عمان سامانی و حماسه ی غدیر

عمان سامانی یکی از پرفروغ ترین ستاره های قلمرو پهناور ادبیات آیینی است، که به لحاظ آفرینش منظومه ارجمند «گنجینه الاسرار» وی را بیشتر به عنوان شاعری که روایتگر حماسه بی بدیل عاشورا است می شناسند، در حالی که
دوشنبه، 15 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عمان سامانی و حماسه ی غدیر
 عمان سامانی و حماسه ی غدیر

نویسنده: کامران شرفشاهی





چکیده:

عمان سامانی یکی از پرفروغ ترین ستاره های قلمرو پهناور ادبیات آیینی است، که به لحاظ آفرینش منظومه ارجمند «گنجینه الاسرار» وی را بیشتر به عنوان شاعری که روایتگر حماسه بی بدیل عاشورا است می شناسند، در حالی که آثار، اشعار و احوال این شاعر گرانمایه، بیانگر آن است که او دارای دیدگاه های دیگر نیز بوده است.
یکی از جلوه های زندگی و آثار عمان سامانی، عشق و ارادت مخلصانه و متعهدانه او به ساحت مقدس حضرت مولی الموحدین امام علی بن ابیطالب «علیه السلام» است، تا آنجا که شاعر در وصیت خویش تقاضا می کند، که پس از مرگ، پیکرش را در جوار مرقد مطهر و نورانی مولای متقیان در نجف اشرف دفن نمایند.
این ارادت و دلباختگی شاعر و عارفی که از نامداران روزگار خویش است به طور گوناگونی در آثار وی متجلی شده است که در چند فراز موجز بدان پرداخته شده، فرازهایی هم چون مدح و منقبت فضایل و کرامات امام علی «علیه السلام»، الهام از نهج البلاغه، پرداحتن به واقعه سرنوشت ساز غدیرخم و سرودن یکی از ماندگارترین غدیریه ها در دفاع از حریم مقدس ولایت، و... در واقع دلبستگی شگرف و ژرف عمان به حضرت امیرالمؤمنین علی «علیه السلام» را، می توان جلوه ای زیبا و دلپذیر از زندگانی این شاعر شیعه دین باور برشمرد، که تاکنون چندان بدان پرداخته نشده است و جای آن دارد، که صاحبدلان و صاحبنظران بر این جلوه آسمانی، درنگی افزون تر داشته باشند.
بی گمان شناخت افزون تر جلوه ها و توانمندی های شاعر، نقش بسزایی در بازشناسی شخصیت، آراء و افکار وی دارد و به همین اعتبار، درک برجستگی های اعتقادی، علمی و ادبی شاعر می تواند نسبت به فهم جایگاه وی از زوایای مختلف در بین سخنوران بلندآوازه و نیز رویکرد جامعه در این خصوص مؤثر افتد.
کلید واژه ها: امام علی «علیه السلام»، سامانی، ادبیات، شیعه، غدیرخم، ولایت، شاعر، قصیده، نهج البلاغه، فضائل.

مقدمه:

زبان فارسی را دومین زبان جهان اسلامی به شمار آورده اند، که این مهم بیانگر عظمت و اهمیت این زبان در جغرافیای پهناور و دیرپای آیین مبین اسلام است.
در ذکر مرتبه و جایگاه زبان فارسی ــ از این زاویه ــ تاکنون سخن بسیار گفته شده است، برخی از حیث آنکه این زبان در شمار نخستین زبان هایی بوده است، که در خدمت اسلام قرار گرفته و نخستین ترجمه قرآن کریم به این زبان بوده آن را از منظر «السّابقون السّابقون» دیده و ستایش کرده اند و برخی دیگر از آنجا که این زبان با تمامی ظرفیت ها و ویژگی های شگرف و شگفتش، وسیله ای برای بیان عواطف و اندیشه های بزرگ و ناب متفکران و سخن سرایان بلندآوازه مسلمان بوده، به تحسین و تمجید آن پرداخته و این زبان را سزاوار مقام ارجمند و والایی دانسته اند، که به حق غیرقابل انکار است، و سخن در شایستگی این زبان بسیار.
وقتی سخن از زبان فارسی به میان می آید، نمی توان از ادبیات فارسی که در شمار مقدّس ترین جلوه های ادبیات جهان است، دم فرو بست، که ادبیات فارسی تجلی و تبلور عالی ترین و دلپذیرترین آثار ملهم از آیات شریف قرآن کریم، احادیث نبوی و روایات عترت گرامی رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» است.
به تحقیق شاعران ایرانی، شعرایی ملتزم و متعهد به بیان حقایق و معارف عالیه دین مقدس اسلام بوده اند و از این رو بخش اعظمی از ادبیات فارسی اختصاص به این موضوع یافته است، که این شیوه پسندیده از ازمنه دور تا عصر حاضر استمرار یافته و بی هیچ انقطاعی در هر دوره ای بر سرمایه های این گنجینه بزرگ و گرانبها افزوده شده است.
گنجینه هایی از جنس «گنجینه الاسرار»، اعتبار و سرمایه های شعر و ادب پارسی است، که هرگز زوال و نقصان نخواهد یافت و به گواه احادیث، سراینده آن در هر دو جهان سرافراز و روسفید خواهد بود.
با ظهور آیین اسلام، شعر که رسالتی جز ستایش اشراف گری فاسد جاهلیت و بیان بی شرمانه فسق و عیاشی های گذرای دنیا نداشت، هویّت حقیقی خویش را باز یافت و به وسیله ای برای تحکیم اخلاق الهی، نوعدوستی، دفاع از ارزش ها و آرمانهای متعالی و بیان زیباترین جلوه های روحانی مبدل شد و در سایه ی توجهات رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» و عترت گرامی آن حضرت، شاعرانی ظهور کردند که اندیشه و آثار آنان تمجید و تحسین همگان را برانگیخت.

ملک ادب و ستاره ای به نام عمان سامانی:

میرزا نورالله سامانی، متخلّص به عمان و ملقب به تاج الشعرا، فرزند میرزا عبدالله جیحون پسر میرزا عبدالوهاب قطره، از شاعران بلندآوازه ی نیمه ی دوم سده سیزدهم و اوایل سده چهاردهم هجری است. وی در خانواده شاعران در سامان چهارمحال بختیاری متولد شد. پدر نیا و عمویش همگی شاعر بودند. عمان مشرب عارفانه داشت و در طریقت از مریدان میر محمد هادی پاقلعه ای از اقطاب سلسله نعمت اللهی بود.(1)
زادگاه وی که هم اکنون مرکز بخش لار استان چهارمحال بختیاری است خاستگاه سخنوران صاحب نامی همچون: قلزم، محیط، دریا، جیجون، قطره، سحاب، نیسان، خورشید، ذره، افلاک، کیهان، دهستان، تبیان، عرفان، حشمت و... بوده است، که به این اعتبار موطن او را می بایست دیار علم و ادب و عشق و هنر و عرفان نامید.
در مورد آثار به یادگار مانده از عمان سامانی می توان به آثاری همچون «معراج نامه»، «گنجینه الاسرار»، «مخزن الدر» و دیوان وی اشاره کرد، که در این میان گنجینه ی او که به سبک و سیاق «زبده الاسرار» سفی علیشاه ساخته شده است. از اشتهار افزون تری برخوردار است.
عمان، مسودات گنجینه را به سال 1305 ه.ق در اصفهان به تشویق و ترغیب آقا سلیمان خان نامی که رییس خواجه سرایان بوده در طول یک سال جمع آوری و تدوین نموده است. (2)
«گنجینه الاسرار» روایت منظوم و عارفانه واقعه قیام کربلاست که این اثر نخست در بمبئی هند به چاپ رسید و سپس در سال 1360 خورشیدی همراه قصاید عمان به خط مرحوم استاد حبیب الله فضایلی خوشنویسی شده و به چاپ رسیده است. (3)

عمان سامانی و مهر ولایت:

یکی از جلوه های شکوهمند شعر عمان سامانی که چندان به آن پرداخته نشده است، عشق و ارادت آن شاعر بزرگ و عارف سترگ، به ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین، امام العارفین، علی بن ابیطالب «علیه السلام» است. این عشق آسمانی و مهر بی پایان، در جای جای آثار شاعر دلباخته به مولای متقیان حضوری پر رنگ و سرشار از اندیشه و احساس دارد، چنانکه وی در دیباچه اثر ماندگار خویش، یعنی «گنجینه الاسرار» چنین به ستایش حضرت حید کرار «علیه السلام» برمی خیزد:

علی مقصود جز و مقصد کل
به ذیلش جمله را دست توسل (4)

در عشق و ارادت و میزان دلبستگی عمان سامانی، به پیشگاه امام علی «علیه السلام» شاید همین نکته بر صاحبدلان و آزادگان بس باشد، که شاعر وصیت کرده بود پس از مرگ، پیکرش در نجف اشرف و در جوار مرقد مطهر حضرت علی «علیه السلام»، به خاک سپرده شود و سرانجام هنگامی که وی در سال 1283 خورشیدی دارفانی را در اصفهان وداع می گوید، نخست پیکرش را در مسجد جامع به رسم امانت به خاک می سپارند و پس از چندی آرزوی عمان تحقق یافته و در نجف اشرف ــ در کنار مولای خویش ــ دفن می شود.(5)

سیمای علی «علیه السلام» در شعر عمان به صورت های مختلفی دیده می شود که عبارتند از:

1ــ مدح و ثنای امام علی «علیه السلام» به صورت مستقیم در بخشی از یک سروده آیینی.
2ــ اشاره ای به فرازهایی از سخنان آن حضرت.
3ــ استفاده از شأن و مقام والای آن حضرت برای عالی ترین تشبیهات.
4ــ الهام از فضایل امام علی «علیه السلام» و بیان غیرمستقیم فضایل و کرامات آن حضرت.
5 ــ بیان مفصل و همراه با ذکر جزییات واقعه غدیرخم در قالب قصیده (غدیریه).
6ــ بیان مطول و عارفانه در خصوص صفات و عظمت شخصیت امام علی «علیه السلام».
عمان از هر فرصتی برای ذکر مناقب علی «علیه السلام» بهره می جوید و غفلت از این مهم را روا نمی داند:

لب خموش اما نشاید شان سر هر موی را
لحظه ای غافل ز ذکر نام حیدر داشتن

شیر یزدان، داور امکان، خدیو دین علی «علیه السلام»
کز وجود اوست، دین را زینت و فرو داشتن... (6)

این ابیات بخشی از قصید بلند و دل انگیزی است، که شاعر در برابر عظمت های شخصیت الهی امام علی «علیه السلام» جهان را به تعظیم و تکریم فرا می خواند. وی در سروده ای با الهام از حدیث منزلت چنین سروده است:

شاه عمرانی علی آن کاحمد مرسل مدام
گفتیش هستی تو اندر منزلت، هارون مرا (7)

در سروده دیگری عمان با اشاره به افتخارات مولا علی «علیه السلام»، چنین به مدح آن حضرت پرداخته:

گرفت کشور دین را به ضربت شمشیر
شکست پشت عدو را به قوت بازو

به دست قدرت، در، برگرفت از خیبر
چنین بباید دست خدای را، نیرو (8)

وی با الهام از حدیث دیگری از رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» چنین سروده است:

تا شخص مصطفی «صلی الله علیه و آله و سلم» را شهری بود ز علم
او را بود بدان شهر از مرتبت دری (9)

عمان غالباً از احادیث و روایاتی مدد جسته است که به طور متواتر در منابع معتبر دینی ــ خصوصاً منابع اهل سنت ــ نیز درج شده است و در شمار مسلمات و مشهورات و محکمات است، چنانکه بیت اخیر عمان ترجمان منظوم این حدیث مشهور از پیامبر است:
«انا مدینة العلم و علیٌّ بابها»
یعنی: من شهر علمم و علی در آن است.(10)

عمان سامانی و نهج البلاغه:

نگاه ژرف و عارفانه ای که در اشعار عمان سامانی موج می زند، حکایت از آن دارد که او شاعری فرهیخته و اهل تحقیق بوده است، و در طریق سرودن تنها به حس و حال و شوریدگی خویش بسنده نکرده است.
علاوه بر مطالعه و تأثیرپذیری عمان از قرآن کریم و احادیث و روایات، چنان که از آثار وی استفاده می شود، نهج البلاغه که در برگیرنده کلام آسمانی مولای متقیان است در بهره وری اندیشه این شاعر دین باور نقش بسزایی داشته است.
در کتاب معارف نهج البلاغه در شعر شاعران که توسط محمد دشتی و جمعی از محققان مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین «علیه السلام» گردآوری و تدوین و منتشر شده است، در بین اسامی قریب به پنجاه تن از بلندآوازه ترین شاعران ادب پارسی، نام عمان سامانی نیز به چشم می خورد و موارد متعددی از الهام گرفتن این شاعر ارجمند از کتاب شریف نهج البلاغه به طور مستند ذکر شده است، که در این مجال به ذکر نمونه هایی در این باره اکتفا می شود با این توضیح که پژوهش مذکور بر اساس کتاب عمان سامانی از انتشارات میثم تمار اصفهان بوده است.
1ــ «و إنی لعلی بینةٍ من ربّی و منهاجٍ من نبیّی و إنّی لعلی الطّریق الواضح» (11)
یعنی: (همانا من بر دلیل روشن پروردگارم و به راه آشکار پیامبرم راه می روم و در راهی روشن قرار دارم).
عمان سامانی:

به پرده بود جمال جمیل عز و جل
به خویش خواست کند جلوه ای به صبح ازل

چو خواست آن که جمال جمیل بنماید
علی شد آیینه ی خیرالکلام قل و دل (12)

2ــ «آه من قلّه الزّاد و طول الطّریق و بعد السّفر و عظیم المورد» (13)
یعنی: آه از اندک بودن توشه و طولانی بودن راه و دراز بودن سفر و عظمت منزلگاه.
عمان سامانی:

الا که راه دراز است و غول ره بسیار
به هوش تا نبرندت زره به مکر و حیل (14)

3ــ «و لا تیأسنّ لشرّ هذه الأمّة من روح الله لقوله تعالی: إنّه لا ییأس من روح الله إلاّ القوم الکافرون.» (15)
یعنی: بدترین فرد نباید از رحمت خداوند ناامید باشد زیرا پروردگار فرمود: جز کافران نباید از رحمت خداوند مأیوس باشند.
عمان سامانی:

من خدا چهرم شما ابلیس چهر
من همه مهرم شما غافل ز مهر

رحمت من در مثل هم چون هماست
سایه اش گسترده بر فرق شماست

چون کنم چون نفس کافر مایه تان
می کند محروم این سایه تان

غیر کافر کس ز من محروم نیست
از همان محروم غیر از بوم نیست

جهت کسب اطلاعات بیشتر در این باره رجوع شود به کتاب معارف نهج البلاغه در شعر شاعران صفحات 1156، 1151، 1104، 959، 845، 651، 479، 478، 375، 317، 274، 255، 57 و...

عمان سامانی و غدیرخم:

واقعه بزرگ و سرنوشت ساز غدیرخم که در هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری به وقوع پیوست، نقطه عطف بزرگی در تاریخ اسلام بود. در این روز مبارک رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» به
فرمان خداوند متعال در هنگام بازگشت از سفر حج در میانه راه دستور داد تا مسلمانان در محلی به نام «جحفه» گرد آیند. سپس آن حضرت از پشته ای که از جهاز شتران فراهم آمده بود، بالا رفت و در خطبه ای حمد و ثنای پروردگار را به جا آورده و به موعظه پرداخت، آنگاه امام علی ابن ابیطالب «علیه السلام» به جایگاه فراخوانده شد و چنان که همگان شاهد بودند دست آن حضرت را بالا برده و فرمودند:
«فمن کنت مولاه فهذا علی مولاه.»
یعنی: «هر کس من مولایش بوده ام این علی مولای اوست.» (16)
آن حضرت سپس در حق امام علی «علیه السلام» و دوستداران و پیروان ایشان دعا کردند و جمعیت حاضر را به بیعت با امام علی «علیه السلام» به عنوان جانشین خویش فرا خواندند.
در این حال حسان بن ثابت از شاعران صدر اسلام از پیامبر کسب اجازه کرده و در ستایش این واقعه فرخنده، چکامه ای را که سروده بود قرائت کرد و این واقعه تاریخ ساز با این قصیده گام در قلمرو ادبیات نهاد و در منابع معتبر ثبت و ضبط شد.
در اینجا ذکر این نکته حائز اهمیت است که هر شخصیت و واقعه ای در طول تاریخ، به سهولت و آسانی مورد رویکرد شعرا و هنرمندان قرار نگرفته و گام در قلمرو پهناور و سحرانگیز ادبیات و هنر ننهاده است و یا اگر در آغاز مورد استقبال قرار گرفته با گذشت زمان به تدریج رنگ باخته و به فراموشی سپرده شده است. در حالیکه واقعه غدیر از نخستین لحظات به عالم ادبیات گام نهاده و با گذشت زمان چه بسیار غدیریه ها در تهنیت این واقعه خجسته سروده شده است.
عمان سامانی، یکی از شاعرانی است که واقعه غدیرخم و حق ولایت امام علی «علیه السلام» در آثارش به نحو بسیار چشمگیری نمود یافته است و نام وی در شمار برجسته ترین غدیریه سرایان، در تاریخ ادبیات فارسی و ادبیات آیینی درخشنده بوده است.
عمان طریق رسیدن به نبی را، ولایت مولا علی «علیه السلام» می دانند و چنانچه در یکی از قصاید شیوه ای خویش ذکر کرده است، این مهم را خواستِ حضرت حق می داند.

بکوب حلقه ی طاعت در مدینه علم
کننده ی در خیبر به بازوان یلی

چو در گشوده شد آنگه به شهر ره یابی
بلی بری به نبی راه با ولای علی

نبی کند ز ولی قصه چون گلاب از گل
ببو به صدق و رها کن طبیعت جعلی

زمانه گرچه سر ابتذال دین دارد
چگونه غیرت حق تن دهد به مبتذلی

... به جز ولایت او قصد حق نبد زالست
به کاینات چه گفتند در جواب: بلی... (17)

عمان در چکامه دیگری ضمن اقرار به ولایت حضرت علی «علیه السلام»، پذیرفتن این مهم را از موجبات ارتقاء انسان به مراتب خاص تر و بالاتر برمی شمارد:

من کرده ام طلا به ولایش مس وجود
ای مدعی بیا و ببین کیمیاگری (18)

و اما اوج این ابراز عقیده را می توان در یکی دیگر از قصیده های عمان شاهد بود که به میمنت عید غدیرخم سروده شده و شاعر به سبک عرفانی، به استقبال این عید سعید شتافته و سپس به روایت تاریخی واقعه پرداخته و سرانجام نیز بدان حضرت متوسل می شود. این قصیده 40 بیتی با مطلعی شورانگیز چنین آغاز می شود:

بریخت صاف و نشاط از خم غدیر به جام
صلای سرخوشی ای صوفیان درد آشام (19)

عمان روایت تاریخی واقعه را از هنگام عزیمت رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» از بیت الله الحرام آغاز کرده و با الهام از آیات قرآن کریم و احادیث و روایاتی که در این باره آمده است اینگونه ادامه می دهد:

ز بعد قطع منازل در این همایون روز
عنان کشیده به خم غدیر ساخت مقام

رسول شد ز خدا، ‌زی رسول روح القدس
که ای رسول به حق، حق تو را رساند سلام

که ای به خلق من از من خلیفه مصوب
بکوش که آمد نصیب خلیفه را هنگام

... بساخت سید دین منبر از جهاز شتر
که تا پدید کند هرچه شد به او الهام

بر آن برآمد و اسرار حق هویدا ساخت
بلند کرد علی را بدین بلند کلام

که من نبی شمایم علی امام شماست
زدند نعره که: نعم النبی، نعم الامام (20)
پس از روایت واقعه، عمان به بیان فضائل و کرامات مولای متقیان پرداخته و چنین مدد می جوید:

تفقدی ز کرامت به سوی عمان کن
که از ولای تو بیرون نمی گذارد گام (21)

عمان سامانی و ما:

پس از گذشت زمانها و نسل ها هنوز نغمه شورانگیز و بیدارگر عمان سامانی گوش و هوش ما را می نوازد و اگر هنور ذکری از عمان است، این دلیلی است بر حیات نامیرای چنین بزرگانی، که آموزگاران بزرگ علم و ادب و فضیلت و وارثان به حق عشق و روشنایی هستند.
در ستایش شاعر عارف و وارسته ای، چون عمان سامانی چه می توان گفت که در زمان حیات خویش مورد تکریم عالمان عالیقدر و ادیبان نکته سنج قرار گرفته و پس از حیات خویش نیز همچنان یاد آنها و آثار ارزشمندشان مونس خلوت های دلباختگان است. آنچه که امروز بیش
از هر زمان دیگری اهمیت دارد شناخت پیام و معرفت به طریقی است که در پرتو ریاضت ها، علم اندوزی ها، تزکیه و تهذیب نفس ها برای ما گشوده شده است تا از ظلمات رهایی یافته، به نور رسیده و نور شویم.
عمان سامانی آموزگار مکتب عشق است و پیام او دعوت به ایمان و حب خاندان پاک وحی، که عالی ترین مرتبه عشق است.
ما و نسل های آینده ما، برای رهایی از هر گونه گرداب و گزندی و برای درک زیباترین جلوه های معنوی عالم، نیازمند معرفت افزون تر به پیشوای عدالت و اخلاق و آیینه تمام نمای همه خوبی ها، امیرمؤمنان و مولای متقیان هستیم و در این راه، غدیر معیاری است که می تواند تمام انسانها را در همه عصرها و نسل ها به حقیقت هدایت راستین اسلام و رسیدن به شاهراه نجات و رستگاری رهنما باشد و لذا دینی که بر گردن ماست، اشاعه همین فرهنگ انسان ساز است، که عمان سامانی آن را با بیانی دلپذیر و شیوا منظوم و برای ما به یادگار نهاده است.

پی نوشت ها :

1.فرهنگ شاعران فارسی زبان.
2.دانشنامه شعر عاشورایی، ج 2 ــ ص 1004.
3.فرهنگ شاعران پارسی زبان، ص 403.
4.گنجینه الاسرار، ص 7.
5.دانشنامه عاشورا، ص 1004.
6.گنجینه الاسرار، ص 75.
7.همان، ص 79.
8.همان، ص 85.
9.همان، ص 90.
10.منتهی الآمال، ص 174.
11.نهج البلاغه / خطبه 97.
12.دیوان عمان سامانی، ص 13.
13.نهج البلاغه، حکمت 77.
14.دیوان عمان سامانی، ص 16.
15.نهج البلاغه، حکمت 377.
16.الارشاد، ص 166.
17.گنجینه الاسرار، ص 72.
18.همان، ص 90.
19.همان، ص 79.
20.گنجینه الاسرار، ص 80.
21.همان، ص 83.

منبع :حسینی مقدم، سید اسماعیل؛ (1387)، گلواژه غدیر، نشر وابسته به اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه، چاپ اول 1387.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.