صحنه هایی از تاریخ فاشیسم

در اواخر قرن نوزدهم معادن نمک فرانسه در سواحل مدیترانه عمدتاً غیرمکانیزه بودند و استخراج نمک از آن ها کار فوق العاده طاقت فرسایی بود. کارگران این معادن، چلّه ی تابستان، زیر آفتاب سوزان ماه اوت فرغون های سنگین را بر
شنبه، 6 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صحنه هایی از تاریخ فاشیسم
 صحنه هایی از تاریخ فاشیسم

نویسنده: کوین پاسمور
مترجم: علی معظّمی



 

اگ مورت، فرانسه، 1893

در اواخر قرن نوزدهم معادن نمک فرانسه در سواحل مدیترانه عمدتاً غیرمکانیزه بودند و استخراج نمک از آن ها کار فوق العاده طاقت فرسایی بود. کارگران این معادن، چلّه ی تابستان، زیر آفتاب سوزان ماه اوت فرغون های سنگین را بر روی الوارهای چوبی تا بالای تپه ای از نمک که مدام بزرگ و بزرگ تر می شد هل می دادند. این کار شغلی فصلی بود و به ناچار بیش از همه کارگران دوره گردِ فقیر به آن روی می آوردند. و چون فرانسه کمبود کارگر داشت بسیاری از این کارگران مهاجران ایتالیایی بودند.
در 16 اوت 1893 در معادن نمک اگ مورت شیوع شایعاتی بی اساس حاکی از کشته شدن سه کارگر فرانسوی به دست ایتالیایی ها باعث شد که این مهاجران بخت برگشته مورد آزار و اذیت قرار بگیرند. صبح روز بعد پلیس هر چند نفر از ایتالیایی ها را که توانست تا ایستگاه راه آهن اسکورت کرد، اما کارگران وحشت زده در طول مسیر آماج حمله ی وحشیانه ی فرانسوی ها قرار گرفتند و دست کم شش تن از آن ها کشته شدند. دو ایتالیایی دیگر نیز در جاهای دیگر به قتل رسیدند. سرانجام ایتالیایی ها را در برج قرون وسطایی کنستانِس اگ مورت پناه دادند. هیچ کس به درستی نمی داند که طی دو روز بعد چند ایتالیاییِ دیگر در نمکزارها به دست افراد ناشناس کشته شدند.
در این دوران نزاع میان کارگران فرانسوی و کارگران مهاجر مکرر رخ می داد. با وجود این معمولاً نزاع ها مرگبار نبود. نفرت از کارگران خارجی در تمامی گرایش های سیاسی به چشم می خورد، چنان که پیشاپیشِ یک ستون از کارگران فرانسوی در اگ مورت پرچم سرخ حمل می شد. با این همه در کشتار اگ مورت چیزی بدیع وجود داشت.
برحسب اتفاق چند سال پیش از بروز این واقعه موریس بارِس، نویسنده ای که برخی او را یکی از مبدعان فاشیسم می دانند، محل وقوع ماجراهای یکی از رمان های خود به نام باغ بِرِنیس (1890) را در اگ مورت قرار داده و در آن از برج کنستانس همچون نماد گونه ی نوینی از ناسیونالیسم استفاده کرده بود. بارس با این دیدگاه لیبرال و دموکراتیک که ملت فرانسه مظهر منافع عقلانی تک تک ساکنان (ذکور) آن کشور است مخالف بود و می گفت مفهوم ملت از حس روحانی ورای ادراک معمول بشری نشأت می گیرد. این دیدگاه متأثر بود از آرا و افکار روان شناسانه درباره ناخودآگاه جمعی آدمیان، که آن روزها باب بود، و این باور جنبش سمبلیسمِ ادبی که هنر می تواند به اسطوره های نهفته در ورای رفتار آدمی دست یابد. پارس معتقد بود ملت فرانسه حاصل تاریخ، سنّت، و تماس دیرینه ی دهقانان فرانسوی با خاک کشورشان است. قهرمان رمان باغ برنیِس او می تواند از فراز برج کنتسانس وسعت روستاهای فرانسه را ببیند. او با گذشته ی قرون وسطایی فرانسه پیوند برقرار می کند و در می یابد که وجود وی «تنها ذره ای از این کشور پهناور است». قهرمان پارس با خاک فرانسه احساس یگانگی داشت، حال آنکه فرد مهاجر هیچ گاه نمی توانست چنین احساسی داشته باشد.
ممکن است به نظر آید که پارس هم یکی از خیل هنرمندان خود شیفته ای است که یقین دارند به راز و رمز روح آدمی دست یافته اند، و اتفاقاً از دست گردن فرازی ها در نوشته های او فراوان است. اما او بیش از این ها بود. در سال 1889 بارس به نمایندگی از شهر نانسی (از شهرهای شرقی فرانسه) به پارلمان راه یافت. او در آن هنگام یکی از پیروان ژنرال بولانژه بود که وعده می داد فرانسه را از لوث وجود رجال فاسد پارلمانی پاک خواهد کرد. افزون بر این، بارس در کارزار انتخاباتی اش از احساسات یهودستیزانه ی مردم نانسی هم بهره برداری کرد. او ناسیونالیسم را حلّال همه ی مشکلات می دید و هر چه می گذشت در این عقیده خود راسخ تر می شد. بارس چند هفته پیش از کشتار اگ مورت مجموعه مقالاتی برای روزنامه ی فیگارو نوشت که عنوانش بی نیاز از توضیح است:«علیه خارجیان». این مقالات در زمانی منتشر شد که روابط ایتالیا و فرانسه تیره بود و در فرانسه مهاجران ایتالیایی را به چشم جاسوسان بالقوه می نگریستند. البته بارس مستقیماً مسئول وقایع اگ مورت نبود، اما در رمان ها و مقالات سیاسی اش بیگانه ترسی عوامانه را با ریشه های فکری فاشیسم پیوند می زد. او در سال 1898 خود را «ناسیونال سوسیالیست» خواند.

رم، 16 نوامبر 1922

در 16 نوامبر 1922 بنیتوموسولینی، نخست وزیر تازه منصوب شده ی ایتالیا، کابینه اش را به پارلمان معرفی کرد. فاشیست ها تنها 32 کرسی از کرسی های مجلس را داشتند، با این حال موسولینی بسیار خاطر جمع و مطمئن می نمود. به نوشته ی روزنامه ها و بسیار سرحال بود، ژست آدم های با اراده و مصمم را به خود گرفته بود و معلوم بود در هتل مجللی که همراه با نگهبانان مسلح ژنده پوشش در آن اقامت گزیده به او خوش می گذرد.
معلوم نبود که فاشیسم در عمل به چه معنی خواهد بود. پیراهن مشکی ها «راهپیمایی به رم» را ترتیب نداده بودند که شاهد بدل شدن موسولینی به یک نخست وزیر مرفه و خوشگذران دیگر و استمرار رژیم لیبرال باشند. آن ها منتظر یک «انقلاب ملی» تمام عیار بودند. اما موسولینی برآمدنش را تنها مدیون پیراهن مشکی ها نبود، چرا که سیاستمداران لیبرالِ حاکم خیلی پیش تر از ورود پیراهن مشکی ها به پایتخت به موسولینی پیشنهاد نخست وزیری داده بودند. حال چه کسی سررشته را به دست می گرفت: پیراهن مشکی ها یا مؤتلفان محافظه کار موسولینی؟
تازه در این میان مواضع خود موسولینی هم مطرح بود. او به خبرنگار تایمز گفت که در نظر دارد سطح زندگی فقیران را ارتقا دهد و افزود طبقه ی بورژوا شبیخون کثیفی را تدارک دیده است. اما دیگران نوشتند که او خود را «شهریار مرتجعان» خواهد خواند و دستگاه پلیس ویژه ای ترتیب خواهد داد؛ گفتند که او می خواهد مردم را در یک جامعه ی ملیِ جدید زیر یوغ خویش درآورد و از گماشتگان خودش به همان اندازه بیزار است که از سیاستمداران حاکم.
نطق موسولینی در پارلمان نیز چندان از این ابهامات نکاست. او در آن نطق بارها به دستگاه حاکم اطمینان داد که دولتِ قانونی محفوظ خواهد ماند. اما در عین حال نمایندگان را تهدید کرد که اگر به او اختیارات قانون گذاری ویژه ای اعطا نکنند با انقلابی های فاشیست طرف خواهند بود.

تورنو سِورِین، رومانی، مه ی 1924

کورنلیو کودرینو، دانشجوی 24 ساله ی حقوقِ دانشگاه یاشی(1)، به رغم شواهد سنگینی که علیه اش وجود داشت چندان نگران حکم دادگاهی که به اتهام قتل برایش تشکیل شده بود نبود؛ شاید به این سبب بود که همه ی اعضای هیئت منصفه روی یقه شان نشان صلیب شکسته داشتند. حتی دادستان هم از شرایط تخفیف دهنده ی مجازات سخن راند و گفت:«جمعیت زیاد خارجی ها دانشگاه را در هرج و مرج فرو برده است». دادستان به علاوه خواستار «رومانی برای رومانیایی ها» شد.
رومانی به سبب نقشش در پیروزی متفقین در جنگ جهانی اول بخش هایی از امپراتوری های اتریش-مجارستان و روسیه را پاداش گرفته بود. این «سرزمین های جدید» اقلیت های درخور توجهی از یهودیان، مجارها و آلمانی ها را در خود جای داده بود که بسیاری از ایشان در زمره ی تجار و اصناف شهرنشین بودند. رومانیایی ها توافق کرده بودند که «سرزمین های جدید» در دولت ملیِ یکپارچه ی رومانی ادغام شود ورومانیایی های بومی جایگزین تجار و اصناف یهودی شوند. قرار شده بود که برخی از اقلیت ها در جامعه «جذب» و باقی، به ویژه یهودیان، طرد شوند.
در این میان دانشجویان بومی رومانیایی، مانند کودرینو، که در دانشگاه یاشیِ مولداوی به تحصیل مشغول بودند، در خط مقدم نبرد برای «رومانیایی کردن» سرزمین های جدید قرار داشتند. چرا که روشنفکران رومانی از دیرباز خود را پیش قراولان ناسیونالیسم می دانستند. این ناسیونالیست های افراطی، این حقوق دانان و پزشکان آینده ی رومانی، یهودیان را مسئول غلیان فعالیت های چپ گرایانه ای می دانستند که پس از جنگ جهانی اول چند صباحی در آن کشور رواج یافته بود. کودرینو می گفت «حضور انبوه دانشجویان یهودی اهل بسارابیا (2) که همگی عامل تبلیغات کمونیستی هستند عرصه را بر دانشجویان رومانیایی تنگ کرده است». در سال 1922 کارزاری برای محدود کردن پذیرش یهودیان در دانشگاه ها (گذاشتن سقف ورود) در سراسر رومانی درگرفت.
ناسیونالیست های افراطی امتناع دولت از پذیرش چنین محدودیتی را شاهدی بر جانبداری مقامات از دشمنان رومانی می شمردند. با این همه دانشجویی که متهم به قتل کسی بود که ادعا می شد خبرچین پلیس بوده، در دادگاه تبرئه شد.
کودرینو در اکتبر 1924 فرمانده پلیس یاشی را که مخالف جنبش دانشجویان بود کشت. نخستین تلاش برای محاکمه ی کودرینو در شهر فوکسانی در ناحیه ی مولداوی به دلیل وقوع شورش های ضد یهودی در آن شهر متوقف شد. در ماه مه دادگاه در شهر کوچک تورنو سِوِرین در اقصای دانوب از نو منعقد شد. حکومت امیدوار بود که در این شهر کوچک فضا آرام تر باشد، اما در آن جا نیز هزاران نفر از طرفداران کودرینو به هیجانات ضد یهودی دامن زدند. سرتاسر شهر از پرچم های ملی پوشیده شد و بسیاری با نشان صلیب شکسته در انظار ظاهر شدند. کانون وکلای رومانی کوشید ترتیبی دهد که هیچ یک از اعضای وکالت بیوه ی فرمانده مقتول را نپذیرند. البته شاکی توانست به هر حال وکیل ضعیفی را به خدمت بگیرد، اما با این حال کودرینو چنان که انتظار می رفت تبرئه شد.
کودرینو را در تاریخ به عنوان رهبر سپاه میکاییل مقرب یا گارد آهنین می شناسند. این سازمان فاشیستی علیه چند حکومت قانونی پیاپی و پس از آن علیه یک نظام سلطنتی استبدادی به ستیزی سخت برخاست و بارها مرتکب قتل های سیاسی شد. حکومت سلطنتی در نوامبر 1938 گارد آهنین را سرکوب و کودرینو را با سیم خفه کرد.

سالن اپرای کرول، آلمان، 23 مارس 1933

جلسه ی افتتاحیه ی آخرین رایشتاگ (مجلس آلمان) در سالن اپرای کرول، واقع در تیِرگارتن در مرکز برلین، برگزار شد، چرا که ساختمان رایشتاگ چند هفته قبل در آتش سوزی ویران شده بود. داخل سالن در پشت محل استقرار هیئت رئیسه و رئیس رایشتاگ پرچم بسیار بزرگی با نقش صلیب شکسته آویخته شده بود. نمایندگان رایشتاگ برای رسیدن به سالن مجبور بودند از میان خیل جوانانِ هتاک صلیب شکسته پوشی بگذرند که سرتاسر میدان جلو سالن را پر کرده بودند و نمایندگان را «خوک های میانه رو» و «خوک های مارکسیست» می خواندند. نمایندگان کمونیست زندانی شده بودند، چرا که ادعا می شد حزبشان در آتش سوزی ساختمان رایشتاگ دست داشته است. چند تن از نمایندگان سوسیالیست نیز به همین دلیل محبوس بودند و یک تن دیگرشان هم در بدو ورود به سالن دستگیر شد. گروه حمله ی نازی ها پشت سر سوسیالیست ها صف کشیده و خروجی های سالن را مسدود کرده بود.
رایشتاگ تنها یک دستور جلسه داشت: گذراندن قانون اعطای اختیارات که به صدر اعظم این قدرت را می داد که بی نیاز از تأیید رایشتاگ قانون تصویب کند، حتی اگر با قانون اساسی مغایر باشد. از آن جا که تصویب چنین قانونی مستلزم تغییر در قانون اساسی بود برای تصویب اش اکثریت دو سوم آرا لازم بود. و از این رو نازی ها نیازمند حمایت محافظه کاران بودند. هیتلر هنگام تقدیم این لایحه به محافظه کاران اطمینان داد که نه وجود پارلمان تهدید خواهد شد و نه مقام رئیس جمهور هیندنبورگ، که نماد محافظه کاران بود. از قرار معلوم محافظه کاران تصمیم گرفته بودند که به قانون اعطای اختیارات رأی مثبت دهند.
هیتلر که سخت روی در هم کشیده بود با خویشتن داری غیر معمول بیانیه اش را قرائت کرد و تنها هنگام درخواست برای اعدام مسئول آتش سوزی رایشتاگ در ملاء عام و بیان تهدیدهای هولناک علیه سوسیالیست ها لحنش به همان حالت جنون آمیز همیشگی برگشت. در پایان سخنرانی نمایندگان نازی شعار «آلمان فراتر از هر چیز»(3) سردادند.
در پاسخ به سخنان هیتلر، اوتو ولز، نماینده ی سوسیالیست، شجاعانه به «اصول انسانیت و عدالت و آزادی و سوسیالیسم» استناد کرد، سفیر فرانسه بعدها لحن ولز را در آن سخنرانی به لحن کودکی کتک خورده تشبیه کرد. ولز که صدایش از هیجان می لرزید سخنان خود را با آرزوی بهروزی برای آنانی به پایان برد که طی همان مقطع کوتاه اردوگاه ها و زندان ها را پر کرده بودند. هیلتر که تا آن موقع بی تابانه مشغول یادداشت برداری بود در پاسخ به سخنان ولز با لحنی پرشور سوسیالیست ها را متهم کرد که 14 سال نازی ها را تحت پیگرد قرار داده اند. البته در حقیقت اگر هم پیگردی متوجه نازی ها شده بود مجازات های خفیفی بود که به سبب فعالیت های غیرقانونی متحمل شده بودند. سوسیالیست ها مرتب سخنرانی هیتلر را با فریادهای اعتراض خود قطع می کردند و افراد گروه حمله ی نازی از پشت سر هلهله می کردند که «همین امروز همه تان را دار می زنیم».
قانون اعطای اختیارات با 444 رأی موافق در مقابل 94 رأی مخالف سوسیایست ها به تصویب رسید. این مصوبه حکومت قانون را نابود کرد و نوع جدیدی از حاکمیت را بنیاد نهاد که اصولاً مبتنی بر اراده ی پیشوا بود. این قانون عملاً به نازی ها اجازه می داد هرگونه که صلاح می دیدند در راستای «منافع عالیه ی ملت آلمان» علیه هر کسی که او را دشمن رایش می پنداشتند عمل کنند. سوسیالیست ها قربانیان بعدی بودند.

پی نوشت ها :

1. Iasi: نام شهر و بخشی در شمال شرقی رومانی.م.
2. Bessarabia: منطقه ای در اروپای شرقی میان رودهای دنیپر و پروت که از 1918 تا 1940 بخشی از رومانی بود. بخش عمده ی آن اکنون در مولداوی قرار دارد و بقیه جزو اوکراین است.م.
3. Deutschland uber alles: برگرفته از نخستین خط سرود Das Deutschland (سرود آلمان)، که از سال 1922 سرود ملی آن کشور شد.م.

منبع :پاسمور، کوین؛ (1390)، فاشیسم، علی معظمی، تهران: نشرماهی، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
پاسخ به شبهات و سوالات واقعه ی شهادت خادم الرضا، رئیس جمهور شهید
پاسخ به شبهات و سوالات واقعه ی شهادت خادم الرضا، رئیس جمهور شهید
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
play_arrow
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
play_arrow
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
play_arrow
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
play_arrow
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
play_arrow
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
play_arrow
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
play_arrow
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
play_arrow
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
play_arrow
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
play_arrow
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
play_arrow
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
play_arrow
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
play_arrow
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه
play_arrow
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه