اختلالات روانی

اختلالات روانی (Mental Disorders) بیماری هایی با تظاهرات روان شناختی یا رفتاری، همراه با ناراحتی قابل ملاحظه و اختلال کارکرد ناشی از یک آشفتگی زیست شناختی، جامعه شناختی، روان شناختی، ژنتیکی، فیزیکی یا
يکشنبه، 24 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اختلالات روانی
 اختلالات روانی

نویسنده: محمد کاوه




 

اختلالات روانی (Mental Disorders) بیماری هایی با تظاهرات روان شناختی یا رفتاری، همراه با ناراحتی قابل ملاحظه و اختلال کارکرد ناشی از یک آشفتگی زیست شناختی، جامعه شناختی، روان شناختی، ژنتیکی، فیزیکی یا شیمیایی هستند که ارزیابی آنها برحسب انحراف از یک مفهوم هنجاری صورت می گیرد و هر بیماری علائم و نشانه های مشخص خود را دارد (سادوک، 1383: 27). روان شناسان، اختلالات روانی را عدم توانایی روان شناختی فرد در مقابله واقع بینانه و مؤثر با سختی های معمول زندگی تعریف کرده اند (شاملو، 1382: 109). مدل غالب اختلالات روانی، مدل زیستی - روانی - اجتماعی است و متغیرهای زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی همگی در ایجاد این نابهنجاری دخالت دارند (ویتیگ، 1386: 159). از نظر سبب شناسی، برخی از دانشمندان معتقدند که منشأ بسیاری از بیماری های روانی از قبیل: افسردگی، یأس، ترس، اضطراب، بدبینی، احساس پوچی، بی اعتمادی و عصبانیت می تواند ناشی از سرکوب کردن غریزه جنسی باشد (امینی، 1384: 57 و 56). به هر حال، اختلالات روانی را می توان زیربنای تقریباً همه آسیب های اجتماعی و بسیاری از بیماری های جسمی (سلطانی، 1388: 18) دانست؛ زیرا مشکلات رفتاری یا روانی می توانند به طور ناخواسته بر سیر یا عاقبت یک بیماری طبی عمومی تأثیر قابل ملاحظه ای گذاشته و یا خطر نتیجه ای ناخواسته را در شخص به میزان زیادی افزایش دهند. امروزه بسیار اندک هستند دانشمندانی که تأثیر عوامل روانی یا رفتاری را که تقریباً در تمام بیماری های طبی مشهود هستند قبول نداشته باشند (مدرسی، 1386: 9). گذشته از این عارضه، مشکلات روحی و روانی می توانند تبعات جدی برای اقتصاد و جامعه داشته باشند و باعث شوند تا فرد مبتلا به اختلال روانی و خانواده اش از چرخه تولید و اقتصاد خارج شوند (ماه نامه سپیده دانایی، ش 29: 6). این در حالی است که متأسفانه برخی مطالعات (1382) نشان می دهد میزان شیوع اختلالات روانی در تهران نزدیک به 10 درصد بیشتر از آمارهای جهانی است و رشد بی رویه جمعیت، مهاجرت، بیکاری، تورم و فقر از مشکلات عمده ای است که شهروندان تهرانی بیشتر از سایر مناطق کشور با آن مواجه هستند. در این میان، زنان نیز آسیب پذیرتر از مردان بوده و زنان خانه دار و افراد بیکار از کمترین سلامت روانی برخوردارند (بیابانگرد و جوادی، 1383). در انگلستان نیز برخی مطالعات (2009) حاکی از تأثیر نامطلوب رکود اقتصادی بر احساسات و سلامت روانی افراد است؛ ‌اما در مردها بیشتر از زن ها به چشم می خورد (هفته نامه سلامت، ش 220: 14). باید دانست اختلالات روانی، قابلیت زیادی برای انتقال بین اعضای خانواده ها دارند؛ ولی کاملاً مشخص نیست که بیماری های روانی کودکان ناشی از مسائل وراثتی است یا به دلیل تربیت نادرست به وجود می آید (برگر، 1388: 30). اما ثابت شده که کاهش ارتباطات اجتماعی، فقدان معنا و استقلال، داشتن کارهای بی ارزش، حجم زیاد تجویز داروهای روانی، مصرف زدگی افراطی و کم رنگ شدن نقش خانواده از جمله علل پیدایش اختلالات روانی است (کمالی نفر، 1388: 11). همچنین بررسی های ویناماکی، هینتیکا، کونتولا، نیسکانن، کوزکلا (Vinamaki, Hintikka, Kantula, Niskanen & Koskela-2004) و آلنسو و همکاران (Alonso et Al-2004) حاکی از آن است که مجرد بودن، بیکاری، سطح تحصیلات پایین، درآمد کم و تک والد بودن با میزان شیوع بیشتر اختلالات روانی همبستگی مثبت دارد (جمیلیان و همکاران، 1387: 455). یافته های یک مطالعه نیز نشان داده است کودکانی که در طول روز چرت نمی زنند، بیشتر از سایر کودکان به اختلالات روانی - اجتماعی دچار می شوند (هفته نامه سلامت، ش 225: 14).
اختلالات روانی عوارض گوناگونی دارند. به طور مثال، مطالعات استفنز و جوبرت (Stephens & Joubert-2001) و استون، ‌سیوسوماتئوس و چاترجی (Ustun, Syuso-Mateos & Chatterji-2004) نشان داده اند که اختلالات روانی یکی از مشکلات مهم بهداشتی هستند و موجب کاهش کیفیت زندگی و زیان های اقتصادی می شوند (حکمی زنجانی و همکاران، 1387: 459). بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (1999) نیز اختلالات روانی به عنوان چهارمین عامل مرگ انسان ها محسوب می شوند و تا سال 2020 این بیماری ها رتبه دوم را در مرگ و میر افراد کسب خواهند کرد. این گزارش حاکی از آن است کشورهایی که دارای بالاترین آمار اختلالات روانی هستند شامل: آمریکا، انگلستان، آلمان، هند، چین، کوبا و پرو می باشند. همچنین آمارها حاکی از آن است که در سال 2003 از هر 50 نفر آمریکایی، یک نفر مبتلا به انواع اختلالات روانی بوده، در حالی که در سال 1903 از هر 500 نفر یک نفر به این بیماری ها دچار بوده است (کمالی نفر، 1388: 11). بر اساس آمار رسمی وزارت کشور و وزارت بهداشت چین (2009) نیز در حال حاضر 100 میلیون نفر از ساکنان این کشور به انواع اختلالات روانی مبتلا هستند (هفته نامه سلامت، ش 220: 14). از جنبه دامنه سنی و مکانی، بررسی های ویناماکی و همکاران (2004) و آلنسو و همکاران (2004) نشان دادند که میزان شیوع این اختلالات در سنین 18 تا 34 سالگی بیشتر از سایر گروه های سنی است و آلنسو و همکاران گزارش دادند که شیوع اختلالات روانی در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی می باشد (جمیلیان و همکاران، 1387: 455). در ایران نیز برخی بررسی ها (1386(حاکی از آن است که شهرنشینان (83 درصد) بیشتر از روستانشینان (17 درصد) به مراکز روان پزشکی مراجعه می کنند (حکمی زنجانی و همکاران، 1387: 460). همچنین یک مطالعه (1386) نشان می دهد که 21/3 درصد جوانان استان مرکزی حداقل از علائم یک اختلال روانی رنج می برند که از این میان 26/7 درصد دختر و 16 درصد پسر می باشند. این یافته با یافته های مطالعات نوربالا و همکاران (1383)، مصلی نژاد و همکاران (1383) و دواساز ایرانی و همکاران (1385) هم سو می باشد (جمیلیان و همکاران، 1387: 457). با این وجود، مطالعات نشان می دهند بیش از 80 درصد افراد مبتلا به اختلالات روانی با مصرف دارو بهبود می یابند و اگر دارو درمانی درست انجام شود بیماران می توانند زندگی معمولی داشته باشند. اما متأسفانه به خاطر فرهنگ نادرستی که در جامعه ایران وجود دارد، بسیاری از این افراد درمان خود را رها می کنند و یا روند درمانشان از طرف خانواده و اجتماع پیگیری نمی شود و در نهایت ممکن است به خاطر عوارض بیماریشان دست به اَعمال مجرمانه بزنند (دوستدار، 1388: 11). البته این تصور غلط در بسیاری از کشورهای دنیا نیز وجود دارد که بیماری های روحی و روانی برخلاف بیماری های جسمی موجب آسیب های عضوی جدی نمی شود و همین موضوع از جمله عوامل بی توجهی خانواده ها به رسیدگی و انجام اقدامات لازم و به موقع به این گونه بیماران است (کمالی نفر، 1388: 11). از نظر درمانی، ثابت شده که طنز و شوخی می تواند در درمان اختلالات روانی نقش مثبت داشته باشد. به گفته آلپورت، بیمار روان نژندی که می آموزد به خود بخندد، ممکن است درصدد تسلط بر خود و بهبود باشد. یعنی می تواند خود را بپذیرد و در نتیجه درصدد پذیرش زندگی برآید (فدایی، 1388: 14). برخی مطالعات نیز نشان داده اند که به کارگیری هنر و خلاقیت های هنری در درمان اختلالات روانی خفیف و شدید مؤثر است. ابعاد هنر درمانی به صورت موسیقی درمانی،‌ نقاشی درمانی، شعر، مجسمه سازی، نوشتن و سایر زمینه های هنری با تحریک قوه خلاقیت فرد، در درمان اختلالات روانی بیماران تأثیر فوق العاده ای بر جای می گذارد (هفته نامه سلامت، 1388: 19). هم چنین از آن جا که یکی از راه های کاهش شیوع اختلالات روانی، پیشگیری از وقوع آن است؛ در مورد بیماران مبتلا به اختلالات روانی می توان با شناسایی بیماران پرخطر و درمان آنان به ویژه در مورد بیمارانی که پذیرش درمانی ندارند، از بروز جرم در طیف وسیعی از این بیماران جلوگیری کرد (بحرنیان و همکاران، 1381: 163).
منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط