نویسنده: آیت الله جعفر سبحانی
اخیراً کتابی در تبریز به این نام چاپ و منتشر شده است، ولی قسمت معظم آیاتی که در آن کتاب عنوان شده ابداً از آیات مشکله نیست، و برخی نیز برای تزریق عقائد مخصوصی که نویسنده آن کتاب دارد، عنوان شده است و قسمتی مختصر که جا دارد آنها را «آیات مشکله» بخوانیم، مورد بررسی صحیح قرار نگرفته است.
شکی نیست وجود این کتاب در دسترس گروه بی اطلاع و ساده لوح مایه ی انحراف عقیده است زیرا نتیجه ای که خواننده از این کتاب می برد این است که:
انبیاء معصوم نبودند، گاهی و یا پیوسته خدا را نافرمانی می کردند.
هیچ گاه خدا مودت خویشاوندان رسول خدا را بر ما لازم نکرده است.
آیه ی: (الیوم اکملت لکم دینکم) درباره ی علی نازل نشده است.
خطبه معروف صدیقه طاهره (علیها سلام) مجعول است و هکذا...
روی این ملاحظات برخی از دوستان نگارنده درخواست کردند که درباره ی این کتاب صفحاتی بنویسد از این رو بر خود لازم دیدم که پاره ای از این آیات را که لغزش های نویسنده تفسیر در تفسیر آنها نابخشودنی است، عنوان نموده و به تفسیر آن، و ردّ گفتار وی بپردازد.
***
(فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ) (اعراف، آیه 7)
«ما روز قیامت از کسانی که به سوی آنها پیامبرانی اعزام نموده ایم و همچنین از خود رسل، سئوال خواهیم نمود». (1)
در نظر ابتدائی و سطحی، گاهی انسان تصور می کند که میان برخی از آیات اختلافی در مفاد، وجود دارد چنان که پیرامون شفاعت آیاتی وارد شده است که برخی دلالت می کند که اصلاً کسی نمی تواند شفاعت کند، و برخی دلالت دارد که در روز رستاخیز شفیعانی «مأذون» از ناحیه خدا، شفاعت خواهند نمود، مفسران پیرامون این گونه آیات به صورت گسترده سخن گفتند و اختلاف بدوی آنها را رفع نموده اند.
یکی از آن موارد، آیات مربوط به سئوال و پرسش از مردم در روز قیامت است در این جا برخی از آیات به روشنی دلالت دارد که در چنین روز سئوال و پرسش وجود دارد چنان که می فرماید: روز قیامت از مردم سئوال خواهد شد و به همین مضمون است آیات: (َوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ) (حجر، آیه 92 و 93). : به خدایت سوگند البته از کردار همه آنان سئوال می نمائیم و آیه: (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ) (صافات، آیه 24): «آنان را نگهدارید که آنها باز خواست خواهند شد» و آیات دیگر را که به این مضمون و در این مورد وارد شده اند، در سوره های یاد شده در زیر مطالعه فرمائید: (نحل، 56 و 93)، (تکاثر، 8)، (عنکبوت، 13) و... همگی حاکی است که در روز رستاخیز از کردار و افعال آنان سئوال خواهد شد.
در برابر این گروه از آیات، آیاتی وجود دارد که وجود سئوال و پرسش را از انس و جن و مجرمان نفی می نماید و می فرماید: (وَ لاَ یُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ) (قصص، آیه 78). از گناه مجرمان سئوال نخواهد شد. نیز در سوره (الرحمن، آیه 39) می فرماید: (فَیَوْمَئِذٍ لاَ یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لاَ جَانٌ) در این روز از گناه انس و جن سئوال نخواهد شد.
مفسران پیرامون مفاد این آیات، سخنانی دارند که یکی از آنها را نویسنده تفسیر برگزیده و می خواهد با شواهدی آن را اثبات کند، وی می گوید:
«مقصود از آیاتی که می گوید روز قیامت مردم مورد بازجوئی قرار می گیرند این است که از آنان سئوال می شود که آیا پیامبری به سوی شما آمد، یا نیامده و متعلق سئوال همان بعثت «نبی» و «نذیر» است و مقصود از آیاتی که نفی سئوال می نماید این است که از فرد فرد آنها نمی پرسیم که کدام اعمال را مرتکب شده اند و احتیاجی به این نیست که در روز قیامت از فرد فرد کفار بپرسیم که آیا فلان گناه را انجام داده اید یا نه؟
گواه بر این که مورد سئوال همان آمدن پیامبر است آیه 8 و 9 از سوره ملک است آنجا که می فرماید: (کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ) هر وقت که دسته ای از کفار در آتش انداخته شوند، سرپرستان جهنم از آنها می پرسند که آیا «نذیری» (بیم دهی) به سوی شما نیامد؟ و این خود می رساند که چیزی که روز قیامت سئوال می شود همان سئوال از آمدن انبیا است بنابراین آیاتی که دلالت می نماید که روز قیامت سئوالی هست مقصود همان سئوال از بعثت انبیا است و مقصود از آیاتی که دلالت دارند که روز بازپسین سئوالی نیست مقصود این است که روز قیامت از فرد فرد گناهکاران درباره افعال آنها سئوالی نخواهد بود».
پاسخ یک چنین داوری از جهاتی مردود است:
اولاً: با خود آیات قرآن مخالف است، زیرا آیاتی که هست که آشکارا دلالت دارد که از فرد فرد بشر سئوال خواهد شد، و کردارهای آنها مورد بازجوئی قرار خواهد گرفت: چنان که می فرماید:
1- (لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) (نحل، آیه 93).
«البته روز قیامت از آنچه انجام می دادید سئوال خواهید شد».
2-(وَ لَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ) (عنکبوت، آیه 13).
«البته روز قیامت از دروغها و افتراهائی که می بستند سئوال خواهید شد».
این آیات و آیات دیگر آشکارا دلالت دارند که روز قیامت از کردار هر فردی سئوال خواهد شد مع الوصف نویسنده تفسیر می نویسد: «از گناه فرد فرد سئوالی نخواهد شد، فقط چیزی که مورد سئوال است این است که آیا پیامبرانی به سوی شما آمده اند یا نه؟».
نویسنده تفسیر به این اشکال توجه کرده و در پاورقی به تفسیر برخی از این آیات پرداخته و چنین می نویسد:
مقصود از سئوال در آیه: (فَوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ)
(حجر، آیه 92-93)، این است که مردم در پیش ما نسبت به اعمالی که کرده اند، مسئول خواهند بود، و البته آنان را عذاب خواهیم نمود.
این تفسیر خالی از اشکال نیست، زیرا اولاً: قرآنی که «بلسان عربی مبین» نازل گردیده است، باید آن را روی متبادرات اهل زبان معنا نمود، و هرگز عرب جمله «لَنَسْأَلَنَّهُمْ» را در معنای «مسئول» به معنی «معاقب» و «مؤاخذه» به کار نمی برد، بلکه از آن این معنی را می فهمد که از همه آنها بازجوئی خواهیم نمود.
و خلاصه: هرگاه مقصود از «مسئول بودن» این است که از یک به یک بازخواست خواهد شد در این صورت اختلاف آیات برطرف نشده است، و اگر منظور این است که فقط مسئول اعمال خود (بدون بازخواست) خواهند دید، به طور مسلم این مطلب بر خلاف متبادر عرفی است و در زمان عرب «جمله لنسئلن» در معنی «بازجوئی» و «پرسش» به کار می رود، نه مسئولیت.
ثانیاً: آیاتی که دلالت دارند که مردم در روز قیامت مورد بازجوئی قرار می گیرند مقصود سئوال بیش از دخول در دوزخ و پیش از دیدن سزای اعمال است، ولی آیه ای که می گوید متصدیان دوزخ از گناه کاران می پرسند که آیا رسولی به سوی شما نیامده؟ در زمینه ای است که حساب بسته شده، و سئوال و جواب پایان یافته و از هر نظر محکومیت خاتمه یافته است و در چنین حالت است که وقتی به سوی دوزخ پرتاب می شوند، نگهبانان و خزنه دوزخ به عنوان اعتراض می گویند «أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ» بنابراین حمل آیه های مربوط به سئوال که مربوط به پیش محکومیت است بر چنین مورد که پس از محکومیت است کاملاً بی مورد می باشد و مورد هر کدام جدا از دیگری است.
ثالثاً: اگر بنا شود که ما روایات متواتر و یا متضافر را حجت بدانیم و پس از حجت دانستن، بنای عمل نیز داشته باشیم در چنین صورت باید گفت: نفی سئوال به طور کلی و انحصار ساختن آن فقط، به سئوال خازنان و دوزخ از این که آیا پیامبری آمده است، با روایات فریقین که در احوال حشر و نشر وارد گشته است کاملاً مخالف است و این نظریه علاوه بر این که با آیات دیگر سازگار نیست با آنچه در احادیث وارد است کاملا مخالف می باشد.
چگونه وجدان مفسر آگاه حاضرمی شود که (با تصریح خدا که از نعمتها و صرف آن در کدام مورد (لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ) (نحل، آیه 93). و از آنچه عمل نموده ایم (لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ) یا دروغ بسته ایم (و لَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ) سئوال خواهد شد بگوید مقصود از تمام این آیات همان سئوال خازنان دوزخ است آنهم هنگامی که گناهکاران را در دوزخ می افکنند که آیا نبی و رسولی به سوی شما آمده یا نه در صورتی که سئوال خازنان به عنوان تمسخر و استهزاء است و هرگز در انتظار جواب نخواهند بود در حالی که آیات گروه دوم حاکی است سئوال از آنها به صورت سئوال واقعی و حقیقی خواهد بود و پرسش گر در انتظار پاسخ خواهد نشست.
واضحتر گفته شود: البته مقصود از سئوال استعلام حقیقی نیست زیرا خدا و متصدیان سئوال از واقع امر آگاهند ولی مع الوصف هدف، اقرار و اسکات و اعتراف است نه مسخره و استهزاء و میان این دو مطلب فرق بارزی وجود دارد.
نظر ما: ما در این جا، نظر خاص نداریم زیرا دانشمندان اسلام و بالأخص پیشوایان شیعه در این باره سخنانی فرموده اند که ما را از هر نظر بی نیاز ساخته اند اینک توضیح سخنان آنها:
1- مردی از علی (علیه السلام) پیرامون اختلاف آیات مورد بحث، سئوال نمود امام فرمود: در روز بازپسین بشر مواقف مختلفی دارد و اختلاف آیات بر اثر اختلاف مواقف است، ممکن است در برخی سئوال کنند و در برخی دیگر بدون سئوال کار به پایان برسد (2)
جمع مزبور را گروهی از ادبا نقل و برخی نیز انتخاب نموده اند.
2- آنجا که می فرماید: سئوالی نخواهیم نمود، مقصود سئوالی است که هدف از آن استرشاد و استعلام باشد زیرا خدای بشر آگاه است و نیازی به سئوال ندارد و لذا بلافاصله پس از نفی سوال می فرماید: (یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ ...) و آنجا که می گوید سئوال می شود، منظور سئوالی است که هدف از آن اخذ اقرار و اعتراف باشد.
3- آیاتی که نفی سئوال می کند مقصود سئوال و جواب به وسیله زبان است، در حالی که آیه مقابل، که حاکی از سئوال است، سئوال و پاسخ از طریق اعضاء و جوارح است و آیه یاد شده در زیر بار این مطلب گواهی می دهد.
(الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ) (سوره یس، آیه 65).
«امروز بر زبان های آنان مهر می زنیم و دست های آنان با ما سخن می گویند و پاهای آنان بر اعمال آنان گواهی می دهند.
مقدمه:
با کتاب «تفسیر آیات مشکله» آشنا شویم:اخیراً کتابی در تبریز به این نام چاپ و منتشر شده است، ولی قسمت معظم آیاتی که در آن کتاب عنوان شده ابداً از آیات مشکله نیست، و برخی نیز برای تزریق عقائد مخصوصی که نویسنده آن کتاب دارد، عنوان شده است و قسمتی مختصر که جا دارد آنها را «آیات مشکله» بخوانیم، مورد بررسی صحیح قرار نگرفته است.
شکی نیست وجود این کتاب در دسترس گروه بی اطلاع و ساده لوح مایه ی انحراف عقیده است زیرا نتیجه ای که خواننده از این کتاب می برد این است که:
انبیاء معصوم نبودند، گاهی و یا پیوسته خدا را نافرمانی می کردند.
هیچ گاه خدا مودت خویشاوندان رسول خدا را بر ما لازم نکرده است.
آیه ی: (الیوم اکملت لکم دینکم) درباره ی علی نازل نشده است.
خطبه معروف صدیقه طاهره (علیها سلام) مجعول است و هکذا...
روی این ملاحظات برخی از دوستان نگارنده درخواست کردند که درباره ی این کتاب صفحاتی بنویسد از این رو بر خود لازم دیدم که پاره ای از این آیات را که لغزش های نویسنده تفسیر در تفسیر آنها نابخشودنی است، عنوان نموده و به تفسیر آن، و ردّ گفتار وی بپردازد.
***
(فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ) (اعراف، آیه 7)
«ما روز قیامت از کسانی که به سوی آنها پیامبرانی اعزام نموده ایم و همچنین از خود رسل، سئوال خواهیم نمود». (1)
در نظر ابتدائی و سطحی، گاهی انسان تصور می کند که میان برخی از آیات اختلافی در مفاد، وجود دارد چنان که پیرامون شفاعت آیاتی وارد شده است که برخی دلالت می کند که اصلاً کسی نمی تواند شفاعت کند، و برخی دلالت دارد که در روز رستاخیز شفیعانی «مأذون» از ناحیه خدا، شفاعت خواهند نمود، مفسران پیرامون این گونه آیات به صورت گسترده سخن گفتند و اختلاف بدوی آنها را رفع نموده اند.
یکی از آن موارد، آیات مربوط به سئوال و پرسش از مردم در روز قیامت است در این جا برخی از آیات به روشنی دلالت دارد که در چنین روز سئوال و پرسش وجود دارد چنان که می فرماید: روز قیامت از مردم سئوال خواهد شد و به همین مضمون است آیات: (َوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ) (حجر، آیه 92 و 93). : به خدایت سوگند البته از کردار همه آنان سئوال می نمائیم و آیه: (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ) (صافات، آیه 24): «آنان را نگهدارید که آنها باز خواست خواهند شد» و آیات دیگر را که به این مضمون و در این مورد وارد شده اند، در سوره های یاد شده در زیر مطالعه فرمائید: (نحل، 56 و 93)، (تکاثر، 8)، (عنکبوت، 13) و... همگی حاکی است که در روز رستاخیز از کردار و افعال آنان سئوال خواهد شد.
در برابر این گروه از آیات، آیاتی وجود دارد که وجود سئوال و پرسش را از انس و جن و مجرمان نفی می نماید و می فرماید: (وَ لاَ یُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ) (قصص، آیه 78). از گناه مجرمان سئوال نخواهد شد. نیز در سوره (الرحمن، آیه 39) می فرماید: (فَیَوْمَئِذٍ لاَ یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لاَ جَانٌ) در این روز از گناه انس و جن سئوال نخواهد شد.
مفسران پیرامون مفاد این آیات، سخنانی دارند که یکی از آنها را نویسنده تفسیر برگزیده و می خواهد با شواهدی آن را اثبات کند، وی می گوید:
«مقصود از آیاتی که می گوید روز قیامت مردم مورد بازجوئی قرار می گیرند این است که از آنان سئوال می شود که آیا پیامبری به سوی شما آمد، یا نیامده و متعلق سئوال همان بعثت «نبی» و «نذیر» است و مقصود از آیاتی که نفی سئوال می نماید این است که از فرد فرد آنها نمی پرسیم که کدام اعمال را مرتکب شده اند و احتیاجی به این نیست که در روز قیامت از فرد فرد کفار بپرسیم که آیا فلان گناه را انجام داده اید یا نه؟
گواه بر این که مورد سئوال همان آمدن پیامبر است آیه 8 و 9 از سوره ملک است آنجا که می فرماید: (کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ) هر وقت که دسته ای از کفار در آتش انداخته شوند، سرپرستان جهنم از آنها می پرسند که آیا «نذیری» (بیم دهی) به سوی شما نیامد؟ و این خود می رساند که چیزی که روز قیامت سئوال می شود همان سئوال از آمدن انبیا است بنابراین آیاتی که دلالت می نماید که روز قیامت سئوالی هست مقصود همان سئوال از بعثت انبیا است و مقصود از آیاتی که دلالت دارند که روز بازپسین سئوالی نیست مقصود این است که روز قیامت از فرد فرد گناهکاران درباره افعال آنها سئوالی نخواهد بود».
پاسخ یک چنین داوری از جهاتی مردود است:
اولاً: با خود آیات قرآن مخالف است، زیرا آیاتی که هست که آشکارا دلالت دارد که از فرد فرد بشر سئوال خواهد شد، و کردارهای آنها مورد بازجوئی قرار خواهد گرفت: چنان که می فرماید:
1- (لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) (نحل، آیه 93).
«البته روز قیامت از آنچه انجام می دادید سئوال خواهید شد».
2-(وَ لَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ) (عنکبوت، آیه 13).
«البته روز قیامت از دروغها و افتراهائی که می بستند سئوال خواهید شد».
این آیات و آیات دیگر آشکارا دلالت دارند که روز قیامت از کردار هر فردی سئوال خواهد شد مع الوصف نویسنده تفسیر می نویسد: «از گناه فرد فرد سئوالی نخواهد شد، فقط چیزی که مورد سئوال است این است که آیا پیامبرانی به سوی شما آمده اند یا نه؟».
نویسنده تفسیر به این اشکال توجه کرده و در پاورقی به تفسیر برخی از این آیات پرداخته و چنین می نویسد:
مقصود از سئوال در آیه: (فَوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ)
(حجر، آیه 92-93)، این است که مردم در پیش ما نسبت به اعمالی که کرده اند، مسئول خواهند بود، و البته آنان را عذاب خواهیم نمود.
این تفسیر خالی از اشکال نیست، زیرا اولاً: قرآنی که «بلسان عربی مبین» نازل گردیده است، باید آن را روی متبادرات اهل زبان معنا نمود، و هرگز عرب جمله «لَنَسْأَلَنَّهُمْ» را در معنای «مسئول» به معنی «معاقب» و «مؤاخذه» به کار نمی برد، بلکه از آن این معنی را می فهمد که از همه آنها بازجوئی خواهیم نمود.
و خلاصه: هرگاه مقصود از «مسئول بودن» این است که از یک به یک بازخواست خواهد شد در این صورت اختلاف آیات برطرف نشده است، و اگر منظور این است که فقط مسئول اعمال خود (بدون بازخواست) خواهند دید، به طور مسلم این مطلب بر خلاف متبادر عرفی است و در زمان عرب «جمله لنسئلن» در معنی «بازجوئی» و «پرسش» به کار می رود، نه مسئولیت.
ثانیاً: آیاتی که دلالت دارند که مردم در روز قیامت مورد بازجوئی قرار می گیرند مقصود سئوال بیش از دخول در دوزخ و پیش از دیدن سزای اعمال است، ولی آیه ای که می گوید متصدیان دوزخ از گناه کاران می پرسند که آیا رسولی به سوی شما نیامده؟ در زمینه ای است که حساب بسته شده، و سئوال و جواب پایان یافته و از هر نظر محکومیت خاتمه یافته است و در چنین حالت است که وقتی به سوی دوزخ پرتاب می شوند، نگهبانان و خزنه دوزخ به عنوان اعتراض می گویند «أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ» بنابراین حمل آیه های مربوط به سئوال که مربوط به پیش محکومیت است بر چنین مورد که پس از محکومیت است کاملاً بی مورد می باشد و مورد هر کدام جدا از دیگری است.
ثالثاً: اگر بنا شود که ما روایات متواتر و یا متضافر را حجت بدانیم و پس از حجت دانستن، بنای عمل نیز داشته باشیم در چنین صورت باید گفت: نفی سئوال به طور کلی و انحصار ساختن آن فقط، به سئوال خازنان و دوزخ از این که آیا پیامبری آمده است، با روایات فریقین که در احوال حشر و نشر وارد گشته است کاملاً مخالف است و این نظریه علاوه بر این که با آیات دیگر سازگار نیست با آنچه در احادیث وارد است کاملا مخالف می باشد.
چگونه وجدان مفسر آگاه حاضرمی شود که (با تصریح خدا که از نعمتها و صرف آن در کدام مورد (لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ) (نحل، آیه 93). و از آنچه عمل نموده ایم (لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ) یا دروغ بسته ایم (و لَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ) سئوال خواهد شد بگوید مقصود از تمام این آیات همان سئوال خازنان دوزخ است آنهم هنگامی که گناهکاران را در دوزخ می افکنند که آیا نبی و رسولی به سوی شما آمده یا نه در صورتی که سئوال خازنان به عنوان تمسخر و استهزاء است و هرگز در انتظار جواب نخواهند بود در حالی که آیات گروه دوم حاکی است سئوال از آنها به صورت سئوال واقعی و حقیقی خواهد بود و پرسش گر در انتظار پاسخ خواهد نشست.
واضحتر گفته شود: البته مقصود از سئوال استعلام حقیقی نیست زیرا خدا و متصدیان سئوال از واقع امر آگاهند ولی مع الوصف هدف، اقرار و اسکات و اعتراف است نه مسخره و استهزاء و میان این دو مطلب فرق بارزی وجود دارد.
نظر ما: ما در این جا، نظر خاص نداریم زیرا دانشمندان اسلام و بالأخص پیشوایان شیعه در این باره سخنانی فرموده اند که ما را از هر نظر بی نیاز ساخته اند اینک توضیح سخنان آنها:
1- مردی از علی (علیه السلام) پیرامون اختلاف آیات مورد بحث، سئوال نمود امام فرمود: در روز بازپسین بشر مواقف مختلفی دارد و اختلاف آیات بر اثر اختلاف مواقف است، ممکن است در برخی سئوال کنند و در برخی دیگر بدون سئوال کار به پایان برسد (2)
جمع مزبور را گروهی از ادبا نقل و برخی نیز انتخاب نموده اند.
2- آنجا که می فرماید: سئوالی نخواهیم نمود، مقصود سئوالی است که هدف از آن استرشاد و استعلام باشد زیرا خدای بشر آگاه است و نیازی به سئوال ندارد و لذا بلافاصله پس از نفی سوال می فرماید: (یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ ...) و آنجا که می گوید سئوال می شود، منظور سئوالی است که هدف از آن اخذ اقرار و اعتراف باشد.
3- آیاتی که نفی سئوال می کند مقصود سئوال و جواب به وسیله زبان است، در حالی که آیه مقابل، که حاکی از سئوال است، سئوال و پاسخ از طریق اعضاء و جوارح است و آیه یاد شده در زیر بار این مطلب گواهی می دهد.
(الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ) (سوره یس، آیه 65).
«امروز بر زبان های آنان مهر می زنیم و دست های آنان با ما سخن می گویند و پاهای آنان بر اعمال آنان گواهی می دهند.
پی نوشت ها :
1- مربوط به مطلب 38 از کتاب آیات مشکله ص 147 و بعد.
2- به تفاسیر اسلامی، و به کتاب «امالی سید مرتضی» ج 1، ص 43 – 44 ط مصر مراجعه فرمائید در این مورد بیانات دیگری نیز در جمع میان دو گروه از آیات وارد شده است و نیز تفسیر نورالثقلین ج 5، 195 ص 196 مراجعه فرمائید.