خواهد گذاشت. آثار جرم منجر به تقبل هزینه هایی از سوی جامعه می شود که به طور کلی می توان آن را به 3 گروه تقسیم بندی کرد:
1- هزینه هایی که قبل از بروز جرم ایجاد می شوند؛
2- هزینه هایی که هنگام بروز جرم حاصل می شوند و
3- هزینه هایی که پس از بروز جرم به وجود می آیند.
جامعه برای کاهش میزان جرم و جنایت ناچار به تحمل هزینه های متعددی توسط بخش خصوصی و بخش عمومی است. بخش خصوصی با هدف تأمین امنیت خود، در تلاش است تا با به کارگیری سیستم های جدید و پیشرفته امنیتی، نیروی کار خود را از گزند آسیب های احتمال در امان نگهدارد. علاوه بر هزینه های مستقیم مذکور، بخش خصوصی باید هزینه های غیر مستقیمی نیز بپردازد که اهم آنها عبارتند از:
• نقل مکان به مکان های امن تر که می تواند هزینه بر باشد.
• پرهیز از سپری کردن اوقات فراغت در خارج از خانه.
• افزایش تمایل به بیمه های خاصی مانند بیمه سرقت.
• کاهش قیمت منازل مسکونی در محل هایی که جرم خیزتر هستند.
• کاهش سرمایه گذاری به خاطر تأثیر جرم بر افزایش ریسک.
• کاهش کیفیت زندگی به خاطر ایجاد رعب و وحشت.
از سوی دیگر، دولت یا بخش عمومی با توجه به وظیفه تأمین امنیت جامعه، ناچار است از طریق صرف هزینه در اموری مانند: پلیس، بازآموزی و حتی آموزش در جهت کاهش جرم در جامعه تلاش کند. در این میان، بدیهی است که صرف هزینه در امور جنایی از سوی دولت موجب می شود که سهم هزینه های دیگر مانند: بهداشت، آموزش و عمران کاهش یابد؛ که این امر خود نشان دهنده هزینه فرصت از دست رفته هزینه های انتظامی است. از طرفی، ارتکاب هر جرمی مستلزم صرف نیروی کار و سرمایه ای است که به سمت آن سوق داده می شود. بنابراین، بخش دوم هزینه های جرم هنگام وقوع آن به وجود می آید و سرانجام پس از وقوع جرم نیز هزینه های متعددی حاصل می شود که برخی از آنها مانند از بین رفتن سرمایه های فیزیکی و انسانی مربوط به قربانیان است و بخش بسیار مهمی از آن نیز به هنگام دستگیری مجرمان ایجاد می شود؛ مانند هزینه های مربوط به دادگاه ها و زندان ها. همچنین می توان هزینه های بلند مدت دیگری را برای خانواده های قربانیان و مجرمان به لحاظ آثار احتمالی آن در آینده برشمرد (حسینی نژاد، 1384: 40 و 39).
از جنبه روانی نیز یکی از پی آمدهای جرم، ترسی است که در بین افراد از وقوع جرم به وجود می آید. از دهه 1960 ترس از جرم به عنوان یک واقعیت اجتماعی که به اندازه خود جرم اهمیت دارد مورد توجه قرار گرفت. مطالعات ترس از جرم عموماً بر ویژگی های فردی و محیطی هم چون متغیر های علّی تأکید می کنند. امروزه تردیدی نیست که مناطق شهری جرم خیزترین و از همین رو ترس آفرین ترین مکان ها به شمار می روند. بر همین اساس توجه زیادی به ترس از جرم در مناطق شهری توسط محققان در نقاط مختلف دنیا صورت می گیرد. این توجه تا حدودی به این دلیل است که ترس از جرم تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی دارد. مثلاً ترس از جرم می تواند پی آمدهای ناخوشایندی برای افراد داشته باشد و احساس بی اعتمادی، عدم امنیت و آسیب پذیری را در افراد ایجاد کند. البته ترس از جرم تنها به سطح فردی محدود نشده و در سطح اجتماعی نیز آثار منفی به همراه دارد. به عنوان نمونه، ترس از جرم می تواند اجتماعات را تجزیه کرده و توان مقابله اثربخش با فعالیت های مجرمانه را کاهش دهد. همچنین اشاعه ترس از جرم منجر به رفتارهایی می شود که بر هم زننده کل اجتماع است. پژوهش گران به تازگی مفاهیمی را پیرامون ترس از جرم ارائه کرده اند که تنوع فرضیه ها در تبیین این پدیده را نشان می دهد. یکی از این مفاهیم، قربانی شدن (Victimization) می باشد. بسیاری از مطالعات از جمله بررسی های اوانز و فلتچر (Evans & Fletcher-2000) و مایز (Mays-2001) رابطه مثبتی را بین خشونت فیزیکی و قربانی شدن غیر مستقیم با ترس از جرم گزارش کرده اند. در حالی که قربانی شدن تا حدی در ترس از جرم نقش دارد، اما دیدگاه قربانی شدن غیر مستقیم در تلاش است تا توضیح دهد که تجربه های غیر مستقیم قربانی شدن نیز ترس از جرم را گسترده تر می کند. یعنی کسانی که در مورد جرم می شنوند یا قربانیان جرایم را می شناسند، به طور غیر مستقیم قربانی می شوند. دیدگاه قربانی شدن همچنین این ایده را در بر می گیرد که آسیب پذیری فیزیکی و اجتماعی (Physical & Social Vulnerability) بر اساس عوامل جمعیت شناختی از جمله: جنسیت، نژاد و پایگاه اجتماعی ترس از جرم را تشدید می کند. در این رابطه سیر (Siehr-2004) و شافر و همکاران (Schafer Et Al-2006) متوجه شدند که زنان و افراد مسن که احساس آسیب پذیری بیشتری دارند ترس از جرم زیادتری را نیز نشان می دهند. علیخواه و نجیبی (1385) و مدیری (1385) نیز تبیین مشابهی برای رابطه بین درآمد پایین و ترس از جرم ارائه داده اند (احمدی، سروش و افراسیابی، 1388: 67-65). از نظر جنسیتی نیز در بسیاری از تحقیقات ثابت شده است که زنان بیش تر از مردان از وقوع جرایم می ترسند و بر همین اساس ایجاد آرامش در اجتماع برای آنها بسیار دشوارتر از مردان است. استانکو (Stanko) در تحقیقی ثابت کرد که به طور ثابت احساس ناامنی و ترس از جرم در زنان 3 برابر مردان است. از نظر او دلایل این امر عبارت است از:
• زنان به لحاظ جسمانی توان کمتری نسبت به مردان دارند.
• در زنان گرایش فزاینده ای برای به یاد آوردن تجارب اولیه زندگی و تسری ترسشان به سایر موقعیت های زندگی وجود دارد.
• نگهداری و حفاظت از کودکان، زنان را بیشتر مستعد ترس از جرم می کند.
• زنان کنترل کمتری بر حیطه خصوصی خود دارند و به همین دلیل بیش تر می ترسند.
• زنان نسبت به سایر انواع آسیب ها، بیش تر در معرض تعرض جنسی قرار می گیرند؛ از همین رو به خطراتی که با آن مواجه می شوند عکس العمل واقع گرایانه ای نشان می دهند (رحیمی، 1387: 125).
البته باید دانست که ضرر و زیان های ناشی از جرم و پی آمدهای آن با توجه به نوع جرم تفاوت دارند و دامنه آن بسیار گسترده است. این آثار و تبعات عبارتند از: پی آمدهای جسمی، روانی، شغلی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و بهداشتی.
منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.